23-03-2015، 13:21
(آخرین ویرایش در این ارسال: 23-03-2015، 13:26، توسط Interstellar.)
نظریه پردازان میگوشند تا جوهر قوانین طبیعی را در مجموعه ای وحدت یافته از معادلات و تنها با چند عدد خلاصه کنند – هنوز به پایان راه نرسیدیم . شش عدد و ثابت کیهانی وجود دارند که بافت کیهان ما به این اعداد و ثوابت بستگی دارد- در ادامه این شش ثابت را با ویژگی هایشان معرفی میکنیم :

1)N = دلیل وسعت عظیم کیهان یک عدد بسیار بزرگ در طبیعت است که مساوی 1000000000000000000000000000000000000
است . این عدد نسبت قدرت دو نیرو است . نیروی الگتریکی که اتمها را کنار هم نگه میدارد نسبت به نیروی گرانش انها.
اگر N تنها چند صفر کمتر داشت فقط عالم ما یک عالم مینیاتوری کوچک و بسیار زودگذر میشد . و هیچ موجود زنده ای نمیتوانست شکل بگیرد و تکامل یابد .
2) عدد " اپسیلن " که مقدارش برابر با 0.007 است و مبین استحکام بین هسته ها و چگونگی پیدایش عناصر است . مقدار این عدد است که اهنگ مصرف خورشید را کنترل و از ان حساستر چگونگی تبدیل عناصری مثل هیدروژن به عناصر بعدی جدول تناوبی را در ستاره ها تعین میکند . اگر اپسیلن 0.006 یا 0.008 میبود انگاه اصلا ما وجود نداشتیم .
3)عدد " امگا " به مقدار ماده موجود در هستی مربوط میشود . یعنی کهکشانها ستاره ها سیارات و گازهای پراکنده و ماده تاریک . این عدد امگا هست که به ما میگوید اهمیت نسبی گرانش و انرژی اتساع در عالم چیست . اگر نسبت این دو کمیت از یک مقدار بحرانی بیشتر بود مدتها پیش عالم در خود فرو میریخت . از سوی دیگر اگر امگا از مقدار بحرانیش کوچکتر بود کهکشان یا ستاره ای وجود نمیامد .
4)عدد بعدی " لاندا " است که کشفش بزرگترین خبر علمی سال 1998 بود . یک نیروی غیر منتظره جدید نوعی " پادگرانش " کیهانی . اتساع عالم ما را کنترل میکند . البته این نیرو در مقیاس های کوچکتر از 1 میلیارد سال نوری دارای تاثیر محسوسی نیست اما با گذشت زمان که عالم تاریک تر و خالی تر میشود این نیرو بر گرانش و دیگر نیروها غالب خواهد شد . لاندا کوچک است اگر اینچنین نبود مانع از شکل گیری کهکشان و ستاره ای میشد .
5)عدد بعدی Q میباشد . بافت عالم ما به این عدد که معرف نسبت دو انرژی بنیادین است و مقدارشم تقریبا 0.000001 است بستگی دارد اگر Q از این کوچکتر میبود اکنون عالم خنثی و فاقد ساختار بود و اگر خیلی بزرگتر میبود عالم خشن و سهمناک میشد و ستاره ها و منظومه ها در ان امکان پیدایش نمیافتند . و بیشتر سیاه چاله ها در چنین عالمی غالب بودند .
6) و اخرین نیروی مد نظر در این لیست عدد D میباشد منظور تعداد ابعاد مکانی است که 3 میباشد ما در فضای سه بعدی زندگی میکنیم و یک بعد زمان نیز داریم که بعد چهارم محسوب میشود . اما این بعد زمان به دلیل جهت دار بودن ذاتی اش به عنوان یک بعد خاص شمرده میشود . نزدیک سیاه چاله ها فضا چنان پیچ و تاب میخورد که مسیر نور دایره ای و زمان کند و حتی میایستد .
شاید بین این اعدادی که معرفی شد ارتباطاتی نیز باشد و هنوز کشف نکرده باشیم اما در حال حاظر در صدد این هستیم همه این اعداد را مانند قطعه های یک پازل در یک معادله جای دهیم و نظریه ای برای همه چیز در موردد کیهانمان شکل بدهیم هنوز این اتفاق نیافتاده است . این شش عدد نسخه جهان را میپیچند . اگر تنظیم هر کدام بهم بخورد به طبع اثری از حیات نبود . برخی از خداباوران روشنفکر وجود این ثوابت کیهانی را دال بر موجودیت قدرتی برتر میدانند ولی علم گرایان چنین اعتقادی ندارند و ان را واقعیات فیزیک و تصادف میدانند . {اشاره به خلق گیتی از هیچ بر اساس تصادفات کوانتومی و اصل عدم قطعیت }
{تهیه شده توسط مدیر سایت هوش فرازمینی }

1)N = دلیل وسعت عظیم کیهان یک عدد بسیار بزرگ در طبیعت است که مساوی 1000000000000000000000000000000000000
است . این عدد نسبت قدرت دو نیرو است . نیروی الگتریکی که اتمها را کنار هم نگه میدارد نسبت به نیروی گرانش انها.
اگر N تنها چند صفر کمتر داشت فقط عالم ما یک عالم مینیاتوری کوچک و بسیار زودگذر میشد . و هیچ موجود زنده ای نمیتوانست شکل بگیرد و تکامل یابد .
2) عدد " اپسیلن " که مقدارش برابر با 0.007 است و مبین استحکام بین هسته ها و چگونگی پیدایش عناصر است . مقدار این عدد است که اهنگ مصرف خورشید را کنترل و از ان حساستر چگونگی تبدیل عناصری مثل هیدروژن به عناصر بعدی جدول تناوبی را در ستاره ها تعین میکند . اگر اپسیلن 0.006 یا 0.008 میبود انگاه اصلا ما وجود نداشتیم .
3)عدد " امگا " به مقدار ماده موجود در هستی مربوط میشود . یعنی کهکشانها ستاره ها سیارات و گازهای پراکنده و ماده تاریک . این عدد امگا هست که به ما میگوید اهمیت نسبی گرانش و انرژی اتساع در عالم چیست . اگر نسبت این دو کمیت از یک مقدار بحرانی بیشتر بود مدتها پیش عالم در خود فرو میریخت . از سوی دیگر اگر امگا از مقدار بحرانیش کوچکتر بود کهکشان یا ستاره ای وجود نمیامد .
4)عدد بعدی " لاندا " است که کشفش بزرگترین خبر علمی سال 1998 بود . یک نیروی غیر منتظره جدید نوعی " پادگرانش " کیهانی . اتساع عالم ما را کنترل میکند . البته این نیرو در مقیاس های کوچکتر از 1 میلیارد سال نوری دارای تاثیر محسوسی نیست اما با گذشت زمان که عالم تاریک تر و خالی تر میشود این نیرو بر گرانش و دیگر نیروها غالب خواهد شد . لاندا کوچک است اگر اینچنین نبود مانع از شکل گیری کهکشان و ستاره ای میشد .
5)عدد بعدی Q میباشد . بافت عالم ما به این عدد که معرف نسبت دو انرژی بنیادین است و مقدارشم تقریبا 0.000001 است بستگی دارد اگر Q از این کوچکتر میبود اکنون عالم خنثی و فاقد ساختار بود و اگر خیلی بزرگتر میبود عالم خشن و سهمناک میشد و ستاره ها و منظومه ها در ان امکان پیدایش نمیافتند . و بیشتر سیاه چاله ها در چنین عالمی غالب بودند .
6) و اخرین نیروی مد نظر در این لیست عدد D میباشد منظور تعداد ابعاد مکانی است که 3 میباشد ما در فضای سه بعدی زندگی میکنیم و یک بعد زمان نیز داریم که بعد چهارم محسوب میشود . اما این بعد زمان به دلیل جهت دار بودن ذاتی اش به عنوان یک بعد خاص شمرده میشود . نزدیک سیاه چاله ها فضا چنان پیچ و تاب میخورد که مسیر نور دایره ای و زمان کند و حتی میایستد .
شاید بین این اعدادی که معرفی شد ارتباطاتی نیز باشد و هنوز کشف نکرده باشیم اما در حال حاظر در صدد این هستیم همه این اعداد را مانند قطعه های یک پازل در یک معادله جای دهیم و نظریه ای برای همه چیز در موردد کیهانمان شکل بدهیم هنوز این اتفاق نیافتاده است . این شش عدد نسخه جهان را میپیچند . اگر تنظیم هر کدام بهم بخورد به طبع اثری از حیات نبود . برخی از خداباوران روشنفکر وجود این ثوابت کیهانی را دال بر موجودیت قدرتی برتر میدانند ولی علم گرایان چنین اعتقادی ندارند و ان را واقعیات فیزیک و تصادف میدانند . {اشاره به خلق گیتی از هیچ بر اساس تصادفات کوانتومی و اصل عدم قطعیت }
{تهیه شده توسط مدیر سایت هوش فرازمینی }