03-09-2015، 17:37
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حجت الاسلام پناهیان مطرح کرد؛
ماجرای گریه شهید شاطری در مجالس دعای کمیل
لذتی که شهدا از جهاد و شهادت میبردند و مشتاق آن میشدند، لذت معنوی ناشی از آن بود که بهتعبیر امام خمینی (رحمة الله علیه) آنها در عروسی وصال خود قهقهه مستانه میزدند.
مراسم یادواره شهدای منطقه یک تهران و شهرک دانشگاه دیشب با حضور مردم و یادگاران هشت سال دفاع مقدس در مسجد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین پناهیان گفت: گاهی اوقات است که به مقوله دین، معنویت، انقلابیگری و جهاد از باب ضرورت نگاه میکنیم، میگوییم جهاد ضرورت دارد. از نظر حیات دنیوی، جامعه بدون جهاد زنده نمیماند. همچنین این موضوع امری خدایی است. اگر امر بر جهاد شود و کسی جهاد نکند، موجب عذاب الهی میشود. در حقیقت جهاد را امری ضروری میدانیم و اگر به آن مبادرت نکنیم و انقلابی نشویم ذلیل و نابود میشویم.
وی ادامه داد: سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانیهای خود که نزدیک به یک سال پیش بود، گفت: "ما در سوریه میرویم و با دشمن میجنگیم. این موضوع بهتر از آن است که دشمن به کشور ما بیاید و همچون گوسفندانی ما را سر ببرد. البته میدانیم که این کار هزینه دارد اما این هزینه کمتر از آن است که دشمن به خانههای ما یورش بیاورد". در حقیقت او نیز جهاد را از این بعد امری واجب و ضروری میداند. در دوران دفاع مقدس نیز همین بود. اگر جوانان انقلابی، عمل نمیکردند و مجاهدانه به میدان نمیرفتند اکنون معلوم نبود که بر سر ما چه میآمد. دفاع مقدس موضوعی است که عموماً ضدانقلابها هم به آن احترام میگزارند و بهانههای ضدانقلابی خود را به موضوعات دیگری ربط میدهند. البته امروز اهمیت این مقاومت معلوم شده و به همین دلیل زبان آنها بسته شده است.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان به ضرورت آخرتی جهاد اشاره کرد و گفت: در مورد این موضوع خداوند تعبیری دارد و آن این است: "فکر نکنید با ترک جهاد از مرگ دور میشوید، مرگ شما را در خواهد یافت حتی اگر در برجهای سخت باشید." خاطرم هست که بچهها در سنگرها و در شبهای عملیات این آیه را بسیار زیاد یاد میکردند. البته امشب میخواهم به جهاد و شهادتاز دید دیگری نگاه کنیم.
او به آیات ابتدایی سوره فتح اشاره کرد و گفت: حلاوت موجود در جهاد که رزمندههای ما در آن غرق بودند ناشی از همین آیات بود که البته آن را تجربه عینی نیز میکردند. در حقیقت کسانی که از آن فرهنگ لذت میبردند ناشی از مضامین همین آیات بود. در آیه اول میخوانیم: "ما برای تو فتحی آشکار قرار دادیم" فتح نهایت پیروزی در جهاد است که به دست آمده است. لذت فتح به لذت معنوی آن وابسته است. در آیه دوم میخوانیم: "ما این فتح را به تو دادیم که گناهت را ببخشیم". این به این معنی نیست که پیامبر گناه داشتند. همه نیاز به مغفرت دارند تا پردههای حجاب بین آنها و خدا برداشته شود.
او بیان داشت: خداوند سپس میگوید: "تمام این موضوعات برای آن است که خداوند نعمت را بر تو تمام کند". در حقیقت این گونه نیست که به تو فتح دادیم تا از غرور آن لذت ببری، ما فتح دادیم که نعمت را بر تو تمام کنیم. حال باید دقت کنیم: این نعمت چیست؟ اگر بخواهیم نعمت را در یک کلمه توصیف کنیم، نعمت همان هدایت است که البته در ادامه آیه نیز آمده است. فتح دادن نشان از تعالی دادن و هدایت به صراط مستقیم است که قرب الهی نهایت آن صراط مستقیم میباشد.
پناهیان به کار خداوند در برابر بندگان جهادگر اشاره کرد و گفت: در آیه میبینیم که گفته میشود: "هو الذی انزل سکینة فی قلوب المؤمنین" این آیه به این معنی است که پاداش خداوند برای این بندگان جهادگر، سکنی و آرامش آنها در برابر اضطرابها میباشد. سکنی در این آیه بهمعنی عدم حرکت نیست بلکه بهمعنای قرار و آرامش در برابر اضطراب میباشد، برای مثال یک جوان که در حال ازدواج است کمی از مفهوم سکنی، آرامش و قرار را درک میکند. او سختیهای زندگی را تحمل میکند تا به آرامش و قرار برسد. در حقیقت یکی از مهمترین هدفهای ازدواج سکینه و قرار میباشد. حال تصور کنید که این آرامش، آرامش وصال به پروردگار باشد که بسیار لذتبخشتر است. نتیجه این آرامش نیز در نهایت، افزایش ایمان است.
پناهیان به مفهومی از جهاد اشاره کرد و گفت: جهاد بعد دیگری دارد که شاید ما آن را نشناخته باشیم. البته بچههای رزمنده و کسانی که در جبههها بودند آن را درک کردند اما بهنظرم انتقال آن به نسل بعدی اتفاق نیفتاده است. در چشمهای یک رزمنده برقی از آرامش و لذت پرودرگار و تقرب به او وجود دارد که بینظیر است. مگر میشود یک رزمنده قلابی مثل داعش درست کرد؟ بهنظرم ما در این حوزه کم کار کردهایم و رزمندههای خود را بهخوبی معرفی نکردهایم. آیا میتوان نماز یک رزمنده در شب عملیات را به تصویر کشید؟ آیا این آرامش را میتوان بیان کرد؟
او اضافه کرد: شاید یک برنامه بیاید و بخواهد با خنداندن مردم افسردگی را از بین ببرد، اما این خندیدن نسبت به آن احساس خوب رزمندهها هیچ است. بهنظرم گمشده ما باید همینها باشند و باید از آن لذت و قربی که یک رزمنده داشته است استفاده کنیم. اگر شخصی با یک شهید که بهگفته خود خداوند زنده است، نشست و برخاست کند عطر و بویی از او میگیرد که این عطر و بو عطر بهشتی و حال و هوای خدایی است. گاهی اوقات شاید نیاز باشد که پیچ تلویزیون را ببندیم و بهدنبال تعالی خود برویم. البته برای عدهای باید جوک تعریف کرد تا از افسردگی دنیاطلبانه بیرون بیاید و اخلاقهای بد خود نظیر حسادت و ... را بهواسطه این خندیدن کنار بگذارد. اما اگر برای کسی لطیفه بگویی او را بیهوده غافل کردهای، برای چنین افرادی برنامهای میخواهیم که ما را به عالم زیبای معنوی ببرد و برای او لذت این برنامه از صدها لبخند و خنده نیز بیشتر است چرا که او با این کار بویی از پروردگار را احساس میکند، برای مثال کسی که در مجلس شهدا حاضر میشود، میآید که مزه قرب الهی را بچشد، فاصله خود را با شهدا حس کند و هوای تازهای از بهشت را احساس کند. خاطرم هست که امام جماعت مسجدی که شهید شاطری در آن نماز میخواند تعریف میکرد: "دیدم شهید شاطری در مجالس دعای کمیل ما بسیار گریه میکرد، فهمیدم که ایشان از مأموریت سوریه آمده بودند و دلش برای این مجالس تنگ شده بود". بهنظرم این تسکین و آرامش که خداوند با جنود آسمانی و زمینی خود در برابر فتح ایجاد کرده است، مقولهای قلبی است.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان در پایان صحبتهای خود گفت: لذتی که شهدا از جهاد و شهادت میبردند و مشتاق آن میشدند، لذت معنوی ناشی از آن بود که بهتعبیر امام خمینی (رحمة الله علیه) آنها در عروسی وصال خود قهقهه مستانه میزدند. امام میدید که شهدا چگونه از این شهادت لذت میبرند. فکر میکنم پس از آن که جبهه و جنگ به پایان رسید نباید دچار فقدان این معنویت شویم و دنبال این موارد باشیم. نور را باید در مجلس شهدا و ذکر و نماز به دست بیاوریم. هیچ کس نمیگوید:ا"ز روضه افسرده شدم" و از گریه بر اباعبدالله (علیه السلام) افسرده نمیشویم. این دقیقه همان چیزی است که حضرت زینب (سلام الله علیها) در مجلس ابنزیاد به او گفت: "مارأیت الّا جمیلاً".
در ادامه مداح اهل بیت،میثم مطیعی به سوگواری اهل بیت و ذکر مصیبت خاندان عصمت و طهارت پرداخت.
حجت الاسلام پناهیان مطرح کرد؛
ماجرای گریه شهید شاطری در مجالس دعای کمیل
لذتی که شهدا از جهاد و شهادت میبردند و مشتاق آن میشدند، لذت معنوی ناشی از آن بود که بهتعبیر امام خمینی (رحمة الله علیه) آنها در عروسی وصال خود قهقهه مستانه میزدند.
مراسم یادواره شهدای منطقه یک تهران و شهرک دانشگاه دیشب با حضور مردم و یادگاران هشت سال دفاع مقدس در مسجد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین پناهیان گفت: گاهی اوقات است که به مقوله دین، معنویت، انقلابیگری و جهاد از باب ضرورت نگاه میکنیم، میگوییم جهاد ضرورت دارد. از نظر حیات دنیوی، جامعه بدون جهاد زنده نمیماند. همچنین این موضوع امری خدایی است. اگر امر بر جهاد شود و کسی جهاد نکند، موجب عذاب الهی میشود. در حقیقت جهاد را امری ضروری میدانیم و اگر به آن مبادرت نکنیم و انقلابی نشویم ذلیل و نابود میشویم.
وی ادامه داد: سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانیهای خود که نزدیک به یک سال پیش بود، گفت: "ما در سوریه میرویم و با دشمن میجنگیم. این موضوع بهتر از آن است که دشمن به کشور ما بیاید و همچون گوسفندانی ما را سر ببرد. البته میدانیم که این کار هزینه دارد اما این هزینه کمتر از آن است که دشمن به خانههای ما یورش بیاورد". در حقیقت او نیز جهاد را از این بعد امری واجب و ضروری میداند. در دوران دفاع مقدس نیز همین بود. اگر جوانان انقلابی، عمل نمیکردند و مجاهدانه به میدان نمیرفتند اکنون معلوم نبود که بر سر ما چه میآمد. دفاع مقدس موضوعی است که عموماً ضدانقلابها هم به آن احترام میگزارند و بهانههای ضدانقلابی خود را به موضوعات دیگری ربط میدهند. البته امروز اهمیت این مقاومت معلوم شده و به همین دلیل زبان آنها بسته شده است.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان به ضرورت آخرتی جهاد اشاره کرد و گفت: در مورد این موضوع خداوند تعبیری دارد و آن این است: "فکر نکنید با ترک جهاد از مرگ دور میشوید، مرگ شما را در خواهد یافت حتی اگر در برجهای سخت باشید." خاطرم هست که بچهها در سنگرها و در شبهای عملیات این آیه را بسیار زیاد یاد میکردند. البته امشب میخواهم به جهاد و شهادتاز دید دیگری نگاه کنیم.
او به آیات ابتدایی سوره فتح اشاره کرد و گفت: حلاوت موجود در جهاد که رزمندههای ما در آن غرق بودند ناشی از همین آیات بود که البته آن را تجربه عینی نیز میکردند. در حقیقت کسانی که از آن فرهنگ لذت میبردند ناشی از مضامین همین آیات بود. در آیه اول میخوانیم: "ما برای تو فتحی آشکار قرار دادیم" فتح نهایت پیروزی در جهاد است که به دست آمده است. لذت فتح به لذت معنوی آن وابسته است. در آیه دوم میخوانیم: "ما این فتح را به تو دادیم که گناهت را ببخشیم". این به این معنی نیست که پیامبر گناه داشتند. همه نیاز به مغفرت دارند تا پردههای حجاب بین آنها و خدا برداشته شود.
او بیان داشت: خداوند سپس میگوید: "تمام این موضوعات برای آن است که خداوند نعمت را بر تو تمام کند". در حقیقت این گونه نیست که به تو فتح دادیم تا از غرور آن لذت ببری، ما فتح دادیم که نعمت را بر تو تمام کنیم. حال باید دقت کنیم: این نعمت چیست؟ اگر بخواهیم نعمت را در یک کلمه توصیف کنیم، نعمت همان هدایت است که البته در ادامه آیه نیز آمده است. فتح دادن نشان از تعالی دادن و هدایت به صراط مستقیم است که قرب الهی نهایت آن صراط مستقیم میباشد.
پناهیان به کار خداوند در برابر بندگان جهادگر اشاره کرد و گفت: در آیه میبینیم که گفته میشود: "هو الذی انزل سکینة فی قلوب المؤمنین" این آیه به این معنی است که پاداش خداوند برای این بندگان جهادگر، سکنی و آرامش آنها در برابر اضطرابها میباشد. سکنی در این آیه بهمعنی عدم حرکت نیست بلکه بهمعنای قرار و آرامش در برابر اضطراب میباشد، برای مثال یک جوان که در حال ازدواج است کمی از مفهوم سکنی، آرامش و قرار را درک میکند. او سختیهای زندگی را تحمل میکند تا به آرامش و قرار برسد. در حقیقت یکی از مهمترین هدفهای ازدواج سکینه و قرار میباشد. حال تصور کنید که این آرامش، آرامش وصال به پروردگار باشد که بسیار لذتبخشتر است. نتیجه این آرامش نیز در نهایت، افزایش ایمان است.
پناهیان به مفهومی از جهاد اشاره کرد و گفت: جهاد بعد دیگری دارد که شاید ما آن را نشناخته باشیم. البته بچههای رزمنده و کسانی که در جبههها بودند آن را درک کردند اما بهنظرم انتقال آن به نسل بعدی اتفاق نیفتاده است. در چشمهای یک رزمنده برقی از آرامش و لذت پرودرگار و تقرب به او وجود دارد که بینظیر است. مگر میشود یک رزمنده قلابی مثل داعش درست کرد؟ بهنظرم ما در این حوزه کم کار کردهایم و رزمندههای خود را بهخوبی معرفی نکردهایم. آیا میتوان نماز یک رزمنده در شب عملیات را به تصویر کشید؟ آیا این آرامش را میتوان بیان کرد؟
او اضافه کرد: شاید یک برنامه بیاید و بخواهد با خنداندن مردم افسردگی را از بین ببرد، اما این خندیدن نسبت به آن احساس خوب رزمندهها هیچ است. بهنظرم گمشده ما باید همینها باشند و باید از آن لذت و قربی که یک رزمنده داشته است استفاده کنیم. اگر شخصی با یک شهید که بهگفته خود خداوند زنده است، نشست و برخاست کند عطر و بویی از او میگیرد که این عطر و بو عطر بهشتی و حال و هوای خدایی است. گاهی اوقات شاید نیاز باشد که پیچ تلویزیون را ببندیم و بهدنبال تعالی خود برویم. البته برای عدهای باید جوک تعریف کرد تا از افسردگی دنیاطلبانه بیرون بیاید و اخلاقهای بد خود نظیر حسادت و ... را بهواسطه این خندیدن کنار بگذارد. اما اگر برای کسی لطیفه بگویی او را بیهوده غافل کردهای، برای چنین افرادی برنامهای میخواهیم که ما را به عالم زیبای معنوی ببرد و برای او لذت این برنامه از صدها لبخند و خنده نیز بیشتر است چرا که او با این کار بویی از پروردگار را احساس میکند، برای مثال کسی که در مجلس شهدا حاضر میشود، میآید که مزه قرب الهی را بچشد، فاصله خود را با شهدا حس کند و هوای تازهای از بهشت را احساس کند. خاطرم هست که امام جماعت مسجدی که شهید شاطری در آن نماز میخواند تعریف میکرد: "دیدم شهید شاطری در مجالس دعای کمیل ما بسیار گریه میکرد، فهمیدم که ایشان از مأموریت سوریه آمده بودند و دلش برای این مجالس تنگ شده بود". بهنظرم این تسکین و آرامش که خداوند با جنود آسمانی و زمینی خود در برابر فتح ایجاد کرده است، مقولهای قلبی است.
حجتالاسلام والمسلمین پناهیان در پایان صحبتهای خود گفت: لذتی که شهدا از جهاد و شهادت میبردند و مشتاق آن میشدند، لذت معنوی ناشی از آن بود که بهتعبیر امام خمینی (رحمة الله علیه) آنها در عروسی وصال خود قهقهه مستانه میزدند. امام میدید که شهدا چگونه از این شهادت لذت میبرند. فکر میکنم پس از آن که جبهه و جنگ به پایان رسید نباید دچار فقدان این معنویت شویم و دنبال این موارد باشیم. نور را باید در مجلس شهدا و ذکر و نماز به دست بیاوریم. هیچ کس نمیگوید:ا"ز روضه افسرده شدم" و از گریه بر اباعبدالله (علیه السلام) افسرده نمیشویم. این دقیقه همان چیزی است که حضرت زینب (سلام الله علیها) در مجلس ابنزیاد به او گفت: "مارأیت الّا جمیلاً".
در ادامه مداح اهل بیت،میثم مطیعی به سوگواری اهل بیت و ذکر مصیبت خاندان عصمت و طهارت پرداخت.