27-08-2015، 16:37
جمعی از دانشجویان بورسیه در واکنش به اظهارات وزیر علوم طی بیانیهای اعلام کردند: این جمع بندی دقیقا پس از انتشار نامه کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش مجلس به سران قوا صورت گرفته و دارای مضمون متفاوت و متضاد با موارد مطروحه در آن نامه است.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، جمعی از دانشجویان بورسیه در واکنش به اظهارات محمد فرهادی وزیر علوم در بیانیهای اعلام کردند: این جمع بندی دقیقا پس از انتشار نامه کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش مجلس به سران قوا صورت گرفته و دارای مضمون متفاوت و متضاد با موارد مطروحه در آن نامه است.
این دانشجویان در ابتدای نامه خود با اشاره رسانهای شدن نتیجه بررسی مجدد بورسیهها پس از ماهها جدال و تشکیل شوراها، گروهها، ستادها و کارگروههای مختلف، اعلام کردند: این جمع بندی دقیقا پس از انتشار نامه کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش مجلس به سران قوا صورت گرفته و دارای مضمون متفاوت و متضاد با موارد مطروحه در آن نامه است.
به گفته این دانشجویان، احتمال میرود عدم حضور وزیر و معاونین وی در جلسات مجلس نیز به دلیل تصمیمات جداگانهای است که بر خلاف جهت کلی نامه مجلس است. با توجه به جمع بندی ناعادلانه نهایی و ادامه ظلم عظیم به دانشجویان بورسیه، به نظر میرسد تناقضات و ابهامات موجود، مانع از درک صحیح و اجرایی شدن این تصمیمات باشد.
این دانشجویان ادامه دادند: در متن موجود در خبرگزاریها آمده است که دانشجویانی که خود موفق به جایابی نشوند و وزارت نیز نتواند آنها را جایابی کند، لغو تعهد یا به عبارتی مجازات لغو بورسیه، در نظر گرفته شده است. سوال اینجاست در صورتی که وزارت علوم طبق رویه معمول نه اینکه نتواند، بلکه نخواهد که جایابی این دانشجویان صورت گیرد، آنگاه تکلیف این دانشجویان و سالها شکنجه دائمی آنها چه میشود؟ مگر جناب فرهادی اطلاع ندارند که دانشگاه ها طبق یک آیین نامه ابلاغی نامرئی، حتی به دانش آموختگان بورسیه دارای حکم و جایابی، به صورت غیر قانونی عدم نیاز میزنند و آنها را سرگردان و حیران می کنند. بی شک کسانی که با رویه این روزهای سازمان امور دانشجویان آشنا هستند، نیک میدانند که با این اوصاف، سرگردانی و التهاب دانشجویان و دانش آموختگان مظلوم بورسیه از اکنون، بیش از گذشته خواهد شد.
دانشجویان بورسیه ادامه دادند: جناب فرهادی در اظهار نظری عجیب فرموده اند که " تاکنون بسیاری از آنان (بورسیه ها) جایابی شده اند". انتظار این است که وزیر علوم درمورد اطلاع رسانی در یک قضیه بسیار مهم و حیاتی که با زندگی و جوانی بسیاری از افراد تحصیل کرده مرتبط است از بکارگیری کلمات و جملات گنگ، مبهم و دو پهلو خود داری کند. آیا وزیر محترم اطلاع دارند که در سال جاری تا کنون (در مدت 5ماه) تاکنون چه تعداد از بورسیهها که بسیاری از آنها رزومههای آموزشی و پژوهشی قابل توجه دارند، جایابی شدهاند؟ آیا این تعداد بیشتر از 20 نفر است که وزیر از لفظ قابل توجه استفاده کرده اند؟
دانشجویان بورسیه در ادامه بیانیه خود آوردند: در مورد معدل و سن سخنانی خلاف واقع و جهت منحرف کردن فضای جامعه علمی کشور مطرح کردید، کدام محکمه عادلی می پذیرد شما بتوانید "15 صدم" به معدل دانشجویان و"یک سال" به سن دانشجویان بورسیه ارفاق کنید در صورتیکه شما فرمول اعمالی شورای مرکزی بورس(کارشناسی*3+کارشناسی ارشد*2=70 ) که مورد تایید شورای مرکزی بورس، وزیر علوم دولت دهم و کمیسیون های اموزش و اصل 90 است را قبول نمی کنید. چگونه است که شما اجازه تغییرات در معدل وسن دانشجویان بورسیه را دارید ولی مسئولین سابق این اجازه را نداشتند. به عبارتی مبنای قانونی فرمول" 15 صدم" ارفاق و" یکسال سن" در کجای قانون بورسیه آمده است؟ از دیدگاه حقوقی طبق کدام بند از بخشنامه یا ایین نامه یا تبصره این اجازه به شما داده شده است ولی به مسئولین سابق این اجازه داده نشده است؟ شما خودتان بر غیر قانونی بودن تصمیمات خود اشرافیت دارید و با علم به این موضوع همچنان ظلم میکنید.
این دانشجویان افزودند: در مورد دانشجویان که حکم بورسیه کشور جمهوری اسلامی ایران را دارند هیچ مطلبی را اشاره نکردید این دانشجویان براساس اعتماد به دولت جمهوری اسلامی ایران تمام موقیعت های استخدامی خود را به خاطر حکم بورسیه رد کرده اند. این چگونه محکمه عادلی است که بعد از 3-4 سال فرد را به دلایل واهی از حقوق مکتسبه خود باز می دارد؟
دانشجویان بورسیه در ادامه بیانیه خود آوردند: آقای فرهادی متاسفانه از قول وزیر محترم علوم دولت پیشین سخنانی گفته اند و باز هم بر طبل تخلف کوبیدند. دکتر دانشجو بارها با زبان شیوا و روان بر حمایت از بورسیه ها و قانونی بودن آنها تاکید کرده است. ایشان حتی پیشنهاد مناظره با دکتر فرهادی را به دلیل همین سخنان مشابه که از زبان معاونان ایشان شنیده می شد را از سوی دفتر تحکیم دانشگاه امیر کبیر پذیرفتند؛ اما متاسفانه دکتر فرهادی هرگز حاضر به مناظره رو در رو و پاسخگویی به آن دعوتنامه نشده اند. بنابراین به نظر می رسد اگر دکتر فرهادی ذره ای به گفتار خود در این زمینه اعتماد و اعتقاد دارد، هم اکنون باید برای مناظره با دکتر دانشجو و ارائه مطالب در یک فضای دو سویه آماده شود. اگر چه اطمینان داریم که دکتر فرهادی هرگز در یک جمع عمومی و بیطرف، در مقابل دکتر دانشجو نخواهد نشست. عدم پذیرش مناظره رسمی و درج چنین مواردی در خبرگزاری ها، نشان از سوگیری سیاسی عجیب مجموعه حاکم در مواجهه با مسائل اساسی و مهم دارد.
دانشجویان ادامه دادند: وزیر علوم در قسمتی از مصاحبه گفتند که " جایابی بر اساس مقررات وزارت و شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات های جذب، مسیری از پایین به بالا دارد" سوال اینجاست آیا مجموعه تحت هدایت وزیر علوم و دانشگاه ها، دقیقا ذیل قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات های جذب عمل می کنند؟ اگر اینگونه است، حجم بالای عدم نیاز و طی مجدد فرایند جذب به دانش آموختگان بورسیه که دارای حکم بوده و بعضا سوابق پژوهشی بی نظیری داشته اند، چگونه تفسیر می شود؟ آیا عدم نیاز و بررسی مجدد پرونده های دارای جایابی بر خلاف مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست؟ آیا وزیر محترم از وضعیت عدم نیازهای عجیب و بی مورد در دانشگاه های کشور اطلاع دارند؟ آیا می توان به عدم نیازهایی که هیچ مبنایی علمی و یا تخصصی ندارد، در چارچوب قانون و عدالت نگریست، یا اینکه باید به رویه سیاسی و عقده گشایانه در این زمینه توجه کرد. آیا این موضوع نشان نمی دهد که هدف اصلی تمام این سناریوی ناپاک سیاسی، حذف تمامی دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه به هر شکل ممکن است؟ آیا استدلال اتکا به قانون، با این شرایط، قوت خود را از دست نمی دهد؟
در ادامه این بیانیه آمده است: به نظر می رسد مهمترین چالش با مسئولین مرتبط در قضیه بورسیه ها، ایجاد درک مفهوم کلمه "بورسیه " در ذهن آنها باشد. بورسیه شدن بدون دریافت مقرری، جایابی و صدور حکم، کلمه ای بی معناست که تنها به یک ابزار برای فشار روانی بر یک عده دانشجوی مظلوم در پانزده ماه اخیر مورد استفاده قرار گرفته است. اینکه جایابی را شرط اولیه صدور حکم و صدور حکم را شرط اولیه پرداخت مقرری قرار دهند و از سوی دیگر اجازه جایابی را از دانشجویان بورسیه با مکانیزمهای مختلف بگیرند، به این مفهوم است که برای حذف آنان و قطع حقوق مادی و معنوی آنها، برنامه ریزی گسترده ای انجام داده اند. این موضوع که با دانشجوی مظلوم بی پناه طبق تعهدات اخذشده بورسیه ها رفتار شود( اجازه کسب درآمد از او سلب شود و اشتغال کامل به تحصیل مطالبه شود)، و در کنار آن امتیازات و مزایای بورسیه شدن او نیز به صورت کامل متوقف و منوط به محالات شود، از جمله مصادیق حرکت بر خلاف اخلاق، انسانیت و قانون است که این روزها متاسفانه در عملکرد و مصاحبه برخی افراد به صراحت مورد توجه قرار میگیرد.
به گفته این دانشجویان، وزیر محترم علوم بر سنت معاونین خود و یا شاید به پیشنهاد آنها، باز هم نظر مراجع قانونی را مستمسک یک استدلال دیگر قرار داده اند. دانشجویان بورسیه و ملت شریف ایران پس از 15 ماه برخورد روزانه با این پرونده و تکذیب دروغ های معاونین شما در ارتباط دادن این موضوع با تصمیم مراجع قانونی، هنوز مستحضر نشده اند کدام مرجع قانونی این موارد را به شما اعلام کرده است و چارچوب لازم برای برخورد های خودسرانه با بورسیه های مظلوم را به معاون شما داده است؟
دانشجویان بورسیه افزودند: سازمان بازرسی سخنان دروغ معاون شما را تکذیب رسانه ای کرد و نظر دادستان دیوان محاسبات نیز در این رابطه در جلسات مشترک مجلس طی نامه ای به سران قوا، اعلام شد. آیا این تعداد تکذیبیه و مصاحبه های عجیب دون شان وزارت علوم نیست و مانع از بکارگیری عبارت " مراجع قانونی " نیست؟ اصلا کدام مرجع قانونی از مجلس شورای اسلامی و کمیسیون اصل نود بالاتر است؟ آیا شما به عنوان وزیر نباید به آرا و مصوبات کمیسیون اصل نود و مجلس شورای اسلامی، اندکی اعتنا کنید؟
دانشجویان بورسیه در ادامه بیانیه خود آوردند: جناب دکتر فرهادی در بیانی جالب توجه، سیاست وزارت علوم را تلاش در جهت توسعه علمی و رسیدن به اهداف چشم انداز بیان کردند. گویا جناب وزیر از افت علمی کشور در بسیاری از رشته های مرتبط با وزارت علوم، طبق اطلاعات سایت رنکینگ Scimago در دوسال اخیر اطلاعی ندارند. از سوی دیگر گویا ایشان فراموش کرده اند که بازی سیاسی حذف بورسیه ها، توسط معاون ایشان رقم خورد و خط فتنه و رسانه های زرد به شدت در این زمینه فعال شدند. گویا ایشان فراموش کرده اند که افشای اسناد دولتی توسط یک فتنه گر و شائبه های همکاری برخی از مقامات وزارت علوم در این رسوایی تاریخی، در همین دو سال اخیر رقم خورده است. گویا ایشان انتظار دارند بیش از 3700 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان مظلوم بورسیه، در مقابل تصمیمات غیر قانونی و خارج از روال وزارت علوم سکوت کنند.
دانشجویان بورسیه افزودند: دکتر فرهادی همگان را به تاسی از روش و منش امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، توصیه فرموده اند. ما نیز ایشان را به بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در مورد بورسیه ها دعوت می کنیم و از ایشان تقاضا داریم در صورتی که توانایی رفع این ظلم خانمان سوز و حل این بحران ساختگی سیاسی را ندارند، آنرا به مراجع قانونی و ذیصلاح عودت دهند. باشد که عقاب این ظلم عظیم و غیر قابل وصف در پیشگاه الهی متوجه کسانی که ناآگاهانه در مسیر ظلم برنامه ریزی شده قرار گرفتند، نگردد.
به گفته دانشجویان بورسیه، امروز تمام مسئولین در مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، دیوان عدالت اداری، شورای عالی انقلاب فرهنگی و هر آنکس که در پرونده بورسیه ها ورود داشته، دریافته است که هدف برخی از تشکیل تعداد زیادی کمیته، شورا، کارگروه و ... حل موضوع بورسیه ها نبوده و تنها اتلاف وقت و نابودی فرسایشی روح و روان دانشجویان و دانش آموختگان و شکنجه مزمن آنها، در دستور کار قرار داشته است.
دانشجویان بورسیه ادامه دادند: عدم عمل به تصمیماتی که در کارگروه های مختلف گرفته شده، نشان می دهد که تکلیف پرونده بورسیه ها باید در قوه قضائیه و زیر نظر قضات صالح و آگاه آن، حل و فصل شود و رایزنی و برگزاری جلسات مختلف با مسئولین سازمان به دلیل وجود یک طیف فکری خاص بی نتیجه و عبث است.
در ادامه این بیانیه آمده است: مصاحبه اخیر وزیر نشان داد که متاسفانه پس از گذشت بیش از 50 روز از فرمایشات معظم له در مورد بورسیه ها،این وزارتخانه هیچ قصدی برای حل و فصل قانونی موضوع و رفع ظلم از بورسیه ها ندارد و عده ای کماکان رویه سابق در ظلم به دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه را با شدت و حدت بیشتری پیگیری می کنند.
به گفته این دانشجویان، همه هدف جریان فتنه، تخریب و حذف جریان و جناح مومن دانشگاه ها به هر هدف ممکن است. هدف نهایی در قضیه بورسیه ها نیز ، عدم امکان ورود دانشجویان مظلوم و متعهد بورسیه، به عنوان اعضای هیات علمی در دانشگاه ها به هر بهانه و هر طریق ممکن است. بهانه هایی مثل صیانت از بیت المال و اجرای قانون که این روزها درجریان بورسیه ها از زبان وکام برخی از فتنه گران خارج می شود، لطائف خنده داری است که تنها می توان آن را در قالب حوادث سال 88 سنجید. به نظر می رسد برخورد سیاسی با دانشجویان و دانش آموختگان متعهد ادامه فتنه 88 در فاز آکادمیک است و در صورت عدم وقوع یک 9 دی آکادمیک، ممکن است که این جریان با استفاده از روشهای مختلف موفق به حذف کامل این جریان از دانشگاه ها شود.
دانشجویان بورسیه در پایان بیانیه خود اعلام کردند که برخوردهای خودسرانه و خارج از روال و قانون وزارت علوم در حذف بورسیه ها و شکنجه دائمی آنها، باید در قوه قضائیه به عنوان مرجع صالح مورد بررسی قرار گیرد و حق دانشجویان بورسیه به صورت کامل و در چارچوب قانون از وزارت علوم به صورت دستور قضایی و اجباری بازپس گرفته شود. دادن امتیازات منت بار و حداقلی توسط وزیر محترم علوم، تنها برنامه ای است که برخی معاونین ایشان برای جلوگیری از رسیدن بورسیه ها به کرسی های هیات علمی طراحی کرده اند و باید مطمئن باشند که در این زمینه هرگز موفق نخواهند شد.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، جمعی از دانشجویان بورسیه در واکنش به اظهارات محمد فرهادی وزیر علوم در بیانیهای اعلام کردند: این جمع بندی دقیقا پس از انتشار نامه کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش مجلس به سران قوا صورت گرفته و دارای مضمون متفاوت و متضاد با موارد مطروحه در آن نامه است.
این دانشجویان در ابتدای نامه خود با اشاره رسانهای شدن نتیجه بررسی مجدد بورسیهها پس از ماهها جدال و تشکیل شوراها، گروهها، ستادها و کارگروههای مختلف، اعلام کردند: این جمع بندی دقیقا پس از انتشار نامه کمیسیون اصل نود و کمیسیون آموزش مجلس به سران قوا صورت گرفته و دارای مضمون متفاوت و متضاد با موارد مطروحه در آن نامه است.
به گفته این دانشجویان، احتمال میرود عدم حضور وزیر و معاونین وی در جلسات مجلس نیز به دلیل تصمیمات جداگانهای است که بر خلاف جهت کلی نامه مجلس است. با توجه به جمع بندی ناعادلانه نهایی و ادامه ظلم عظیم به دانشجویان بورسیه، به نظر میرسد تناقضات و ابهامات موجود، مانع از درک صحیح و اجرایی شدن این تصمیمات باشد.
این دانشجویان ادامه دادند: در متن موجود در خبرگزاریها آمده است که دانشجویانی که خود موفق به جایابی نشوند و وزارت نیز نتواند آنها را جایابی کند، لغو تعهد یا به عبارتی مجازات لغو بورسیه، در نظر گرفته شده است. سوال اینجاست در صورتی که وزارت علوم طبق رویه معمول نه اینکه نتواند، بلکه نخواهد که جایابی این دانشجویان صورت گیرد، آنگاه تکلیف این دانشجویان و سالها شکنجه دائمی آنها چه میشود؟ مگر جناب فرهادی اطلاع ندارند که دانشگاه ها طبق یک آیین نامه ابلاغی نامرئی، حتی به دانش آموختگان بورسیه دارای حکم و جایابی، به صورت غیر قانونی عدم نیاز میزنند و آنها را سرگردان و حیران می کنند. بی شک کسانی که با رویه این روزهای سازمان امور دانشجویان آشنا هستند، نیک میدانند که با این اوصاف، سرگردانی و التهاب دانشجویان و دانش آموختگان مظلوم بورسیه از اکنون، بیش از گذشته خواهد شد.
دانشجویان بورسیه ادامه دادند: جناب فرهادی در اظهار نظری عجیب فرموده اند که " تاکنون بسیاری از آنان (بورسیه ها) جایابی شده اند". انتظار این است که وزیر علوم درمورد اطلاع رسانی در یک قضیه بسیار مهم و حیاتی که با زندگی و جوانی بسیاری از افراد تحصیل کرده مرتبط است از بکارگیری کلمات و جملات گنگ، مبهم و دو پهلو خود داری کند. آیا وزیر محترم اطلاع دارند که در سال جاری تا کنون (در مدت 5ماه) تاکنون چه تعداد از بورسیهها که بسیاری از آنها رزومههای آموزشی و پژوهشی قابل توجه دارند، جایابی شدهاند؟ آیا این تعداد بیشتر از 20 نفر است که وزیر از لفظ قابل توجه استفاده کرده اند؟
دانشجویان بورسیه در ادامه بیانیه خود آوردند: در مورد معدل و سن سخنانی خلاف واقع و جهت منحرف کردن فضای جامعه علمی کشور مطرح کردید، کدام محکمه عادلی می پذیرد شما بتوانید "15 صدم" به معدل دانشجویان و"یک سال" به سن دانشجویان بورسیه ارفاق کنید در صورتیکه شما فرمول اعمالی شورای مرکزی بورس(کارشناسی*3+کارشناسی ارشد*2=70 ) که مورد تایید شورای مرکزی بورس، وزیر علوم دولت دهم و کمیسیون های اموزش و اصل 90 است را قبول نمی کنید. چگونه است که شما اجازه تغییرات در معدل وسن دانشجویان بورسیه را دارید ولی مسئولین سابق این اجازه را نداشتند. به عبارتی مبنای قانونی فرمول" 15 صدم" ارفاق و" یکسال سن" در کجای قانون بورسیه آمده است؟ از دیدگاه حقوقی طبق کدام بند از بخشنامه یا ایین نامه یا تبصره این اجازه به شما داده شده است ولی به مسئولین سابق این اجازه داده نشده است؟ شما خودتان بر غیر قانونی بودن تصمیمات خود اشرافیت دارید و با علم به این موضوع همچنان ظلم میکنید.
این دانشجویان افزودند: در مورد دانشجویان که حکم بورسیه کشور جمهوری اسلامی ایران را دارند هیچ مطلبی را اشاره نکردید این دانشجویان براساس اعتماد به دولت جمهوری اسلامی ایران تمام موقیعت های استخدامی خود را به خاطر حکم بورسیه رد کرده اند. این چگونه محکمه عادلی است که بعد از 3-4 سال فرد را به دلایل واهی از حقوق مکتسبه خود باز می دارد؟
دانشجویان بورسیه در ادامه بیانیه خود آوردند: آقای فرهادی متاسفانه از قول وزیر محترم علوم دولت پیشین سخنانی گفته اند و باز هم بر طبل تخلف کوبیدند. دکتر دانشجو بارها با زبان شیوا و روان بر حمایت از بورسیه ها و قانونی بودن آنها تاکید کرده است. ایشان حتی پیشنهاد مناظره با دکتر فرهادی را به دلیل همین سخنان مشابه که از زبان معاونان ایشان شنیده می شد را از سوی دفتر تحکیم دانشگاه امیر کبیر پذیرفتند؛ اما متاسفانه دکتر فرهادی هرگز حاضر به مناظره رو در رو و پاسخگویی به آن دعوتنامه نشده اند. بنابراین به نظر می رسد اگر دکتر فرهادی ذره ای به گفتار خود در این زمینه اعتماد و اعتقاد دارد، هم اکنون باید برای مناظره با دکتر دانشجو و ارائه مطالب در یک فضای دو سویه آماده شود. اگر چه اطمینان داریم که دکتر فرهادی هرگز در یک جمع عمومی و بیطرف، در مقابل دکتر دانشجو نخواهد نشست. عدم پذیرش مناظره رسمی و درج چنین مواردی در خبرگزاری ها، نشان از سوگیری سیاسی عجیب مجموعه حاکم در مواجهه با مسائل اساسی و مهم دارد.
دانشجویان ادامه دادند: وزیر علوم در قسمتی از مصاحبه گفتند که " جایابی بر اساس مقررات وزارت و شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات های جذب، مسیری از پایین به بالا دارد" سوال اینجاست آیا مجموعه تحت هدایت وزیر علوم و دانشگاه ها، دقیقا ذیل قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات های جذب عمل می کنند؟ اگر اینگونه است، حجم بالای عدم نیاز و طی مجدد فرایند جذب به دانش آموختگان بورسیه که دارای حکم بوده و بعضا سوابق پژوهشی بی نظیری داشته اند، چگونه تفسیر می شود؟ آیا عدم نیاز و بررسی مجدد پرونده های دارای جایابی بر خلاف مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست؟ آیا وزیر محترم از وضعیت عدم نیازهای عجیب و بی مورد در دانشگاه های کشور اطلاع دارند؟ آیا می توان به عدم نیازهایی که هیچ مبنایی علمی و یا تخصصی ندارد، در چارچوب قانون و عدالت نگریست، یا اینکه باید به رویه سیاسی و عقده گشایانه در این زمینه توجه کرد. آیا این موضوع نشان نمی دهد که هدف اصلی تمام این سناریوی ناپاک سیاسی، حذف تمامی دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه به هر شکل ممکن است؟ آیا استدلال اتکا به قانون، با این شرایط، قوت خود را از دست نمی دهد؟
در ادامه این بیانیه آمده است: به نظر می رسد مهمترین چالش با مسئولین مرتبط در قضیه بورسیه ها، ایجاد درک مفهوم کلمه "بورسیه " در ذهن آنها باشد. بورسیه شدن بدون دریافت مقرری، جایابی و صدور حکم، کلمه ای بی معناست که تنها به یک ابزار برای فشار روانی بر یک عده دانشجوی مظلوم در پانزده ماه اخیر مورد استفاده قرار گرفته است. اینکه جایابی را شرط اولیه صدور حکم و صدور حکم را شرط اولیه پرداخت مقرری قرار دهند و از سوی دیگر اجازه جایابی را از دانشجویان بورسیه با مکانیزمهای مختلف بگیرند، به این مفهوم است که برای حذف آنان و قطع حقوق مادی و معنوی آنها، برنامه ریزی گسترده ای انجام داده اند. این موضوع که با دانشجوی مظلوم بی پناه طبق تعهدات اخذشده بورسیه ها رفتار شود( اجازه کسب درآمد از او سلب شود و اشتغال کامل به تحصیل مطالبه شود)، و در کنار آن امتیازات و مزایای بورسیه شدن او نیز به صورت کامل متوقف و منوط به محالات شود، از جمله مصادیق حرکت بر خلاف اخلاق، انسانیت و قانون است که این روزها متاسفانه در عملکرد و مصاحبه برخی افراد به صراحت مورد توجه قرار میگیرد.
به گفته این دانشجویان، وزیر محترم علوم بر سنت معاونین خود و یا شاید به پیشنهاد آنها، باز هم نظر مراجع قانونی را مستمسک یک استدلال دیگر قرار داده اند. دانشجویان بورسیه و ملت شریف ایران پس از 15 ماه برخورد روزانه با این پرونده و تکذیب دروغ های معاونین شما در ارتباط دادن این موضوع با تصمیم مراجع قانونی، هنوز مستحضر نشده اند کدام مرجع قانونی این موارد را به شما اعلام کرده است و چارچوب لازم برای برخورد های خودسرانه با بورسیه های مظلوم را به معاون شما داده است؟
دانشجویان بورسیه افزودند: سازمان بازرسی سخنان دروغ معاون شما را تکذیب رسانه ای کرد و نظر دادستان دیوان محاسبات نیز در این رابطه در جلسات مشترک مجلس طی نامه ای به سران قوا، اعلام شد. آیا این تعداد تکذیبیه و مصاحبه های عجیب دون شان وزارت علوم نیست و مانع از بکارگیری عبارت " مراجع قانونی " نیست؟ اصلا کدام مرجع قانونی از مجلس شورای اسلامی و کمیسیون اصل نود بالاتر است؟ آیا شما به عنوان وزیر نباید به آرا و مصوبات کمیسیون اصل نود و مجلس شورای اسلامی، اندکی اعتنا کنید؟
دانشجویان بورسیه در ادامه بیانیه خود آوردند: جناب دکتر فرهادی در بیانی جالب توجه، سیاست وزارت علوم را تلاش در جهت توسعه علمی و رسیدن به اهداف چشم انداز بیان کردند. گویا جناب وزیر از افت علمی کشور در بسیاری از رشته های مرتبط با وزارت علوم، طبق اطلاعات سایت رنکینگ Scimago در دوسال اخیر اطلاعی ندارند. از سوی دیگر گویا ایشان فراموش کرده اند که بازی سیاسی حذف بورسیه ها، توسط معاون ایشان رقم خورد و خط فتنه و رسانه های زرد به شدت در این زمینه فعال شدند. گویا ایشان فراموش کرده اند که افشای اسناد دولتی توسط یک فتنه گر و شائبه های همکاری برخی از مقامات وزارت علوم در این رسوایی تاریخی، در همین دو سال اخیر رقم خورده است. گویا ایشان انتظار دارند بیش از 3700 نفر از دانشجویان و دانش آموختگان مظلوم بورسیه، در مقابل تصمیمات غیر قانونی و خارج از روال وزارت علوم سکوت کنند.
دانشجویان بورسیه افزودند: دکتر فرهادی همگان را به تاسی از روش و منش امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب، توصیه فرموده اند. ما نیز ایشان را به بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری در مورد بورسیه ها دعوت می کنیم و از ایشان تقاضا داریم در صورتی که توانایی رفع این ظلم خانمان سوز و حل این بحران ساختگی سیاسی را ندارند، آنرا به مراجع قانونی و ذیصلاح عودت دهند. باشد که عقاب این ظلم عظیم و غیر قابل وصف در پیشگاه الهی متوجه کسانی که ناآگاهانه در مسیر ظلم برنامه ریزی شده قرار گرفتند، نگردد.
به گفته دانشجویان بورسیه، امروز تمام مسئولین در مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، دیوان عدالت اداری، شورای عالی انقلاب فرهنگی و هر آنکس که در پرونده بورسیه ها ورود داشته، دریافته است که هدف برخی از تشکیل تعداد زیادی کمیته، شورا، کارگروه و ... حل موضوع بورسیه ها نبوده و تنها اتلاف وقت و نابودی فرسایشی روح و روان دانشجویان و دانش آموختگان و شکنجه مزمن آنها، در دستور کار قرار داشته است.
دانشجویان بورسیه ادامه دادند: عدم عمل به تصمیماتی که در کارگروه های مختلف گرفته شده، نشان می دهد که تکلیف پرونده بورسیه ها باید در قوه قضائیه و زیر نظر قضات صالح و آگاه آن، حل و فصل شود و رایزنی و برگزاری جلسات مختلف با مسئولین سازمان به دلیل وجود یک طیف فکری خاص بی نتیجه و عبث است.
در ادامه این بیانیه آمده است: مصاحبه اخیر وزیر نشان داد که متاسفانه پس از گذشت بیش از 50 روز از فرمایشات معظم له در مورد بورسیه ها،این وزارتخانه هیچ قصدی برای حل و فصل قانونی موضوع و رفع ظلم از بورسیه ها ندارد و عده ای کماکان رویه سابق در ظلم به دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه را با شدت و حدت بیشتری پیگیری می کنند.
به گفته این دانشجویان، همه هدف جریان فتنه، تخریب و حذف جریان و جناح مومن دانشگاه ها به هر هدف ممکن است. هدف نهایی در قضیه بورسیه ها نیز ، عدم امکان ورود دانشجویان مظلوم و متعهد بورسیه، به عنوان اعضای هیات علمی در دانشگاه ها به هر بهانه و هر طریق ممکن است. بهانه هایی مثل صیانت از بیت المال و اجرای قانون که این روزها درجریان بورسیه ها از زبان وکام برخی از فتنه گران خارج می شود، لطائف خنده داری است که تنها می توان آن را در قالب حوادث سال 88 سنجید. به نظر می رسد برخورد سیاسی با دانشجویان و دانش آموختگان متعهد ادامه فتنه 88 در فاز آکادمیک است و در صورت عدم وقوع یک 9 دی آکادمیک، ممکن است که این جریان با استفاده از روشهای مختلف موفق به حذف کامل این جریان از دانشگاه ها شود.
دانشجویان بورسیه در پایان بیانیه خود اعلام کردند که برخوردهای خودسرانه و خارج از روال و قانون وزارت علوم در حذف بورسیه ها و شکنجه دائمی آنها، باید در قوه قضائیه به عنوان مرجع صالح مورد بررسی قرار گیرد و حق دانشجویان بورسیه به صورت کامل و در چارچوب قانون از وزارت علوم به صورت دستور قضایی و اجباری بازپس گرفته شود. دادن امتیازات منت بار و حداقلی توسط وزیر محترم علوم، تنها برنامه ای است که برخی معاونین ایشان برای جلوگیری از رسیدن بورسیه ها به کرسی های هیات علمی طراحی کرده اند و باید مطمئن باشند که در این زمینه هرگز موفق نخواهند شد.
انتهای پیام/