03-07-2018، 9:31
در جهان فانتزی و عظیمِ داستانهای مصورِ مارول (کتابهای کمیک)، "تچالا" یا "پلنگ سیاه" تنها پادشاه "واکاندا" نیست، بلکه میان تمام شخصیتها ثروتمندترین ابرقهرمان است. و گرچه امروزه رقابت بر سر عنوانِ ثروتمندترین فرد زنده میان مدیران میلیاردر شرکتهای بزرگ است، اما ثروتمندترین فردِ تاریخ "منسا مونسی" است که شباهتهای زیادی با اولین ابرقهرمانِ سیاهپوست در کمپانی مارول دارد.
موسی در سال 1312 امپراتور مالی شد. او بهعنوان قائممقام "ابوبکر دوم" خدمت میکرد. ابوبکر برای کشف لبهی اقیانوس آتلانتیک یک سفر دریایی آغاز کرد، اما هرگز از این سفر بازنگشت. بنابراین موسی به امپراتوری رسید. امپراتوری موسی با جنگهای داخلی اروپا و کمبود منابع برای مبارزه همراه بود. در این دوران امپراتوری موسی به لطف منابع طبیعی زیاد مانند طلا و نمک رونق یافت.
حکومت پررونق موسی بخش مهمی از غرب آفریقا را (از ساحل اقیانوس اطلس تا مرکز مهم تجاری تیمبوکتو و بخشی از صحرای بزرگ آفریقا) را در برگرفت. همانطور که قلمرو موسی افزایش مییافت، وضعیت اقتصادی شهروندان نیز بهتر میشد.
تا سال 1324 جهان خارج از مرز مالی متوجه ثروت کلان پادشاه نشدند. موسی مسلمان بود و اکثریت جامعه تحت فرمانش نیز مسلمان بودند. بنابراین موسی به مکه رفت تا زیارت حج را بهجای آورد، اما در این سفر تنها نبود.
تا مکه نزدیک به چهار هزار مایل فاصله بود. کاروان موسی در این سفر شامل دهها هزار سرباز، کنیز و جارچی بود که لباسهایی از جنس حریر پارسی بر تن داشتند و عصاهای طلایی به دست میگرفتند. گرچه آمار دقیقی از افراد حاضر در سفر وجود ندارد، اما در این کاروان شترها و اسبهایی وجود داشت که صدها کیلو طلا حمل میکردند.
البته این کاروان را ساکنان سرزمینهایی که موسی از آنها گذشت به چشم دیدند. بههرحال چشمپوشی از کارانی به این عظمت ممکن نیست. تأثیری که این امپراتور بر مصریها گذاشت، تا بیش از یک دهه پایدار بود.
شخصیت موسی در برخورد سرد با حاکم قاهره "مالک النصیر" بیشتر آشکار شد. طبق نوشتههای مورخی به نام "شهاب العماری"، یکی از زیردستان النصیر در قاهره به استقبال موسی رفت و او را به نزد حاکم شهر دعوت کرد. اما موسی این دعوت را رد کرد و گفت باید به مسیر خود به سمت مکه ادامه دهد.
اما دلیل اصلی این امتناع خیلی زود مشخص شد. به نقل از فرستاده سلطان قاهره که "امیر ابو" نام داشت آمده: "متوجه شدم که تماشاچیان از وی منزجر شدهاند، زیرا او باید پای و دست سلطان را میبوسید. سعی داشتم او را متقاعد کنم اما به بهانههای مختلف از قبول این دعوت سر باز زد. اما دستوری که سلطان به من داده بود روشن بود. باید موسی را به حضور سلطنتی میبردم؛ پس آنقدر اصرار کردم که موافقت کرد."
زمانی که موسی حاضر نشد پای سلطان را ببوسد، دیدار به دعوا کشیده شد و تا زمانی که موسی بهدرستی با النصیر احوالپرسی نکرد، اوضاع آرام نشد. پس از اندکی صحبت میان دو حاکم، النصیر به موسی و تمام همراهانش مکانی برای استراحت پیشنهاد داد و موسی نیز یکی از جواهرات بینظیر در مصر را به او هدیه داد.
موسی از هر جا که گذشت، از بازارهای قاهره گرفته تا دفاتر سلطنتی، آنقدر سخاوتمند بود و کالاهای خارجی میخرید که خیابانها با طلا میدرخشیدند. مردم(حداقل در ابتدا) بسیار به وجد آمده بودند. گرچه هدایای موسی از روی خوشنیتی بود، اما ارزش سکه مصر را کاهش داد و اقتصاد ضربه شدیدی خورد. دوازده سال طول کشید تا اوضاع اقتصادی جامعه بهبود یافت.
اما سفر موسی تنها دستودل بازی و ولخرجی نبود. او در این سفر قلمرو "گائو" در امپراتوری سونگای را به دست آورد. بدین ترتیب قلمرو خود را به لبه جنوبی صحرای بزرگ در امتداد رودخانه نیجر گسترش داد. امپراتوری او شامل قلمروهای متعددی بود که علاوه بر مالی، سنگال، گامبیا، نیجر، نیجریه، چاد و موریتانی امروزی را نیز شامل میشد.
گائو اهمیت ویژهای برای سلطان داشت. این قلمرو در مالی امروزی از مکانهایی بود که موسی پس از اتمام حج یکی از مساجدش را ساخت. تیمبوکتو نیز شهر مهمی برای این پادشاه ثروتمند بود که از ثروتش برای ساخت مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها و مساجد استفاده کرد. موسی در این مرکز تجاری رو به رشد مسجد جینگوربر را ساخت. این مسجد از آجر گِلی و چوب ساخته شد و بیش از پانصد سال برپا باقیمانده است.
شهرت ثروت و نفوذ موسی تنها پس از سفرش به مکه به خارج از آفریقا رسید. روایتها از کاروان عظیم و سخاوتمندیهایش مدتها پس از مرگش نیز ادامه داشت که گویا بین سالهای 1332 تا 1337 اتفاق افتاده است.
موسی از فراوانی منابع طبیعی برای رشد و توسعه جوامعی که در دست داشت استفاده کرد. تعیین میزان ثروت موسی در حین حیاتش تقریباً غیرممکن است. "ردولف وار" استاد تاریخ دانشگاه میشیگان توضیح داد: "گستردگی منابع و زمینهایی که در اختیار موسی بود، به معیار امروز تقریباً غیرقابل درک است. هر میزان پولی که یک شخص میتواند داشته باشد را تصور کرده و سپس آن را دو برابر کنید، شاید به مبلغ ثروت موسی نزدیک شده باشید. او ثروتمندترین مردی بود که تا به امروز زندگی کرده است."
منبع: History
تصویر "منسا موسی" پادشاه مالی در نقشه آفریقای شمالی، حدود سالِ 1375
موسی در سال 1312 امپراتور مالی شد. او بهعنوان قائممقام "ابوبکر دوم" خدمت میکرد. ابوبکر برای کشف لبهی اقیانوس آتلانتیک یک سفر دریایی آغاز کرد، اما هرگز از این سفر بازنگشت. بنابراین موسی به امپراتوری رسید. امپراتوری موسی با جنگهای داخلی اروپا و کمبود منابع برای مبارزه همراه بود. در این دوران امپراتوری موسی به لطف منابع طبیعی زیاد مانند طلا و نمک رونق یافت.
حکومت پررونق موسی بخش مهمی از غرب آفریقا را (از ساحل اقیانوس اطلس تا مرکز مهم تجاری تیمبوکتو و بخشی از صحرای بزرگ آفریقا) را در برگرفت. همانطور که قلمرو موسی افزایش مییافت، وضعیت اقتصادی شهروندان نیز بهتر میشد.
تا سال 1324 جهان خارج از مرز مالی متوجه ثروت کلان پادشاه نشدند. موسی مسلمان بود و اکثریت جامعه تحت فرمانش نیز مسلمان بودند. بنابراین موسی به مکه رفت تا زیارت حج را بهجای آورد، اما در این سفر تنها نبود.
سفر "منسا موسی" به مکه
تا مکه نزدیک به چهار هزار مایل فاصله بود. کاروان موسی در این سفر شامل دهها هزار سرباز، کنیز و جارچی بود که لباسهایی از جنس حریر پارسی بر تن داشتند و عصاهای طلایی به دست میگرفتند. گرچه آمار دقیقی از افراد حاضر در سفر وجود ندارد، اما در این کاروان شترها و اسبهایی وجود داشت که صدها کیلو طلا حمل میکردند.
البته این کاروان را ساکنان سرزمینهایی که موسی از آنها گذشت به چشم دیدند. بههرحال چشمپوشی از کارانی به این عظمت ممکن نیست. تأثیری که این امپراتور بر مصریها گذاشت، تا بیش از یک دهه پایدار بود.
شخصیت موسی در برخورد سرد با حاکم قاهره "مالک النصیر" بیشتر آشکار شد. طبق نوشتههای مورخی به نام "شهاب العماری"، یکی از زیردستان النصیر در قاهره به استقبال موسی رفت و او را به نزد حاکم شهر دعوت کرد. اما موسی این دعوت را رد کرد و گفت باید به مسیر خود به سمت مکه ادامه دهد.
اما دلیل اصلی این امتناع خیلی زود مشخص شد. به نقل از فرستاده سلطان قاهره که "امیر ابو" نام داشت آمده: "متوجه شدم که تماشاچیان از وی منزجر شدهاند، زیرا او باید پای و دست سلطان را میبوسید. سعی داشتم او را متقاعد کنم اما به بهانههای مختلف از قبول این دعوت سر باز زد. اما دستوری که سلطان به من داده بود روشن بود. باید موسی را به حضور سلطنتی میبردم؛ پس آنقدر اصرار کردم که موافقت کرد."
زمانی که موسی حاضر نشد پای سلطان را ببوسد، دیدار به دعوا کشیده شد و تا زمانی که موسی بهدرستی با النصیر احوالپرسی نکرد، اوضاع آرام نشد. پس از اندکی صحبت میان دو حاکم، النصیر به موسی و تمام همراهانش مکانی برای استراحت پیشنهاد داد و موسی نیز یکی از جواهرات بینظیر در مصر را به او هدیه داد.
موسی از هر جا که گذشت، از بازارهای قاهره گرفته تا دفاتر سلطنتی، آنقدر سخاوتمند بود و کالاهای خارجی میخرید که خیابانها با طلا میدرخشیدند. مردم(حداقل در ابتدا) بسیار به وجد آمده بودند. گرچه هدایای موسی از روی خوشنیتی بود، اما ارزش سکه مصر را کاهش داد و اقتصاد ضربه شدیدی خورد. دوازده سال طول کشید تا اوضاع اقتصادی جامعه بهبود یافت.
اما سفر موسی تنها دستودل بازی و ولخرجی نبود. او در این سفر قلمرو "گائو" در امپراتوری سونگای را به دست آورد. بدین ترتیب قلمرو خود را به لبه جنوبی صحرای بزرگ در امتداد رودخانه نیجر گسترش داد. امپراتوری او شامل قلمروهای متعددی بود که علاوه بر مالی، سنگال، گامبیا، نیجر، نیجریه، چاد و موریتانی امروزی را نیز شامل میشد.
مسجد جینگوربر
گائو اهمیت ویژهای برای سلطان داشت. این قلمرو در مالی امروزی از مکانهایی بود که موسی پس از اتمام حج یکی از مساجدش را ساخت. تیمبوکتو نیز شهر مهمی برای این پادشاه ثروتمند بود که از ثروتش برای ساخت مدارس، دانشگاهها، کتابخانهها و مساجد استفاده کرد. موسی در این مرکز تجاری رو به رشد مسجد جینگوربر را ساخت. این مسجد از آجر گِلی و چوب ساخته شد و بیش از پانصد سال برپا باقیمانده است.
شهرت ثروت و نفوذ موسی تنها پس از سفرش به مکه به خارج از آفریقا رسید. روایتها از کاروان عظیم و سخاوتمندیهایش مدتها پس از مرگش نیز ادامه داشت که گویا بین سالهای 1332 تا 1337 اتفاق افتاده است.
موسی از فراوانی منابع طبیعی برای رشد و توسعه جوامعی که در دست داشت استفاده کرد. تعیین میزان ثروت موسی در حین حیاتش تقریباً غیرممکن است. "ردولف وار" استاد تاریخ دانشگاه میشیگان توضیح داد: "گستردگی منابع و زمینهایی که در اختیار موسی بود، به معیار امروز تقریباً غیرقابل درک است. هر میزان پولی که یک شخص میتواند داشته باشد را تصور کرده و سپس آن را دو برابر کنید، شاید به مبلغ ثروت موسی نزدیک شده باشید. او ثروتمندترین مردی بود که تا به امروز زندگی کرده است."
منبع: History