29-07-2015، 17:41
در بسیاری از افسانه ها از سمیرامیس بعنوان زنی یاد می شود که که باغهای معلق بابل بخاطر وی بنا شده است و احتمال داده می شود که او در بین سالهای ۸۰۰ قبل از میلاد مسیح می زیسته است.ریشه لغت سمیرامیس به معنی هدیه ی دریا می باشد در افسانه های باستانی آمده است که مادر سمیرامیس یک پری دریایی بنام derkto است که با انسانی آمیزش می کند و پس از متولد شدن سمیرامیس او را در صحرا رها می کند.در این هنگام او مدتی توسط کبوتر ها تغذیه می شود و سپس توسط چوپانی بنام simios پیدا شده و به در بار برده می شود.سرامیس همسر حاکم نینوا بنام اومنس شد و اومنس او را با خود به جنگ bactres بردشجاعت بیش از اندازه ای که سرامیس از خود نشان داد مورد توجه پادشاه قرار گرفت و پادشاه او را به همسری برگزید.در بعضی از متون نوشته شده سمیرامیس حافظ فاحشه خانه ای در شهر Erech بود شهر Erech شهری بود که توسط قابیل بنا شده بود.در برخی از نوشته ها آمده است که ملکه سمیرامیس از زندگی در بابل خسته و افسرده شده بود به همین خاطر همسرش نینوس باغهای معلق بابل را بخاطر وی بنا کرد تا او ملول و افسرده نشود نینوس به سپاهیانش دستور داد که هر آنچه از گیاهان ناشناخته در سرزمین های دور می بینند برای سمیرامیس بیاورند به گذارش مورخان یونانی و رومی تنوع گیاهی باغهای سمیرامیس بی نظیر بود. اما ملکه سرامیس بی اندازه جاه طلب بود به همین خاطر همسر خود را کشت و خود به فرمانروایی نشست.
در یکی از جشنهایی که در سال نو نمرود به افتخار خانواده اش گرفته بود نمرود از مقدار زیادی مواد روانگردان استفاده کرده بود و سمیرامیس دستور داد تا نمرود را زنده زنده قربانی بکنند(احتمالا برای شیطان یا یکی از خدایان)و سپس گوشت او را در جشن کباب کردند و خوردند.
در برخی از نوشته ها آمده است که شهر بابل بزرگترین شهر دنیای باستان و اولین شهر بزرگ بعد از طوفان نوح توسط ملکه سمیرامیس بنا شد و باغهای معلق بابل نیز به دستور خود او ساخته شد.سمیرامیس به این ترتیب ۴۲ سال به تخت پادشاهی نشست.در برخی از افسانه های یونانی آمده که سمیرامیس هشت سال همسر زئوس خدای خدایان بوده است که اگر این افسانه وقعیت داشته باشد احتمالا پس از کشتن همسرش به همسریزئوس در آمده.این مطلب در کتیبه بیستون نیز نوشته شده است.
همچنین رد پای سمیرامیس در میان بومیان جنگلهای آمازون نیز دیده شده است و از او بعنوان فرمانده نامبرده می شود
تصویر یافت شده از سمیرامیس در میان بومیان آمازون که در قرن ۱۸ بهایتالیا آورده شد.
احتملا بعد از ازدواج با زئوس به او قدرت های ویژه ای داده شده بود که در چند نقطه از زمین ظاهر شود. برخی نیز معتقد هستند که بیشتر نمرودها از نسل سمیرامیس بوده اند که اگر این ماجرا واقعیت داشته باشد فاصله زمانی سمیرامیس با میلاد مسیح بیش از ۸۰۰ سال بوده است.در برخی از نوشته ها به ۳۵۰۰-۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح (ع)اشاره می شود.در برخی از اسناد نیز ار سمیرامیس بعنوان مادر نمرودی که حضرت ابراهیم با آن به مبارزه پرداخت نامبرده می شود.در مورد خدای بعل که یکی از خدایان مقدس شیطان پرستها می باشد افسانه ای وجود دارد که سمیرامیس دارای فرزندی بنام تموز بوده است که سپس با خود او ازدواج می کند و پس از مرگ نمرود او به خدای خورشید یا بعل تبدیل می شود.سمیرامیس بعد از مرگ نمرود همواره ادعا می کرد که خدای بعل بصورت آتش بروی زمین و در مشعل ها وجود دارد بعد از به رسمیت شناخته شدن خدای بعد تا هزارن سال هر ساله تعداد زیادی کودک در پایه مجسمه خدای بعل زنده زنده سوزانده می شدند.
خدای بعل دارای سری شبیه گاو و بدن انسان و در برخی از اشکال بصورت جغد ترسیم شده است.
در برخی از نوشته ها نیز از سمیرامیس بعنوان ملکه ماساجوست ها و قاتل کوروش نامبرده می شود در نبرد میان کوروش و ماساجوست ها کوروش از ملکه آنها خواستگاری کرد اما او نپذیرفت در نبرد بین آنها کووروش زخمی شد و جان باخت(در این مورد بطور قطعی نمی توان نظر داد)
فتوحات سمیرامیس تا نزدیکی رود سند ادامه یافت اما آنجا شکست خورد و نتوانست شکست خود را تحمل بکند و سپس حکومت را به دست پسرش نینیاش سپرد و بنا به قولی به شکل کبوتری در آمد و به آسمانها پرواز کرد.در باره مرگ او نیز افسانه های دیگری نقل شده است که ممکن است او یا پسر توسط زرتشت کشته شده باشند.
سمیرامیس برای مستحکم تر کردن حکومت خود اقدام به ایجاد یک مذهب جعلی کرده بود او اقدام به ترمیم دین فاسدی کرد که پایه آن بر اساس نوعی نجوم باستانی بود که توسط نوح و صالح از بین رفته بود در این دین بر اساس نوشته هایی از صور فلکی و داستان شیطان و آدم و حوا بود و خدا را به شکل ماری ترسیم می کرد که تاجی بر سر دارد و روزی به زمین باز خواهد گشت تا بر زمین فرمانروایی بکند.و به نوعی می توان او را یکی از پایه گذاران شیطان پرستی در جاه معرفی کرد زیرا مار در تمامی تمدن ها نماد شیطان است.در زمان وی نیز به نوعی عبادت مستقیم شیاطین و دیو ها انجام می شد.
همچنین در کتاب گیلگمش نوشته شده است که عاشق گیلگمش شده یا سعی دارد با وانمود کردن به عشق گیلگنش او را از مسیر درست منحرف کند اما گیلگنش به خواسته او تن در نمی دهد و می گوید که تو چوپانی را که تو را بزرگ کرد تبدیل به گرگ کردی که سگهای گله اش به خونش تشنه اند و پسرانش می خواهند او را بکشند آن وقت تو با من چه می کنی؟!و وقتی دید گیلگمش را نمی تواند رام بکند گاو آسمان را به نبرد با او فرستاد که دوباره گیلگمش موفق شذ(البته ممکن است منظور از گاو آسمان خدای بعل باشد زیرا خدای بعل با بدن انسان و سر گاو بوده است)سمیرامیس اولین کسی در طول تاریخ است که دست به اخته کردن پسران جوان زد.«ایزیس»، «اوزیریس»، « بعل»، و«سمیرامیس» جزو خدایان شیطان پرستها هستند و در مناطق وسیعی از زمین پرستیده می شدند احتملا روح سمیرامیس نیز پس از مرگ جزو خدایان گشته اما توسط سلیمان نبی اسیر گشته و به دوزخ تبعید شد.
منبع:تاریخ ما