26-02-2015، 17:04
جشنهای مانوی. از جشنهای دیگری كه پیش از اسلام در میان گروهی از ایرانیان رواج داشت اعیاد مانوی بود كه البته بر مبنای وجود هفته و تقدس یكشنبه برپا میشد ( رجوع کنید به همان، ذیل "Festivals.II:Manichean" ). مانویان میبایست یكشنبهها را روزه میگرفتند، به آهنگ موسیقی و موعظه قاریان كتب دینیشان گوش میكردند و سرود میخواندند ( كفالیا، یكم، ص192ـ193، دوم، ص 262؛
آلفاری ، ج 1، ص 26؛
د.ایرانیكا، همانجا). مانویان جشنهای فصلی را بر مبنای سال قمری میگرفتند و از این رو هر سال، هنگام آنها عوض میشد. تعدادی (از چهار تا هفت) از اعیاد شهدا را دو روزه میگرفتهاند و به پارثوی، یمگ (به معنی جُفتی)، و به سغدی، ییمكی ، میخواندهاند ( د. ایرانیكا ، همانجا و منابع آن) و طی هر یك از آنها دو روز و یك شب روزه میگرفتند و دعا و نماز میخواندند و اعتراف میكردند و قصههای پندآموز میگفتند (هنینگ، ص 46ـ47؛
د. ایرانیكا ، همانجا). دو روز اولِ ماهی كه در آن مانی را 26 روز زندانی كرده و در بیست و هفتمین روز بهدار زده بودند، را عید شهادت «مبلّغان سهگانه مانی» میگرفتند و روزهای بیست و هفتم و بیستوهشتم را «عید شهادت مانی». عیدهای دو روزه دیگر به «انسان نخستین» (كه خود را برای رهایی روشنایی از جهان تاریكی فدا كرده بود و مانویان او را اُهْرمَزد میخواندند)، مار سیسین (حواری مانی) و عیسی اختصاص داشت (پولوتسكی ، ص 81 83؛
د. ایرانیكا ، همانجا). اینكه برخی این اعیاد دوگانه را شبیه گاهانبارها و فروردینگان زردشتیان دانستهاند بیمعنی است چون سنن و اصول مانوی و اهداف آن با عقاید و آداب زردشتی به كلی ناهمگون است (كلیمكایت ، ص 183، پانویس 6؛
د. ایرانیكا ، همانجا). مهمترین عید مانوی عید بیمَه/ بما (= عرش) بود. مانویان میگفتند عیسی برمیگردد و بر عرش جلوس و دنیا را از آلودگیها پاك میكند و چون مانی را همان مسیح موعود میدانستند، بیمَهْ (عرش) را مظهر جشنی به همان نام گرفته بودند كه مراسمی شبیه مراسم اعیاد شهدا داشت (هنینگ، ص 45ـ 46؛
د. ایرانیكا ، همانجا؛
آلبری ، ص 1ـ47). قرائنی یافتهاند كه مانویان نوروز را هم میشناختهاند و در آن برای همدیگر رقعه شادباش میفرستادهاند ( د. ایرانیكا ، همانجا).
آلفاری ، ج 1، ص 26؛
د.ایرانیكا، همانجا). مانویان جشنهای فصلی را بر مبنای سال قمری میگرفتند و از این رو هر سال، هنگام آنها عوض میشد. تعدادی (از چهار تا هفت) از اعیاد شهدا را دو روزه میگرفتهاند و به پارثوی، یمگ (به معنی جُفتی)، و به سغدی، ییمكی ، میخواندهاند ( د. ایرانیكا ، همانجا و منابع آن) و طی هر یك از آنها دو روز و یك شب روزه میگرفتند و دعا و نماز میخواندند و اعتراف میكردند و قصههای پندآموز میگفتند (هنینگ، ص 46ـ47؛
د. ایرانیكا ، همانجا). دو روز اولِ ماهی كه در آن مانی را 26 روز زندانی كرده و در بیست و هفتمین روز بهدار زده بودند، را عید شهادت «مبلّغان سهگانه مانی» میگرفتند و روزهای بیست و هفتم و بیستوهشتم را «عید شهادت مانی». عیدهای دو روزه دیگر به «انسان نخستین» (كه خود را برای رهایی روشنایی از جهان تاریكی فدا كرده بود و مانویان او را اُهْرمَزد میخواندند)، مار سیسین (حواری مانی) و عیسی اختصاص داشت (پولوتسكی ، ص 81 83؛
د. ایرانیكا ، همانجا). اینكه برخی این اعیاد دوگانه را شبیه گاهانبارها و فروردینگان زردشتیان دانستهاند بیمعنی است چون سنن و اصول مانوی و اهداف آن با عقاید و آداب زردشتی به كلی ناهمگون است (كلیمكایت ، ص 183، پانویس 6؛
د. ایرانیكا ، همانجا). مهمترین عید مانوی عید بیمَه/ بما (= عرش) بود. مانویان میگفتند عیسی برمیگردد و بر عرش جلوس و دنیا را از آلودگیها پاك میكند و چون مانی را همان مسیح موعود میدانستند، بیمَهْ (عرش) را مظهر جشنی به همان نام گرفته بودند كه مراسمی شبیه مراسم اعیاد شهدا داشت (هنینگ، ص 45ـ 46؛
د. ایرانیكا ، همانجا؛
آلبری ، ص 1ـ47). قرائنی یافتهاند كه مانویان نوروز را هم میشناختهاند و در آن برای همدیگر رقعه شادباش میفرستادهاند ( د. ایرانیكا ، همانجا).