12-11-2015، 15:45
راهکارهایی برای موفقیت در امر نویسندگی و ارائه ی تکنیک های نویسندگی والتر بنیامین.
موفقیت در امر نویسندگی و قدرت قلم، سه چیز را می طلبد:
1. مطالعه 2. تمرین 3. آموزش
مطالعه
كسی كه می خواهد در كار قلمی رشد كند، ناچار باید اهل مطالعه باشد، كتاب های بسیار در سبك های مختلف و از نویسندگان برجسته و آثار قوی و شیوا بخواند تا با شكل كار دیگران آشنا باشد؛ هر چند ممكن است بسیاری از كتاب ها از نظر محتوایی قابل تأیید نباشد، ولی مطالعه آنها برای آشنایی با تكنیك كار و رمز و راز جاذبه ی كتاب مفید است. این گونه مطالعات به طور غیر مستقیم به انسان قدرت نویسندگی می دهد و قلم را قوت می بخشد. حتی در سبك نگارش انسان اثر می گذارد.
غیر از كتاب های ادبی و متون زیبا، بخشی از مطالعات نیز باید درباره ی اصل نگارش و فنون نویسندگی باشد. مطالعه ی كتبی كه روش نگارش و رمز و راز آن را می آموزد، راه را نزدیكتر می سازد.
تمرین
نویسندگی هم مانند هر كاری نیاز به تمرین دارد. هیچ كس بدون تمرین، راننده یا نقاش و خطاط، یا ورزشكار و معمار نمی شود. سخنرانی و نویسندگی هم در سایه تمرین، فراهم می گردد. باید آن قدر نوشت و نوشت و خط زد و اصلاح كرد و تمرین نمود و دور انداخت و دوباره و ... كه قدرت قلمی افزایش یابد و نوشتن برای انسان ساده و روان شود. بسیاری از نویسندگان مشهور، قدرت قلمی خویش را مدیون تمرین بسیارند.
در تمرین دو نكته باید رعایت شود
اول: اینكه تمرین را از ساده ترین ها شروع كنیم تا به نوشته های جامع و تحقیقی برسیم؛ مثلاً ابتدا می توان از نوشتن خاطرات روزانه و حوادث مربوط به خود نوشت، كه علم و اطلاع بیرونی و تخصص خاصی لازم ندارد و آسان تر است و مایه ها و مواد آن در ذهن هر كس موجود است.
دوم: توصیف. توصیف پدیده های اطراف و صحنه هایی كه می بینیم و پیرامون ما وجود دارد، گام دیگری در تمرین است. ابتدا باید درباره محسوسات نوشت، سپس معقولات، درباره وضع خانه، صحرا، خیابان، كلاس، مسجد، بهار، شلوغی شهر و ... می توان نوشت و آن ها را توصیف كرد.
همچنین باید دانست كه هر نوشته كاملی، نقطه شروع ناقصی داشته است. در جریان تمرین و كسب تجربه است كه نقص ها و كمبود ها را می شناسیم و بر طرف می كنیم. درباره ی موضوعی می توان آن چه را به ذهن می آید نوشت؛ هر چند نا منظم و ناقص، سپس در جهت تنظیم و آراستگی و كمال آن اقدام كرد و آن ها را منسجم ساخت. بنا گذاشتن بر اینكه نوشته ی ما از همان اول باید بی عیب و نقص باشد، ما را عقب نگه می دارد و مانعی برای نوشتن می شود. كمال و قوت را در جریان كار و تجربه باید به دست آورد. «كار نیكو كردن از پر كردن است.»
تشكیل جلسات با دوستان و كار جمعی و تمرین و نوشتن و خواندن و از یكدیگر ایراد گرفتن نیز، یكی از برنامه های تمرینی محسوب می شود كه در صورت دسترسی نداشتن به استاد و كلاس، می تواند بسیار موثّر باشد.
هیچ گاه به خاطر این که چیزی به ذهنت نرسیده است، از نوشتن دست نکش، حیثیت ادبی ایجاب می کند تنها در لحظه ی از پیش تعیین شده (وقت غذا، یا قرار ملاقات)، یا در لحظه ی پایان کار، نوشتن را کنار بگذاری.
آموزش
فراگیری فن نویسندگی از استادان و صاحبان تجربه و شركت در جلسات و دوره های آموزشی، از گام های عمده در این راه است. بندرت كسانی بدون معلم، خودشان به استادی می رسند. هم باید فروتنی كرد و در محضر استاد، زانو زد و فنّ آموخت، هم برای این كار، وقت صرف كرد و هنر نگارش را جدّی گرفت. نویسندگی نیز هم چون هر هنر و مهارت دیگر، وقتی زیر نظر مربّی آموخته شود، هم سرعت یادگیری بیشتر است، هم بیراهه رفتن و هدر دادنِ عمر و حوصله و مجال كمتر. مهم، حوصله است و طیّ مرحله ها و قدم به قدم پیش رفتن. انسان های كم حوصله و عجول، هیچ وقت به هدف نمی رسند.
هیچ گاه به خاطر این که چیزی به ذهنت نرسیده است، از نوشتن دست نکش، حیثیت ادبی ایجاب می کند تنها در لحظه ی از پیش تعیین شده (وقت غذا، یا قرار ملاقات)، یا در لحظه ی پایان کار، نوشتن را کنار بگذاری
البته در آموزش، هم ذوق و كششِ فراگیرنده و استعداد فراگیری او سهیم است، هم كوشش آموزگار و دلسوزی مربّی و شناخت استعداد و زمینه ی رشد افراد تحت تعلیم.
«متن آموزشی» نیاز دیگر كار آموزشی است كه باید جامع و همراه تمرین و ممارست باشد. در دوره های آموزشی، مربّیان هرچه با متعلّمان كار بیشتر كنند و آثار قلمی آنان را بررسی و نسبت به كارشان راهنمایی كنند، شتابِ فراگیری بیشتر خواهد شد. در كار قلم، نمی توان تنها به فراگیری قواعد و مباحث نظری بسنده كرد.
استفاده از مطالعه ی شخصی و تمرین پیش خود، جایی است كه امكان یا فرصت آموزش نباشد.
تکنیک های نویسندگی والتر بنیامین
برگردان: حمید فرازنده
- کسی که می خواهد دست به کار نوشتن اثر بزرگی شود، باید با خود مدارا کند، و وقتی سهم معین روزانه اش را نوشت و تمام کرد، تا آن جا که مانع کارش در روز بعد نشود، خوش بگذراند.
- می توانی از نوشته هایت با دیگران سخن بگویی، اما تا کتاب تمام نشده است، چیزی از آن را برای دیگران نخوان. هر خشنودی خاطری که از این طریق به دست می آوری، از ضرباهنگ کارت می کاهد. اگر به این انضباط پای بند بمانی میل رو به افزون برای برقراری ارتباط، سرانجام تبدیل به نیروی محرکه یی برای پایان دادن به کار می شود.
- از نوشت افزار هر چه پیش آمد خوش آمد استفاده نکن، پافشاری در استفاده در نوع معینی کاغذ، قلم و مرکب سودمند است. دنبال تجمل نباش، اما وفور این ابزار شرط ضروری است.
- نگذار هیچ اندیشه ای از ذهنت به طور ناشناس بگذرد: و در دفترچه ی یادداشتت به همان جدیتی بنویس که مأموران امنیتی اسامی اتباع خارجی را ثبت می کنند.
- قلمت باید از الهام دوری جوید تا با نیروی مغناطیسی آن را به سوی خود بکشد. کلام، اندیشه را فتح می کند، اما نوشتن است که بر آن مسلط می شود.
- هیچ گاه به خاطر این که چیزی به ذهنت نرسیده است، از نوشتن دست نکش، حیثیت ادبی ایجاب می کند تنها در لحظه ی از پیش تعیین شده (وقت غذا، یا قرار ملاقات)، یا در لحظه ی پایان کار، نوشتن را کنار بگذاری.
- وقتی برای نوشتن الهام نمی رسد، وقتت را با پاکنویس کردن آنچه نوشته ای پر کن. با این کار، شعت دوباره بیدار می شود.
- هیچ کاری را که یک شب تا سپیده ی صبح رویش کار نکرده ای، تمام شده قلمداد نکن.
- خاتمه ی یک اثر را در اتاق کار همیشگی ات ننویس. شهامت لازم را آنجا نخواهی یافت.
- مراحل نوشتن: اندیشه- سبک- نوشتار، ارزش پاکنویس کردن در این است که همه ی خواست را جمع زیبایی خط بکنی. اندیشه، الهام را از بین می برد، سبک، اندیشه را مهار می کند، و نوشتار، سبک را به نتیجه می رساند.
منابع:
كتاب «روش ها» نوشته «جواد محدثی»
کتاب خیابان یکطرفه، نشر مرکز
موفقیت در امر نویسندگی و قدرت قلم، سه چیز را می طلبد:
1. مطالعه 2. تمرین 3. آموزش
مطالعه
كسی كه می خواهد در كار قلمی رشد كند، ناچار باید اهل مطالعه باشد، كتاب های بسیار در سبك های مختلف و از نویسندگان برجسته و آثار قوی و شیوا بخواند تا با شكل كار دیگران آشنا باشد؛ هر چند ممكن است بسیاری از كتاب ها از نظر محتوایی قابل تأیید نباشد، ولی مطالعه آنها برای آشنایی با تكنیك كار و رمز و راز جاذبه ی كتاب مفید است. این گونه مطالعات به طور غیر مستقیم به انسان قدرت نویسندگی می دهد و قلم را قوت می بخشد. حتی در سبك نگارش انسان اثر می گذارد.
غیر از كتاب های ادبی و متون زیبا، بخشی از مطالعات نیز باید درباره ی اصل نگارش و فنون نویسندگی باشد. مطالعه ی كتبی كه روش نگارش و رمز و راز آن را می آموزد، راه را نزدیكتر می سازد.
تمرین
نویسندگی هم مانند هر كاری نیاز به تمرین دارد. هیچ كس بدون تمرین، راننده یا نقاش و خطاط، یا ورزشكار و معمار نمی شود. سخنرانی و نویسندگی هم در سایه تمرین، فراهم می گردد. باید آن قدر نوشت و نوشت و خط زد و اصلاح كرد و تمرین نمود و دور انداخت و دوباره و ... كه قدرت قلمی افزایش یابد و نوشتن برای انسان ساده و روان شود. بسیاری از نویسندگان مشهور، قدرت قلمی خویش را مدیون تمرین بسیارند.
در تمرین دو نكته باید رعایت شود
اول: اینكه تمرین را از ساده ترین ها شروع كنیم تا به نوشته های جامع و تحقیقی برسیم؛ مثلاً ابتدا می توان از نوشتن خاطرات روزانه و حوادث مربوط به خود نوشت، كه علم و اطلاع بیرونی و تخصص خاصی لازم ندارد و آسان تر است و مایه ها و مواد آن در ذهن هر كس موجود است.
دوم: توصیف. توصیف پدیده های اطراف و صحنه هایی كه می بینیم و پیرامون ما وجود دارد، گام دیگری در تمرین است. ابتدا باید درباره محسوسات نوشت، سپس معقولات، درباره وضع خانه، صحرا، خیابان، كلاس، مسجد، بهار، شلوغی شهر و ... می توان نوشت و آن ها را توصیف كرد.
همچنین باید دانست كه هر نوشته كاملی، نقطه شروع ناقصی داشته است. در جریان تمرین و كسب تجربه است كه نقص ها و كمبود ها را می شناسیم و بر طرف می كنیم. درباره ی موضوعی می توان آن چه را به ذهن می آید نوشت؛ هر چند نا منظم و ناقص، سپس در جهت تنظیم و آراستگی و كمال آن اقدام كرد و آن ها را منسجم ساخت. بنا گذاشتن بر اینكه نوشته ی ما از همان اول باید بی عیب و نقص باشد، ما را عقب نگه می دارد و مانعی برای نوشتن می شود. كمال و قوت را در جریان كار و تجربه باید به دست آورد. «كار نیكو كردن از پر كردن است.»
تشكیل جلسات با دوستان و كار جمعی و تمرین و نوشتن و خواندن و از یكدیگر ایراد گرفتن نیز، یكی از برنامه های تمرینی محسوب می شود كه در صورت دسترسی نداشتن به استاد و كلاس، می تواند بسیار موثّر باشد.
هیچ گاه به خاطر این که چیزی به ذهنت نرسیده است، از نوشتن دست نکش، حیثیت ادبی ایجاب می کند تنها در لحظه ی از پیش تعیین شده (وقت غذا، یا قرار ملاقات)، یا در لحظه ی پایان کار، نوشتن را کنار بگذاری.
آموزش
فراگیری فن نویسندگی از استادان و صاحبان تجربه و شركت در جلسات و دوره های آموزشی، از گام های عمده در این راه است. بندرت كسانی بدون معلم، خودشان به استادی می رسند. هم باید فروتنی كرد و در محضر استاد، زانو زد و فنّ آموخت، هم برای این كار، وقت صرف كرد و هنر نگارش را جدّی گرفت. نویسندگی نیز هم چون هر هنر و مهارت دیگر، وقتی زیر نظر مربّی آموخته شود، هم سرعت یادگیری بیشتر است، هم بیراهه رفتن و هدر دادنِ عمر و حوصله و مجال كمتر. مهم، حوصله است و طیّ مرحله ها و قدم به قدم پیش رفتن. انسان های كم حوصله و عجول، هیچ وقت به هدف نمی رسند.
هیچ گاه به خاطر این که چیزی به ذهنت نرسیده است، از نوشتن دست نکش، حیثیت ادبی ایجاب می کند تنها در لحظه ی از پیش تعیین شده (وقت غذا، یا قرار ملاقات)، یا در لحظه ی پایان کار، نوشتن را کنار بگذاری
البته در آموزش، هم ذوق و كششِ فراگیرنده و استعداد فراگیری او سهیم است، هم كوشش آموزگار و دلسوزی مربّی و شناخت استعداد و زمینه ی رشد افراد تحت تعلیم.
«متن آموزشی» نیاز دیگر كار آموزشی است كه باید جامع و همراه تمرین و ممارست باشد. در دوره های آموزشی، مربّیان هرچه با متعلّمان كار بیشتر كنند و آثار قلمی آنان را بررسی و نسبت به كارشان راهنمایی كنند، شتابِ فراگیری بیشتر خواهد شد. در كار قلم، نمی توان تنها به فراگیری قواعد و مباحث نظری بسنده كرد.
استفاده از مطالعه ی شخصی و تمرین پیش خود، جایی است كه امكان یا فرصت آموزش نباشد.
تکنیک های نویسندگی والتر بنیامین
برگردان: حمید فرازنده
- کسی که می خواهد دست به کار نوشتن اثر بزرگی شود، باید با خود مدارا کند، و وقتی سهم معین روزانه اش را نوشت و تمام کرد، تا آن جا که مانع کارش در روز بعد نشود، خوش بگذراند.
- می توانی از نوشته هایت با دیگران سخن بگویی، اما تا کتاب تمام نشده است، چیزی از آن را برای دیگران نخوان. هر خشنودی خاطری که از این طریق به دست می آوری، از ضرباهنگ کارت می کاهد. اگر به این انضباط پای بند بمانی میل رو به افزون برای برقراری ارتباط، سرانجام تبدیل به نیروی محرکه یی برای پایان دادن به کار می شود.
- از نوشت افزار هر چه پیش آمد خوش آمد استفاده نکن، پافشاری در استفاده در نوع معینی کاغذ، قلم و مرکب سودمند است. دنبال تجمل نباش، اما وفور این ابزار شرط ضروری است.
- نگذار هیچ اندیشه ای از ذهنت به طور ناشناس بگذرد: و در دفترچه ی یادداشتت به همان جدیتی بنویس که مأموران امنیتی اسامی اتباع خارجی را ثبت می کنند.
- قلمت باید از الهام دوری جوید تا با نیروی مغناطیسی آن را به سوی خود بکشد. کلام، اندیشه را فتح می کند، اما نوشتن است که بر آن مسلط می شود.
- هیچ گاه به خاطر این که چیزی به ذهنت نرسیده است، از نوشتن دست نکش، حیثیت ادبی ایجاب می کند تنها در لحظه ی از پیش تعیین شده (وقت غذا، یا قرار ملاقات)، یا در لحظه ی پایان کار، نوشتن را کنار بگذاری.
- وقتی برای نوشتن الهام نمی رسد، وقتت را با پاکنویس کردن آنچه نوشته ای پر کن. با این کار، شعت دوباره بیدار می شود.
- هیچ کاری را که یک شب تا سپیده ی صبح رویش کار نکرده ای، تمام شده قلمداد نکن.
- خاتمه ی یک اثر را در اتاق کار همیشگی ات ننویس. شهامت لازم را آنجا نخواهی یافت.
- مراحل نوشتن: اندیشه- سبک- نوشتار، ارزش پاکنویس کردن در این است که همه ی خواست را جمع زیبایی خط بکنی. اندیشه، الهام را از بین می برد، سبک، اندیشه را مهار می کند، و نوشتار، سبک را به نتیجه می رساند.
منابع:
كتاب «روش ها» نوشته «جواد محدثی»
کتاب خیابان یکطرفه، نشر مرکز