18-05-2015، 17:51
پرونده قتل يک زن مطلقه در دايره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي هنگامي استارت خورد که يکي از مظنونان اصلي اين پرونده مدعي شد برادرش با سوئيچ خودروي پرايد در واحد آپارتماني را گشوده است.
اول دي سال گذشته اهالي ساکن يک مجتمع مسکوني در بولوار شاهد مشهد در تماس با مرکز فوريت هاي پليس ۱۱۰، از گم شدن يکي از همسايگانشان خبر دادند که به تنهايي در يک واحد آپارتماني زندگي مي کرد.
آنان به پليس گفتند: نيمه هاي شب سر و صداهايي شبيه درگيري را از منزل زن جوان شنيده اند که افرادي با لهجه اي خاص سخن مي گفتند. اما در بررسي هاي مأموران انتظامي اثري از زن جوان مطلقه که در آن واحد آپارتماني سکونت داشت، نبود و بدين ترتيب پرونده اي در «دايره فقداني هاي پليس آگاهي» تشکيل شد و مورد بررسي قرار گرفت.
تحقيقات ميداني کارآگاهان با بازجويي از برخي افراد مظنون و مطلع ادامه يافت، اما باز هم نتيجه اي حاصل نشد تا اين که به دستور سرهنگ غلامي ثاني (رئيس اداره جنايي آگاهي) اين پرونده با احتمال وقوع جنايت، در دايره قتل عمد مورد بازخواني قرار گرفت. چرا که نتيجه بررسي هاي مقدماتي احتمال قتل را قوت مي بخشيد.
در همين حال قاضي علي اکبر صفائيان (قاضي ويژه قتل عمد) نيز پس از مطالعه دقيق پرونده دستور داد افرادي از نزديکان فرد مفقود شده که لهجه اي شبيه کردي شمال خراسان دارند به طور غيرمحسوس زير نظر گرفته شوند.
با اين دستور قضايي، گروهي از کارآگاهان به سرپرستي کارآگاه نجفي، تحقيقات گسترده اي را در اين باره آغاز کردند و در اثناي بررسي هاي پليس در حالي متوجه اختلافات خانوادگي زن ۳۰ ساله با همسر قبلي اش شدند که لهجه همسر سابق اين زن با لهجه اعلام شده از سوي همسايگان شباهت داشت بنابراين کارآگاهان تحقيقات خود را درباره مرد ۳۴ ساله ادامه دادند که مشخص شد وي در تاريخ 92.9.29 (زمان گم شدن زن جوان) در مشهد حضور داشته است.
گزارش خراسان حاکي است: پس از تکميل اطلاعات با صدور دستوري از سوي «قاضي صفائيان»، همسر سابق زن جوان به پليس آگاهي احضار شد و مورد بازجويي قرار گرفت، اما او ارتکاب هر گونه جنايتي را انکار کرد و مدعي شد از همسر سابقش اطلاعي ندارد.
در همين حال وقتي کارآگاهان مدارک و مستندات حضور او در اطراف محل سکونت همسرش را به وي نشان دادند به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: با وجود آن که همسرم را طلاق داده بودم، اما به طور پنهاني به او رجوع کردم. آن شب بعد از اين که من وارد واحد آپارتماني محل سکونت همسرم شدم برادرم نيز پشت سر من به داخل اتاق آمد و با هم بيرون رفتيم.
در پي اظهارات اين مرد، وي به شعبه ويژه قتل عمد منتقل شد و در پاسخ به سوال مقام قضايي که پرسيد برادرت کليد منزل را نداشت پس چگونه وارد اتاق شد گفت: او با سوئيچ خودروي پرايد در واحد آپارتماني را گشود. همين جمله کافي بود تا قاضي صفائيان دستور بازداشت موقت ۲ برادر را صادر کند و بدين ترتيب متهمان اين پرونده جنايي در پليس آگاهي مورد بازجويي هاي فني قرار گرفتند تا اين که شانزدهم ارديبهشت مرد ۳۴ ساله در اعترافاتي تکان دهنده راز قتل همسرش را فاش کرد و گفت: آن شب به همراه برادرم و با خودروي پرايد از چناران به مشهد آمديم و من به داخل ساختمان رفتم. در اين لحظه فردي با تلفن همسرم تماس گرفت که او آن تماس را رد کرد من که ديگر سوءظن پيدا کرده بودم با او درگير شدم و گلويش را فشردم. در اين هنگام برادرم نيز وارد شد و جلوي دهان او را گرفت. وقتي همسرم را کشتم، جسد او را داخل پتو گذاشتيم و شبانه به سمت روستاي رادکان حرکت کرديم. سپس جسد را درون چاهي انداختيم و ۲ روز بعد هم دوباره به محل بازگشتيم و مقدار زيادي خاک داخل چاه ريختيم.
بنابراين گزارش، به دنبال اعترافات متهمان، جسد زن جوان با کمک نيروهاي آتش نشاني چناران از عمق چاه بيرون کشيده شد و بدين ترتيب راز اين جنايت فاش شد. صبح روز گذشته نيز ۲ برادر (متهمان پرونده) در محل وقوع قتل و در حضور قاضي صفائيان به تشريح چگونگي وقوع قتل پرداختند و جزئيات اين حادثه را در حالي تشريح کردند که قاضي با دادن سوئيچ پرايد به دست برادر ۲۶ ساله متهم از او خواست همان گونه که مدعي است در واحد آپارتماني را بگشايد اما او در حالي که دستانش مي لرزيد هر چه تلاش کرد نتوانست قسمت فلزي سوئيچ را به در چوبي نزديک کند.
اول دي سال گذشته اهالي ساکن يک مجتمع مسکوني در بولوار شاهد مشهد در تماس با مرکز فوريت هاي پليس ۱۱۰، از گم شدن يکي از همسايگانشان خبر دادند که به تنهايي در يک واحد آپارتماني زندگي مي کرد.
آنان به پليس گفتند: نيمه هاي شب سر و صداهايي شبيه درگيري را از منزل زن جوان شنيده اند که افرادي با لهجه اي خاص سخن مي گفتند. اما در بررسي هاي مأموران انتظامي اثري از زن جوان مطلقه که در آن واحد آپارتماني سکونت داشت، نبود و بدين ترتيب پرونده اي در «دايره فقداني هاي پليس آگاهي» تشکيل شد و مورد بررسي قرار گرفت.
تحقيقات ميداني کارآگاهان با بازجويي از برخي افراد مظنون و مطلع ادامه يافت، اما باز هم نتيجه اي حاصل نشد تا اين که به دستور سرهنگ غلامي ثاني (رئيس اداره جنايي آگاهي) اين پرونده با احتمال وقوع جنايت، در دايره قتل عمد مورد بازخواني قرار گرفت. چرا که نتيجه بررسي هاي مقدماتي احتمال قتل را قوت مي بخشيد.
در همين حال قاضي علي اکبر صفائيان (قاضي ويژه قتل عمد) نيز پس از مطالعه دقيق پرونده دستور داد افرادي از نزديکان فرد مفقود شده که لهجه اي شبيه کردي شمال خراسان دارند به طور غيرمحسوس زير نظر گرفته شوند.
با اين دستور قضايي، گروهي از کارآگاهان به سرپرستي کارآگاه نجفي، تحقيقات گسترده اي را در اين باره آغاز کردند و در اثناي بررسي هاي پليس در حالي متوجه اختلافات خانوادگي زن ۳۰ ساله با همسر قبلي اش شدند که لهجه همسر سابق اين زن با لهجه اعلام شده از سوي همسايگان شباهت داشت بنابراين کارآگاهان تحقيقات خود را درباره مرد ۳۴ ساله ادامه دادند که مشخص شد وي در تاريخ 92.9.29 (زمان گم شدن زن جوان) در مشهد حضور داشته است.
گزارش خراسان حاکي است: پس از تکميل اطلاعات با صدور دستوري از سوي «قاضي صفائيان»، همسر سابق زن جوان به پليس آگاهي احضار شد و مورد بازجويي قرار گرفت، اما او ارتکاب هر گونه جنايتي را انکار کرد و مدعي شد از همسر سابقش اطلاعي ندارد.
در همين حال وقتي کارآگاهان مدارک و مستندات حضور او در اطراف محل سکونت همسرش را به وي نشان دادند به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: با وجود آن که همسرم را طلاق داده بودم، اما به طور پنهاني به او رجوع کردم. آن شب بعد از اين که من وارد واحد آپارتماني محل سکونت همسرم شدم برادرم نيز پشت سر من به داخل اتاق آمد و با هم بيرون رفتيم.
در پي اظهارات اين مرد، وي به شعبه ويژه قتل عمد منتقل شد و در پاسخ به سوال مقام قضايي که پرسيد برادرت کليد منزل را نداشت پس چگونه وارد اتاق شد گفت: او با سوئيچ خودروي پرايد در واحد آپارتماني را گشود. همين جمله کافي بود تا قاضي صفائيان دستور بازداشت موقت ۲ برادر را صادر کند و بدين ترتيب متهمان اين پرونده جنايي در پليس آگاهي مورد بازجويي هاي فني قرار گرفتند تا اين که شانزدهم ارديبهشت مرد ۳۴ ساله در اعترافاتي تکان دهنده راز قتل همسرش را فاش کرد و گفت: آن شب به همراه برادرم و با خودروي پرايد از چناران به مشهد آمديم و من به داخل ساختمان رفتم. در اين لحظه فردي با تلفن همسرم تماس گرفت که او آن تماس را رد کرد من که ديگر سوءظن پيدا کرده بودم با او درگير شدم و گلويش را فشردم. در اين هنگام برادرم نيز وارد شد و جلوي دهان او را گرفت. وقتي همسرم را کشتم، جسد او را داخل پتو گذاشتيم و شبانه به سمت روستاي رادکان حرکت کرديم. سپس جسد را درون چاهي انداختيم و ۲ روز بعد هم دوباره به محل بازگشتيم و مقدار زيادي خاک داخل چاه ريختيم.
بنابراين گزارش، به دنبال اعترافات متهمان، جسد زن جوان با کمک نيروهاي آتش نشاني چناران از عمق چاه بيرون کشيده شد و بدين ترتيب راز اين جنايت فاش شد. صبح روز گذشته نيز ۲ برادر (متهمان پرونده) در محل وقوع قتل و در حضور قاضي صفائيان به تشريح چگونگي وقوع قتل پرداختند و جزئيات اين حادثه را در حالي تشريح کردند که قاضي با دادن سوئيچ پرايد به دست برادر ۲۶ ساله متهم از او خواست همان گونه که مدعي است در واحد آپارتماني را بگشايد اما او در حالي که دستانش مي لرزيد هر چه تلاش کرد نتوانست قسمت فلزي سوئيچ را به در چوبي نزديک کند.