08-06-2015، 20:54
چنین میگفت رستم به سهراب یل:که من ابرو دارم اندر محل،مکن نازک دو ابروی خود،دگر سیخ سیخ مکن موی خود،شدی درشب امتحان گرم چت،برو ای گم شو خاک برسرت،اس ام اس فرستادنت بس نبود، که ایمیل و چت هم به ما رو نمود،رها کن تو این دخت افراسیاب،که مامش تورا مینماید کباب،اگر سربهسر تن به کشتن دهیم،دریغا پسر دست دشمن دهیم،چو شوهر در این مملکت کیمیاست،ز تورانیان زن گرفتن خطاست،خودت رامکن ضایع از بهراو،به درست بپرداز و دانش بجو،در این ۸ترم ای سل باکلاس،فقط۸ترم تو کردی پاس،تو کز درس ودانش گریزان بدی،چرا رشته ات را پزشکی زدی،من از گور بابام پول اورم،که هر ترم شهریه ات را دهم؟؟؟،من از پهلوانان پیشم پسر،ندار جز تیغ و گرز وسپر،چو امروزیان وضع من توپ نیست،تودخل من ۱۷وخرج تو۲۰،به قبض موبایلت نگه کرده ایی،پدر جد من رادر اورده ایی،مسافر برم بنده با رخش خویش،تو پول مرا میدهی پای دیش،مقصر در این راه تهمینه بود،که دور از من تورا اینگونه لوست نمود..........