06-06-2015، 22:53
قضیه
■ در مورد پدیده اینترنت، نگرانیهای عمیقی نزد مصلحان اجتماعی وجود دارد. امواج جرایم اینترنتی، روابط در اینترنت که از قالب هر نوع ارتباطی که تا کنون میشناختیم خارج شدهاند، انزوای فزاینده افراد و پناه بردن افراطی و روان نژند به اینترنت، Hک و نفوذ و افشای اطلاعات شخصی در فضای شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین، همه و همه، از سنخ مسائلی هستند که مصلحان اجتماعی را دغدغهمند میکند.
■ وجه اصلی دغدغه هم بازمیگردد با آینده حیات موازین اخلاقی؛ با تغییر شکل ارتباطات به صورتهای ناشناخته، این پرسش ایجاد میشود که چه چیزی افراد را از پیشبرد نفعطلبیهای شخصی به زیان سایر مشارکت کنندگان بازمیدارد؟
ریشهیابی مسأله…
■ نکته اول این که اضطراب مصلحان اجتماعی در مورد آینده زیست اینترنتی بجاست. به عبارت دیگر، زیست اینترنتی، ذاتاً و در ریشه شکلگیری پدیده، بسیار مستعد کمرنگی اخلاق است. ذات جهانشمول فعل اخلاقی، وقفه و تأمل در نیک و بد و باید و نباید است؛ این، همان چیزی است که در ادیان ابراهیمی و حکمت ارسطویی به آن «تقوا» میگویند؛ توقف و تفکر کن که آن چه میخواهی انجام دهی نیک است یا شر.
■ و اینترنت، از آن لحاظ که بیش از هر چیز، به معنای سرعت انتقال و دگرگونی در بستر شبکه است، اساساً محیط پر حزم و با طمأنینهای نیست. زیستی که هر چه بیشتر اینترنتی میشود، سرعت بگو مگو و فعل و انفعالها در آن تا حد ازجاکندگی افزوده میشود. در این بستر، غیبتها و تهمتها و سخنچینیها و شایعهپردازیها و چشمچرانیها و … راحتتر و در مقیاس وسیعتر صورت میگیرد و منتشر میشود. تصمیمات، راحتتر و سریعتر و با ارتباطات سهلتر عملی میشوند. در بستر پر سرعت شبکه، علی الاصول، میزان حزم و احتیاط تقلیل مییابد، و تقوا که جوهر و گوهر اخلاق است از دست میرود.
■ ولی، تمام آن چه مصلح اجتماعی باید بداند، این نیست؛ نکته دوم این که اینترنت به عنوان یک رسانه مبتنی بر مبادله متن، رشد نامحدودی نخواهد داشت؛ اینترنت، مانند سایر رسانهها، رقیب نیرومندی به نام برودکست رادیو تلویزیونی دارد؛ رقیبی که کاملترین رسانه قلمداد میشود، و توان هضم و جذب و تلفیق با اینترنت را در خود نشان داده است. پدید آمدن نرمافزارهایی که محتوای متنی اینترنتی را به کلام شفاهی تبدیل میکنند، یا وبگاههایی که چکیده اخبار را به صورت صدا و تصویر منتشر مینمایند، نشان از آن دارد که زیستن در دنیای پر از متن تا حد مشخصی تحمل میشود. روندهای جدید نشان میدهد که گرایش صدا و تصویری به اینترنت غلبه مییابد، و نهایتاً، اینترنت، به بستر فنی برودکست رادیو تلویزیونی تبدیل میشود. در نتیجه، کثرت اشتغال افراد به شبکه و متن آستانهای و محدودهای دارد که انگار ما به آن آستانهها نزدیک میشویم.
■ نکته سوم که مقصد اصلی این گفتار است این که، فضای اینترنت، هر چند که فضای شتاب و کم پرهیزی است، ولی یکسره از مفهوم و مضمون اخلاق تهی نخواهد بود. درست است که در بستر اینترنت، شاید گرهها، تورها و اتصالات شبکههای عصبی هر چه بیشتر در هم تنیده میشوند و یکپارچگی خود را از دست میدهند، لیکن، هنوز هم «امر اجتماعی» یعنی، حس پیوند داشتن و ارتباط، وجود دارد، و این، دستمایههای نوین مفهوم اخلاق در این فضاست. شاید در جهان امروز، مرزها مبهم و محو شده باشند، لیکن، جهان، آن تودهی همگن متشکل از سیمهای در هم تافتهای نیست که در آن، همه چیز در یکسانی ارتباط همیشه حاضر، محو شود.
■ منظور اصولی افراد در استعمال اینترنت، گریز از اخلاق نیست، بلکه تسهیل معیشت همچون سایر روشهای پیشین زیست است. این فضا مستعد خطاهای نوین است، ولی فرصتهای تازهای را هم برای زیست انسانی شکوفاتر و اخلاقیتر میگشاید. اینترنت، مفصلبندی تازهای از امکانات ماست که مقدورات دوردست را به ما نزدیکتر میسازد و به امکان فرا رفتن از موقعیت نزدیک و پیوستن به موقعیتهای دوردست مکانی و زمانی را فراهم میآورد. این، یک ترکیب تازه از جهان اطراف ماست؛ ارتباطات ادامه مییابد؛ فضاهای روزمره، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی تازهای گشوده میشود؛ اما پرسشهای بنیادی زیست اصیل و اخلاقی، نه تنها کماکان باقی میمانند، بلکه با مسائلی که پیش میآیند، تشدید و تغلیظ میگردند.
■ چون ارتباط هست و حتی تشدید میشود، ضرورت اعتماد، همچنان در مقام نیروی اصلی قوام دهندهی روابط اجتماعی و نحوهی زیست اصیل آدمی در جای خود باقی میماند، و انسان تکاپوی خود را برای دستیابی به آن صورت خواهد داد. شکی در این نیست که این ارتباطات جدید، کم و بیش، ساز و کار اعتمادآفرین خود را ایجاد خواهند کرد. اگر قرار باشد چیزی به نام ارتباط اجتماعی در اینترنت وجود داشته باشد، این ارتباط باید برای طرفین این ارتباط اهمیت داشته باشد. اعتماد، چیزی نیست، مگر نشانهی وفاداری که لازمهی ارتباط است، ارتباطی که صرف یک اتصال یا پیوند نیست.
■ بنابراین، ارتباط، مستلزم حس اعتماد است، و اگر سطح تعدیل شدهای از ارتباط اینترنتی باقی بماند که میماند، قطعاً شیوه و نسق ارتباط خاص آن هم پدید خواهد آمد. پرسش این نیست که آیا میتوان در این دنیای مجازی جدید رایانهای اعتماد ایجاد کنیم، بلکه پرسش امروز ما این است که چگونه میتوانیم اعتماد ایجاد کنیم. چه نوع انس و آشنایی میان ما و دیگرانی که لاجرم با ایشان در فضای اینترنت ارتباط داریم برقرار خواهد شد؟ پرسش دیگر این است که هر چند میدانیم سطوحی از ارتباط، لازمه بقای ارتباط اینترنتی هست، اما سطح و میزان و کیفیت و پایداری این ارتباط تا چه اندازه خواهد بود؟
■ وجود استراتژیهای مختلف و بسیار متنوع در فضای اینترنت برای تعریف روابط اجتماعی، این نکته را برجسته میسازد که فعالان در این فضا دربارهی نحوه فعالیت در فضاهای مجازی دست به انتخاب سنجیده میزنند، و در سایه مطالبۀ چنین انتخابهایی است که استراتژیهای مختلف برقراری روابط پدید میآید. گر چه زیست اینترنتی لایههایی مختلف، و هر چند مجازی دارد، مستلزم نحوی از شفافیت هم هست که در آن افراد میتوانند میان فضاهای امنتر یا متهورانهتر انتخاب صورت دهند. بنا بر این، دعوت به درستکاری و اعتماد و امنیت و پرهیز از ارتباط اینترنتی حذف نمیشود، هر چند که پیچیدهتر و دشوارتر میشود و به قواعد و منابع و مهارتهای تازه احتیاج پیدا میکند. همچنین، در این فضای اینترنتی و سایبر، اصولی چون برخورداری از رفتار شایسته و رعایت نزاکت و دوستی نیز جزء پروتکل و تفاهم نامهی بازیگران است.
■ مدیران فضاهای امن، فعالان این دست فضاها را تشویق میکنند تا قانونشکنی و رفتار ناشایست را گزارش نمایند و این نشان میدهد که صورتهای نظارت متقابل فعالان هم در حال شکلگیری است. فضای عمومی اینترنت در حال حاضر، همان فضای هرج و مرج و بینظمی زندگی در جامعهی بدوی بدون دولت است، ولی گرایشها و رویههایی که به سرعت در حال شکلگیری است،
نشان میدهند که رفته رفته بازیگران/ناظرانی پدید میآیند که نقش مبصر را بازی خواهند کرد تا بازی جوانمردانه و استانداردهای مشارکت مطلوب را تضمین کنند. شاید ضرورت حفظ تعاملات اجتماعی، فعالان اینترنت در فضاهای امنتر را وا داشته تا دار و دستهها و گروههایی راه بیندازند که هستهی عاطفی آن را تبادل نمادین دو جانبه و مبتنی بر تعهد اخلاقی تشکیل میدهند. این رابطه، نوعی حس همبستگی مرکزگرا به همراه خصومت مرکزگریز بر ضد نفوذیها و هکرها یا افراد غیر پایبند ایجاد کرده است که در بعض موارد با شدتی بسیار عمل میکنند.
از این رو، شباهتهای بسیار عجیبی میان شکلهای جدید ارتباط اینترنتی که میکوشند فضای اخلاقی امنی در اینترنت برای گروه کوچک خود ایجاد کنند از یک طرف، و فرهنگ دار و دستههای عیار و بچه محلها در زندگی واقعی از لحاظ روابط عاطفی وجود دارد. به این معنا، جوانان فعال در دنیای اینترنت، در برخی محیطهای نسبتاً امن، نظمی اخلاقی را شبیهسازی کردهاند که از برخی جهات (و مطمئناً نه از همه جهات)، تا اندازهای شبیه دنیای پدر و مادرها و اجدادشان است.
کاملاً پیداست که فضای سایبر و اینترنت، عاری از گناه و سوء اخلاق نیست، ولی اعتماد، وفاداری و همبستگی در برخوردهای اجتماعی رسانهای ناگهان ناپدید نشده است و همهی شکلهای شبیهسازی که بازیگران اینترنتی انتخاب میکنند از تبادل نمادین معانی اخلاقی تهی نیستند. درست است که در اینترنت، دیگر انسانها به صورت فیزیکی و عینی در دسترس نیستند، ولی این، معنایش آن نیست که فعالان اینترنت دیگر «کسی» نیستند یا جایی را اشغال نکردهاند، و نمیتوان آنها را در قبال دیگران متعهد شمرد. فقط به مرور زمان است که صورتهای تازهای از تعهد اخلاقی در این فضا پدید میآید.
■ در مورد پدیده اینترنت، نگرانیهای عمیقی نزد مصلحان اجتماعی وجود دارد. امواج جرایم اینترنتی، روابط در اینترنت که از قالب هر نوع ارتباطی که تا کنون میشناختیم خارج شدهاند، انزوای فزاینده افراد و پناه بردن افراطی و روان نژند به اینترنت، Hک و نفوذ و افشای اطلاعات شخصی در فضای شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین، همه و همه، از سنخ مسائلی هستند که مصلحان اجتماعی را دغدغهمند میکند.
■ وجه اصلی دغدغه هم بازمیگردد با آینده حیات موازین اخلاقی؛ با تغییر شکل ارتباطات به صورتهای ناشناخته، این پرسش ایجاد میشود که چه چیزی افراد را از پیشبرد نفعطلبیهای شخصی به زیان سایر مشارکت کنندگان بازمیدارد؟
ریشهیابی مسأله…
■ نکته اول این که اضطراب مصلحان اجتماعی در مورد آینده زیست اینترنتی بجاست. به عبارت دیگر، زیست اینترنتی، ذاتاً و در ریشه شکلگیری پدیده، بسیار مستعد کمرنگی اخلاق است. ذات جهانشمول فعل اخلاقی، وقفه و تأمل در نیک و بد و باید و نباید است؛ این، همان چیزی است که در ادیان ابراهیمی و حکمت ارسطویی به آن «تقوا» میگویند؛ توقف و تفکر کن که آن چه میخواهی انجام دهی نیک است یا شر.
■ و اینترنت، از آن لحاظ که بیش از هر چیز، به معنای سرعت انتقال و دگرگونی در بستر شبکه است، اساساً محیط پر حزم و با طمأنینهای نیست. زیستی که هر چه بیشتر اینترنتی میشود، سرعت بگو مگو و فعل و انفعالها در آن تا حد ازجاکندگی افزوده میشود. در این بستر، غیبتها و تهمتها و سخنچینیها و شایعهپردازیها و چشمچرانیها و … راحتتر و در مقیاس وسیعتر صورت میگیرد و منتشر میشود. تصمیمات، راحتتر و سریعتر و با ارتباطات سهلتر عملی میشوند. در بستر پر سرعت شبکه، علی الاصول، میزان حزم و احتیاط تقلیل مییابد، و تقوا که جوهر و گوهر اخلاق است از دست میرود.
■ ولی، تمام آن چه مصلح اجتماعی باید بداند، این نیست؛ نکته دوم این که اینترنت به عنوان یک رسانه مبتنی بر مبادله متن، رشد نامحدودی نخواهد داشت؛ اینترنت، مانند سایر رسانهها، رقیب نیرومندی به نام برودکست رادیو تلویزیونی دارد؛ رقیبی که کاملترین رسانه قلمداد میشود، و توان هضم و جذب و تلفیق با اینترنت را در خود نشان داده است. پدید آمدن نرمافزارهایی که محتوای متنی اینترنتی را به کلام شفاهی تبدیل میکنند، یا وبگاههایی که چکیده اخبار را به صورت صدا و تصویر منتشر مینمایند، نشان از آن دارد که زیستن در دنیای پر از متن تا حد مشخصی تحمل میشود. روندهای جدید نشان میدهد که گرایش صدا و تصویری به اینترنت غلبه مییابد، و نهایتاً، اینترنت، به بستر فنی برودکست رادیو تلویزیونی تبدیل میشود. در نتیجه، کثرت اشتغال افراد به شبکه و متن آستانهای و محدودهای دارد که انگار ما به آن آستانهها نزدیک میشویم.
■ نکته سوم که مقصد اصلی این گفتار است این که، فضای اینترنت، هر چند که فضای شتاب و کم پرهیزی است، ولی یکسره از مفهوم و مضمون اخلاق تهی نخواهد بود. درست است که در بستر اینترنت، شاید گرهها، تورها و اتصالات شبکههای عصبی هر چه بیشتر در هم تنیده میشوند و یکپارچگی خود را از دست میدهند، لیکن، هنوز هم «امر اجتماعی» یعنی، حس پیوند داشتن و ارتباط، وجود دارد، و این، دستمایههای نوین مفهوم اخلاق در این فضاست. شاید در جهان امروز، مرزها مبهم و محو شده باشند، لیکن، جهان، آن تودهی همگن متشکل از سیمهای در هم تافتهای نیست که در آن، همه چیز در یکسانی ارتباط همیشه حاضر، محو شود.
■ منظور اصولی افراد در استعمال اینترنت، گریز از اخلاق نیست، بلکه تسهیل معیشت همچون سایر روشهای پیشین زیست است. این فضا مستعد خطاهای نوین است، ولی فرصتهای تازهای را هم برای زیست انسانی شکوفاتر و اخلاقیتر میگشاید. اینترنت، مفصلبندی تازهای از امکانات ماست که مقدورات دوردست را به ما نزدیکتر میسازد و به امکان فرا رفتن از موقعیت نزدیک و پیوستن به موقعیتهای دوردست مکانی و زمانی را فراهم میآورد. این، یک ترکیب تازه از جهان اطراف ماست؛ ارتباطات ادامه مییابد؛ فضاهای روزمره، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی تازهای گشوده میشود؛ اما پرسشهای بنیادی زیست اصیل و اخلاقی، نه تنها کماکان باقی میمانند، بلکه با مسائلی که پیش میآیند، تشدید و تغلیظ میگردند.
■ چون ارتباط هست و حتی تشدید میشود، ضرورت اعتماد، همچنان در مقام نیروی اصلی قوام دهندهی روابط اجتماعی و نحوهی زیست اصیل آدمی در جای خود باقی میماند، و انسان تکاپوی خود را برای دستیابی به آن صورت خواهد داد. شکی در این نیست که این ارتباطات جدید، کم و بیش، ساز و کار اعتمادآفرین خود را ایجاد خواهند کرد. اگر قرار باشد چیزی به نام ارتباط اجتماعی در اینترنت وجود داشته باشد، این ارتباط باید برای طرفین این ارتباط اهمیت داشته باشد. اعتماد، چیزی نیست، مگر نشانهی وفاداری که لازمهی ارتباط است، ارتباطی که صرف یک اتصال یا پیوند نیست.
■ بنابراین، ارتباط، مستلزم حس اعتماد است، و اگر سطح تعدیل شدهای از ارتباط اینترنتی باقی بماند که میماند، قطعاً شیوه و نسق ارتباط خاص آن هم پدید خواهد آمد. پرسش این نیست که آیا میتوان در این دنیای مجازی جدید رایانهای اعتماد ایجاد کنیم، بلکه پرسش امروز ما این است که چگونه میتوانیم اعتماد ایجاد کنیم. چه نوع انس و آشنایی میان ما و دیگرانی که لاجرم با ایشان در فضای اینترنت ارتباط داریم برقرار خواهد شد؟ پرسش دیگر این است که هر چند میدانیم سطوحی از ارتباط، لازمه بقای ارتباط اینترنتی هست، اما سطح و میزان و کیفیت و پایداری این ارتباط تا چه اندازه خواهد بود؟
■ وجود استراتژیهای مختلف و بسیار متنوع در فضای اینترنت برای تعریف روابط اجتماعی، این نکته را برجسته میسازد که فعالان در این فضا دربارهی نحوه فعالیت در فضاهای مجازی دست به انتخاب سنجیده میزنند، و در سایه مطالبۀ چنین انتخابهایی است که استراتژیهای مختلف برقراری روابط پدید میآید. گر چه زیست اینترنتی لایههایی مختلف، و هر چند مجازی دارد، مستلزم نحوی از شفافیت هم هست که در آن افراد میتوانند میان فضاهای امنتر یا متهورانهتر انتخاب صورت دهند. بنا بر این، دعوت به درستکاری و اعتماد و امنیت و پرهیز از ارتباط اینترنتی حذف نمیشود، هر چند که پیچیدهتر و دشوارتر میشود و به قواعد و منابع و مهارتهای تازه احتیاج پیدا میکند. همچنین، در این فضای اینترنتی و سایبر، اصولی چون برخورداری از رفتار شایسته و رعایت نزاکت و دوستی نیز جزء پروتکل و تفاهم نامهی بازیگران است.
■ مدیران فضاهای امن، فعالان این دست فضاها را تشویق میکنند تا قانونشکنی و رفتار ناشایست را گزارش نمایند و این نشان میدهد که صورتهای نظارت متقابل فعالان هم در حال شکلگیری است. فضای عمومی اینترنت در حال حاضر، همان فضای هرج و مرج و بینظمی زندگی در جامعهی بدوی بدون دولت است، ولی گرایشها و رویههایی که به سرعت در حال شکلگیری است،
نشان میدهند که رفته رفته بازیگران/ناظرانی پدید میآیند که نقش مبصر را بازی خواهند کرد تا بازی جوانمردانه و استانداردهای مشارکت مطلوب را تضمین کنند. شاید ضرورت حفظ تعاملات اجتماعی، فعالان اینترنت در فضاهای امنتر را وا داشته تا دار و دستهها و گروههایی راه بیندازند که هستهی عاطفی آن را تبادل نمادین دو جانبه و مبتنی بر تعهد اخلاقی تشکیل میدهند. این رابطه، نوعی حس همبستگی مرکزگرا به همراه خصومت مرکزگریز بر ضد نفوذیها و هکرها یا افراد غیر پایبند ایجاد کرده است که در بعض موارد با شدتی بسیار عمل میکنند.
از این رو، شباهتهای بسیار عجیبی میان شکلهای جدید ارتباط اینترنتی که میکوشند فضای اخلاقی امنی در اینترنت برای گروه کوچک خود ایجاد کنند از یک طرف، و فرهنگ دار و دستههای عیار و بچه محلها در زندگی واقعی از لحاظ روابط عاطفی وجود دارد. به این معنا، جوانان فعال در دنیای اینترنت، در برخی محیطهای نسبتاً امن، نظمی اخلاقی را شبیهسازی کردهاند که از برخی جهات (و مطمئناً نه از همه جهات)، تا اندازهای شبیه دنیای پدر و مادرها و اجدادشان است.
کاملاً پیداست که فضای سایبر و اینترنت، عاری از گناه و سوء اخلاق نیست، ولی اعتماد، وفاداری و همبستگی در برخوردهای اجتماعی رسانهای ناگهان ناپدید نشده است و همهی شکلهای شبیهسازی که بازیگران اینترنتی انتخاب میکنند از تبادل نمادین معانی اخلاقی تهی نیستند. درست است که در اینترنت، دیگر انسانها به صورت فیزیکی و عینی در دسترس نیستند، ولی این، معنایش آن نیست که فعالان اینترنت دیگر «کسی» نیستند یا جایی را اشغال نکردهاند، و نمیتوان آنها را در قبال دیگران متعهد شمرد. فقط به مرور زمان است که صورتهای تازهای از تعهد اخلاقی در این فضا پدید میآید.