امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی-

#1
سلــآم دوستــآن

اینجــآ موضوعاتی در مورد میراث فرهنگی میذاریمــ

لطفا از زدن تایپکــ جدگــآنه خودداری کنید

امیــدوآرمــ لذتــ ببــرید


............................................................

استــآن تهرآن:بافت نوشته ورامين
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1

ورامين، مجموعه زيادي از گروه‌هاي قومي مختلف ايران را در خود جمع کرده است. هر يک از اين اقوام، که داراي بافته‌هاي خاص خود هستند، پس از هم‌جواري، تاثير متقابلي بر يک‌ديگر داشته و مجموعه بي‌نظيري از بافته‌هاي متنوع ايجاد کرده‌اند. برخي، جنبه  فني و ساختاري داشته و برخي به نقش و ترکيب‌بندي مربوط مي‌شده و گاهي هم اثراتي روي اندازه و کاربرد دسته‌اي از بافته‌ها داشته است. در اکثر بافته‌هاي اقوام مختلف، وجوه مشترک ديده مي‌شود که يادر مبناي ساختاري و يا در نحوه مصرفشان يکسان مي‌باشند.منتها در بين آن‌ها، بافت‌هايي موجود مي‌باشد که در نوع خود جالب و ديدني است.از جمله اين بافته‌ها، مي‌توان به بافت نوشته‌هاي پيرمرد جواد آبادي اشاره کرد. مرتضي حاج حسيني جواد آبادي، متولد 1317 اهل جواد آباد ورامين که از سال 1340 به تهران عزيمت کرده و تا به حال در شهر تهران سکني گزيده است. پدر حاج حسيني نيز، از ساکنين بومي ورامين بوده، در حالي‌که پدر‌بزرگش از اردستاني‌هاست و اين‌گونه به نظر مي‌رسد که، از دو نسل قبل در روستاي جواد آباد مستقر شدند.هنرمند مورد نظر پس از سال‌ها به انگيزه تعزيه ماه محرم، مجددا شروع به بافت نوشته و تزيينات شتر مي‌کند.ايشان جدا از تزيينات شتر (آبسال، گلابسال، زانوبند، گردنبند و ... ) دو عدد پرچم ايران نيز بافته که نوار آن به طول بيش ُمي‌باشد و نام دوازده امام و چهارده معصوم بر روي آن کتيبه‌بافي شده است.

 
 
         
 
 نکته حايز اهميت در بافته‌هاي نواري شکل آقاي حاج حسيني، کلمات نوشته شده با تکنيک تار و پود چهار لايه است. پرچم‌هاي بافته شده نيز با تکنيک کتيبه بافي (بافت نوشته‌هاي نواري) و تورهاي بافته شده از رشمه و تزيينات گل ماله (هر کدام به طول بيش  از 5 متر) است،  که کاربرد و استفاده آن در جلوي دسته‌هاي ماه محرم بالاخص روز تاسوعا و عاشورا ست.
بافت نوشته مذکور، از شيوه‌هاي تحسين برانگيزي است که در آن تنها از ابزار جوالدوزبافت استفاده مي‌شود. نگه‌داشتن تارها به هيچ دستگاهي نياز ندارد و تنها با حلقه‌اي چند لايه از نخ و يا حلقه‌اي فلزي نگه‌داري مي‌شود. آن‌چه که در اين نوع بافت حايز اهميت است، چهار لايه‌بودن تارها و استفاده از دو رنگ ترجيحا متضاد در تاباندن چهار لايه‌اي هر تار است.پود، با جوالدوز بافتني رد مي‌شود و بايد نخ آن هم‌رنگ نوشته‌هاي بافت باشد. هنگام رد کردن پود و بازي با چهار لايه تارها، نقطه گذاري انجام مي‌شود و به اين ترتيب رنگ نخ حروف از رنگ نخ زمينه جدا مي‌گردد. اين بافته‌ها در عرض حداکثر به 15 سانتي‌متر مي‌رسد و طول آن بسته به نوع کاربرد اثر متفاوت است.
براي پودکشي، بافنده از رج اول شروع به کشيدن پودها مي‌کند. لبهپودهاي آزاد گذاشته شده را، با سر جوالدوز يک بار از سمت راست و به دنبال آن از پود آزاد سمت چپ بافته را مي‌کشد. در حين کشيدن، کل بافت را با دست چپ مي‌گيرد.پودها را به حدي مي‌کشد که بافت اندکي خم شود و در انتهاي کار تارها را کور مي‌کند. بعد از آن مابقي تارهاي اضافي، چيده و يا به پشت بافت دوخته شود. همچنين رشمه در اکثر بافت‌هاي عشايري موجود است. مرتضي حاج حسيني، رشمه‌ها را از چهار رشته نخ چهارلا تهيه مي‌کند. حلقه‌اي از نخ درست کرده، يک سر چهار رشته را به آن اتصال مي‌دهد تا بتواند از حلقه به عنوان تکيه‌گاه استفاده کند. رشته‌ها را به دو قسمت تقسيم، و يک گره به حلقه مي‌زند، سپس چهار نخ را که هر کدام چهار لايه است از هم جدا کرده بافت را به صورت ضربدري آغاز مي‌کند. براي شروع بافت، يک چهار لايه از رشته سمت چپ به سمت راست آورده و يک چهار لايه ديگر از سمت راست به سمت چپ آورده مي‌شود. از رشته‌هاي راست، چهار نخ رو را گرفته و از بين دو رشته سمت چپ رد کرده، سپس از چهار نخ زير سمت چپ بيرون آورده است. همين حرکت در ادامه با رشته رو که در سمت چپ است انجام مي شود، يعني، رشته‌هاي روي سمت چپ از بين دو رشته سمت راست رد شده از رشته زير سمت راست بيرون آورده شده و به سمت چپ مي‌رود.
         
 
         
 
از سوي ديگر، ايشان از تزيينات ديگري به نام گل‌ماله استفاده مي‌کند که در اکثر بافت‌هاي عشايري همه مناطق کاربرد دارد. سي الي چهل رشته نخ به طول 20 الي 25 سانتي‌متر تهيه و (تعداد نخ‌ها بر اساس کوچکي و بزرگي گل‌ماله است) رشته‌ها را از وسط دو لا کرده، حلقه‌اي جهت اتصال رشته‌ها در محل تاشدن رشته درست مي‌شود. جهت محکم شدن اين حلقه به رشته‌ها پس از چند بار پيچيدن دور رشته‌ها با جوالدوز دوخت نخ حلقه را گرفته، از سر به درون رشته‌ها برده و کور مي‌کند. انتهاي رشته‌ها با قيچي صاف مي‌شود. ويژگي گل ماله‌هاي حاج حسيني اين است، که در تمام بافت‌ها نخ پيچي حلقه همرنگ رشته‌ها است. براي تزيين بعضا، در اتصال گل ماله به رشمه، يک عدد خرمهره هم متصل مي‌شود.
برخلاف پوشش‌هاي اسب، که اکثرا دلايل بهداشتي و يا حفاظتي دارد، پوشش‌هاي شتر، به استثنا ـ جهاز شترـ  صرفا جنبه زينتي دارند. ممکن است تصور شود ساختن اين پوشش‌ها به قصد پوشاندن قسمت‌هاي ناهمگون و نامتناسب شتر است. اما اين نظريه هيچ پايه و اساسي ندارد، زيرا تا کنون چنين فرضيه‌اي از جانب شترداران و زنان آن‌ها که سازنده پوشش‌هاي شتر هستند، شنيده نشده است. در فرهنگ اين مردم، شتر حيواني است کامل و مثل ديگر مخلوقات خداوند مبرا و بي‌نقص، اما زينت‌پذير. و اين زينت‌پذيري به دلي نقص پوشي نيست و آن‌ها تنها در مراسم جشن و عروسي به تزيين شتر مي‌پردازند. البته در مجالس تعزيه نيز از تزينات شتر استفاده مي‌شود.
تزيينات شتر شامل چند دسته است، که هر کدام در ارتباط با قسمتي از بدن اوست.
افسار شتر: معمولا از الياف بافته شده پشم درست مي‌شود.
 کلاه (سربند)، روبند و پوزه‌بند: نوارها و تزيينات سر و صورت شتر است. پوزه بند با نواري به پشت سر شتر وصل مي‌شود و زنگوله‌اي نيز دارد، که افسار از آن منشعب مي‌گردد. وي به اين نمونه‌ها در اصطلاح محلي آبسال مي‌گويد.
گردنبند و پهلوبند: براي گردن و پهلوهاي شتر استفاده مي‌شود. عمدتا در نوارهاي گردن شتر جاي زنگوله نيز تعبيه مي‌شود. وي در اصطلاح محلي به اين نمونه‌ها گلابسال مي‌گويد. در اين بافته‌ها، فضاي خالي مثلث در گردن شتر مي‌رود به طوري‌که بافت نوشته‌هاي «يا ابوالفضل» ، «يا حضرت محمد» و «الله اکبر» در جلوي شتر مي‌آيد. شيوه بافت نوار در هر سه، تار و  پود چهار لايه است.
زانوبند: از ديگرتزيينات شتر است، که به زانوهايش بسته مي‌شود که بافت نوار آن هم چهار لايه تار و پود و تزيينات آن داراي سه رديف توري و گل‌ماله است. لازم به ذکر است، که تنها نقشي که حاج حسيني در ابتدا و انتهاي بافت کتيبه‌ها استفاده مي‌کند، نقش حوض است.
از نمونه‌هاي موجود تنها يک کلاه شتر لر فارس و يک کلاه شتر قشقايي است که، نوشته‌دار است و نام بافنده در نوار آن بافته شده است. همچنين در يک جل قشقايي و يک گردنبند شتر قشقايي، تاريخ بافت در نوار بافته شده است.
بزار و وسايل مورد استفاده:
قيچي: براي چيدن نخ هاي اضافي در حين و اتمام بافت استفاده مي‌شود.
جوالدوز دوخت: اين نوع جوالدوز بيشتر در دوخت جهاز شتر و بافت‌هاي ظريف و ترميم بافت نوشته‌ها کاربرد دارد.
جوالدوز بافت: جنس آن از آهن است و 23 سانتي‌متر طول دارد. سمت چپ سوراخ‌دار و سمت راست نوک باريک است.
دوک: جهت پيچيدن نخ‌هاي چهار لايه به کار مي‌رود. نخ به چوب محوري دوک محکم شده، ادامه آن به انتهاي محور، جايي که شيار دارد، متصل مي‌شود. سپس محور دوک را به زمين تکيه داده، سر ديگر را با سر انگشت به حالت ايستاده نگه‌داشته، دوک چرخانده مي‌شود. چرخش دوک موجب پيچش نخ به اندازه و طول دلخواه مي‌گردد.

 
 کفي: اين ابزار از جنس آهن است و جهت تکيه‌گاه جوالدوز به هنگام دوخت کاربرد دارد، همچنين محافظ کف دست بافنده است.
 مواد مورد استفاده:
نخ: نخ به کار رفته در بافت‌ها، تماما از کرک گوسفند استراليايي شماره يک است. رنگ کرک‌هاي مورد استفاده بيشتر چهار رنگ آبي، قرمز، زرد و سبز است، بعضا رنگ صورتي نيز استفاده مي‌شود.
خرمهره: جهت تزيين بافت‌هاي مختلف مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط мoвιɴα т ، αѕтer ، eɴιɢмαтιc ، an idiot ، ℬʟ∀¢Ḱ~ℬøÅяÐ ، یاسی@_@ ، ARBADE ، yasaman**
آگهی
#2
استــآن تهرآن:حوله بافی کيلان دماوند



-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
سابقه دستبافي در ايران به هزاره‌هاي قبل از ميلاد مي‌رسد و نخستين نشانه‌اي که از وجود پارچه منسوج در ايران موجود است، متعلق به 4000 سالقبل از ميلاد است،‌ که طي حفريات انجام شده در شوش  به دست آمده‌ است.
در گذشته صنايع دستي؛ بدون آنکه کسي اطلاعات و آگاهي درباره آنها به جامعه بدهد، به عنوان بخشي از زندگي روزمره استفاده و از نسلي به نسل بعد منتقل مي‌شد. در روند تکاملي صنايع دستي غالبا مشاهده مي‌شود که اين صنايع در تقابل با صنايع جديد، از مباني و ريشه سنتي خود فاصله گرفته و دستخوش تغييرات دنياي مدرن شده‌اند. رشته حوله بافي شهر کيلان دماوند نيز همچون رشته‌هاي ديگر صنايع‌دستي از اين قاعده مستثني نبوده و از نظر حجم توليد و مصرف بسيار محدود، کم تعداد و منحصر به فرد شده‌است. در اين نوع بافته مواد اوليه مورد استفاده نخ مي‌باشد که به عنوان پود لابه‌لای چله تنيده مي‌شود و توسط دفتين زده شده و در واقع طي سه مرحله، فرآيند بافت آن انجام مي‌شود. 
حوله‌بافي نوعي فرآورده نساجي سنتي است که به کمک دستگاه بافندگي چهار وردي توليد مي‌شود. ازجمله خصوصيات اين رشته از صنايع دستي اين است، که اولا کليه‌ي مراحل سه‌گانهبافندگي (ايجاد دهنه‌کار، پودگذاري و دفتين زدن) با حرکات دست و پا انجام مي‌شود. ثانيا امکان استفاده از پودهاي رنگي به ميزان نامحدود و همچنين تنوع طرح بافت با در اختيار داشتن و کنترل حرکات وردها ميسر مي‌شود. هنرمند فعال در اين رشته، خانم قصابي متولد 1324 در شهر کيلان دماوند است، که از 9 سالگي زير نظر مادر و مادر بزرگ خود حوله‌بافي را آموزش ديده‌است، معتقد‌است:  حوله‌بافي تنها در اين شهر بافته مي‌شد و در گذشته در هر طايفه‌اي، يک نفر به اين کار مشغول بود که نه تنها در اين زمينه مايحتاج خود و خانوادهخويش را تامين مي‌کردند، بلکه در اقتصاد خانواده هم نقش قابل ملاحظه‌اي داشتند. هنرمند مورد نظر معتقد است که اين رشته را به اشتباه حوله‌بافي ناميدند، چون علاوه بر مصرف حوله حمام که جاذب رطوبتي خوبي است، در موارد ديگري از جمله سفره، لباس، چادر شب و شال،... نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
اما در مورد هنرمند مذکور مي‌توان چنين گفت: که اجداد ايشان از زواره اردستان بوده و شاهان وقت پدر بزرگش را به کيلان تبعيد کرده‌اند. ايشان مدعي هستند که اين حرفه ريشه کهن و قديمي دارد و از همان دوران کودکي‌اش شاهد رونق بسيار آن بوده‌ است.
شيوه بافت به اين صورت مي‌باشد که: ابتدا نخ‌هاي پنبه‌اي را به وسيله چرخ ريسندگي و چرخ ماسوره تهيه‌کرده و سپس در يک فضاي باز به وسيله تعدادي چوب نازک و هم اندازه به اصطلاح محلي "چله‌ها را دوانيد". بعد نخ‌هاي پيچيده شده به دور چوب‌ها (فاصلههر کدام از چوب‌ها يک متر مي‌باشد) را به دور يک چوب بزرگ و ثابت شده به نام "نوورد" مي‌پيچيند. جهت بافت مي‌بايست نخ‌ها را با ماکو ردکرده و بعد از هر بار نخ ردشده دنده يا "دفتين" که به سمت جلو و عقب آورده مي‌شود، نخ‌ها کوبيده و پارچه بافته مي‌شود. وقتي ماکو از سمت راست رد مي‌شود پاتلک سمت چپ با پا به حرکت در‌آمده (و بالعکس) و وردها را جابه‌جا مي‌کند. به هراندازه که پارچه بافته مي‌شود متي و دستکش به وسيله هنرمند به حرکت درمي‌آيد تا پارچه بافته‌شده جمع و به دور چوب قطوري به نام "بالين "پيچيده شود. هنر حوله‌بافي با ترکيب رنگ‌ها ‌در کل پارچه و حاشيه کار با خلاقيت خود هنرمند توليد مي‌شود. البته ممکن است براي طراحي يک بافته از نمونه‌هايي استفاده‌‌ شود که در زمان گذشته کاربرد داشته‌است.
 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1

در حال حاضر اين محصول و دست بافتهارزشمند تنها توسط خانم قصابي به عنوان يک ميراث معنوي از گذشته به يادگار مانده و همچنان يکي از نشانه‌هاي سنتي-فرهنگي اين شهر به حساب مي‌آيد.
ابزار و تجهيزات دستگاه حوله‌بافي به شرح ذيل مي‌باشد:
     چرخ ماسوره: جهت ريسيدن و تهيه نخ کاربرد دارد.
      چرخ ريسندگي( هرزه گر): نخ‌هاي ريسيده‌شده به صورت کلاف دور چرخ پيچيده مي‌شود.
      گواسته(Gevaste): به هر يک از چوب‌ها اطلاق مي‌شود که در زمين ثابت و نخ‌هاي چله به دور آن پيچيده مي‌شود.
     وجارک(Vejarak): به دو عدد چوب نسبتا ضخيم گفته مي‌شود که در اصطلاح، ميانه کار را دارند که نخ‌ها در حين بافت به هم نريزند.
      ميان چوب: چوبي که کمي بالاتر از نوورد به کار مي‌رود و به بهتر نگداشتن نخ‌هاي چله کمک مي‌کند.
      هراستون ( (herastow: به مجموع وردها (چهار ورد) در دستگاه بافندگي گفته مي شود.
      سلام عليک: دو تکه چوب است که به وسيله نخ به هراستون وصل است و باعث بالا و پايين آمدن وردها مي‌شود.
     هوا کار: به نخ‌هايي که هراستون و سلام عليک را به يک ميله فلزي نزديک سقف وصل کرده تا باعث بالا نگهداشتن آنها شود.
      متي(matti): دو عدد چوب يک اندازه که بر روي پارچه‌هاي بافته شده قرار مي‌گيرد تا مانع جمع شدن احتمالي پارچه شود.
      ماکو: دستگاهي که نخ درون آن قرار مي‌گيرد و به کمک آن نخ‌ها از تار رد مي‌شوند.
      دنده، دفتين: نخ‌ها بعد از اين که به وسيله ماکو  رد شد، دفتين يا دنده مي‌شود.
      دستکش: جنس آن از شاخ گوزن است و براي ثابت کردن بالين از آن استفاده مي‌شود.
      بالين: چوبي است که پارچه‌هاي بافته شده به دور آن پيچيده مي‌شود.
      ماسوره: وسيله‌اي است که نخ مورد نياز کار به دور آن پيچيده مي‌شود.
      پاتلک(patelak): تکه‌هاي چوبي هستندکه فقط از يک سر طولي سوراخ شده و با نخ نگهدارنده هراستون از زير دستگاه آويزان شده و با پاهاي بافنده به حرکت در مي‌آيد.
      حمايل: چوبي که در گوشه سمت چپ جهت ثابت نگهداشتن چوب‌هاي چله به کارمي رود.
      نوورد ( (Nouvard: چوبي است که چله بر روي آن پيچيده مي‌شود.
 مواد مورد استفاده:
 نخ پنبه‌اي، نخ ابريشم، نخ پشمي، نخ مصنوعي = اکروليک (صرفا براي پودگذاري از آن استفاده مي‌شود)، نخ کاموا (صرفا براي پودگذاري کاربرد دارد).

-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1

دستگاه حوله بافی
          
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
دستگاه حوله بافی


..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
 سپاس شده توسط αѕтer ، eɴιɢмαтιc ، ℬʟ∀¢Ḱ~ℬøÅяÐ
#3
استــآن تهرآن:مینای خانه بندی




-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1

از هنر ميناکاري ايران قبل از قرن دهم هجري قمري، (دوره صفويه) نمونه‌هاي قابل ملاحظه‌اي از لحاظ تعداد بر جاي نمانده است، اما آنچه که از بررسي‌هاي معدود آثار باقي‌مانده و نظرات محققين مستفاد مي‌شود آن است، که سابقه ميناکاري در ايران به هزاره دوم قبل از ميلاد مي‌رسد و اين هنر از ايران آغاز، و به ساير نقاط جهان راه يافته است. "پروفسور آرتور ابراهام پوپ" در، کتاب سيري در هنر ايران، درباره ميناکاري چنين اظهار عقيده کرده است: «ميناکاري هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگ‌هاي پخته و درخشان که سابقه آن به 1500 سال پيش از ميلاد مي‌رسد و ظهور آن بر روي فلز در طول سده ششم تا چهارم پيش از ميلاد مشاهده مي‌شود» و از سوي ديگر به گفته "اروبن سر کوليس" ميناي خانه‌بندي از ايران ساساني سرچشمه گرفته است.
 
 
هنر ميناکاري به عنوان يکي از فرآورده‌هاي دستي نيز، يکي از  مظاهر فرهنگي و هنري محسوب مي‌شود که با بازگو کردن خصوصيات تاريخي، اجتماعي و فرهنگي محل توليد خود مي‌تواند هم عامل مهمي در شناساندن فرهنگ و تمدن به حساب آيد و هم آن که موجبي براي جلب گردشگران قلمداد شود. از سوي ديگر ارتباط تنگاتنگ اين هنر با نيازهاي روحي و زيبايي‌شناسي مردم و نيز کاربردي کردن اين محصول با سلايق روز (از سوي هنرمند ميناکار)، مي‌تواند سبب ايجاد اشتغال شده و به ارزآوري و نهايتا صادرات اين گونه از توليدات کمک شايان توجهي نمايد.
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
کشور ايران از معدود کشورهايي است، که هنرهاي دستي و سنتي بي‌شماري داشته و فراواني محصولات سنتي، خود گوياي اين حقيقت است. ولي ميناکاري بر خلاف رشته‌هاي ديگر هنرهاي سنتي، در گذشته نيز خيلي شناخته شده نبوده و تنها جنبه تزييني داشته و اغلب به عنوان هديه ميان مردم و به خصوص پادشاهان کشورهاي مختلف رد و بدل مي‌شده است. هنر ميناکاري، شامل يک سلسله فعل و انفعالات پيچيده بر پايه فلزات قيمتي نظير طلا و نقره و به ويژه فلز مس است که رنگ‌هاي مينايي روي آن قرار مي‌گيرد. اين رنگ‌هاي مينايي عبارت است: از اکسيدهاي فلزي که آن را با مواد شيشه‌اي مخلوط مي‌کنند و پس از قرار دادن بر روي فلز در کوره پخته مي‌شود. ضمنا ميناکاري را مي توان يک هنر آزمايشگاهي دانست، زيرا براي دسترسي به اين پديد هنري ضرورت دارد تا فعل و انفعالات شيميايي خاص با دقت تمام و با مهار آتش و حرارت صورت پذيرد.    
آقاي آراسته متولد 1355 تهران و فارغ التحصيل رشته  کارشناسي گرافيک است. در خانواده‌اي هنرمند پرورش يافته و از کودکي با روحيات و فضاي هنري آشنايي داشته است. در دوران تحصيل با ديدن نمونه آثاري از رشته ميناکاري جذب اين رشته شده و شروع به کسب اطلاعات در اين شاخه از هنر مي‌نمايد. پس از اتمام تحصيلات به اصفهان رفته و با استاد اخوان (هنرمند ميناکار) آشنا مي‌شود و تجربياتي در ساخت انواع لعاب‌ها و ميناي نقاشي به دست مي‌آورد. سپس به صورت مستقل در کارگاه شخصي خود شروع به فعاليت کرده و به تدريج ابزار و تجهيزات کارگاه (مورد نياز در اين رشته ) خود را تکميل مي‌نمايد.
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
 به صورت کلي مي توان هنر ميناکاري را هنر آتش و فلز ناميد، زيرا مينا، بر خلاف سفال و سراميک درجه پختش به صورت تنشي مي‌باشد. بدين ترتيب هنرمند مي‌بايست درجه پخت و ميزان حرارت هر يک از لعاب‌ها و رنگ‌هاي مورد استفاده در اثر را بداند و به ترتيب از بالاترين درجه پخت شروع و به پايين‌ترين درجه پخت (طلا در رشته ميناکاري پايين‌ترين درجه پخت را دارا مي‌باشد) برسد.
ميناي خانه‌بندي به روشي از توليدات اطلاق مي‌گردد، که در آن طرح مورد نظر توسط مفتول‌هاي فلزي (مسي، نقره‌اي يا طلايي) ساخته مي‌شود و بر روي يک زمينه (که بايد از جنس مفتول‌ها باشد) قرار مي‌گيرد. البته قبل از قرار دادن مفتول‌ها، زمينه طرح مورد نظر بايد توسط ميناي شفاف پوشانده شود. بعد از قرار دادن مفتول‌ها و تشکيل طرح مورد نظر دوباره کار به کوره فرستاده مي‌شود تا مفتول‌ها در لعاب شفاف زيرين ثابت گردد. سپس هر يک از خانه‌هاي موجود در طرح توسط ميناي رنگي مورد نظر پر مي‌شود و به ترتيب از بالاترين درجه پخت در کوره قرار داده و پخته مي‌شود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
در روش منحصر به فرد آقاي آراسته استفاده از رنگ‌هاي ترانسپورانت به صورت مستقيم بر روي اثر است که اين رنگ‌ها، به دليل ثابت بودن پايه ذوب، قابليت در کنار هم قرارگرفتن را دارد. از اين رو مي‌توان بر روي زمينه‌هاي فلزي طرح‌هاي متفاوتي را اجرا کرد. از نمونه آثار منحصر به فرد مس و مينا هنرمند مذکور، مي‌توان به ساخت انواع سرويس زيور آلات (گردنبند، دستبند، گوشواره، انگشتر، گل سينه )، تابلوهاي طرح‌هاي سنتي و تاريخي، آثار قرآني، شمعدان ديواري، آيينه و شمعدان روميزي، سرويس چايخوري، دکوراسيون داخلي و ... اشاره کرد. 
ميناکاري به دو شيوه ميناي خانه بندي و ميناي نقاشي انجام مي‌پذيرد. ميناي نقاشي، حساسيت ميناي خانه‌بندي  را ندارد. کل مس را در يک لعاب سفيد رنگ مي‌غلتانند و در کوره‌هاي سنتي مي‌پزند و همه قسمت‌ها به يک اندازه پخت لازم دارد. در حالي که در ميناي خانه بندي، نقوش اصلي را به وسيله سيم‌هاي نازک فلزي بر روي سطح کار قرار داده و سپس بخش‌هاي به وجود آمده را با رنگ‌هاي گوناگون پر کرده و جهت پخت در کوره مي‌گذارد.
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
ابزار‌هاي مورد استفاده:
کل کار مينا بر روي ورق‌هاي نازک مس ، طلا و نقره صورت مي‌گيرد.
ابزارهاي زرگري:  شامل انبرهاي سرگرد و سرپهن، دم باريک‌هاي مختلف، سيم چين،
قيچي‌هاي زرگري براي بريدن ورق‌ها (قيچي‌هاي گرد‌بر و قيچي‌هاي راست‌بر)، پنس ولحيم‌هاي مختلف براي جوش‌کاري، دستگاه جوش، سمبه ماتريس هاي مختلف که قالب‌هاي مختلف گرد، مربع، بيضي دارد، سمبه‌هاي سوراخ براي تهيه انواع  زيورآلات، دستگاه سمباده‌زني و پرداخت‌کاري، قلم‌موهاي بسيار ريز.
مواد مورد استفاده: رنگ‌هاي مينا (اوپک يا مات و رنگ‌هاي ترانسپورانت يا رنگ‌هاي شفاف
(با طيف رنگي وسيع)، اسيدنيتريک و اسيد سولفوريک جهت چربي زدايي، ذوقاب براي از بين بردن اکسيد به وجود آمده بر روي کار.
 
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
همان طور که ذکر شد، ميناکاري از رشته‌هايي نبوده که در تمام زمان‌ها رونق داشته باشد و هنرمندان زيادي در آن به فعاليت بپردازند. از سوي ديگر، عدم توجه بعضي از حکومت‌ها به هنر و به ويژه ميناکاري، تهيه مواد اوليه، رنگ، وسايل و استفاده از کوره باعث سختي کار و رواج کم‌تر آن بوده است. بدين رو هيچگونه کتاب مرجعي در مورد ميناکاري موجود نمي‌باشد و کليه مهارت و تکنيک‌هاي اين رشته، به صورت سينه به سينه منتقل شده است. علاوه بر آن به دست آوردن ترکيب مواد جهت ساخت رنگ‌ها بسيار دشوار و تخصصي بوده و اکثر رنگ‌ها و لعاب مورد استفاده و وارداتي مي‌باشند. لذا احيا اين رشت چهار هزار ساله با توجه به استعدادها و امکان بروز سلايق گوناگون و تغيير کاربري (با استفاده از طرح‌ها و نقوش سنتي) بسيار زياد هنرمند ميناکار ضروري به نظر مي‌رسد و از آن‌جا که امکان ساخت وسايل امروزي وجود دارد، داراي جاذبه و جذابيت براي شخص بيننده است.
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ
#4
استــآن آذربایجـآن شرقی:ورنی بافی



بر اساس بررسي‌هاي انجام شده توليد ورني ظرف يک صد سال اخير در دشت‌ مغان مرسوم‌ شده و به روايت‌ افراد مطلع، محل اصلي توليد آن منطقه قره باغ آذربايجان شوروي بوده‌‌ که بر اثر روابط‌ و علقه‌هاي فرهنگي عشيره‌اي و ترددهايي که‌ در کناره‌ رودخانه‌ ارس‌ انجام ‌پذيرفته به تدريج‌ در منطقه ارسباران و سپس در بين ايلات و عشاير دشت‌ مغان ‌رايج‌ شده است‌.‌
ورني گليمي تك روست (نوعي گليم ريز بافت، فرش نما است )كه از نظر بافت در حد وسط گليم و قالي( داراي بافت و طرح خاصي) قرار مي‌گيرد. هنر ورنيبافي، بومي آذربايجان بوده، هنوز داراي رونق و خواستار فراوان است. ورني عمدتا درقشلاق عشاير كوچ رو كه حجم كاري كم‌تر است توسط زنان و دختران بافته مي‌شود. به همينسبب نقوش و رنگ آميزي ورني‌ها كاملا متاثر از فرهنگ، باور و روحيات عشايري است.
 
 
 
-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
طرز بافت:
شيوه كار
چله‌كشي : چله‌كشي يا چله‌دواني در ورني مشابه قالي است. به اين صورت كه چله‌كشي روي دار و به‌وسيله 2 نفر انجام مي‌گيرد. قبل از چله‌كشي سالمبودن دار به‌وسيله متر امتحان مي‌شود. دو نخ كه به آن‌ها نخ زه مي‌گوييم با فاصله 40سانتي‌ميتر از يكديگر روي دار به صورت افقي به راست رو و چپ رو بسته مي‌شود تا هنگامچله‌كشي تار از زير اولي و روي دومي و يا بالعكس عبور كند. پس پايان عمل چله كشي بهجاي نخ زه پاييني چوب زه را رد مي‌كنيم كه حداكثر 3 ميلي‌متر ضخامت، 2 تا 3 سانتي‌مترعرض و طولي برابر عرض دار دارد. به جاي نخ زه بالايي، چوب هاف را رد مي‌كنيم كه فقطكمي ضخيم‌تر از چوب زه است. بعد از پايان اين مراحل به چله‌ها چوب كوجو مي‌بنديم كهاستوانه‌اي چوبي به قطر حدود 10 سانتي‌متر است و وظيفه جابه‌جا كردن چله‌هاي زير ورو در هنگام گليم‌بافي و پودزني را دارد و از پراكندگي ناهماهنگ چله‌ها جلوگيري مي‌كند و مانع ايجاد عيب سره (متفاوت بودن عرض ورني در دو انتهاي بالاو پايين آن ) مي‌شود.

-تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
براي شروعبافت دو چله، يكي زير و يكي رو را بلند مي‌كنيم و نخ خامه را يك دور كامل به دور آنپيجانده كمي مي‌كشيم تا سفت شود. (گاها نخ خامه به جاي دوتار به دور يك تار پيچيدهمي‌شود كه در اين صورت كيفيت ورني بالا رفته، زمان بافت و مقدار مواد اوليه موردنياز بيش‌تر مي‌شود) بعد مطابق نقشه ذهني يا موجود، همين عمل را با ادامه خامه تكرارمي‌كنيم و يا اضافي خامه را رها كرده، گره بعدي را با خامه ديگري مي‌زنيم. همين عملرا تا پايان يك رج كامل ادامه مي‌دهيم و سپس پودكلفت را از لابه‌لاي چله‌هاي زير ورو رد كرده، دفه مي‌زنيم. (در اثر جابه جا شدن كوجو هنگام زدن پود كلفت، جاي چله‌هاي زير و رو هم عوض مي‌شود و پود كلفت بين چله‌ها به صورت مواج آرايش مي‌يابد) درورني برخلاف قالي، پود نازك زده نمي‌شود.
از آنجا كه طول دار تقريبا نصفطول ورني است، پس از بافت نصف نقشه به سردار مي‌رسيم.
دراين زمان، به وسيلهآچار پيچ، وسط دار، راست‌رو و چپ‌رو را شل مي‌كنيم. (يا گوه‌ها را از راست روي دارچوبي به‌وسيله چكش در مي‌آوريم) كه در نتيجه آن چله‌ها شل مي‌شود و ورني روي دار آزادشده به آساني گردانده مي‌شود. ورني را به سمت پايين مي‌كشيم، تا قسمت بافته شده بهپشت دار منتقل شود و ادامه بافت مقدور گردد. سپس دوباره دار را به‌حالت اول بر مي‌گردانيم و عمل بافت را تا پايان نقشه ادامه مي‌دهيم. پس از پايان بافت دوبارهدقيقا به اندازه ابتداي كار گليم مي‌بافيم و بعد از آن، چله‌ها را با فاصله 15سانتي‌متر از گليم‌بافي سر و ته كار، قيچي مي‌كنيم و ورني را پايين مي‌كشيم. معمولاريشه‌هاي ورني را به شيوه‌هاي مختلف آرايش مي‌دهند.
بعد از برپا نمودن دار (هانا) معمولا استاد كار، با استفاده از كمك شاگرد نخ‌هاي پنبه‌اي اريش (ariŝ) را (تار) با عبور دادن از دو چوب عمودي هانا، مي‏كشد.
در حين كار، چوبي نازك را به صورت افقي مابين تارها مي‏گذارد. اين چوب مانع از مخلوط شدن تارها در حين كار مي‌شود.
سپس به اندازه 2 سانتي‌متر با نخ تار همانند بافت گليم يك به يك نخ پود را از لاي تارها رد مي‌كند و چند بار هم با دفه بر روي آن مي كوبد تا در هم خوب تنيده شود. بعد از آن با استفاده از نخ‌هاي پشمي در الوان مختلف نقوش مورد نظر را بر روي كار مي‌بافد. بافت ورني همانند بافت گليم است و بعد از پيچاندن نخ پشمي از پشت تار (به صورت يك به يك) اضافه نخ پشمي به پشت كار منتقل مي‌شود. در اين روش طرز بافت مانند گليم بافي و گره نمي‌خورد.
ورني‌بافي، از مهم‌ترين صنايع دستي زنان ارسباران و عشاير اهر نيز مي‌باشد که با نخ پشمي (با تازگي ابريشمي نيز رايج شده است)و نخي بافته مي‌شودو به‌عنوان زيرانداز در آلاچيق، منازل و جهت فروش به‌عنوان يک منبع درآمد زنان عشايري بافته مي‌شود.
شکل دار ورني، افقي است. معمولا ابعاد آن 5/1*2 متر است. (البته امروزه بافت ورني‌هاي کناره‌اي و اندازه فرش‌هاي 4*3 متري نيز جهت فروش بافته مي‌شود) در ورني‌بافي هر رشته به تار و پود گره مي‌خورد، اما همچون قالي، گره‌ها از روي کار نبوده و بعد از تابيدن نخ به دور تار در پشت کار مي‌رود و بريده نمي‌شود. از نظر رنگ و زمينه بهترين نوع ورني، زمينه مسي و فيروزه‌اي است که ارزش تجارتي زياد دارد.
بعد از برپا کردن دار که اصطلاحا هاناhana ناميده مي‌شود، نخ‌هاي تار که از جنس پنبه که اريشaris ناميده مي‌شود که با عبور دادن از چوب‌هاي بالا و پايين دار، کشيده مي‌شود.
سپس چوب نازکي را در ميان تارها رد کرده به نحوي که 2 تار در بالاي چوب باشد و 2 تار در زير چوب. عملکرد اين چوب جابه‌جا کردن‌تارها در حين کار در مواقع لازم است.
 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
سپس با نخ تار(پنبه‌اي)به اندازه 4 سانتي‌متر همانند بافت گليم‌بافي(يک نخ از رو يک نخ از زير)مي‌بافند و چند بار روي نخ‌ها با دفه(dafa)مي‌کوبند، تا تارها و پودها به هم تنيده شوند.
 بعد از آن با توجه به طرح‌هاي مورد نظر خود که عموما، طرح‌هاي ذهني و بدون نقشه است و زمينه اصلي که عموما طرح‌هاي ذهني و بدون نقشه است و زمينه اصلي که عموما يکرنگ است،(مسي، فيروزه‌اي و سفيد) طرح‌هاي مورد را مي‌بافند، نقوش متداول، سماور، نعلبکي، ايتکان، قوري،گل، روباه، خروس، بوقلمون، مار، سگ، شتر، شترمرغ، جيران، آلمل، دوه بويني، زرحشيه، زينگرو، قيزيلگول، گلدان،ئيلن، چاخماق، جوجه و بالاترين طرح  قيناخ qynax (يا قايق)است، که به‌صورت 3 عدد در وسط کار بافته شده و طرح‌هاي اشيا و حيوانات در اطراف و زمينه کف بافته مي‌شود.
انواع ورني از نظر مواد اوليه:
 ورني تمام ابريشم، كه چله و خامه هر دو از ابريشم است.
 ورني نيمابريشم، كه چله پنبه‌اي و خامه ابريشم است. امروزه كه ورني بيش‌تر كاربرد زينتي پيداكرده و اكثر ورني‌ها از همين جنس بافته مي‌شوند.
 ورني كف ابريشم، كه تار پنبه‌اي، متن ابريشم و نقوش پشمي است. 
 ورني تمام پشم، كه هم تار و هم خامه آنابريشمي است.
 ورني نيم پشم، كه تار پنبه‌اي و خامه پشمي است .
زمان اجرا (زمان بافت ):
اغلب زنان عشاير در ييلاق و قشلاق به ورني‌بافي اشتغال دارند.
نقش‌هاي به‌کار رفته در ورني بافي:
نقش‌هايي که به وسيله بافندگان بر روي ورني تصوير مي‌شود ذهني بوده، و بسته به ذوق و سليقه بافندگان طراحي مي‌شود.
نقوش ورني عمدتا متشكل از موطيف‌هاي روستايي، ثابت و شناخته شده است كه درقالب نقشه‌هاي شكسته و هندسي متصور مي‌شود. در ورني‌هاي شهري، به ندرت از نقوش گردانكه شامل اسليمي و ختايي است، نيز استفاده مي‌شود. به سبب شيوه بافت ورني، ايجادنقوش گردان بسيار دشوار است و اين نقوش در ورني‌ها بسيار نادر بافته مي‌شود.
 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
اغلب نقش‌ها عبارتند از :
گرگ، سگ، شترمرغ، مرغ، خروس، نقوش گل، طاووس، آهو، روباه، قطارشتر، که نقش قطار مربوط به حاشيه فرش‌ها است.
خريد و فروش توليدات زنان عشاير، به هنگام کوچ آنان در بخش‌ها و شهرهاي مسير کوچ ايلات به‌خصوص شهرهاي اهر، مشکين شهر، کليبر و اردبيل انجام مي‌گيرد.
انواع نقوش ورني‏ها در نقاط مختلف عباتند از :
نقش اولي قشلاق (oli qeŝlâq): اولي قشلاق، نام روستايي از دهستان مولان و بخش مركزي كليبر. اين نقشه به قيناق (qinaq) (چنگ، چنگه يا پنجه حيوانات) معروف است.
جعبه نقشه (jaba naqŝa) (نقش جعبه): به نقشه ميسي (misi) (مسي) نيز معروفيت دارد. به‌آن خاطر كه، متن ورني به رنگ مس مي‌باشد. در دهستان بسطاملو و قشلاق قلي بيگلو بيش‌تر بافت مي‌شود.
نقشه خانه – خانه (xâne-xâne) يا «خانا – خانا»: اين نقشه مربع – مربع و در داخل هر مربع يك گلدان با گل‌هايش است و به نقشه گلدان نيز مشهور است.
قش قفقاز: نقشه‏اي است كه، گويند از قفقاز آورده شده است. و بيش‌تر در قشلاق قلي‏بيگلو بافته مي‌شود.
نقشه ديگر ورني قاييق ترسه (qâyiqtarsa) (قايق وارونه) يا ميرواري‏بافت (mirvâribaft) (بافت مرواريد) و يا كله قوچي (kalla qoĉi) (كله قوچي) است، كه بيش‌تر عشاير «خانباغي» اين نقشه را مي‏بافند.
نقشه ديگر آيناقيچي (âynâ qeyĉi) (قيچي – آينه) نام دارد، كه اهالي قلي بيگلو بيش‌تر با اين نقشه آشنا هستند.
نقشه افشار: برگرفته از نقشه فرش‌هاي با نقش افشار است.
گول (gol) (استخر يا بركه): نقشه‌اي است مستطيل شكل، كه معمولا هر ورني سه يا چهار بركه (گول) تكراري دارد.
قرجه نقشي (qaraja naqŝi): نقشه‏اي است، كه از روستاي «قرجه» به ساير روستاها رفته و به آن نام معروف گشته است.
علاوه بر اين‌ها، تصوير انواع حيوانات (شتر، اردك، روباه، عقاب، بوقلمون، طاووس) نيز در بافته‌هاي ورني يافت مي‌شود.
همچنين لازم به تذكر است كه نقوش منحصر به فرد ورني، بعضا از نام روستايي كه آن نقش در آن بافته شده است نيز نام‌گذاري مي‌شود، كه در نقش‌هاي فرش آورده شده است.
دار ورني چهارچوبي مربع شكل است، كه تنها اختصاص به ورني نداشته و براي قاليبافي هم استفاده مي‌شود و شامل اجزا سردار، زيردار، چپ رو، راست رو، ستون‌هاي وسط،كوجو، چوب هاف، نيمكت يا تخته بند و گوه (براي دارهاي چوبي) مي‌باشد.
طول دارورني (درازاي چپ رو و راست رو) مساوي است با نصف طول ورني + 30 سانتي‌متر و عرض آن(طول سردار و زيردار) برابر است با عرض ورني + 20 سانتي‌متر، دار ورني به دو صورتافقي و عمودي است كه دار افقي معمولا در عشاير كوچ رو (به دليل ارتفاع كم چادرهايعشايري) و دار عمودي معمولا در ورني‌هاي شهري استفاده مي‌شود. براي ورني‌بافي خامه‌ها كلاف نمي‌شود و به اندازه 40 سانتي‌متر بريده شده به صورت بسته‌هايي كه به آنآسما (آويزان) مي‌گويند، در بالاي دار آويزان مي‌شود.
ابزار و وسايل مورد نياز به شرح زير مي‌باشد:
هانا (hânâ): همان دار قالي است به صورت افقي عبارت است از چهارچوب فلزي كه در سابق از چوب مي‏ساختند.
دفه (dafa): از نظر ظاهري شبيه شانه فلزي است كه براي كوبيدن پودها در يكديگر استفاده مي‌شود.
قيچي: براي بريدن تارها بعد از اتمام كار.
چاقو: براي بريدن نخ‌هاي پشمي در هنگام كار.
كوجي (koji): چوبي به صورت عمودي در لابه‌لاي تارها قرار مي‌گيرد و براي جابه‌جا كردن نخ‌هاي تار از يكديگر استفاده دارد.
دال آغاجي: تكه چوب باريكي است، كه نخ‌ها را بر روي آن مي‏چيند تا تارها شل نشود.
ديگر ابزار مورد نياز عباتند از : سيخ ، كارد ياقيچي، متر، آچار براي شل و سفت كردن پيج‌هاي متصل به دار، تخته بند يا نيمكت.
بافت ورني در بين اهالي و عشاير اطراف اهر ، دشت مغان، مشکين دشت و عشاير ارسباران متداول است و در سال‌هاي اخير در بازارهاي خارج و داخل کشور، مشتريان زيادي پيدا کرده است و از بعد اقتصادي منتفع مي‌شوند وداراي بافت و طرح خاصي است و جز در استان آذربايجان شرقي در کمتر منطقه اي از ايران يافت مي‌شود .در حال حاضر توليد ورني در سطح‌ جهاني، منحصر به‌ ايران و آن هم تنها در مناطق ذکر شده است.
 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1 -تالــآر میـرآثــ فــرهنگی- 1
..

 [ ᴇvɪʟ ]
사람들의 수용을 위해 사는 경우, 거절로 죽을거야 

..
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان