30-08-2015، 15:21
پهلوان متولد 4 فروردين 1316 در شهر ساری است. دیپلم ادبی گرفت و هنوز به 16 سالگی تمام نرسیده بود كه در 1331 پا در میدان مطبوعاتی گذاشت و كار
روزنامه نگاری را آغاز كرد. برخلاف روزنامه نگاران دیگر، او حرفه ژورنالیسم را از تهیه خبر شروع نكرد بلكه آغاز كار او با مقاله نگاری و نوشتن انواع مطلب بود و
سمت نویسنده ستادی داشته است. او كار روزنامه را از شاهد و اتحاد ملل آغاز كرد و در بسیاری از روزنامه های تهران ازجمله آژنگ، آتش، بامشاد، اراده آسیا و
مهر ایران قلم زد تا بكار مجله نویسی پرداخت. دو امضای مستعار معروف او در روزنامه ها، ع. پیكان و آشیخ عباس نقال بود. ستون كندوكاو روزنامه ها كه به قلم او
نوشته می شد همیشه جنجال برانگیز بود و ناشران روزنامه ها را می رنجانید.
نام پهلوان، برای خیلی از خوانندگان ادبيات داستاني، يادآور مجله فردوسی در دورههای آخر انتشار آن در ایران است. عباس پهلوان كه از موسسان سندیكای
روزنامه نگاران كشور است در مجله های متعدد ازجمله روشنفكر، آشفته، مدروز (زن روز) و فردوسی به كار تحریر اشتغال داشت و در فردوسی بیش از هر مجله
دیگر ماندگار شده بود و دولت وقت (شاهنشاهی) یك بار به خاطر یك نوشته اش در فردوسی، او را ممنوع القلم كرده بود. پهلوان جمعا 15 سال در فردوسی قلم
زد. عباس مدتی هم در خبرگزاری پارس (ایرنای امروز) بكار نوشتن مشغول بود.او مصاحبه رادیویی را كه تا آن زمان در ایران بی سابقه بود در سال 1358
خورشیدی ابتكار كرد. وي در زمینه تبلیغات بازرگانی هم آموزش دید. پهلوان كه دو سال پس از انقلاب از كشور مهاجرت كرد به اروپا رفت و در آنجا بكار نوشتن
مشغول شد پس از مدتی به آمریكا نقل مكان كرد و در آنجا به روزنامه نگاری كه پیشه مادام العمر اوست ادامه داد. پهلوان در لس آنجلس سردبیری روزنامه
فارسی زبان عصر امروز را برعهده دارد و با رسانه های دیگر نیز همكاری می كند.
نام برخی از آثار داستانی پهلوان عبارتند است از: مجموعه داستان های "شکار عنکبوت" (1334)، مجموعه داستان "شب عروسی بابام" (1340)، مجموعه
داستان "نادرویش" (1346)، "مرگ بی وسایل" (1349)، "تشریفات" (1353)، "پیشامدها" (1354). نثر و طرح داستانهای عباس پهلوان، رنگ و شتابی
ژورنالیستی یا روزنامهنگارانه دارد. مانند آنکه بخواهد در آخرین ساعت به چاپخانه برسد! زبان او نشات گرفته از زبان مردم کوچه و بازار؛ و گفتوگوی آدمهای
قصههای او غنی از اصطلاحات روزمره، ضربالمثلها و تکیهکلامهای رایج همان مردم است.