18-04-2015، 20:16
زن که باشی، از پله های مترو که پایین می روی، در انتظار تاکسی که ایستاده ای، از کنار مغازه و معابر عمومی که می گذری، صداهایی گوشخراش همانند روح های سرگردان و بی هدف تعقیبت می کنند.
«به همراه دوستم از پله های مترو پایین می رفتیم که سایه ی سنگین چند نفر از پشت سر توجه ما را جلب کرد. به خیال این که همچون ما مسافرانی هستند که برای سریعتر رسیدن به مقصد مترو را انتخاب کرده اند؛ به راه خود ادامه دادیم اما در گذر از راهروهای مترو، همچنان با همان سایه های سیاه تعقیب می شدیم تا این که ایستادیم و نگاه برگرداندیم.
دو پسر نوجوان که به قولی تازه پشت لبانشان سبز شده بود، لبخندزنان ما را نگاه می کردند. با نگاه غضبناک به آنان فهماندیم که دنبال راه خود بروند اما اعتباری که از فرهنگ مردسالار جامعه گرفته بودند به آنان اجازه داد تا شروع به تعرض کلامی کنند. صدای اعتراض ما به جایی نرسید تا این که برای طرح شکایت به پلیس مترو مراجعه کردیم. اتاقکی که جنبه ی نمایشی داشت و تنها حرفی که از آنان شنیدیم این بود: می توانید از پسرها شکایت کنید اما مسیری وقت گیر است که معلوم نیست سرانجامش به نتیجه برسد یا خیر!»
این یکی از ده ها یا صدها تجربه یی است که بسیاری از زنان ما با حضور در عرصه ی عمومی آن را کاملا حس کرده اند. از دیدگاه روان شناختی و جامعه شناختی، زنان آسیب دیده از آزارهای کلامی و غیرکلامی چنان سرخورده و منفعل می شوند که گاه برای مقابله با عواقب آن حضور اجتماعی خود را محدود می کنند. مزاحمان خیابانی نیز در نبود پیگردهای قانونی و مانعی خاص بر عمل خلاف خود اصرار می ورزند و در برخی مواقع کار صرفا از یک مزاحمت خیابانی، گفتن چند کلامی به عنوان متلک فراتر می رود و جای خود را به جرم های بیشتر می دهد.
«مصطفی اقلیما» رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی، رعایت نشدن قوانین در جامعه را زمینه ساز حرمت شکنی علیه زنان دانست و گفت: در کشورهای توسعه یافته، تعرض کلامی با آزار جنسی یکی دانسته می شود و متعاقب شخص خاطی به 6 ماه زندان و خلع از کار در دستگاه های دولتی محکوم می شود اما در ایران با این که قوانین کاملتر و شیواتری از سایر کشورها داریم متاسفانه قانون اجرا نمی شود؛ به گونه یی که شاهد برخوردهای نامناسب با زنان در عرصه ی عمومی هستیم.
به گفته ی اقلیما، عمیق بودن این فاجعه زمانی معلوم می شود که در صورت اعتراض زنی که مورد تعرض کلامی یا جسمی قرار گرفته، نه تنها به حرفش گوش داده نمی شود بلکه متهم به تهمت دروغ گویی و مقصر بودن می شود و به هزار دلیل از پیگیری آن طفره می روند. این ناشی از غلبه ی نگاه مردانه در جامعه است که اعتقادی به حضور زن در عرصه ی عمومی ندارد و با نخستین اعتراض، زن را مجبور به خانه نشینی یا پوشاندن بیشتر خود می کنند. غافل از این که مشکل از مردانی است که بی توجه به شخصیت و پوشش زن، به خود اجازه ی وارد شدن به حریم خصوصی و شخصی آنان می دهند و ترسی از کیفر و مجازات ندارند.
*** متهم کردن زنان به جای برخورد با متلک پرانی مردان
«نگاه هوسران و متلک های مغازه دار وادارم کرد بدون علاقه جنس مورد نظر را بخرم و از آن فضای سنگین خارج شوم. در پاساژ سنگینی این نگاه ها را بر دوشم احساس می کردم. پسری که از روبه روی من می آمد، تنه ی محکمی زد که تعادلم را از دست دادم و محکم به ویترین مغازه ی کناری خوردم. تحمل خود را از دست دادم و با صدای بلند شروع به اعتراض کردم تا بلکه افراد دیگر به فریادم برسند اما غافل از این که تحمل حرفهای آنان و این که من، باعث ایجاد چنین برخوردهایی هستم، بدتر بود. به ناچار و بدون گرفتن حق خود از آن فضای مردسالار خارج شدم.»
طبق ماده ی 619 قانون مجازات اسلامی «هر کس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین نماید، به حبس از دو تا شش ماه و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد». هر چند زنان با استناد به این مواد قانونی می توانند مزاحمان را به مراجع قضایی معرفی کرده و خواستار پیگیری قانونی شوند، اما کمتر زنی تا پای معرفی افراد خاطی و به مجازات رساندن آنها پیش می رود. شاید فراوانی چنین برخوردها و مزاحمت هایی در زندگی زنان و از سویی دشوار بودن مراحل طرح دعوی در محاکم، زنان را از صرافت پیگرد قانونی می اندازد.
«مجید ابهری» آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، آزارهای خیابانی را ناهنجاری های رفتاری شامل آزارهای جسمانی یعنی تعرض فیزیکی به بانوان و آزارهای گفتاری عنوان کرد که نه تنها موجب آسیب روح و روان و جراحت شخصیتی و عاطفی بانوان می شود بلکه امنیت اجتماعی آنان را نیز به مخاطره می اندازد. به گفته ی وی، دلیل این رفتارها را باید در ضعف تربیت خانوادگی و دوری از ارزش های دینی و فرهنگی، ضعف در روابط اجتماعی و عاطفی، نبود درک موقعیت و موضع مهم بانوان در جامعه جست و جو کرد.
این آسیب شناس اجتماعی، الفاظ نادرستی را که آلوده به تمسخر، اهانت و برای ابراز نیاز جنسی در معابر عمومی هستند، نشانه ی کم شدن اهمیت و غیرت اجتماعی و نادیده گرفتن حرمت افراد دانست.
اقلیما رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی هم با ذکر مثالی به انتقاد از عملکرد پلیس در برخورد با کسانی که امنیت روانی زنان را سلب می کنند پرداخت و گفت: اگر همه ی افراد خانوداه نقش پدر را در خانه بازی کنند، انسجام و پیوند میان اعضای آن خانواده از هم گسسته می شود و به قولی سنگ روی سنگ بند نمی شود. در جامعه ی ما هم اگر بنا است پلیس کار پلیسی خود را انجام دهد و در کنار آن، برخی نیز به صورت خودسرانه بنا بر سلیقه و ایده ی خود کار پلیس را دنبال کنند و تنها زنان برای حفظ حرمت ها مورد خطاب قرار بدهند، نتیجه بخش نخواهد بود و زنان مظلوم تر و مردان وقیحتر خواهند شد. علاوه بر آن هر روز شاهد درگیری و انشقاق در بین افراد می شویم.
*** نقش پررنگ خانواده و رسانه در فرهنگ سازی
«کنار خیابان منتظر تاکسی می ایستد. ماشین ها بوق می زنند. یکی نه..دوتا نه...ده ها ماشین. گاهی یک بوق یا بیشتر. از دور چراغ خود را روشن و خاموش می کنند. برخی کاملا می ایستند و منتظر می مانند. بعضی به یک نیش ترمز بسنده می کنند. بیشتر آنها دنبال مسافر نیستند . اما برای هر زنی که کنار خیابان ایستاده باشد بوق می زنند و فرقی نمی کند چه کسی باشد! چشمانش می سوزد.گلویش احساس تورم دارد. وارد خانه که می شود در را آرام می بندد و پشت در همانجا روی زمین می نشیند و به فکر فرو می رود که بعضی از مردان جامعه اش او را با چه نگاهی می نگرند.»
مزاحمت های خیابانی چنان شکل ملموس و محسوسی پیدا کرده که گویا بروز چنین پدیده یی در روابط میان زنان و مردان جامعه اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
بنا به عقیده ی ابهری، این حرکت نادرست افراد و متلک پرانی آنان به زنان ارتباطی با فرهنگ مردسالارانه در جامعه ندارد و فقط ناشی از ضعف تربیت خانوادگی است. وی گفت: اگر والدین به فرزندان خود بیاموزند که بانوانی که در خیابان و معابر وجود دارند عضو خانواده ی آنها به حساب می آیند و مردان دیگر در صورت مشاهده ی این گونه اهانت ها از زنان دفاع کنند؛ این ابزار می تواند اصلی ترین راهکار مقابله با آزارهای گفتاری باشد.
این آسیب شناس اجتماعی افزود: کاهش امنیت روانی بانوان زیان های مستقیمی به جامعه وارد می کند. از آن جایی که اگر بانوان در جامعه احساس عدم امنیت کنند به طور مستقیم در کارایی و امینت روانی و رضایت شغلی آنان تاثیر خواهد گذاشت؛ بنابراین برای جلوگیری از اُفت توانمندی های بانوان باید با این آسیب اجتماعی به طور جدی و با شدت رویارویی کرد.
ابهری، برخورد اجتماعی و قضایی را بهترین راهکار برای بعضی از مردان تنوع طلب که خود دارای ناهنجارهای روانی رفتاری هستند، دانست و گفت: مردانی که اقدام به آزارهای کلامی می کنند دچار نقص روانی به نام «هیسترویونیک» یا «خود نمایشی» هستند و به همین سبب برای ارضای کاستی های روانی خود دست به چنین رفتارها و حرکات ناشایست می زنند که بسیج مردان دیگر در مقابل این افراد بیمار بهترین روش رویارویی با آنان است. پلیس هم با ایجاد گشت های ثابت و سیار در معابر و میادین خلوت می تواند تا حدودی در این زمینه مداخله کند اما اگر ما بخواهیم تمام این مشکلات را به عهده ی پلیس بگذاریم این نهاد با توجه به تنوع وظایف و تعدد خدمات و محدودیت امکانات، دقیقا نخواهد توانست با تمام آسیب ها به طور موثر و مفید مقابله کند.
ابهری افزود: نبود درک درست از جایگاه زنان در جامعه یکی از علت های اصلی رواج فرهنگ زشت اهانت به زنان است که این نکته ارتباط مستقیمی با کم کاری نهادهای فرهنگی و رسانه ها و آموزش و پرورش و خانواده ها دارد. صدا و سیما به عنوان گسترده ترین وسیله ی ارتباط جمعی می تواند نقش بسیار موثر و مفیدی در اطلاع رسانی ایفا کند. البتـه در این میان، نقش زنان نیز بی تاثیر نیست، چون روی آوردن آنها به سکوت و منفعل عمل کردنشان در مقابل مردان مزاحم، سبب تقویت رفتار در آنها می شود که بناچار این مزاحمت ها برای نسل های بعدی زنان و دختران نیز تکرار می شود.