31-05-2015، 12:46
حاتمی کیا با «بادیگارد» کجا می رود؟
درباره سینمای حاتمی کیا به بهانه تولید فیلم تازه اش: «بادیگارد»
ابراهیم حاتمی كیا. این نام که می آید صحنه های بیشماری در ذهن نقش می بندد، نام هایی تداعی می شود و آهنگ هایی به گوش می رسد که همه یک چیز می گویند: «جنگ ، جنگ ، جنگ.»
حال سوال این است که آیا واقعا «جنگ» (به معنای متعارفش) کلید واژه فیلم های حاتمی کیا است؟ قطعا این گونه نیست. برای این کارگردان روح دفاع مقدس ارزشمند است نه صحنه های اکشن و پُر برخورد. آدم های او متعلق به خاکریز اند اما جسم شان در فیلم نمود ندارد بلکه روح و تالمات روحی شان است که باعث شده بعد از سه دهه در قاب خاطرات ماندگار باشند.
ابراهیم حاتمی كیا ذاتا احساساتی است؛ این را می توان در نامه ها ، سخرانی ها و گفت و گوهای تصویری اش دید. احساس خیلی زود در چهره اش هویدا می شود؛ بغض می كند و به گریه می افتد. در غالب فیلم هایش این وجه را می توان مشاهده كرد. قهرمانانش پیِ ندای درونی هستند و خیلی مواقع به جای تعقل ، دلی و احساسی تصمیم می گیرند. روی دیگر این تعریف ، ارتباطی است كه مخاطبان بیشمار این فلیمساز با ساخته هایش بر قرار می كنند. حرف قهرمان های حاتمی كیا بر دل مخاطب می نشیند،او برای اثرگذاری بیشتر ، دیالوگ فیلم هایش را ضرب دار می نویسد و آن را با موسیقی متناسب اثرگذارتر می كند.
این مشخصه ابتدا با فیلم های کوتاهی که ساخته و سپس با «هویت» ،«مهاجر»، «دیده بان» و «وصل نیكان» شكل می گیرد. در رفتار و گفتار قهرمانان این فیلم ها نوعی غربت و تنهایی حس می شود ؛ رفتارشان دلی است و عشقی مرموز پشت تصمیمات شان هست . آن ها عاصی نیستند اما برای یافتن حقیقت گاه فریاد می زنند. فریادشان با پایان جنگ هشت ساله بلند و بلندتر می شود و درست از جایی كه قهرمانان حاتمی كیا از پشت خاكریز به شهر بر می گردند چالش عقل و احساس شروع می شود.
آن ها كج رفتاری ها را بر نمی تابند كه گاهی نتیجه اش می شود فریادهای حاج كاظم در «آژانس شیشه ای» و گاهی تمرد مامور عاشق در «به رنگ ارغوان». قهرمان «روبان قرمز» به تنهایی مین خنثی می كند در «برج مینو» با فرزندش چالش دارد و یك تنه به جنگ ناو آمریكایی می رود ؛ در «ارتفاع پست» قصد هواپیماربایی می كند و در «به نام پدر» نسل قبل را به چالش می كشد. همه این ها با فریاد همراه است و حالا شده حدیث نفس یك نسل.
برای حاتمی کیا این هم عصیان و غربت بدون تبعات نبوده؛گاه فیلمش توقیف شده ، گاه از سوی برخی بد شنیده و گاهی هم کنترل این قهرمان ها از دست کارگردان خارج می شود و نتیجه مطلوب به بار نمی نشیند. مثل «گزارش یک جشن». حاتمی کیا با این فیلم می خواست هشدار دهد اما نه حرفش قالب گرفت و نه فرم فیلمش. عیبی هم ندارد ؛ بالاخره در میان این هم فیلم یکی هم نتیجه نمی دهد. همانطور که او در ادامه با «چ» قدرت نمایی کرد و تصویری تازه از قهرمان عینی کشورمان ،شهید چمران به تصویر کشید.
حاتمی کیا از قضا این بار وجه صلح طلبانه قهرمانش را در قاب گرفت و از چمران ِ چریک خبری نبود. او چه می خواست بگوید؟ هر چه بود حاتمی کیا باز هم قهرمان عاصی اش را فراموش نکرد . این بار شهید وصالی نماینده نسل آرمان گرایی بود که با فریاد و اسلحه دنبال دفاع از ناموس و شرف شان هستند. پس حاتمی کیا فقط نسخه صلح طلبی نپیچیده و در فیلمش هر دو طیف نماینده دارد. هوشنمندی جالبی است؛ کافی است منش قهرمان های «چ» را با اتفاقات سیاسی امروز ایران تطبیق دهیم.
بادیگارد به کدام سو می رود؟
ابراهیم حاتمی کیا بعد از «دعوت» سراغ «چ» رفت و بار دیگر نگاه ها را به سمت خود معطوف کرد. او در هجدهمین فیلمش بار دیگر دست روی سوژه ای گذاشته که از همین حالا شاخک ها را برای نتیجه اثر حساس کرده. خودتان خلاصه داستان فیلم را بخوانید:
- چرا اینقدر دیر اومدی؟
- مأموریت بودم
- شغلت چیه؟
- تو حفاظتم
- نگهبانی؟
- محافظم
- آهان پس بادیگاری
حرف قهرمان های حاتمی كیا بر دل مخاطب می نشیند،او برای اثرگذاری بیشتر ، دیالوگ فیلم هایش را ضرب دار می نویسد و آن را با موسیقی متناسب اثرگذارتر می كند.
این خلاصه ای است که سایت رسمی فیلم منتشر کرده اما رسانه های دیگر توضیحی مبسوط درباره اش نوشته اند:« بادیگارد زندگی یک محافظ شخصی یا همان بادیگارد فرنگیان را تصویر می کند.این بادیگارد بخشی از زندگی خود را به محافظت از جان یک شخصیت مهم می گذراند اما از جایی می فهمد که این شخصیت بیش از آن که به فکر مصالح نظام باشد به فکر منافع شخصی است و همین موضوع است که بادیگارد را آشفته می کند.»
این بار ابراهیم حاتمی کیا چه در سر دارد ؟ آیا فیلمش می شود حرف دل بخش زیادی از مردم؟ برای رسیدن به سوالانی از این دست تا ساخت فیلم فقط باید صبر کرد و امیدوار به موفقیت فیلمسازی بود که هر چه ساخته حرف داشته و البته حاشیه.
درباره بادیگارد بیشتر بدانیم
تا کنون حضور پرویز پرستویی و مریلا زارعی به عنوان بازیگران اصلی فیلم قطعی شده. پرستویی پیش تر در فیلمهای «آژانس شیشهای»، «روبان قرمز»،«موج مرده»، «به نام پدر» و سریال «خاک سرخ» با حاتمی کیا همکاری کرده و زارعی در فیلم های «دعوت» و «چ» . پرستویی قرار بود در فیلم «چ» هم بازی کند اما اختلاف این بازیگر با تهیه کننده فیلم این همکاری را منتفی کرد. مدیریت فیلمبرداری «بادیگارد» را محمود کلاری بر عهده دارد. کلاری مدیر فیلمبرداری باسابقه و شاخص سینمای ایران پس از گذشت حدود بیست سال از همکاری با ابراهیم حاتمیکیا در فیلم به یاد ماندنی «از کرخه تا راین» تابستان ۹۴ یک بار دیگر به عنوان مدیر فیلمبرداری پشت دوربین فیلم «بادیگارد» قرار میگیرد.
از آن سو پژمان لشکریپور مجری طرح فیلم سینمایی «بادیگارد» خبر برخی رسانهها مبنی بر حضور الهام چرخنده در این فیلم را تکذیب کرد. او به مهر گفت: « در برخی از سایتها خبری مبنی بر حضور الهام چرخنده به عنوان بازیگر «بادیگارد» ساخته جدید ابراهیم حاتمیکیا درج شده که من به عنوان مجری طرح این اثر این خبر را تکذیب میکنم. در خبر منتشر شده در رسانه های مجازی اینچنین عنوان شده که الهام چرخنده از سوی برخی از نهادها برای بازی در این فیلم سفارش شده است که این خبر کاملاً کذب است و بنده اکیداً این مطلب را رد میکنم. ما برای ساخت «بادیگارد» از هیچ ارگانی سفارش نگرفتهایم و بر همین اصل قرار نیست به سفارش شخص یا نهادی از حضور یک بازیگر در فیلم بهره ببریم.»
پژمان لشکریپور تأکید کرد:« «بادیگارد» یکی از طرحهای قدیمی و دغدغههای شخصی ابراهیم حاتمیکیا است که طی چندین سال گذشته بدون وجود تهیهکننده و سفارش دهنده مشخص، شخصاً تحقیقات میدانی مفصلی درباره آن انجام داده و با به پایان رسیدن تحقیقات و تکمیل نسخه اولیه فیلمنامه در سال گذشته، از ابتدای سال جاری نگارش متن نهایی فیلمنامه را آغاز نموده که هماکنون این فیلم پس از مهیا شدن شرایط تولید طی چندهفته اخیر به مرحله اجرا نزدیک شده است و بنابراین گمانهزنیهای صورت گرفته مبنی بر وجود سفارش از سوی یک نهاد یا ارگان خاص برای تولید این فیلم صحیح نیست.»
درباره سینمای حاتمی کیا به بهانه تولید فیلم تازه اش: «بادیگارد»
ابراهیم حاتمی كیا. این نام که می آید صحنه های بیشماری در ذهن نقش می بندد، نام هایی تداعی می شود و آهنگ هایی به گوش می رسد که همه یک چیز می گویند: «جنگ ، جنگ ، جنگ.»
حال سوال این است که آیا واقعا «جنگ» (به معنای متعارفش) کلید واژه فیلم های حاتمی کیا است؟ قطعا این گونه نیست. برای این کارگردان روح دفاع مقدس ارزشمند است نه صحنه های اکشن و پُر برخورد. آدم های او متعلق به خاکریز اند اما جسم شان در فیلم نمود ندارد بلکه روح و تالمات روحی شان است که باعث شده بعد از سه دهه در قاب خاطرات ماندگار باشند.
ابراهیم حاتمی كیا ذاتا احساساتی است؛ این را می توان در نامه ها ، سخرانی ها و گفت و گوهای تصویری اش دید. احساس خیلی زود در چهره اش هویدا می شود؛ بغض می كند و به گریه می افتد. در غالب فیلم هایش این وجه را می توان مشاهده كرد. قهرمانانش پیِ ندای درونی هستند و خیلی مواقع به جای تعقل ، دلی و احساسی تصمیم می گیرند. روی دیگر این تعریف ، ارتباطی است كه مخاطبان بیشمار این فلیمساز با ساخته هایش بر قرار می كنند. حرف قهرمان های حاتمی كیا بر دل مخاطب می نشیند،او برای اثرگذاری بیشتر ، دیالوگ فیلم هایش را ضرب دار می نویسد و آن را با موسیقی متناسب اثرگذارتر می كند.
این مشخصه ابتدا با فیلم های کوتاهی که ساخته و سپس با «هویت» ،«مهاجر»، «دیده بان» و «وصل نیكان» شكل می گیرد. در رفتار و گفتار قهرمانان این فیلم ها نوعی غربت و تنهایی حس می شود ؛ رفتارشان دلی است و عشقی مرموز پشت تصمیمات شان هست . آن ها عاصی نیستند اما برای یافتن حقیقت گاه فریاد می زنند. فریادشان با پایان جنگ هشت ساله بلند و بلندتر می شود و درست از جایی كه قهرمانان حاتمی كیا از پشت خاكریز به شهر بر می گردند چالش عقل و احساس شروع می شود.
آن ها كج رفتاری ها را بر نمی تابند كه گاهی نتیجه اش می شود فریادهای حاج كاظم در «آژانس شیشه ای» و گاهی تمرد مامور عاشق در «به رنگ ارغوان». قهرمان «روبان قرمز» به تنهایی مین خنثی می كند در «برج مینو» با فرزندش چالش دارد و یك تنه به جنگ ناو آمریكایی می رود ؛ در «ارتفاع پست» قصد هواپیماربایی می كند و در «به نام پدر» نسل قبل را به چالش می كشد. همه این ها با فریاد همراه است و حالا شده حدیث نفس یك نسل.
برای حاتمی کیا این هم عصیان و غربت بدون تبعات نبوده؛گاه فیلمش توقیف شده ، گاه از سوی برخی بد شنیده و گاهی هم کنترل این قهرمان ها از دست کارگردان خارج می شود و نتیجه مطلوب به بار نمی نشیند. مثل «گزارش یک جشن». حاتمی کیا با این فیلم می خواست هشدار دهد اما نه حرفش قالب گرفت و نه فرم فیلمش. عیبی هم ندارد ؛ بالاخره در میان این هم فیلم یکی هم نتیجه نمی دهد. همانطور که او در ادامه با «چ» قدرت نمایی کرد و تصویری تازه از قهرمان عینی کشورمان ،شهید چمران به تصویر کشید.
حاتمی کیا از قضا این بار وجه صلح طلبانه قهرمانش را در قاب گرفت و از چمران ِ چریک خبری نبود. او چه می خواست بگوید؟ هر چه بود حاتمی کیا باز هم قهرمان عاصی اش را فراموش نکرد . این بار شهید وصالی نماینده نسل آرمان گرایی بود که با فریاد و اسلحه دنبال دفاع از ناموس و شرف شان هستند. پس حاتمی کیا فقط نسخه صلح طلبی نپیچیده و در فیلمش هر دو طیف نماینده دارد. هوشنمندی جالبی است؛ کافی است منش قهرمان های «چ» را با اتفاقات سیاسی امروز ایران تطبیق دهیم.
بادیگارد به کدام سو می رود؟
ابراهیم حاتمی کیا بعد از «دعوت» سراغ «چ» رفت و بار دیگر نگاه ها را به سمت خود معطوف کرد. او در هجدهمین فیلمش بار دیگر دست روی سوژه ای گذاشته که از همین حالا شاخک ها را برای نتیجه اثر حساس کرده. خودتان خلاصه داستان فیلم را بخوانید:
- چرا اینقدر دیر اومدی؟
- مأموریت بودم
- شغلت چیه؟
- تو حفاظتم
- نگهبانی؟
- محافظم
- آهان پس بادیگاری
حرف قهرمان های حاتمی كیا بر دل مخاطب می نشیند،او برای اثرگذاری بیشتر ، دیالوگ فیلم هایش را ضرب دار می نویسد و آن را با موسیقی متناسب اثرگذارتر می كند.
این خلاصه ای است که سایت رسمی فیلم منتشر کرده اما رسانه های دیگر توضیحی مبسوط درباره اش نوشته اند:« بادیگارد زندگی یک محافظ شخصی یا همان بادیگارد فرنگیان را تصویر می کند.این بادیگارد بخشی از زندگی خود را به محافظت از جان یک شخصیت مهم می گذراند اما از جایی می فهمد که این شخصیت بیش از آن که به فکر مصالح نظام باشد به فکر منافع شخصی است و همین موضوع است که بادیگارد را آشفته می کند.»
این بار ابراهیم حاتمی کیا چه در سر دارد ؟ آیا فیلمش می شود حرف دل بخش زیادی از مردم؟ برای رسیدن به سوالانی از این دست تا ساخت فیلم فقط باید صبر کرد و امیدوار به موفقیت فیلمسازی بود که هر چه ساخته حرف داشته و البته حاشیه.
درباره بادیگارد بیشتر بدانیم
تا کنون حضور پرویز پرستویی و مریلا زارعی به عنوان بازیگران اصلی فیلم قطعی شده. پرستویی پیش تر در فیلمهای «آژانس شیشهای»، «روبان قرمز»،«موج مرده»، «به نام پدر» و سریال «خاک سرخ» با حاتمی کیا همکاری کرده و زارعی در فیلم های «دعوت» و «چ» . پرستویی قرار بود در فیلم «چ» هم بازی کند اما اختلاف این بازیگر با تهیه کننده فیلم این همکاری را منتفی کرد. مدیریت فیلمبرداری «بادیگارد» را محمود کلاری بر عهده دارد. کلاری مدیر فیلمبرداری باسابقه و شاخص سینمای ایران پس از گذشت حدود بیست سال از همکاری با ابراهیم حاتمیکیا در فیلم به یاد ماندنی «از کرخه تا راین» تابستان ۹۴ یک بار دیگر به عنوان مدیر فیلمبرداری پشت دوربین فیلم «بادیگارد» قرار میگیرد.
از آن سو پژمان لشکریپور مجری طرح فیلم سینمایی «بادیگارد» خبر برخی رسانهها مبنی بر حضور الهام چرخنده در این فیلم را تکذیب کرد. او به مهر گفت: « در برخی از سایتها خبری مبنی بر حضور الهام چرخنده به عنوان بازیگر «بادیگارد» ساخته جدید ابراهیم حاتمیکیا درج شده که من به عنوان مجری طرح این اثر این خبر را تکذیب میکنم. در خبر منتشر شده در رسانه های مجازی اینچنین عنوان شده که الهام چرخنده از سوی برخی از نهادها برای بازی در این فیلم سفارش شده است که این خبر کاملاً کذب است و بنده اکیداً این مطلب را رد میکنم. ما برای ساخت «بادیگارد» از هیچ ارگانی سفارش نگرفتهایم و بر همین اصل قرار نیست به سفارش شخص یا نهادی از حضور یک بازیگر در فیلم بهره ببریم.»
پژمان لشکریپور تأکید کرد:« «بادیگارد» یکی از طرحهای قدیمی و دغدغههای شخصی ابراهیم حاتمیکیا است که طی چندین سال گذشته بدون وجود تهیهکننده و سفارش دهنده مشخص، شخصاً تحقیقات میدانی مفصلی درباره آن انجام داده و با به پایان رسیدن تحقیقات و تکمیل نسخه اولیه فیلمنامه در سال گذشته، از ابتدای سال جاری نگارش متن نهایی فیلمنامه را آغاز نموده که هماکنون این فیلم پس از مهیا شدن شرایط تولید طی چندهفته اخیر به مرحله اجرا نزدیک شده است و بنابراین گمانهزنیهای صورت گرفته مبنی بر وجود سفارش از سوی یک نهاد یا ارگان خاص برای تولید این فیلم صحیح نیست.»