21-09-2015، 16:33
تصمیم برای اشغال ایران از مرداد ماه سال 1320 اتخاذ شده بود و برنامه آن در سوم شهریور اجرا شدکه فرار رضا شاه از ایران را همراه داشت...
تصمیم برای اشغال ایران از مرداد ماه سال 1320 اتخاذ شده بود و برنامه آن در سوم شهریور اجرا شد . ساعت چهار بامداد دوشنبه سوم شهریور، دو اتومبیل سیاه رنگ همزمان از سفارتخانههای انگلیس و شوروی كه در مجاورت یكدیگر قرار دارند خارج شدند و در سكوت و تاریكی شب به سوی یك مقصد ،خانه منصور نخست وزیر ایران كه در حوالی پیچ شمیران قرار داشت ، روان شدند ، هر دو اتومبیل در حدود ساعت چهار و پانزده دقیقه در برابر درب خانه نخست وزیر توقف كردند. اسمیرنوف سفیر شوروی از اتومبیل او و سر بولارد وزیر مختار انگلیس از اتومبیل دوم پیاده شدندو پس از چند ثانیه گفتگو با یكدیگر به اتفاق زنگ در خانه نخست وزیر را به صدا در آوردند. "
موضوعی كه موجب شده بود سفیر دو كشور قدرتمند در آن وقت شب به در خانهی منصور كشیده شوند ،تسلیم كردن یك یادداشت كوتاه بود. اما وقتی منصور این یادداشت را مطالعه میكرد ،دستهایش میلرزید و رنگش پریده تر و زردتر میشد . زیرا این یادداشت از حملهی هماهنگ روس و انگلیس به مرزهای شمالی و جنوبی ایران خبر میداد . وقتی نخست وزیر علت این حمله را سوال كرد، هر دو سفیر اظهار بیاطلاعی نمودند. زمانی كه سفیر روس و انگلیس خداحافظی كرده و از منزل نخست وزیر خارج شدند، اغلب شهرهای شمالی و جنوبی كشور مورد حملهی قوای زمینی ،هوایی و دریایی روس ،انگلیس قرار داشت اخبار موحش و جانگدازی از همه جا میرسید . خبر رسید قدری بعد از نیمه شب ناوهای جنگی انگلیس به ساحل خرمشهر نزدیك شده و با شلیك توپ به بندر حمله بردند و ناوهای ایران را سحرگاه از پای در آوردند چند دقیقه بعد خبر رسید كه سرتیپ بالیندر فرماندهی نیروی دریایی را كشتند و قایق هندی و انگلیسی دربندر پیاده شدند... چند دقیقه بعد خبر بمباران هوایی اهواز رسید. در همین موقع خبرهای موحش دیگری از شمال ،حمله به آذربایجان ،نقاط مرزی و بمبارانهای هوایی واصل گردید: سربازخانهها هدف قرار داده میشود ترس و وحشت همهی مردم را فراگرفته ،قشون خارجی به سرعت پیشرفت میكند و بسیاری از خانوادهها از شهر فرار میكنند"
ایران به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد. تورم، دزدی و قحطی نمونه کوچکی از پیامدهای حمله متفقین به ایران بود
رضاخان كه اصلا انتظار چنین حملهای را از سوی متفقین نداشت،به سرعت روحیهی خود را باخت و دستور داد سفرای روس و انگلیس به كاخ سلطنتی دعوت شوند. سفرای هر دو كشور در ساعت 10 صبح در كاخ شاه حضور یافتند اما با جوابهای مبهم خود بیش از پیش رضاخان را نگران كردند. او به علت بی خبری از اوضاع و احوال جهانی ، نمیتوانست علت حملهی متفقین به ایران را درك كند.
علت حمله متفقین به ایران :
اگر چه بهانه متفقین برای حمله وجود عدهای آلمانی در ایران بود،اما به نظر میرسد كه علت اصلی اشغال ایران ، چیز دیگری بوده است ، چرچیل درخاطرات خود دربارهی اشغال ایران مینویسد : " لزوم ارسال انواع و اقسام ساز و برگ و مهمات برای شوروی از یك طرف و اشكالات روزافزون راه اقیانوس منجمد شمالی و نقشههای استراتژیكی متفقین در آینده از طرف دیگر بیش از پیش ما را بر آن میداشت كه برای استفاده كامل از ایران به منظور ارتباط با شوروی اقدام فوری معمول داریم چاههای نفت ایران به منزله عامل مهمی در جنگ به شمار میرفت عده كثیری از آلمانیها در تهران استقرار یافته و جبهه آلمان در ایران روز به روز بهتر میشد به هم خود در نقشهی شورش در عراق و اشغال سوریه از طرف انگلیس و فرانسه كه در فاصلهی كمی صورت گرفت ،نقشههای هیتلر را در خاورمیانه مواجه با اشكالات بسیار نمود. بنابراین ما از موقعیت استفاده كرده و بر آن شدیم كه به روسها دست اتحاد بدهیم و به اتفاق مبادرت به لشكر كشی به ایران نماییم "
[b]پیامد تهاجم متفقین به ایران
[/b]اشغال نظامی ایران توسط متفقین بلافاصله سرنوشت رضا شاه را رقم زد. ارتش در مدت سه روز و در اثر حملات هواپیماهای انگلیس وشوروی چنان به سرعت عقبنشینی کرد که فرماندهی عالی متفقین نیز آن را پیش بینی نکرده بود. در روز چهارم فروغی که مجبور به بازنشستگی شده بود برای مذاکره با متفقین نامزد نخست وزیری شد. نخست وزیر جدید در عرض یک هفته درخواست صلح نمود و پنهانی متفقین را به برکناری رضا شاه تشویق کرد. انگلیس نیز که خواستار پشتیبانی عمومی بود از بیرحمی و عدم اداره درست کشور توسط رضا شاه انتقاد کرد. دوهفته بعد نمایندگان دست نشانده متفقین به طور آشکار رضا شاه را به ثروت اندوزی عظیم، کشتار مردم بی گناه وسوء استفاده از القابی برای خود مانند سردار سپه وفرمانده کل متهم میکردند. سه هفته بعد شاه بدون گفتگو با متفقین به نفع ولیعهد خود کناره گیری کرد وبه امید نجات سلطنت کشور را به سرعت ترک کرد. مجلس نیز پس از خروج رضا شاه در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ذکاالملک فروغی صدراعظم با حضور در مجلس شورای ملی استعفای رضا شاه راز سلطنت وسلطنت محمد رضا شاه را اعلام کرد.
هرج و مرج
پس از حمله متفقین به ایران و جابجایی قدرت در بیشتر مناطق ایران کشمکشهای قومی ومذهبی شکل گرفت. برای مثال در تبریز درگیریهایی بین مسلمانان و مسیحیان رخ داده بود تا جایی که کنسول بریتانیا هشدار داد احتمالاً با خروج متفقین از ایران این درگیریهای قومی و مذهبی بسیار شدیدتر شود. رهبران کلیسای آشوری نیز نگرانیهای مشابهی داشتند وبه دنبال جلب حمایت انگلیس در آینده نزدیک بودند. یا برای مثال در ماه محرم سال ۱۳۲۱ نیروهای شوروی مستقر در مشهد مجبور شدند حفاظت از محله یهودیان را برعهده بگیرند. یا حدود هشتصد مسلمان اهوازی که از شایعه ربوده شدن یک کودک مسلمان توسط یهودیان خشمگین شده بودند تلاش میکردند تا کنیسه محلی را به آتش بکشند. درکرمان نیز گروهی به رهبری یکی از روحانیون با حمله به محله زرتشتیها دونفر را کشتند و خانههای بسیاری را غارت کردند. همچنین گروه مشابهی نیز در شاهرود با حمله به مرکزبهائیان سه نفررا بدار آویختند و ۵۰ مغازه را غارت کردند. درمناطق آذربایجان، کردستان و مناطق عرب نشین جنوب مسئله زبان بسیار برجسته وآشکار شده بود. در سال ۱۳۲۱ در گردهمایی اعراب ایران در پی جدایی و پیوستن به کشورهای عربی بودند. اعراب ایران در پیامهایی به دولتهای انگلستان و آمریکا خواستار حمایت آنها برای جدایی از ایران شدند که البته به دلیل تفرقهای که در میان اعراب بود موفق به جدایی از ایران نشدند وضع مناطق کرد نشین نیز به همین ترتیب بود.
[b]پیامدهای اقتصادی اشغال ایران
[/b]ایران به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد. تورم، دزدی و قحطی نمونه کوچکی از پیامدهای حمله متفقین به ایران بود. نامه شکایت آقای محمود بدر وزیر دارایی در نخستین روز از تیرماه سال ۱۳۲۱ به نخست وزیر گواهی شرایط سخت مردم ایران در پی تجاوز متفقین است.
جناب آقای نخست وزیر پیرو نامه ۱۴۹۳۲ مجدداً از اهواز اطلاع رسیده بر حسب دستور استانداری مأمورین شهربانی و شهرداری بدون موافقت اداره دارایی اقتصادی در روزهای ۲۸ و ۳۰ خرداد و اول تیر معادل ۴۵ تن آرد از محمولات تهران برده و مصرف کردهاند. بسیار قابل ملاحظه است که در بحبوحه حاصل خوزستان استانداری محل به جای اینکه مالکین و صاحبان گندم را ملزم به تحویل دادن فزونی نموده و مصرف محل را تأمین نماید خودسرانه آرد و گندم ورودی را منحصراً برای مصرف تهران اختصاص داده شده است مصرف میکنند در حالیکه سالهای گذشته در ماه تیر و مرداد مقداری از گندم خوزستان به تهران حمل میشده. چون فعلاً تنها راه تأمین تهران همان گندم وآرد ورودی از خارج است چنانچه از مرتکبین این خودسری جدا بازخواست نشود و دستور قطعی برای تأمین مصرف از محمول صادر نگردد وزارت دارایی به هیچ وجه مسئولیت تأمین خواربار کشور را به عهده نگرفته و صراحتاً عرض میکند تهران در مدت کوتاهی به سختی وقحطی دچار خواهد شد.
وضعیت برنج هم بهتر از سایر غلات نبود به عنوان مثال در قیمت برنج از تیرماه ۱۳۲۰ تا تیرماه ۱۳۲۱ به مقدار ۴۴ من از ۲۵۰ ریال به ۶۰۰ ریال رسید.
رضاخان بعد از اینکه مقدمات به تخت نشستن ولیعهد و بقای دودمان پهلوی را فراهم کرد منتظر فراهم شدن فرصت مناسب برای خروج از ایران ماند. عجله رضاخان برای فرار از ایران از همه بیشتر بود و این به دلیل ترس و وحشتی بود که رضاخان از رسیدن ارتش روس ها به تهران، و دستگیری و محاکمه اش در ایران داشت
تلاش های رضاخان برای فرار از کشور
دستپاچگی و سرسپردگی رضاخان در برابر انگلستان یک طرف ماجرا بود و طرف دیگر فروپاشی سریع ارتش و در نهایت دستور ترک مقاومت توسط رضاخان بود که بیش از پیش مقدمات تحقیر مردم ایران را فراهم می کرد. ارتشی که رضاخان آن را به عنوان نماد اقتدار کشور و هم سطح با ارتش های بزرگ دنیا معرفی می کرد «حتی کاه کافی برای اسب و بنزین برای رسانیدن وسایل موتوریزه خود به کرج هم نداشتند.
بعد از اینکه تلاش های رضاخان برای بقای سلطنتش فایده نکرد، به دنبال تثبیت ادامه سلطنت پهلوی توسط پسرش محمدرضا افتاد و دست به دامان چهره ای افتاد که از قدرت و نفوذ وی در بین انگلیسی ها مطلع بود. روز چهارم شهریور رضاخان به صورت مخفیانه و بدون اسکورت به خانه فروغی می رود وساعاتی را با وی خلوت می کند.
رضاخان بعد از اینکه مقدمات به تخت نشستن ولیعهد و بقای دودمان پهلوی را فراهم کرد منتظر فراهم شدن فرصت مناسب برای خروج از ایران ماند. عجله رضاخان برای فرار از ایران از همه بیشتر بود و این به دلیل ترس و وحشتی بود که رضاخان از رسیدن ارتش روس ها به تهران، و دستگیری و محاکمه اش در ایران داشت.
اما خروج سریع رضاخان از ایران علاوه بر اینکه باب میل خودش بود، رضایت و هدایت انگلستان را نیز با خود به همراه داشت. بدون شک باقی ماندن رضاخان در ایران و محاکمه اش، دست انگلستان را در بسیاری از اتفاقات رخ داده در کشور نمایان می ساخت و برای همین انگلستان هرچه سریع تر مقصد سفر رضاخان را مشخص کرد و حتی مقدمات و خرج این سفر را مهیا کرد.
برنامه سفری که انگلستان برای رضاخان تدارک دیده بود به این صورت بود که وی ابتدا به اصفهان منتقل شود و بعد از آن از طریق کرمان به بندرعباس برود و از آنجا بوسیله یک کشتی انگلیسی عازم هندوستان شود. در این سفر رضاخان را آشپز و راننده مخصوصش همراهی می کردند.
قبل از عزیمت رضاخان از اصفهان، دکتر سجادی وزیر راه که بیشتر از سایر وزرا مورد توجه بود مأمور شد به اصفهان برود و صلحنامه ای از وی برای انتقال املاک و اموال منقول و غیر منقول خود به پسرش بگیرد که به این ترتیب تمام املاک و اموالی که رضاخان در طول 16 سال سلطنت از مردم غصب کرده بود به پسرش منتقل شد.
البته در هند اجازه پیاده شدن و اقامت به رضاخان داده نشد و گفته شد که باید به جزیره موریس یکی از جزایر تحت مالکیت انگلستان بروند. آقای اسکراین نماینده نائب السلطنه وقت هندوستان برای جلب رضایت رضاخان، مشخصات موریس را اینگونه ذکر می کند:
«این محل بهشتی برای گذراندن تعطیلات ثروتمندان آفریقای جنوبی است چون آنها یک کلمه از حرف مرا باور نمی کردند و تصورشان این بود که مقصدشان به صورت تخته سنگی وسط اقیانوس است.»
البته در مدت اقامت در موریس هم تمام وسایل آسایش و راحتی رضاخان مهیا شده بود و خود شمس پهلوی می نویسد « با اینکه وسائل راحتی و آسایش ما را از لحاظ مادی فراهم کرده بودند، همه بدون استثنا ناراحت و دلتنگ بودیم» اما به دلیل درخواست های مکرر رضاخان در ابتدای سال 1321 به آفریقای جنوبی منتقل شد و در مردادماه سال 1323 در ژوهانسبورگ از دنیا رفت.
تصمیم برای اشغال ایران از مرداد ماه سال 1320 اتخاذ شده بود و برنامه آن در سوم شهریور اجرا شد . ساعت چهار بامداد دوشنبه سوم شهریور، دو اتومبیل سیاه رنگ همزمان از سفارتخانههای انگلیس و شوروی كه در مجاورت یكدیگر قرار دارند خارج شدند و در سكوت و تاریكی شب به سوی یك مقصد ،خانه منصور نخست وزیر ایران كه در حوالی پیچ شمیران قرار داشت ، روان شدند ، هر دو اتومبیل در حدود ساعت چهار و پانزده دقیقه در برابر درب خانه نخست وزیر توقف كردند. اسمیرنوف سفیر شوروی از اتومبیل او و سر بولارد وزیر مختار انگلیس از اتومبیل دوم پیاده شدندو پس از چند ثانیه گفتگو با یكدیگر به اتفاق زنگ در خانه نخست وزیر را به صدا در آوردند. "
موضوعی كه موجب شده بود سفیر دو كشور قدرتمند در آن وقت شب به در خانهی منصور كشیده شوند ،تسلیم كردن یك یادداشت كوتاه بود. اما وقتی منصور این یادداشت را مطالعه میكرد ،دستهایش میلرزید و رنگش پریده تر و زردتر میشد . زیرا این یادداشت از حملهی هماهنگ روس و انگلیس به مرزهای شمالی و جنوبی ایران خبر میداد . وقتی نخست وزیر علت این حمله را سوال كرد، هر دو سفیر اظهار بیاطلاعی نمودند. زمانی كه سفیر روس و انگلیس خداحافظی كرده و از منزل نخست وزیر خارج شدند، اغلب شهرهای شمالی و جنوبی كشور مورد حملهی قوای زمینی ،هوایی و دریایی روس ،انگلیس قرار داشت اخبار موحش و جانگدازی از همه جا میرسید . خبر رسید قدری بعد از نیمه شب ناوهای جنگی انگلیس به ساحل خرمشهر نزدیك شده و با شلیك توپ به بندر حمله بردند و ناوهای ایران را سحرگاه از پای در آوردند چند دقیقه بعد خبر رسید كه سرتیپ بالیندر فرماندهی نیروی دریایی را كشتند و قایق هندی و انگلیسی دربندر پیاده شدند... چند دقیقه بعد خبر بمباران هوایی اهواز رسید. در همین موقع خبرهای موحش دیگری از شمال ،حمله به آذربایجان ،نقاط مرزی و بمبارانهای هوایی واصل گردید: سربازخانهها هدف قرار داده میشود ترس و وحشت همهی مردم را فراگرفته ،قشون خارجی به سرعت پیشرفت میكند و بسیاری از خانوادهها از شهر فرار میكنند"
ایران به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد. تورم، دزدی و قحطی نمونه کوچکی از پیامدهای حمله متفقین به ایران بود
رضاخان كه اصلا انتظار چنین حملهای را از سوی متفقین نداشت،به سرعت روحیهی خود را باخت و دستور داد سفرای روس و انگلیس به كاخ سلطنتی دعوت شوند. سفرای هر دو كشور در ساعت 10 صبح در كاخ شاه حضور یافتند اما با جوابهای مبهم خود بیش از پیش رضاخان را نگران كردند. او به علت بی خبری از اوضاع و احوال جهانی ، نمیتوانست علت حملهی متفقین به ایران را درك كند.
علت حمله متفقین به ایران :
اگر چه بهانه متفقین برای حمله وجود عدهای آلمانی در ایران بود،اما به نظر میرسد كه علت اصلی اشغال ایران ، چیز دیگری بوده است ، چرچیل درخاطرات خود دربارهی اشغال ایران مینویسد : " لزوم ارسال انواع و اقسام ساز و برگ و مهمات برای شوروی از یك طرف و اشكالات روزافزون راه اقیانوس منجمد شمالی و نقشههای استراتژیكی متفقین در آینده از طرف دیگر بیش از پیش ما را بر آن میداشت كه برای استفاده كامل از ایران به منظور ارتباط با شوروی اقدام فوری معمول داریم چاههای نفت ایران به منزله عامل مهمی در جنگ به شمار میرفت عده كثیری از آلمانیها در تهران استقرار یافته و جبهه آلمان در ایران روز به روز بهتر میشد به هم خود در نقشهی شورش در عراق و اشغال سوریه از طرف انگلیس و فرانسه كه در فاصلهی كمی صورت گرفت ،نقشههای هیتلر را در خاورمیانه مواجه با اشكالات بسیار نمود. بنابراین ما از موقعیت استفاده كرده و بر آن شدیم كه به روسها دست اتحاد بدهیم و به اتفاق مبادرت به لشكر كشی به ایران نماییم "
[b]پیامد تهاجم متفقین به ایران
[/b]اشغال نظامی ایران توسط متفقین بلافاصله سرنوشت رضا شاه را رقم زد. ارتش در مدت سه روز و در اثر حملات هواپیماهای انگلیس وشوروی چنان به سرعت عقبنشینی کرد که فرماندهی عالی متفقین نیز آن را پیش بینی نکرده بود. در روز چهارم فروغی که مجبور به بازنشستگی شده بود برای مذاکره با متفقین نامزد نخست وزیری شد. نخست وزیر جدید در عرض یک هفته درخواست صلح نمود و پنهانی متفقین را به برکناری رضا شاه تشویق کرد. انگلیس نیز که خواستار پشتیبانی عمومی بود از بیرحمی و عدم اداره درست کشور توسط رضا شاه انتقاد کرد. دوهفته بعد نمایندگان دست نشانده متفقین به طور آشکار رضا شاه را به ثروت اندوزی عظیم، کشتار مردم بی گناه وسوء استفاده از القابی برای خود مانند سردار سپه وفرمانده کل متهم میکردند. سه هفته بعد شاه بدون گفتگو با متفقین به نفع ولیعهد خود کناره گیری کرد وبه امید نجات سلطنت کشور را به سرعت ترک کرد. مجلس نیز پس از خروج رضا شاه در روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ذکاالملک فروغی صدراعظم با حضور در مجلس شورای ملی استعفای رضا شاه راز سلطنت وسلطنت محمد رضا شاه را اعلام کرد.
هرج و مرج
پس از حمله متفقین به ایران و جابجایی قدرت در بیشتر مناطق ایران کشمکشهای قومی ومذهبی شکل گرفت. برای مثال در تبریز درگیریهایی بین مسلمانان و مسیحیان رخ داده بود تا جایی که کنسول بریتانیا هشدار داد احتمالاً با خروج متفقین از ایران این درگیریهای قومی و مذهبی بسیار شدیدتر شود. رهبران کلیسای آشوری نیز نگرانیهای مشابهی داشتند وبه دنبال جلب حمایت انگلیس در آینده نزدیک بودند. یا برای مثال در ماه محرم سال ۱۳۲۱ نیروهای شوروی مستقر در مشهد مجبور شدند حفاظت از محله یهودیان را برعهده بگیرند. یا حدود هشتصد مسلمان اهوازی که از شایعه ربوده شدن یک کودک مسلمان توسط یهودیان خشمگین شده بودند تلاش میکردند تا کنیسه محلی را به آتش بکشند. درکرمان نیز گروهی به رهبری یکی از روحانیون با حمله به محله زرتشتیها دونفر را کشتند و خانههای بسیاری را غارت کردند. همچنین گروه مشابهی نیز در شاهرود با حمله به مرکزبهائیان سه نفررا بدار آویختند و ۵۰ مغازه را غارت کردند. درمناطق آذربایجان، کردستان و مناطق عرب نشین جنوب مسئله زبان بسیار برجسته وآشکار شده بود. در سال ۱۳۲۱ در گردهمایی اعراب ایران در پی جدایی و پیوستن به کشورهای عربی بودند. اعراب ایران در پیامهایی به دولتهای انگلستان و آمریکا خواستار حمایت آنها برای جدایی از ایران شدند که البته به دلیل تفرقهای که در میان اعراب بود موفق به جدایی از ایران نشدند وضع مناطق کرد نشین نیز به همین ترتیب بود.
[b]پیامدهای اقتصادی اشغال ایران
[/b]ایران به دنبال حمله متفقین با مشکلات اقتصادی بسیاری رو به رو شد. تورم، دزدی و قحطی نمونه کوچکی از پیامدهای حمله متفقین به ایران بود. نامه شکایت آقای محمود بدر وزیر دارایی در نخستین روز از تیرماه سال ۱۳۲۱ به نخست وزیر گواهی شرایط سخت مردم ایران در پی تجاوز متفقین است.
جناب آقای نخست وزیر پیرو نامه ۱۴۹۳۲ مجدداً از اهواز اطلاع رسیده بر حسب دستور استانداری مأمورین شهربانی و شهرداری بدون موافقت اداره دارایی اقتصادی در روزهای ۲۸ و ۳۰ خرداد و اول تیر معادل ۴۵ تن آرد از محمولات تهران برده و مصرف کردهاند. بسیار قابل ملاحظه است که در بحبوحه حاصل خوزستان استانداری محل به جای اینکه مالکین و صاحبان گندم را ملزم به تحویل دادن فزونی نموده و مصرف محل را تأمین نماید خودسرانه آرد و گندم ورودی را منحصراً برای مصرف تهران اختصاص داده شده است مصرف میکنند در حالیکه سالهای گذشته در ماه تیر و مرداد مقداری از گندم خوزستان به تهران حمل میشده. چون فعلاً تنها راه تأمین تهران همان گندم وآرد ورودی از خارج است چنانچه از مرتکبین این خودسری جدا بازخواست نشود و دستور قطعی برای تأمین مصرف از محمول صادر نگردد وزارت دارایی به هیچ وجه مسئولیت تأمین خواربار کشور را به عهده نگرفته و صراحتاً عرض میکند تهران در مدت کوتاهی به سختی وقحطی دچار خواهد شد.
وضعیت برنج هم بهتر از سایر غلات نبود به عنوان مثال در قیمت برنج از تیرماه ۱۳۲۰ تا تیرماه ۱۳۲۱ به مقدار ۴۴ من از ۲۵۰ ریال به ۶۰۰ ریال رسید.
رضاخان بعد از اینکه مقدمات به تخت نشستن ولیعهد و بقای دودمان پهلوی را فراهم کرد منتظر فراهم شدن فرصت مناسب برای خروج از ایران ماند. عجله رضاخان برای فرار از ایران از همه بیشتر بود و این به دلیل ترس و وحشتی بود که رضاخان از رسیدن ارتش روس ها به تهران، و دستگیری و محاکمه اش در ایران داشت
تلاش های رضاخان برای فرار از کشور
دستپاچگی و سرسپردگی رضاخان در برابر انگلستان یک طرف ماجرا بود و طرف دیگر فروپاشی سریع ارتش و در نهایت دستور ترک مقاومت توسط رضاخان بود که بیش از پیش مقدمات تحقیر مردم ایران را فراهم می کرد. ارتشی که رضاخان آن را به عنوان نماد اقتدار کشور و هم سطح با ارتش های بزرگ دنیا معرفی می کرد «حتی کاه کافی برای اسب و بنزین برای رسانیدن وسایل موتوریزه خود به کرج هم نداشتند.
بعد از اینکه تلاش های رضاخان برای بقای سلطنتش فایده نکرد، به دنبال تثبیت ادامه سلطنت پهلوی توسط پسرش محمدرضا افتاد و دست به دامان چهره ای افتاد که از قدرت و نفوذ وی در بین انگلیسی ها مطلع بود. روز چهارم شهریور رضاخان به صورت مخفیانه و بدون اسکورت به خانه فروغی می رود وساعاتی را با وی خلوت می کند.
رضاخان بعد از اینکه مقدمات به تخت نشستن ولیعهد و بقای دودمان پهلوی را فراهم کرد منتظر فراهم شدن فرصت مناسب برای خروج از ایران ماند. عجله رضاخان برای فرار از ایران از همه بیشتر بود و این به دلیل ترس و وحشتی بود که رضاخان از رسیدن ارتش روس ها به تهران، و دستگیری و محاکمه اش در ایران داشت.
اما خروج سریع رضاخان از ایران علاوه بر اینکه باب میل خودش بود، رضایت و هدایت انگلستان را نیز با خود به همراه داشت. بدون شک باقی ماندن رضاخان در ایران و محاکمه اش، دست انگلستان را در بسیاری از اتفاقات رخ داده در کشور نمایان می ساخت و برای همین انگلستان هرچه سریع تر مقصد سفر رضاخان را مشخص کرد و حتی مقدمات و خرج این سفر را مهیا کرد.
برنامه سفری که انگلستان برای رضاخان تدارک دیده بود به این صورت بود که وی ابتدا به اصفهان منتقل شود و بعد از آن از طریق کرمان به بندرعباس برود و از آنجا بوسیله یک کشتی انگلیسی عازم هندوستان شود. در این سفر رضاخان را آشپز و راننده مخصوصش همراهی می کردند.
قبل از عزیمت رضاخان از اصفهان، دکتر سجادی وزیر راه که بیشتر از سایر وزرا مورد توجه بود مأمور شد به اصفهان برود و صلحنامه ای از وی برای انتقال املاک و اموال منقول و غیر منقول خود به پسرش بگیرد که به این ترتیب تمام املاک و اموالی که رضاخان در طول 16 سال سلطنت از مردم غصب کرده بود به پسرش منتقل شد.
البته در هند اجازه پیاده شدن و اقامت به رضاخان داده نشد و گفته شد که باید به جزیره موریس یکی از جزایر تحت مالکیت انگلستان بروند. آقای اسکراین نماینده نائب السلطنه وقت هندوستان برای جلب رضایت رضاخان، مشخصات موریس را اینگونه ذکر می کند:
«این محل بهشتی برای گذراندن تعطیلات ثروتمندان آفریقای جنوبی است چون آنها یک کلمه از حرف مرا باور نمی کردند و تصورشان این بود که مقصدشان به صورت تخته سنگی وسط اقیانوس است.»
البته در مدت اقامت در موریس هم تمام وسایل آسایش و راحتی رضاخان مهیا شده بود و خود شمس پهلوی می نویسد « با اینکه وسائل راحتی و آسایش ما را از لحاظ مادی فراهم کرده بودند، همه بدون استثنا ناراحت و دلتنگ بودیم» اما به دلیل درخواست های مکرر رضاخان در ابتدای سال 1321 به آفریقای جنوبی منتقل شد و در مردادماه سال 1323 در ژوهانسبورگ از دنیا رفت.