16-07-2015، 17:55
[rtl]میخوام تلاش کنم صفر بگیرم![/rtl]
پس مى بینى كه گناهكار، براى آنكه در برابر خداوند، مرتكب گناه و نافرمانی، شود، از همان امكانات و نیروهایى استفاده می كند، كه خداوند، آنها را، براى انجام كارهاى درست و نیك به او داده است. به این ترتیب، آیا شخص گناهكار، با انجام هر كدام از گناهان خود، و نعمت ها و نیروهایى را كه خداوند دارد، تباه و حرام نمى كند؟
البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده، و آنها را از گناه و نافرمانى، بیمناك كرده است. ولى اگر خداوند چنین بیم و هشدارى هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود كه به خاطر گناهانش كیفر و مجازات نخواهد دید، باز هم حق نداشت نعمت هاى خداوند را تباه كند. یعنى در برابر نعمت هاى دیدن، شنیدن، بوئیدن، حركت، تپیدن قلب، تنفس شش ها، اندیشیدن، توانایى انجام كارهاى گوناگون داشتن، و هزاران نعمت دیگر، انسان باید قدرشناس باشد، و به - شكرانه این نعمت هاى بزرگ و با ارزش، هرگز مرتكب گناه و نافرمانى خداوند نشود.
پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع این کار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود. آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آن را به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود.
دل گفت مرا علم لدنی هوس است
تعلیم نما آنچه تو را دسترس است
گفتم که الف گفت دگر هیچ مگو
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
فرصت سوزی میکنیم. هر بار تصمیم بر عدم تکرار گناه و لغزش میگیریم. توبه میکنیم. اما بار دیگر گرفتار میشویم. چه کنیم؟ چه تدابیری بیندیشیم؟ آیا ممکن است گناهان خود را به صفر نزدیک کنیم؟ آیا رسیدن به مقام (نه معصومیت) که به مرز عصمت ممکن است؟ ابوذرها، مقدادها، میثم تمارها، مالک اشترها، ام البنین(علیهاالسلام)، خدیجه کبرا(سلام الله علیها) و نیز در دههها و سده های اخیر شیخ انصاریها(ره)، میرزا جواد ملکی تبریزیها(ره)، امام خمینیها(ره) چگونه بدان مقامها رسیدند؟
از عوامل زمینه ساز گناه، جهالت و نادانی نسبت به خدا، هدف آفرینش انسان، و جهالت نسبت به آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی گناه است. در روایات بسیاری به این موضوع اشاره شده است كه یكی از علل و زمینه های گناه، جهل انسان است. امام علی ـ علیه السّلام ـ در عهدنامة خود به مالك اشتر می فرماید: «در برابر خداوند، كسی نافرمانی نمی كند مگر جاهل شقی». و نیز از گفتار آن حضرت است كه: «جهل مركز زشتی است، جهل ریشه و پایة زشتی است، جهل موجب تباهی معاد انسان است». سعی كنیم علم و دانش خویش را در مورد مسائل مهم زندگی بیشتر نموده و در مورد هدف خلقت جهان و آفرینش خویش بیش از پیش تدبّر و دقت كُنیم و بیاندیشیم.
از عوامل زمینه ساز گناه، جهالت و نادانی نسبت به خدا، هدف آفرینش انسان، و جهالت نسبت به آثار و پیامدهای دنیوی و اخروی گناه است. در روایات بسیاری به این موضوع اشاره شده است كه یكی از علل و زمینه های گناه، جهل انسان است. امام علی ـ علیه السّلام ـ در عهدنامة خود به مالك اشتر می فرماید: «در برابر خداوند، كسی نافرمانی نمی كند مگر جاهل شقی». و نیز از گفتار آن حضرت است كه: «جهل مركز زشتی است، جهل ریشه و پایة زشتی است، جهل موجب تباهی معاد انسان است». سعی كنیم علم و دانش خویش را در مورد مسائل مهم زندگی بیشتر نموده و در مورد هدف خلقت جهان و آفرینش خویش بیش از پیش تدبّر و دقت كُنیم و بیاندیشیم.
لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ عَلَى مَعْصِیَتِهِ لَكَانَ یَجِبُ أَلَّا یُعْصَى شُكْراً لِنِعَمِهِ
ترجمه: اگر حتى خداوند، بندگانش را، از نافرمانى كردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود كه انسان، مرتكب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله، در برابر نعمت هاى او سپاسگزارى كرده باشد.
كسی كه گناه می كند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت، نعمت هایى را كه خداوند به او داده است، تباه می كند. زیرا چنین كسى، براى آن كه بتواند گناهى را مرتكب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را كه در وجودش هست، به كار ببرد. در حالی كه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى كردن به او نداده است.
ترجمه: اگر حتى خداوند، بندگانش را، از نافرمانى كردن و گناه ورزیدن نترسانیده بود، باز هم واجب بود كه انسان، مرتكب هیچ گناهى نشود، تا به این وسیله، در برابر نعمت هاى او سپاسگزارى كرده باشد.
كسی كه گناه می كند و فرمان خداوند را به جاى نمى آورد، در حقیقت، نعمت هایى را كه خداوند به او داده است، تباه می كند. زیرا چنین كسى، براى آن كه بتواند گناهى را مرتكب شود، ناچار باید تمام نیروهائى را كه در وجودش هست، به كار ببرد. در حالی كه خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى كردن به او نداده است.
پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع این کار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود
خداوند، این نیروها را، براى گناه و نافرمانى كردن به او نداده است.
كسى را در نظر بگیر، كه مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتكب گناه شود، و بطور مثال، دست به دزدى بزند: تمام اعضاء بدن آن شخص، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى كه دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.
شش هاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بكشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیكرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشم هایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حركت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى كه با چشمش مى بیند، پیش برود، گوش هایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیك شدن مردم را تشخیص بدهد و از خطر فرار كند، دست هایش باید توانایى كار و حركت داشته باشند، تا او درها را باز كند و اشیاى را بردارد، مغزش باید كار خود را انجام دهد، تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا كنند... و اگر یكى از این اعضا یعنى یكى از این نعمت هایى كه خداوند به انسان داده است، كار خود را به درستى انجام ندهد، شخص گناهكار، قادر به انجام گناه نخواهد بود.
كسى را در نظر بگیر، كه مى خواهد، بر خلاف فرمان خداوند، مرتكب گناه شود، و بطور مثال، دست به دزدى بزند: تمام اعضاء بدن آن شخص، باید وظایف خود را، با تمام نیرویى كه دارند انجام دهند، تا او توانایى انجام چنین گناهى را داشته باشد.
شش هاى او، باید بطور مرتب هواى تازه را به خود بگیرند، تا او نفس بكشد و زنده بماند، قلبش باید بطور منظم در حال تپیدن باشد، تا خون به تمام پیكرش برسد و او را زنده نگاه دارد، چشم هایش باید توانایى دیدن داشته باشند، تا او راه خود را ببیند، پاهایش باید قادر به حركت و قدم برداشتن باشند، تا او در مسیرى كه با چشمش مى بیند، پیش برود، گوش هایش باید توانایى شنیدن داشته باشند، تا او صداى نزدیك شدن مردم را تشخیص بدهد و از خطر فرار كند، دست هایش باید توانایى كار و حركت داشته باشند، تا او درها را باز كند و اشیاى را بردارد، مغزش باید كار خود را انجام دهد، تا سایر اعضاى بدنش از آن فرمان بگیرند، و وظایف خود را اجرا كنند... و اگر یكى از این اعضا یعنى یكى از این نعمت هایى كه خداوند به انسان داده است، كار خود را به درستى انجام ندهد، شخص گناهكار، قادر به انجام گناه نخواهد بود.
امام علی ـ علیه السّلام ـ در عهدنامة خود به مالك اشتر می فرماید: «در برابر خداوند، كسی نافرمانی نمی كند مگر جاهل شقی». و نیز از گفتار آن حضرت است كه: «جهل مركز زشتی است، جهل ریشه و پایة زشتی است، جهل موجب تباهی معاد انسان است»
پس مى بینى كه گناهكار، براى آنكه در برابر خداوند، مرتكب گناه و نافرمانی، شود، از همان امكانات و نیروهایى استفاده می كند، كه خداوند، آنها را، براى انجام كارهاى درست و نیك به او داده است. به این ترتیب، آیا شخص گناهكار، با انجام هر كدام از گناهان خود، و نعمت ها و نیروهایى را كه خداوند دارد، تباه و حرام نمى كند؟
البته خداوند، به بندگان خود هشدار داده، و آنها را از گناه و نافرمانى، بیمناك كرده است. ولى اگر خداوند چنین بیم و هشدارى هم نداده بود، و اگر انسان آسوده خاطر بود كه به خاطر گناهانش كیفر و مجازات نخواهد دید، باز هم حق نداشت نعمت هاى خداوند را تباه كند. یعنى در برابر نعمت هاى دیدن، شنیدن، بوئیدن، حركت، تپیدن قلب، تنفس شش ها، اندیشیدن، توانایى انجام كارهاى گوناگون داشتن، و هزاران نعمت دیگر، انسان باید قدرشناس باشد، و به - شكرانه این نعمت هاى بزرگ و با ارزش، هرگز مرتكب گناه و نافرمانى خداوند نشود.
پرمودا باترا روانشناس هندی میگوید بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد. کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع این کار انجام گیرد. زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود. آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد. بی مبالاتی و اهمال دامنه آن را به سراسر زندگی گسترش داده و خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود.