امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وقایع ماه ذی الحجه (کامل)

#1
[rtl]اوّل ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. عزل ابوبکر از تبلیغ سوره برائت 2. آغاز نامه ها برای جنگ صفین[/rtl]


[rtl]پنجم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. جنگ سویق[/rtl]


[rtl]ششم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. ازدواج امیر المومنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها 2.مرگ منصور دوانیقی[/rtl]


[rtl]هفتم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. شهادت امام باقر علیه السلام 2. بردن امام کاظم علیه السلام به زندان بصره[/rtl]


[rtl]هشتم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. توطئه ترور امام حسین علیه السلام 2. دعوت عمومی حضرت مسلم علیه السلام در کوفه3. حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به عراق[/rtl]


[rtl]نهم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.روز عرفه 2. شهادت حضرت مسلم و هانی 3. روز سد ابواب[/rtl]


[rtl]دهم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.عید قربان 2. شهادت عبدالله بن محض و جمعی از آل حسن علیهم السلام 3. نماز عید امام رضا علیه السلام در خراسان[/rtl]


[rtl]یازدهم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.روز نوشتن دعای صباح 2. افشاء سر ولایت توسط عایشه[/rtl]


[rtl]سیزدهم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. شق القمر[/rtl]


[rtl]چهاردم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. بخشیدن فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها[/rtl]


[rtl]پانزدهم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. ولادت امام هادی علیه السلام[/rtl]


[rtl]هجدهم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.عید غدیر 2. قتل عثمان3. خلافت ظاهری امیر المومنین علیه السلام[/rtl]


[rtl]بیستم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. خروج ابراهیم بن مالک اشتر برای جنگ با ابن زیاد[/rtl]


[rtl]بیست و دوّم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. شهادت میثم تمار[/rtl]


[rtl]بیست و چهارم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. روز مباهله 2. روز خاتم بخشی 3. نزول سوره هل اتی[/rtl]


[rtl]بیست و پنجم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. اولین نماز جمعه امیرالمومنین علیه السلام[/rtl]


[rtl]بیست و هفتم ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.مرگ مروان 2. واقعه حره 3. وفات علی بن جعفر علیه السلام[/rtl]


[rtl]آخر ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. مرگ پدر ابوبکر 2. مرگ هند جگرخوار[/rtl]


[rtl]تتمۀ ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1. نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به پادشاهان بزرگ 2. رحلت حضرت ابوذر 3. مرگ ابوموسی اشعری 4.وفات زراره[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز اوّل ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.عزل ابوبکر از تبلیغ سورۀ برائت[/rtl]


[rtl]در این روز در سال نهم هجرت ، ابوبکر از تبلیغ سورۀ برائت عزل شد سپس پیامبر صلی الله علیه واله امیرالمؤمنین علیه السلام را روانه فرمود که آیات برائت را از ابوبکر بگیرد و خود بر اهل مکه قرائت فرماید.(1)[/rtl]


[rtl]آغاز ماجرا این بود که در سال هجری پیامبر صلی الله علیه واله ابوبکر رابه مکه فرستاد تا آیات اوایل سورۀ برائت را بر کفار بخواندپس از رفتن او جبرئیل نازل شد: " یا رسول الله ، ادای این امر باید به دست شما یا مردی که از شماست انجام شود " . به روایت دیگر : "باید علی علیه السلام از جانب تو تبلیغ کند ".[/rtl]


[rtl]پیامبر صلی الله علیه واله امیرالمؤمنین را که به منزلۀ جانش بود معین کردند و به او فرمودندشتاب کن و آیات را از ابوبکر بگیر و در موسم حج بر مردمان قرائت کن .[/rtl]


[rtl]فرستادن امیرالمؤمنین علیه السلام و بازگشت ابوبکر[/rtl]


[rtl]آن حضرت ناقۀ غضباء را به امیرالمؤمنین علیه السلام داد و آن حضرت همراه جابر بن عبدالله حرکت فرمود ، و در روز دوم به ابی بکر رسید و آیات برائت را از وی گرفت و اختیار آمدن یا برگشتن را به خود او واگذار کرد.[/rtl]


[rtl]ابوبکر به مدینه بازگشت و به پیامبر صلی الله علیه واله عرض کرد: "مرا برای کاری لایق دانستی که دیگران مشتاق آن بودند ، ولی مقداری که رفتم مرا معزول نمودی"؟ حضرت فرمود: "من تو را معزول نساختم بلکه خدا تو را معزول ساخت ".[/rtl]


[rtl]تبلیغ سورۀ برائت توسط امیرالمؤمنین علیه السلام[/rtl]


[rtl]امیرالمؤمنین علیه السلام آیات را در سه روز ایام تشریق در منی که مجمع کفار و مشرکین بود و از بغض و عداوت علی علیه السلام آکنده بودند ، هر صبح و شام همراه با فرمایشات پیامبر صلی الله علیه واله بر مردم قرائت می نمود و سپس به مدینه مراجعت فرمود.[/rtl]


[rtl]از هنگامی که علی علیه السلام به مکه رفته بود ، از فراق او آثار حزن بر صورت مبارک پیامبر صلی الله علیه واله ظاهر گشته بود صحابه با خود می گفتند شاید خبر فوت آن حضرت از آسمان رسیده ، یا از ما دلتنگ شده باشد.[/rtl]


[rtl]ابوذر رحمة الله نزد پیامبر صلی الله علیه واله دارای مقام و منزلتی بود و لذا او را نزد آن حضرت فرستادندابوذر کلمات اصحاب را عرضه داشت ، و آن حضرت فرمود: "حزن و اندوه من برای مفارقت علی است ".[/rtl]


[rtl]بازگشت امیرالمؤمنین علیه السلام از تبلیغ برائت[/rtl]


[rtl]ابوذر برای اطلاع از حال علی علیه السلام از مدینه به استقبال آن حضرت حرکت کرد ، و در اثنای راه به امیرالمؤمنین رسید و با آن حضرت دیدن کرد و عرض کردپدر و مادرم فدای شما باد ، آهسته تشریف بیاورید تا ، پیشتر بروم و بشارت آمدن شما را به پیامبر صلی الله علیه واله بدهم.[/rtl]


[rtl]ابوذر به سرعت خود را به پیامبر صلی الله علیه واله رسانید و آمدن علی علیه السلام را به پیامبر صلی الله علیه واله بشارت دادآن حضرت با اصحاب به استقبال علی علیه السلام آمدند و چون به آن جناب رسیدند ، پیاده شده آن حضرت را در آغوش گرفتند و صورت مبارک خود را بر شانۀ علی علیه السلام گذاشتند و از شوق دیدار گریستند و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز گریستندپس پیامبر صلی الله علیه واله به علی علیه السلام فرمود: " پدر و مادرم به قربانت ، در مکه چه کردی "؟ امیرالمؤمنین علیه السلام از آنچه انجام شده بود به آن حضرت خبر داد.(2)[/rtl]


[rtl]2.آغاز نامه هابرای جنگ صفین[/rtl]


[rtl]چون در روز از ورود امیرالمؤمنین علیه السلام به صفین گذشت ، در اول ذی حجه حضرت برای معاویه نامه نوشتند و او را موعظه فرمودند ، ولی آخر الامر قرار بر آن شد که روز اول صفر بعد از ماه حرام جنگ شروع شود و روز اول صفر جنگ شروع شد.(3) به نقلی ورود آن حضرت در22 محرم بوده است .( 4)[/rtl]


[rtl]1.توضیح المقاصد ص 29 . مصباح کفعمی ج ص 60 . بحار الانوار ج 97 ص 384 . شرح احقاق الحقجص 422 . فیض العلامص 106 – 107 .[/rtl]


[rtl]2. فیض العلام ص 107 .[/rtl]


[rtl]3. تتمة المنتهیص 24 .[/rtl]


[rtl]4.قلائد النحورج محرم و صفر ، ص 303 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز پنجم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.جنگ سویق[/rtl]


[rtl]در این ماه در سال هجری غزوه سویق به وقوع پیوست .(1) ابوسفیان بعد از واقعۀ بدر نذر کرد که با زنی نزدیکی نکند و روغن به خود نمالد تا انتقام خویش را از پیامبر صلی الله علیه واله بگیرد به این منظور همراه دویست نفر به عریض از نواحی مدینه رفتند و دو خانه و چندین نخل را آتش زدند و دو نفر از بزرگان انصار را در آنجا کشتند تا او به نذر خود عمل کرده باشد.[/rtl]


[rtl]چون خبر به پیامبر صلی الله علیه واله رسید ابولبابه را در مدینه گذاشته همراه با دویست نفر از مهاجرین و انصار و در رأس آنها امیرالمؤمنین علیه السلام به سوی عریض حرکت کردندابوسفیان چون با خبر شد که پیامبر صلی الله علیه واله با عجله به آنجا می آید ، به لشکر خود دستور داد تا انبانهای سویق را که برای آذوقه با خود آورده بودند ریخته و سبکبار فرار کنند مسلمانان وقتی رسیدند آنان گریخته بودندلذا انبانهای سویق را برداشته مراجعت نمودندبه همین دلیل این غزوه را ذات السویق گویند.(2)[/rtl]


[rtl]1.بحار الانوارج 20 ص 2 – 3 . نور الابصار شبلنجیج ص 82 .[/rtl]


[rtl]2. بحار الانوارج 20 ص 2 – 3 . نور الابصار شبلنجیج ص 82 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز ششم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهراعلیهما السلام[/rtl]


[rtl]در این روز در سال هجری ، آقا و سرور ما خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله ، امیرالمؤمنین علیه السلام را به سیدۀ نساء عالمیان زهرا بتول عذراء علیها السلام تزویج فرمود.(1این ماجرا بعد از رجوع از جنگ بدر 16 روز بعد از وفات رقیه دختر پیامبر صلی الله علیه واله در روز سه شنبه ذی الحجه واقع شده است.( 2)[/rtl]


[rtl]امام صادق علیه السلام فرمود: "اگر خداوند متعال امیرالمؤمنین علیه السلام را خلق نمی کرد ، در تمام زمین انسانی که کفو و شایستۀ همسری با حضرت فاطمه علیها السلام باشد یافت نمی شد(3)[/rtl]


[rtl]خواستگاری از فاطمه علیها السلام[/rtl]


[rtl]هنگامی که سن مبارک بتول عذراء حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السلام نه سال کامل شد ، از اطراف و اکناف اهل مدینه و عظمای قبایل و رؤسای عشایر و صاحبان ثروت و مکنت به خواستگاری حضرت آمدندعده ای از منافقین نیز این جرئت را به خود دادند که با کمال بی شرمی به خواستگاری آن حضرت بیایند.[/rtl]


[rtl]هنگام خواستگاریِ بعضی از آنها رسول اکرم صلی الله علیه واله بسیار ناراحت شدند ، و به عده ای از منافقین که اعتراض کردند ، فرمودند: " من شما را رد نکردم ، بلکه خدا شما را رد کرده و امر فاطمه علیها السلام از جانب خداوند متعال معین می شود ". آنان غافل از این بودند که این گوهر گرانبها را خداوند در سایۀ عزت و حراست خود حفظ فرموده و او را در خور استعداد ابنا از ملوک و رعایا و ارباب فقر و غنا قرار نداده است ؛ بلکه او را برای وصی پیامبر صلی الله علی و اله علی بن ابی طالب علیه السلام ذخیره فرموده است .(4)[/rtl]


[rtl]از امام حسین علیه السلام روایت شده که فرمودروزی حضرت رسول صلی الله علیه واله در خانۀ ام سلمه بود فرشته ای با هیبت خاصی بر آن حضرت نازل شد که با لغات گوناگون که به یکدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود او عرض کردمن صرصائیلم خداوند مرا نزد شما فرستاده که به شما بگویم: " نور را با نور تزویج کن ". حضرت فرمود : " چه کسی را با چه کسی "؟ گفت فاطمه را با علی بن ابی طالب ". لذا پیامبر صلی الله علیه واله فاطمه علیها السلام را در حضور جبرئیل و میکائیل و صرصائیل به عقد علی علیه السلام درآورد و این عقد در زمین بود.[/rtl]


[rtl]در این هنگام پیامبر صلی الله علیه واله به میان شانه های صرصائیل نگریست و دید نوشته است : " لا اله الا الله ، محمد رسول الله ، علی بن ابی طالب مقیم الحجة ".فرمودای صرصائیل ، از کِی این جمله بین شانه های تو نوشته شده؟ گفتدوازده هزار سال پیش از آنکه خداوند متعال دنیا را بیافریند.(5)[/rtl]


[rtl]مراسم عروسی[/rtl]


[rtl]هنگامی که حضرت فاطمه علیها السلام را در شب ازدواج به خانه علی علیه السلام می بردند ، پیامبر صلی الله علیه واله از جلو ایشان ، جبرئیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ ایشان ، و هفتاد هزار فرشته پشت سر حضرتش حرکت می کردند و در آن حال خدا را تسبیح می گفتند و تقدیس می کردند ، و این تقدیس و تسبیح آنها تا طلوع فجر ادامه داشت.(6)[/rtl]


[rtl]جبرئیل زمام ناقه ای که آن حضرت را می بردند و اسرافیل رکاب و میکائیل دنبال آن را گرفته بود و پیامبر صلی الله علیه واله جامه های فاطمه علیها السلام را منظم می کرد ، وهفتاد هزار ملک با دیگرفرشتگان تکبیر می گفتند ؛ اما به حسب ظاهر سلمان زمام ناقه را گرفته بود و حمزه و عقیل و جعفر از اهل بیت از قفای حضرت فاطمه علیها السلام و بنی هاشم با شمشیرهای کشیده می آمدند ، و همسران پیامبر صلی الله علیه واله از پیش روی می آمدند.[/rtl]


[rtl]پیامبر صلی الله علیه واله آنها را به مسجد طلبید و دست فاطمه علیها السلام را در دست علی علیه السلام نهاد و فرمود : "بارک الله فی ابنة رسول الله؛ و نیز فرمودهذه ودیعتی؛ و بعد از مراسمی مخصوص ، پیامبر صلی الله علیه واله در حق آنها و نسل ایشان دعا کرد سپس فرمود: "مرحباً ببحرین یلتقیان و نجمین یقترنان".[/rtl]


[rtl]سپس پیامبر صلی الله علیه واله از نزد ایشان بیرون آمد و چهار چوب در را گرفت و فرمود: "طهَّر کما الله و طهَّر نسلکما ، انا سلم لمن سالمکما و حرب لمن حاربکما ، اَستودعکما الله و اَستخلفه علیکما ".[/rtl]


[rtl]آنگاه همه به منازل خود رفتند و از زنان جز اسماء کسی نزد فاطمه علیها السلام نماند ، و این به خاطر وصیت حضرت خدیجه علیها السلام بود که هنگام وفات گریست و از اسماء عهد و پیمان گرفت که در شب عروسی حضرت فاطمه علیها السلام آن حضرت را تنها نگذارد.اسماء هم به عهد خود وفا کرد ، و چون ماجرا را برای پیامبر صلی الله علیه واله نقل کرد ، آن حضرت یاد خدیجه علیها السلام کرد و گریست و در حق اسماء دعا فرمود.(7)[/rtl]


[rtl]مهریه حضرت زهرا علیها السلام[/rtl]


[rtl]در مقدار و نوع مهریۀ آن حضرت روایات مختلفی وارد شده است :[/rtl]


[rtl]·         یک لباس مشکی بلند و یک پوست گوسفند و مقداری عطر.(8)[/rtl]


[rtl]·         یک لباس نرم و ملایم و یک زره خطی که ساخت بحرین است .(9)[/rtl]


[rtl]·         چهار صد و هشتاد درهم.( 10)[/rtl]


[rtl]·         چهار صد مثقال نقره.(11)[/rtl]


[rtl]·         پانصد درهم ، که علامه مجلسی رحمة الله می فرمایداصحّ اقوال همین قول است.( 12)[/rtl]


[rtl]·         زره حَطَمی که ارزش آن سی درهم بود(13و پوست قوچ یا میش.[sup]([/sup] 14)[/rtl]


[rtl]·         درع حَطَمی.(15)[/rtl]


[rtl]·         یک شتر.(16)[/rtl]


[rtl]·         یک پنجم زمین پیامبر صلی الله علیه واله فرموددر آسمان معین شده که مهریۀ زهرا یک پنجم زمین استپس هر که در زمین راه برود در حالی که با او و فرزندانش دشمن باشد ، قدم زدن او تا روز قیامت در زمین حرام است ". (17)[/rtl]


[rtl]امام باقر علیه السلام فرمودمهر فاطمه علیها السلام یک پنجم دنیا و دو سوم بهشت است ، و در زمین چهار نهر فرات ، نیل ، نهروان و بلخ برای حضرت فاطمه علیها السلام است .خداوند به پیامبر صلی الله علیه واله فرمود ای محمد، تو فاطمه را به مهریۀ پانصد درهم به ازدواج علی درآور تا سنتی در بین امت تو باشد ".(18)[/rtl]


[rtl]در روایت دیگر : " یک چهارم دنیا و بهشت و جهنم است ، که دوستان خود را داخل بهشت می کند و دشمنان خود را به جهنم روانه می نماید"( 19)[/rtl]


[rtl]در روایت دیگر مهریۀ آن حضرت نصف دنیا ذکر شده است .(20).[/rtl]


[rtl]ولیمۀ عروسی[/rtl]


[rtl]اثاث منزل و ولیمۀ عروسی حضرت زهرا علیها السلام چنین بود که پیامبر صلی الله علیه واله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: " زره خود را بفروش ". آن حضرت زره را فروخت و پول آن را خدمت پیامبر صلی الله علیه واله آورد ، پیامبر صلی الله علیه واله مقداری را جهت تهیه غذای عروسی به ام سلمه دادند بنابر بعضی روایات نصف از لوازم غذا را پیامبر صلی الله علیه واله و نصف دیگر را امیرالمؤمنین علیه السلام تهیه نمودند.[/rtl]


[rtl]جهازیۀ حضرت زهرا علیها السلام[/rtl]


[rtl]مقداری را هم به بلال و عمار دادند که از بازار لوازم خانه را خریداری کنند یک پیراهن ، یک عدد روسری ، قطیفه سیاه خیبری یا عبای سیاه ، پردۀ نازک پشمی ، یک عدد حصیر از بافته های قریۀ هَجَر ، آسیای دستی ، یک عدد طشت مسی ، مشک برای آب آوردن ، کاسه ای سفالین ، مشکی مخصوص خنک کردن آب ، ابریقی که طرف بیرونش رنگ شده بود ، کوزۀ سفالین ، پوست گوسفند.( 21)[/rtl]


[rtl]امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایددر آن شب که دختر پیامبر صلی الله علیه والهبه خانه من آمد ، بسترمان جز یک پوست گوسفند نبود.(22)[/rtl]


[rtl]در جای دیگر از آن حضرت نقل شده که فرمودمن با فاطمه علیها السلام در حالی ازدواج کردم که جز یک پوست گوسفند چیزی نداشتم که شب بر روی آن می خوابیدیم و روز علوفه شترمان را بر روی آن می ریختیم و خدمتگزاری در خانه نداشتیم.(23)[/rtl]


[rtl]در روایتی دیگر می فرمایدپیامبر صلی الله علیه واله به خانۀ ما آمد در حالی که ما بر روی خود قطیفه ای انداخته بودیم که اگر از طول آن را به روی خود می کشیدیم ، پهلویمان خالی می شد و اگر از عرض می انداختیم سر و پاهایمان بدون روپوش می ماند.[/rtl]


[rtl]بعضی از اهل سنت نقل کرده اندهنگامی که فاطمه علیها السلام به خانۀ علی علیه السلام رفت ، در خانۀ آن حضرت چیزی جز ریگ پهن شده ، کوزه سفالین ، بالش و ظرفی برای آب نیافت.( 24)[/rtl]


[rtl]بنابر نقلی دیگر دو کوزۀ کوچک ، ظرف مخصوص شیر که از چوب می تراشیدند ، سبویی سبز رنگ که روغن یا آرد در آن می ریختند ، چهار بالش یا متکا یا پشتی با رویه ای از پوست پر از گیاه خشک سبز رنگ ، از اثاثیۀ منزل بود. (25)[/rtl]


[rtl]عروسی و شرکت کنندگان[/rtl]


[rtl]دربعضی روایات آمده است که بعد از خرید ، 29 یا سی روز ، امیرالمؤمنین علیه السلام صبر کرد تا اینکه جعفر و عقیل به آن حضرت گفتند از پیامبر صلی الله علیه واله بخواه که همسرت را به خانه بیاوری بعضی همسران پیامبر صلی الله علیه واله گفتندما از پیامبر صلی الله علیه واله خواهش می کنیم که شما همسرت را بیاوری .[/rtl]


[rtl]پیامبر صلی الله علیه واله فرمود:"ما انتظار داریم خود او بیاید و از ما درخواست کند".امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایدعرض کردم: "حیا مانع من می شود". پیامبر صلی الله علیه واله اجازۀ مجلس عروسی و ولیمه را فرمودند ، و به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:هر کس را دوست داری دعوت کن". زنان به کار زنها و امیرالمؤمنین علیه السلام و عمار و بلال و چند نفر دیگر به کار مجلس مردها که در مسجد بود ، می رسیدند.[/rtl]


[rtl]اصحاب با هدایای خود در جشن عروسی آن دو نور الهی شرکت کردند ، و از ولیمۀ عروسی که به دستور پیامبر صلی الله علیه واله فراهم آمده بود ، میل کردنددر آن مجلس4000 نفر ازآن طعام خوردند و پیامبر صلی الله علیه واله غذایی برای امیرالمؤمنین و فاطمه علیهما السلام فرستاد ، در حالی که چیزی از آن غذا کم نشد و همچنان به جای ماند ، با وجود اینکه سه روز از آن تناول می کردند.[/rtl]


[rtl]شب با مراسمی مخصوص ، حسب الامر پیامبر صلی الله علیه واله آن دو بزرگوار را به حجرۀ ام سلمه آوردندام سلمه می گویدهنگامی که خورشید غروب کرد ، پیامبر صلی الله علیه واله فرمود : " فاطمه را بیاور ". من رفتم و دست فاطمه علیها السلام را گرفته در حالی که لباسش بر زمین کشیده می شد و از خجالت و شرم عرق از چهره اش جاری بود ، آن حضرت را نزد پدر بزرگوارش آوردم هنگامی که خدمت آن حضرت رسید ، از شدت خجالت پایش لغزید پیامبر صلی الله علیه واله فرمود:" خداوند تو را از لغزشهای دنیا وآخرت نگه دارد".[/rtl]


[rtl]هنگامی که پیش روی آن حضرت قرار گرفت ، چادر را از صورت فاطمه علیها السلام کنار زد تا علی علیه السلام چهرۀ او را ببیند سپس دست او را در دست علی علیه السلام قرار داد و این گونه بود که این زندگی نورانی آغاز شد.( 26)[/rtl]


[rtl]ثمرۀ ازدواج نورانی[/rtl]


[rtl]ثمرۀ این ازدواج مبارک و نورانی و الهی پنج فرزند بود دو امام معصوم علیهما السلام ، آقا و مولایمان حضرت مجتبی علیه السلام و سرور شهیدان حضرت اباعبدالله علیه السلام ، دو دختر حضرت عقیله بنی هاشم زینب کبری و جناب ام کلثوم علیهما السلام ، که این فرزندان در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه واله در مدت نه سال به دنیا آمدندآخرین فرزند ایشان حضرت محسن علیه السلام بود که بعد از شهادت پیامبر به مدت چند روز به وسیلۀ ضربه های بین در و دیوار و کتک های منافقین و ظالمین به شهادت رسید. (27)[/rtl]


[rtl]حضرت فاطمه علیها السلام نُه سال و 75 روز یا 95 روز در منزل امیرالمؤمنین علیه السلام زندگی کرد تا آنکه بعد از شهادت حضرت محسن علیه السلام به شهادت رسید.[/rtl]


[rtl]ازدواج آسمانی[/rtl]


[rtl]بین ازدواج آن حضرت در آسمان و تزویج آنها در زمین چهل روز فاصله بود در اول یا ششم ذی الحجه(28 ) در حالی که طرف ایجاب عقد خداوند متعال و طرف قبول جبرئیل و خطبه خوان راحیل بود شاهدان حاملان عرش و 70 نفر از فرشتگان بودندنثار کنندۀ نقل این عروسی رضوان خزانه دار بهشت ، و آنچه نثار شد درّ و یاقوت و مرجان ، و حجله دار این زفاف اسماء بود.(29)[/rtl]


[rtl]اقوال در روز ازدواج حضرت[/rtl]


[rtl]اقوال در ازدواج چنین است عقد در صفر و ازدواج در ذی الحجة(30)، عقد در ماه رمضان و ازدواج در ذی الحجه(31)، عقد در صفر و ازدواج در ربیع الاول ، عقد در رجب و ازدواج بعد از برگشت امیرالمؤمنین علیه السلام از بدر(32)، عقد در ربیع الاول و ازدواج هم در ربیع الاول ، عقد در اول یا ششم ذی الحجه ( 33) .، عقد در اول ذی الحجه و ازدواج در ششم ذی الحجه (34)، یک سال بعد از هجرت عقد و یک سال بعد از آن ازدواج (35)، عقد در 28 صفر و چهار ماه بعد ازدواج (36 )، عقد در محرم و ازدواج در ذی الحجه (37)، عقد چند روز از شوال گذشته و ازدواج روز سه شنبه ششم ذی الحجه (38) یا نیمه رجب.(39)[/rtl]


[rtl]2.مرگ منصور دوانیقی[/rtl]


[rtl]در این روز در سال 158 هجری ، منصور دوانیقی بخیل بی رحم ، در سفر حج به هلاکت رسید و در حجون دفن شد.(40) منصور در بنی عباس شباهت تامی به هشام بن عبدالملک در بنی امیه داشت ، و از او تقلید می نموداو مردی خونریز بود ، و بر خلاف برادرش سفاح عداوت و ظلم تمام نسبت به آل ابوطالب داشت از آن بزرگواران افراد زیادی را کشت و بزرگترین جنایت منصور به شهادت رساندن امام صادق علیه السلام بود عبدالله محض و حسن مثلث و بسیاری از بنی الحسن را نیز او شهید کرد.[/rtl]


[rtl]1. تتمة المنتهیص 137 . بحار الانوارج 43 ص 97 .[/rtl]


[rtl]2.امالی طوسی ج ص 42 . بشارة المصطفیص 267.[/rtl]


[rtl]3. امالی شیخ طوسیج ص 29 – 42 . الفردوس ابن شیرویه دیلمی ج ص 373 . کشف الغمةج ص472 ، به نقل از پیامبر صلی الله علیه و اله : " لولا علی لم یکن لفاطهة کفو ". بحار الانوارج 43 ص 141 . مناقب جص 129 . بشارة المصطفی صلی الله علیه واله ص 267 . المحتضر ص 133 – 136 .[/rtl]


[rtl]4. مناقب ابن شهر آشوبج ص 353 – 363 . عیون اخبار الرضا علیه السلام ج ص 225 . عوالم العلوم :ج 11 ص– 142 . الروض الفائقص 256 . بحار الانوارج 43 ص 145 . ریاحین الشریعةج ص 80 .[/rtl]


[rtl]5.بحار الانوار ج 43 ص 123 .[/rtl]


[rtl]6. اقبال الاعمالص 584 . تاریخ بغدادج ص 7 .[/rtl]


[rtl]7. فیض العلامص 161 .[/rtl]


[rtl]8. بحار الانوار ج 43 ص 113 .[/rtl]


[rtl]9. کافیج ص 377 . اصابةج ص 377 . وسائل الشیعةج 15 ص 10 .[/rtl]


[rtl]10.بحار الانوار ج 43 ص 105 . کفایة الطالبص 298 . تهذیبج ص 364 . مسند احمدج ص 80 .مناقب ابن مغازلیص 350 . کشف الغمه ج ص 368 . الریاض النضرةج ص 180 .[/rtl]


[rtl]11. بحار الانوار ج 43 ص 112 – 113 .[/rtl]


[rtl]12. دلائل الامامةص 18 . مناقب آل لبی طالب علیه السلام ج ص 399 . مدینة المعاجرج ص 351 – 352[/rtl]


[rtl]13. قرب الاسنادص 173 . کافی ج ص 377 .[/rtl]


[rtl]14.بحار الانوار ج 43 ص 112 – 113 .[/rtl]


[rtl]15. طبقات ابن سعدج ص 12 . مسند حمیدیج ص 22 . دلائل النبوةج ص 160 . سنن ابی داودجص 490 . الفقه الاکبرج ص 6 .[/rtl]


[rtl]16. الثغور الباسمةص 30 . اعلام النساءج ص 1199 .[/rtl]


[rtl]17. بحار الانوار ج 43 ص 113 .[/rtl]


[rtl]18. بحار الانوار ج 43 ص 113 .[/rtl]


[rtl]19.بحار الانوار ج 43 ص 113.[/rtl]


[rtl]20. مدینة المعاجزج ص 336[/rtl]


[rtl]21.بیت الاحزانص 57 .[/rtl]


[rtl]22. سنن المصطفی صلی الله علیه واله ج ص 538 .[/rtl]


[rtl]23. صفوة الصفوة ابن جوزی ) : ج ص 3 .[/rtl]


[rtl]24.فاطمة الزهراء علیها السلام بهجة قلب الوصطفی صلی الله علیه واله ص 674 ، از المناقب احمد بن حنبل (خطی ).[/rtl]


[rtl]25.بحار الانوار ج 43 ص 94 .[/rtl]


[rtl]26.بحار الانوار ج 43 ص 96.[/rtl]


[rtl]27. دلائل الامامة طبری ص 45 – 47 .[/rtl]


[rtl]28. بحار الانوار ج 43 ص 97 .[/rtl]


[rtl]29. بحار الانوار ج 43 ص 92 – 113 – 145 .[/rtl]


[rtl]30. الذریة الطاهره ص 93 – 94 . بحار الانوار ج 43 ص 136 .[/rtl]


[rtl]31. کشف الغمةج ص 364 . بحار الانوار ج 43 ص 136 . ذخائر العقبی ص 26[/rtl]


[rtl]32. کشف الغمة ج ص 364 . بحار الانوار ج 43 ص 136 . ذخائر العقبی ص 26[/rtl]


[rtl]33. مصباح المتهجدص 465[/rtl]


[rtl]34.بحار الانوار ج 43 ص .[/rtl]


[rtl]35.کشف الغمة ک ج ص 264 . الثغور الباسمة ص 27 .[/rtl]


[rtl]36. نظم درر السمطین ص 189[/rtl]


[rtl]37. الشرف المؤبد ص 55 . الانوار المحمدیة من المواهب اللدنیة ص 146 .[/rtl]


[rtl]38. امالی شیخ طوسی ج ص 42 . بحار الانوار ج 43 ص 97 . وسائل الشیعة ج 14 ص 178 .[/rtl]


[rtl]39. توضیح المقاصد ص 29 . مسار الشیعة ص 17 . مصباح کفعمی ج ص 600 . فیض العلام ص 106 .[/rtl]


[rtl]40.تتمة المنتهی ص 160 . فیض العلام ص 109 . مستدرک سفینة البحار ج ص 220 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز هفتم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.شهادت امام باقر علیه السلام[/rtl]


[rtl]در چنین روزی مصادف با دوشنبه ، در سال 114 هجری امام باقر علیه السلام توسط هشام بن عبدالملک مسموم و شهید شد.(1) در شب شهادت به امام صادق علیه السلام فرمودند: " من امشب جهان را بدرود خواهم گفت هم اکنون پدرم علی بن الحسین را دیدم که شربتی گوارا نزد من آورد و نوشیدم و مرا به سرای جاوید و دیدار حق بشارت داد". در روایت دیگری فرمودند: " ای فرزند گرامی ، مگر نشنیدی که حضرت علی بن الحسین از پس دیوار مرا ندا کرد:" ای محمد بیا ، زود باش که ما انتظار تو را می کشیم".[/rtl]


[rtl]آن حضرت چندین روز و به قولی سه روز در حالت درد از اثر سم به سر می بردند تا به شهادت رسیدند ، فردای آن روز بدن مطهر و پاک آن دریای بیکران دانش خدایی را در خاک بقیع کنار مزار امام مجتبی و امام سجاد علیهما السلام به خاک سپردند. (2).[/rtl]


[rtl]آن حضرت هشتصد درهم برای تعزیه و ماتم خود وصیت فرمود حضرت صادق علیه السلام فرمودندپدرم فرمود: " ای جعفر ، از مال من مقداری وقف کن برای ندبه کنندگان که ده سال در منی در موسم حج بر من گریه کنند ، و مراسم ماتم را تجدید نمایند".(3)[/rtl]


[rtl]آقا و مولایمان حضرت باقر علیه السلام در کربلا شرف حضور داشت شب یازدهم ، بازار کوفه ، کنار سرهای مطهر ، اسارت شام و مجلس یزید را دیده است و هر زمان که متذکر شهادت حسین بن علی علیه السلام و اسارت عمه هایش می شد ، اشک از چشم مبارکش مانند درّ جاری می گشت .[/rtl]


[rtl]2.بردن امام کاظم علیه السلام به زندان بصره[/rtl]


[rtl]در این روز امام کاظم علیه السلام را درحالی که در غل و زنجیر بسته بودند ، به بصره بردند و مدت یکسال نزد عیسی بن جعفر بن ابی جعفر منصور محبوس کردند و سپس حضرت را به بغداد بردند.(4)[/rtl]


[rtl]عیسی آن حضرت را در یکی از حجرات خانۀ خود که نزدیک به دیوانخانه بود محبوس کرد و مشغول فرح و سرور گردیداز یکی از کاتبان او که نصرانی بود نقل شده که می گفت: "این عبد صالح و بندۀ شایستۀ خدا – یعنی موسی بن جعفر – در ایامی که در این خانه محبوس بود چیزهایی از لهو و لعب شنید که گمان ندارم هرگز بر خاطر شریف آن حضرت خطور کرده باشد ".[/rtl]


[rtl]آقا ومولایمان حضرت کاظم علیه السلام مدت یک سال در بصره محبوس بودند ، و بعد از یکسال آن حضرت را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربیع حبس کردند.[/rtl]


[rtl]1. توضیح المقاصد ص 29 . فیض العلام ص 110 .[/rtl]


[rtl]2. کافی ج ص 495 . بصائر الدرجات ص 141 . فیض العلام ص 110 . انوار البهیة ص 69[/rtl]


[rtl]3.کافی ج ص 495 . بصائر الدرجات ص 141 . فیض العلام ص 110 . انوار البهیة ص 69 .[/rtl]


[rtl]4. فیض العلام ص 111 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز هشتم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.توطئه ترور امام حسین علیه السلام[/rtl]


[rtl]در این روز در سال 60 هجری به دستور یزید لعین سی نفر از شیاطین بنی امیه از شامبرای دستگیری و یا کشتن امام حسین علیه السلام به بهانۀ حج وارد مکه شدند.(1)[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]2.دعوت عمومی حضرت مسلم علیه السلام در کوفه[/rtl]


[rtl]در این روز در سال 60 هجری روز سه شنبه حضرت مسلم علیه السلام دعوت خود را برای امام حسین علیه السلام در کوفه آشکار کرد و از طرفی کوفیان نفاق خود را نمودار کردند.(2)[/rtl]


[rtl]3.حرکت امام حسین علیه السلام از مکه به عراق[/rtl]


[rtl]در این روز در سال 60 هجری امام حسین علیه السلام از مکه متوجه عراق شدند ، و این قول مشهور بین محدثین و ارباب مقاتل است.(3)بنابر قولی آن حضرت در نهم از مکه به طرف عراق حرکت فرمودند (4)[/rtl]


[rtl]1.قلائد النحورج ذی الحجة ، ص 375 . فیض العلام ص 113 .[/rtl]


[rtl]2.ارشاد ج ص 66 . اعلام الوری ج ص 445 . مسار الشیعة ص 17 . فیض العلام ص 112 . بحار الانوار ج 44 ص 363 .[/rtl]


[rtl]3.ارشاد ج ص 6 . اعلام الوری ج ص 445 . مسار الشیعة ص 17 . بحار الانوار ج 44 ص 363 .[/rtl]


[rtl]4. بحار الانوار ج 44 ص 366 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز نهم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.روز عرفه[/rtl]


[rtl]در روز عرفه (1 )زیارت امام حسین علیه السلام مستحب است ، چه اینکه خداوند ابتدا به زوار امام حسین علیه السلام نظر می کند زیرا همه حلال زاده اند ، و بعد به زوار با معرفت خویش در عرفات نظر می کند .( 2)[/rtl]


[rtl]2.شهادت حضرت مسلم وهانی[/rtl]


[rtl]در این روز در سال 60 هجری محمد بن کثیر و پسرش در کوفه به جرم مهمانداری و طرفداری از مسلم بن عقیل علیه السلام به شهادت رسیدنددر شب عرفه جناب مسلم بن عقیل علیه السلام به منزل طوعه رفتند.(3)[/rtl]


[rtl]در روز عرفه سال 60 هجری که چهارشنبه بود جناب مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه شهید کردند.(4)[/rtl]


[rtl]خاندان حضرت مسلم[/rtl]


[rtl]نام مبارکش مسلم و پدرش عقیل ، و مادرش عَلِیّه ، و همسر آن حضرت رقیه دختر امیرالمؤمنین علیه السلام است.( 5)[/rtl]


[rtl]پیامبر صلی الله علیه واله فرمود : " چشم مؤمنان بر او گریان است ، و ملائکه مقرب الهی بر او درود می فرستند". امام حسین علیه السلام هنگامی که آن حضرت را به سوی کوفه فرستادند ، در قسمتی از نامه به اهل کوفه چنین فرمودند : " برادرم و پسر عمویم و فرد مورد اطمینان از اهل بیتم را نزد شما فرستادم ".هنگامی که امام حسین علیه السلام خبر شهادت آن حضرت و هانی را شنید ، چندین بار فرمود: "اناللّه و انا الیه راجعون". سپس فرمود: "خیری در زندگی بعد از آنها نیست". از جمله وصایای آن حضرت به ابن سعد این بود که کسی را به نزد امام حسین علیه السلام بفرستد که آن حضرت به سوی کوفه نیاید.[/rtl]


[rtl]شهادت و دفن بدن حضرت مسلم[/rtl]


[rtl]در غربت و مظلومیت آن حضرت همین بس که از پشت بامها دسته های نی را آتش می زدند و بر سر آن حضرت می ریختند همچنین زمانی که چشم ابن زیاد بر آن حضرت افتاد ، زبان به جسارت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهما السلام و عقیل گشود در بالای دارالاماره با لب تشنه سر از بدن نازنینش جدا کردند و بدنش را از بالای قصر به پایین انداختند .بعد از شهادت ریسمان به پای مبارکش بسته و در میان بازار کوفه می کشیدند سپس بدن مبارکش را به دار زده و سر مطهرش را به دمشق فرستادند .[/rtl]


[rtl]در دفن بدن مطهر دو نظر است یکی اینکه جمعی از قبیلۀ هانی آمدند و بدنهای مطهر مسلم بن عقیل و هانی را دفن کردند.(6)[/rtl]


[rtl]دیگر اینکه نیمه شب زوجۀ میثم تمار به همراهی چند نفر از جمله همسر هانی بن عروة ، بدنها را در کنار مسجد اعظم کوفه دفن کردند.(7)[/rtl]


[rtl]هانی بن عروه[/rtl]


[rtl]اما جناب هانی که پدرش عروه است ، از اصحاب پیامبر صلی الله علیه واله و از بزرگان و خواص شیعه و مخلصین در محبت امیرالمؤمنین علیه السلام بود ، و در جنگهای صفین ، جمل و نهروان در خدمت آن حضرت بود.(8)[/rtl]


[rtl]جناب هانی بزرگ طایفۀ مذحج بود و در قبیلۀ خود دارای نفوذ فراوانی بود هنگامی که اهل کوفه عهد و پیمان خود را شکستند و بی وفایی خود را نسبت به اهل بیت علیهم السلام و مسلم بن عقیل ثابت کردند ، جناب هانی بن عروه آن حضرت را پناه دادپس از آن محمد بن اشعث خبیث جناب هانی و عده ای از شیعیان را دستگیر کرد .[/rtl]


[rtl]بعد از شهادت مسلم بن عقیل و شکستن سر وبینی جناب هانی توسط ابن زیاد ملعون ، آن خبیث دستور داد سر جناب هانی را در بازار گوسفند فروشان از بدنش جدا کردند و با طنابی که به پای آن بزرگوار بسته بودند همراه با بدن جناب مسلم بن عقیل علیه السلام در بازار کوفه روی زمین کشیدند سپس به دار زدند ، و سپس بدن هانی همراه با بدن مسلم دفن شد.[/rtl]


[rtl]3.روز سد ابواب[/rtl]


[rtl]در این روز به امر پیامبر صلی الله علیه واله همۀ درهای منازل اصحاب به طرف مسجد پیامبر صلی الله علیه واله بسته شد ، جز در خانۀ امیرالمؤمنین علیه السلام که به دستور خاص الهی آن را نبستند.( 9)[/rtl]


[rtl]عده ای ازاصحاب عرض کردندیا رسول الله ، چرا همۀ دربها را جز در خانۀ علی علیه السلام بستید؟ حضرت فرمود: " من تابع وحی پروردگار هستم، و در روایتی دیگر است که پیامبر صلی الله علیه واله خطبه ای ایراد فرمود و در ضمن آن حضرت فرمود: " ای مردم ، خداوند متعال به موسی و هارون امر فرمود خانه هایی بنا کنند ، و امر فرمود که جنب در آن خانه ها بیتوته نکنند و زنها داخل آنها نشوند مگر هارون و ذریه هارون علی بن ابی طالب علیه السلام برای من به منزله هارون است برای موسی پس برای احدی از زنها و جنب حلال نیست که به مسجد من داخل شود".[/rtl]


[rtl]پیامبر صلی الله علیه واله ایستادند و فرمودند: " عده ای رضایت قلبی ندارند که علی بن ابی طالب علیه السلام در همه وقت و هر حالتی ساکن مسجد باشد ، در حالی که آنها بیرون شده اند بخدا قسم که من آنها را بیرون نکردم و علی علیه السلام را من ساکن مسجد قرار ندادم ، بلکه خداوند آنها را بیرون نموده و علی علیه السلام را ساکن مسجد قرار داده است ، و منزلت او نزد من مانند منزلت هارون نزد موسی علیه السلام است سپس در فضایل علی علیه السلام کلماتی بیان فرمودند ، تا آنجا که فرمودند: " هر کس از این موضوع ناراحت است برود آنجا و اشاره به طرف شام کردند.( 10)[/rtl]


[rtl]1. مسار الشیعة ص 18 . توضیح المقاصد ص 30 . مصباح کفعمی ج ص 600[/rtl]


[rtl]2.زاد المعاد ص 262 . بحار الانوار ج 97 ص 384 .[/rtl]


[rtl]3. فیض العلام ص 113 .[/rtl]


[rtl]4. ارشاد ج ص 66 . اعلام الوری ج ص 445 . مصباح کفعمی ج ص 600 . بحار الانوار ج 44 ص363 . مسار الشیعة ص 18 . فیض العلام ص 115 .[/rtl]


[rtl]5.مروج الذهب ج ص 69 – 70 . مراقد المعرف ج ص 307 – 316 . منتخب التواریخ ص 292 – 293 .فرسان الهیجاء ج ص 62 ، 120 .[/rtl]


[rtl]6. مراقد المعارف ج ص 318 . فرسان الهیجاء ج ص 106[/rtl]


[rtl]7. وسیلة الدارین ص 209 ، از ثعلبی .[/rtl]


[rtl]8. مراقد المعارف ج ص 318 ، 359 ، 361 . منتخب التواریخ ص 294 – 295 . فرسان الهیجاء ج ص 139 – 143 . وسیلة الدارین ص 208 – 209 .[/rtl]


[rtl]9.توضیح المقاصد ص 30 . بحار الانوار ج 97 ص 384 ، ج 95 ص 189 . مصباح کفعمی ج ص 600 . وقایع الشهور ص 226 .[/rtl]


[rtl]10.علل الشرایع ج ص 262 . تذکرة الخواص ابن جوزی ص 46 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز دهم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.عید قربان[/rtl]


[rtl]روز عید اضحی است ، و در این روز حجاج بیت الله الحرام برای رمی جمرات و قربانی کردن در منی به سر می برند.(1)[/rtl]


[rtl]2.شهادت عبدالله محض و جمعی از آل حسن علیه السلام ( 2)[/rtl]


[rtl]در این روز در سال 145 هجری جناب عبدالله محض بن حسن مثنی بن امام حسن مجتبی علیه السلام در سن 57 سالگی همراه با جمعی از برادران و پسر عموهای خود در زندان منصور دوانیقی لعنة الله علیه به شهادت رسیدندزندان آنان به گونه ای بود که روز و شب در آن مشخص نبود.[/rtl]


[rtl]برادران عبدالله محض حسن و ابراهیم بودند ، مادر این دو بزرگوار فاطمه بنت الحسین علیه السلام بود فرزندان عموی عبدالله محض ، یعقوب ، اسحاق ، ابوالحسن علی العابد ، عباس و عبدالله بودند.[/rtl]


[rtl]بعضی از این بزرگواران مثل ابراهیم بن حسن زنده دفن شدند بعضی دیگر هنگامی که داخل خانه بودند سقف را روی آنها خراب کرد و شهید شدند مرقد آل حسن علیه السلام در هاشمیه نزدیک بغداد است ، که مشهور به قبور سبعه است .(3)[/rtl]


[rtl]منصور به خاطر عداوت خاصی که با اهل بیت علیهم السلام داشت ، مدتی قبل از شهادت آن بزرگواران ، در سال 144 هجری دستور داد آل حسن علیهم السلام را با غل و زنجیر بر گردن و پا ، بر مرکبهای چموش و بدون روانداز سوار کرده و به ربذه ببرند آنان را با این حال در مقابل آفتاب با بدن برهنه در مقابل منصور نگه داشتند عبدالله محض خطاب به منصور فرمود: "آیا ما در روز بدر با اسرای شما چنین کردیم "؟ این کلام بر منصور گران آمد و برخاست و رفت.[/rtl]


[rtl]هنگامی که آن بزرگوار را با این حال از مدینه بیرون می بردند امام صادق علیه السلام از پس پرده ای به آنان نگاه کرد و آنقدر گریست که اشک بر محاسن شریفش جاری شد و فرمود:بخدا قسم بعد از این جماعت حرمتی برای خداوند حفظ نکرده اند. (4)[/rtl]


[rtl]3.نماز عید امام رضا علیه السلام در خراسان[/rtl]


[rtl]در این روز آقا و مولایمان حضرت ثامن الحجج علیه السلام به خواهش مأمون ، در خراسان برای نماز عید تشریف فرما شدندمأمون با دیدن ازدحام مردم برای شرکت در نماز به امامت حضرت ، دستور داد از نیمه راه بازگردند ، چرا که ترسید مردم براو شورش کنند. (5)[/rtl]


[rtl]در مراجعت از این نماز بود که حضرت رضا علیه السلام از خداوند تقاضای مرگ فرمود.[/rtl]


[rtl]1. توضیح المقاصد ص 30 . مسار الشیعة ص 18 .[/rtl]


[rtl]2.مراقد المعارف ج ص 15 . کتاب المعقبین من ولد الامام امیرالمؤمنین علیه السلام ص 123 – 124 .[/rtl]


[rtl]3. مراقد المعارف ج ص 15 . کتاب المعقبین من ولد الامام امیرالمؤمنین علیه السلام ص 123 – 124[/rtl]


[rtl]4.مراقد المعارف ج ص 19 . مقاتل الطالبیین ص 144 ، 196 ، 205 .[/rtl]


[rtl]5. قلائد النحور ج ذی الحجه ، ص 383 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز یازدهم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.روز نوشتن دعای صباح[/rtl]


[rtl]در این روز امیرالمؤمنین علیه السلام به تعلیم پیامبر صلی الله علیه واله دعای شریف صباح را به دست مبارک خود نوشتند(1)[/rtl]


[rtl]2.افشاء سر ولایت توسط عایشه[/rtl]


[rtl]در این روز در سال دهم هجرت در حجة الوداع پیامبر صلی الله علیه واله به حفصه سری را بیان فرمود و به او تذکر داد که اگر این سرّ را با کسی بازگو کنی ، لعنت خدا و ملائکه و تمامی مردم بر تو باد.[/rtl]


[rtl]حفصه بلافاصله آن را به عایشه گفت. (2) عایشه هم آن را به ابوبکر بازگو کرد و ابوبکر هم عمر را در جریان قرار داد کار به جایی رسید که آن چهار زن و مرد تصمیم گرفتندپیامبر صلی الله علیه واله را مسموم کنند.[/rtl]


[rtl]جبرئیل پیامبر صلی الله علیه واله را با خبر کرد و آن حضرت آنها را از توطئه و افشاء سرّ خبر داد سپس حفصه را طلاق دادند ، ولی بعداً به اصرار بعضی رجوع فرمودند و آیات سورۀ تحریم نازل شد. (وَ نَبَّأَنِیَ العَلیمُ اِذ أَسَرَّ النَّبِیُّ اِلی بَعضِ اَزواجِهّ حَدیثاً فَلَمّا نَبَّأَت بِهّ وَ أَظهَرَهُ اللهُ عَلَیهِ عَرَّفَ بَعضَهُ وَ أَعرَضَ عَن بَعضٍ فَلَمّا نَبَّأَها بِهّ قالَت مَن أَنبَأَکَ هذا قالَ الخَبیرُاِن تَتوبا اِلَی اللهِ فَقَد صَغَت قُلُوبُکُما وَاِن تَظاهَرا عَلَیهِ فَاِنَّ اللهَ هُوَ مَولاهُ وَ جِبریلُ وَ صالِحُ المُؤمِنینَ وَ المَلائِکَظُ بَعدَ ذلِکَ ظَهیرٌ.(3 ).[/rtl]


[rtl]این دو زن چه کرده بودند که خداوند در سورۀ تحریم آنها را به زن نوح و لوط علیهما السلام تشبیه نموده است؟!( ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَروا امرَأَةَ نوحٍ وَ امرَأَةَ لوطٍ کانَتا تَحتَ عَبدَینِ مِن عِبادِنا صالِحَینِ فَخانَتا هُما فَلَم یُغنِیا مِنَ اللهِ وَ قیلَ ادخُلا النارَ مَعَ الّداخِلینَ.(4) . (5در آخر آیۀ این سوره آمده است اگر شما دو زن یاور هم شوید برای قتل حضرت ، خداوند و جبرئیل و صالح المؤمنین – یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام – و ملائکه یاور پیامبر صلی الله علیه واله هستند. (6.)[/rtl]


[rtl]تظاهرادر آیۀ شریفه خطاب به عایشه و حفصه است ، و معنایش این است که آنان تعاون بر اذیت پیامبر صلی الله علیه واله نموده سرّ آن حضرت را فاش کردند و زنان آن حضرت را اذیت نمودند. ([sup] [/sup]7)عمر می گوید مراد از این دو زن در اذیت پیامبر صلی الله علیه واله هم پیمان بودند عایشه و حفصه است.(8)[/rtl]


[rtl]1.[sup] [/sup]بحار الانوار ج 91 ص 247 .[/rtl]


[rtl]2.[sup] [/sup]وقایع الشهور ص 229 . تفسیر قرطبی ج ص 172 .[/rtl]


[rtl]3. سورۀ تحریم آیات و4[/rtl]


[rtl]4. سورۀ تحریم آیۀ 10[/rtl]


[rtl]5.ریاحین الشریعة ج ص 382 – 383 . به نقل از تفسیر خازن بغدادی ، فخر رازی ، زمخشری بحار الانوار :ج 22 ص 233 .[/rtl]


[rtl]6.تفسیر برهان ج ص 352 – 353 . بحار الانوار ج 22 ص 228 – 231[/rtl]


[rtl]7. ریاحین الشریعة ج ص 382 – 383 . به نقل از تفسیر خازن بغدادی ، فخر رازی ، زمخشری[/rtl]


[rtl]8. بحار الانوار ج 22 ص 232 . صحیح بخاری ج ص 195 – 197 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز سیزدهم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.شق القمر[/rtl]


[rtl]در شب 14 ذی الحجة واقعه شق القمر به اعجاز پیامبر صلی الله علیه واله در مکه رخ داد. (1)[/rtl]


[rtl]بعضی این واقعه را در شب 18 این ماه گفته اند .[/rtl]


[rtl]قریش از آن حضرت معجزه طلب کردند ، و حضرت با انگشت اشاره به ماه کرد، و به قدرت الهی دو نیم شد و باز به پیوست ؛ و آیه نازل شد: "اقتَرَبَتِ الساعَةُ وَ انشَقَّ القَمَر". ( 2)[/rtl]


[rtl]ابوجهل گفت: " این سحر است بفرستید از شهرهای دیگر هم بپرسند که آیا آنها هم دیدند که ماه دو نیم شد چون از اهل شهرهای دیگر پرسیدند آنها نیز خبر دادند که نیمی از ماه پشت خانۀ کعبه و نیمی بر کوه ابوقبیس افتاد. (3)[/rtl]


[rtl]1.ریاحین الشریعة ج ص 57 . فیض العلام ص 120 . بحار الانوار ج 17 ص 350 – 353 .[/rtl]


[rtl]2. سورۀ قمر آیۀ 1 .[/rtl]


[rtl]3.حق الیقین ص 28 . بحار الانوار ج 17 ص 350 – 353 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز چهاردم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.بخشیدن فدک به حضرت زهرا علیها السلام(1)[/rtl]


[rtl]در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت ، فدک به حضرت زهرا علیها السلام بخشیده شد ، و حضرت رسول صلی الله علیه واله بر این بخشش شاهد گرفتند قول دیگر در این باره15 رجب است (2)[/rtl]


[rtl]فتح فدک[/rtl]


[rtl]پس از فتح خیبر در سال هفتم هجرت ، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلی الله علیه واله جبرئیل نازل شد ، و دستور فتح فدک توسط پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام را آورد آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحۀ لازم به سرزمین فدک آمدند ، و حسب دستور پیامبر صلی الله علیه واله ، امیرالمؤمنین علیه السلام بر کتف پیامبر صلی الله علیه واله قرار گرفت و آن حضرت برخاست و امیرالمؤمنین علیه السلام را با خود بلند کرد به معجزۀ الهی مولی الموحدین علیه السلام در حالی که شمشیر رسول الله صلی الله علیه واله همراهش بود ، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.[/rtl]


[rtl]یهودیان قلعه گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روی دیوارها هستند خواستند از در قلعه فرار کنند ، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلی الله علیه واله را در برابر خود دیدند و از طرفی امیرالمؤمنین علیه السلام پایین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند ، و بقیه تسلیم شدند.[/rtl]


[rtl]زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنایم را همراه خود آوردندامر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود ، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همۀ اموالش را بگیرند این گونه بود که بدون لشکر کشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعۀ فدک را فتح شد و طبق آیۀ مبارکه سورۀ حشر (3سرزمینهایی که بدون لشکر کشی مسلمین فتح شود ، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلی الله علیه واله بیایند ، این مناطق و غنایم و اسرای آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی دربارۀ آنها بگیرد ، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارند.[/rtl]


[rtl]اعطای فدک به فاطمه علیها السلام[/rtl]


[rtl]بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد:" و آت ذاالقربی حقه" :"حق خویشان را به آنان بده" (4) پیامبر صلی الله علیه و اله – پرسید منظور چه کسانی هستند ، و این حق کدام است؟جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت فدک را به فاطمه علیها السلام عطا کن پیامبر صلی الله علیه و اله – به حضرت زهرا فرمود: " خداوند فدک را برای پدرت فتح کرد ، و چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است خداوند دستور داده آن را به تو بدهم از سوی دیگر مهریۀ مادرت حضرت خدیجه علیها السلام بر عهدۀ پدرت مانده و پدرت در قبال مهریۀ مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش".[/rtl]


[rtl]حضرت زهرا علیها السلام عرض کرد: "تا زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید".پیامبر صلی الله علیه و اله – فرمودترس آن دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم ، بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند.حضرت صدّیقه علیها السلام عرض کردآن گونه صلاح می دانید عمل کنید پیامبر صلی الله علیه و اله – امیرالمؤمنین -علیه السلام – را فرا خواند و فرمود : "سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطایی پیامبر بنویس و ثبت کن ". علی علیه السلام – آن را نوشت و پیامبر صلی الله علیه و اله – و ام ایمن شهادت دادند و پیامبر صلی الله علیه و اله – فرمود ام ایمن زنی از اهل بهشت است .[/rtl]


[rtl]درآمد فدک[/rtl]


[rtl]رسول خدا صلی الله علیه و اله – مردم را در منزل حضرت زهرا علیها السلام جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه علیها السلام است و از درآمد فدک به عنوان اعطای فاطمه علیها السلام بین مردم تقسیم کرد.[/rtl]


[rtl]درآمد فدک را سالیانه از هفتاد هزار سکه طلا تا صدوبیست هزار سکه نوشته اند.هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سررسیدن درآمد فدک بود.[/rtl]


[rtl]غصب فدک[/rtl]


[rtl]بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله – مأموران ابوبکر به دستور او نمایندۀ صدّیقه علیها السلام را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و در آمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانۀ خود صرف کردند.[/rtl]


[rtl]حضرت صدّیقه علیها السلام همان نوشته و سند فدک را که پیامبر صلی الله علیه و اله – به امیرالمؤمنین علیه السلام – فرمودند و آن حضرت ثبت کرد ، عیناً نزد ابوبکر آورد ، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را. (5)[/rtl]


[rtl]بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلی الله علیه و اله – گذشته بود ، حضرت صدّیقه شهیده علیها السلام همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه ای ایراد فرمودند که دریایی از معارف ، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن است .[/rtl]


[rtl]ابوبکر نامه ای دال بر باز گرداندن آن به حضرت نوشت ، ولی هنگامی که فاطمه زهرا علیها السلام آن سند را در دست داشت و به منزل باز می گشت با عمر روبرو شد و او نوشتۀ ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت.[/rtl]


[rtl]1. بحار الانوار ج 95 ص 189 . مستدرک سفینة البحار ج ص 216[/rtl]


[rtl]2. مصباح کفعمی ج ص 598[/rtl]


[rtl]3. سورۀ حشر آیۀ 6 – 7 .[/rtl]


[rtl]4. سورۀ اسراء:آیۀ 26 .[/rtl]


[rtl]5. بحار الانوارج 21 ص 22 – 25 ، ج 29 ص 123 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]روز پانزدهم ماه ذی الحجه[/rtl]


[rtl]1.ولادت امام هادی علیه السلام –[/rtl]


[rtl]امام هادی علیه السلام – بنابر مشهور در چنین روزی از سال 212 یا 214 هجری ، در قریۀ صریا نزدیکی مدینه به دنیا آمد.(1) ولادت آن بزرگوار در 27 جمادی الاخر و و و و 13رجب هم نقل شده است ( 2)[/rtl]


[rtl]نام مبارک آن حضرت "علی، نام پدرشان جوادالائمه علیه السلام – ، و نام مادر آن حضرت سمانه مغربیه معروف به سیده با کنیۀ ام الفضل است .( 3)[/rtl]


[rtl]کنیۀ شریفش ابوالحسن ثالث است.(4) القاب حضرت نجیب ، مرتضی ، هادی ، نقی ، عالم ، فقیه ، امین ، مؤتمن ، الطیب ، عسکری ، فقیه عسکری و ابن الرضا بود. (5)[/rtl]


[rtl] [/rtl]


[rtl]1. توضیح المقاصد ص 30 . کافیج ص 551 ، ارشاد ج ص 298 . اعلام الوری ج ص 109 .فیض العلامص 121. بحار الانوارج 50 ص 11 – 117 . مناقب ابن شهر آشوب ج ص 182[/rtl]


[rtl]2.بحار الانوار ج 99 ص 79 . منتخب التواریخص 789 .[/rtl]


[rtl]3.ریاحین الشریعةج ص 23 . مناقب ابن شهر آشوب ج ص 433 .[/rtl]


[rtl]4. مناقب ابن شهر آشوب ج ص 432[/rtl]


[rtl]5.مناقب ابن شهر آشوب ج ص 432 .[/rtl]


[rtl] [/rtl]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
https://harfeto.timefriend.net/16352332903584
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  متن کامل خطبه غدیر به همراه معنی فارسی
Rainbow ماه رمضان، ماه وقایع مهم و تاریخ ساز !
  انسان کامل چگونه است؟ (از دیدگاه حضرت علی ع )
  چهار اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا
  مناسبتهای روز 9 ذی الحجه
  معرفی کامل دوستان شیطان
  اعجاز کامل قران در رابطه با خورشید
  متن کامل مفاتیح الجنان
  معاویه را کامل بشناسید
  اتصال به عبودیت کامل

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان