24-01-2015، 16:19
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
درس هایی که از یک عارف عالم باید گرفت !!
زندگی بزرگان سرشار از نکته های آموزنده است، نکاتی که برای آنها پیش آمده ولی برای دیگران نیز می تواند درس آموز باشد. آیة اللّه مرعشی از بزرگ فقیهانی است که خود را در اسلام ذوب نمود و از حریم تشیع و اهداف مقدس ائمه هدی علیهم السلام دفاع نمود. ایشان از سجایای اخلاقی بیشماری برخوردار بوده اند که ما تنها به ذكر چند مورد بسنده میكنیم.
زندگی بزرگان سرشار از نکته های آموزنده است، نکاتی که برای آنها پیش آمده ولی برای دیگران نیز می تواند درس آموز باشد. آیة اللّه مرعشی از بزرگ فقیهانی است که خود را در اسلام ذوب نمود و از حریم تشیع و اهداف مقدس ائمه هدی علیهم السلام دفاع نمود. ایشان از سجایای اخلاقی بیشماری برخوردار بوده اند که ما تنها به ذكر چند مورد بسنده میكنیم.
1- ساده زیستن:
یكی از خصوصیات برجسته ایشان ساده زیستی و عدم توجه به مسائل مادی و زخارف دنیوی بود. ایشان پس از اقامت در قم و ازدواج از نظر مالی مدتها در وضعیت بدی به سر می بردند و مدتها اجاره نشین بودند تا اینكه كم كم با تهیه یك زمین كوچك در آن خانه ای ساختند و تا آخر عمرشان نیز در آن زندگی كردند. ایشان هیچوقت از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار نبودند و هر آنچه به دست می آوردند، در راه رفع حوایج مردم مصرف نموده، یا وقف میكردند و هیچگاه مالی را به خودشان اختصاص نداده اند.
یكی از خصوصیات برجسته ایشان ساده زیستی و عدم توجه به مسائل مادی و زخارف دنیوی بود. ایشان پس از اقامت در قم و ازدواج از نظر مالی مدتها در وضعیت بدی به سر می بردند و مدتها اجاره نشین بودند تا اینكه كم كم با تهیه یك زمین كوچك در آن خانه ای ساختند و تا آخر عمرشان نیز در آن زندگی كردند. ایشان هیچوقت از وضعیت مالی مطلوبی برخوردار نبودند و هر آنچه به دست می آوردند، در راه رفع حوایج مردم مصرف نموده، یا وقف میكردند و هیچگاه مالی را به خودشان اختصاص نداده اند.
شب آخری كه ایشان فوت کردند، فرمودند: «من خیلی بارم سبك است و هیچ نگرانی ندارم، تنها یك چیز مرا زجر میدهد و آن این است كه می ترسم در ایام زندگیم نوشته من یا صحبتهای من در هر موردی باعث شده باشد كه حقی ناحق شود، یا در همسایگی ما گرسنه ای بوده باشد و ما غذای سیر خورده باشیم كه و الله و بالله و تالله اگر چنین چیزی بوده من آگاهی نداشته ام» و روزی كه ایشان از دنیا رفتند، یك قبا داشتند كه مشكی بود و در ایام محرم و صفر میپوشیدند و مجموع پولی كه در جیب ایشان بود، هشتصد تومان بود و هیچ اندوخته ای، زمینی یا ملكی نداشتند.
2- مداومت بر نماز جماعت:
خصوصیت دیگر ایشان، پایبندی ایشان به اقامه جماعت در حرم مطهر حضرت معصومه - سلام الله علیها - بود.از همان زمان قدیم، نزدیك به 60 سال پیش ایشان مرتب سه وعده مشرف می شدند به حرم مطهر و در آنجا اقامه جماعت می فرمودند. صبحها نخستین زائر حضرت معصومه - سلام الله علیها - ایشان بودند، گاهی یك ساعت قبل از اذان تشریف می بردند پشت درب صحن و آنجا می نشستند تا فراش حرم بیاید درب را باز كند و ایشان نخستین زائر حرم باشند.
خصوصیت دیگر ایشان، پایبندی ایشان به اقامه جماعت در حرم مطهر حضرت معصومه - سلام الله علیها - بود.از همان زمان قدیم، نزدیك به 60 سال پیش ایشان مرتب سه وعده مشرف می شدند به حرم مطهر و در آنجا اقامه جماعت می فرمودند. صبحها نخستین زائر حضرت معصومه - سلام الله علیها - ایشان بودند، گاهی یك ساعت قبل از اذان تشریف می بردند پشت درب صحن و آنجا می نشستند تا فراش حرم بیاید درب را باز كند و ایشان نخستین زائر حرم باشند.
در زمستانهای خیلی سرد، تا آن زمان می گفتند برف زیادی می بارید كه گاهی ارتفاع برف به 80، 90 سانتیمتر میرسید، ایشان قبل از اذان صبح، پارویی به دست می گرفتند و از منزل تا حرم مطهر مسیر را برای مردم باز میكردند و هرگاه هم كسی میگفت آقا شما این كار را نكنید، میفرمود: من میخواهم ثواب كنم.
در وصیتنامه ایشان آمده است: «سجادهای كه هفتاد سال بر روی آن نماز شب بجا آوردهام و تسبیحی از تربت امام حسین (علیه السلام)كه با آن در سحرها به عدد دانههایش استغفار كردهام با من دفن شود.»(1)
در وصیتنامه ایشان آمده است: «سجادهای كه هفتاد سال بر روی آن نماز شب بجا آوردهام و تسبیحی از تربت امام حسین (علیه السلام)كه با آن در سحرها به عدد دانههایش استغفار كردهام با من دفن شود.»(1)
3- عشق به كمال و علم:
یكی دیگر از خصوصیات ایشان علاقه و عشق بی حد و حصر نسبت به كسب علم و دانش بود. یك وقتی ایشان نقل می فرمودند: «زمانی كه ما در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم، گاهی می شد كه ما تا 40 روز اصلا گوشت گیرمان نمی آمد كه بخوریم، خوب آقازاده هم بودیم و رویمان نمیشد برویم پیش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز كنیم و گاهی آنقدر سرگرم درس بودیم كه تا 24 ساعت گرسنه میماندیم ولی اصلا توجه به این مسائل نداشتیم.»
یكی دیگر از خصوصیات ایشان علاقه و عشق بی حد و حصر نسبت به كسب علم و دانش بود. یك وقتی ایشان نقل می فرمودند: «زمانی كه ما در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتیم، گاهی می شد كه ما تا 40 روز اصلا گوشت گیرمان نمی آمد كه بخوریم، خوب آقازاده هم بودیم و رویمان نمیشد برویم پیش اعلام و بزرگان آن وقت و دست دراز كنیم و گاهی آنقدر سرگرم درس بودیم كه تا 24 ساعت گرسنه میماندیم ولی اصلا توجه به این مسائل نداشتیم.»
میفرمودند: «زمانی كه من در مدرسه قوام در نزدیكی های صحن مطهر مولی امیر المۆمنین در نجف اشرف به تحصیل اشتغال داشتم، با مرحوم آیه الله حاج سید ابو القاسم ارسنجانی شیرازی كه از علماء بزرگ شیراز بودند، هم حجره بودم. ما گاهی گرسنه می شدیم و هیچ چیز نداشتیم بخوریم. بعضی از اعیان و اشراف آن روز هم فرزندان خود را میفرستادند به نجف اشرف كه درس بخوانند، ولی اینها معمولا می آمدند و درس نمیخواندند و آش و پلویی راه می انداختند و عده ای هم از این افرادی كه دنبال دنیا بودند، دور اینها را میگرفتند و ارتزاق می كردند، گاهی اینها كاهوی زیادی می خریدند و می آمدند در كنار حوض و برگهای زیادی را می ریختند در حاشیه حوض و ساقههای وسطش را می بردند و می خوردند. و من و آن رفیق هم حجرهام با هم میرفتیم این برگهای اضافی كاهوها را مخفیانه جمع میكردیم و با آنها سد جوع میكردیم و هیچگاه هم به خودمان اجازه نمیدادیم كه برای كسی بازگو كنیم، ولی آنی از تحصیل و تدریس غافل نبودیم.»
4- استفاده از امكانات داخلی:
حضرت آیه الله خصوصیت دیگری كه داشتند، می فرمودند: «من از روز اولی كه خودم را شناختم و روی پای خودم ایستادم، از البسه خارجی استفاده نكرده ام». و تا آخر عمرشان هم همینطور بودند و می فرمودند: «این یك راه مبارزه با استعمار و استعمارگران است». روزی خیاط آمد و به ایشان گفت: آقا دكمه از خارج میآید و برای قبا ناچاریم از آن استفاده كنیم، ایشان اجازه ندادند و مدتی در این فكر بودند كه چه بكنند، بعد یكی گفت بعضی از خانمها در خانه از این قیطانهایی كه به لب عبا میدوزند، شبیه دگمه درست میكنند و شما میتوانید این را به خیاط بدهید و لذا لباسهای ایشان هیچ وقت دگمه نداشت و از همین قیطانهایی كه در داخل تولید میشد استفاده میكردند.
حضرت آیه الله خصوصیت دیگری كه داشتند، می فرمودند: «من از روز اولی كه خودم را شناختم و روی پای خودم ایستادم، از البسه خارجی استفاده نكرده ام». و تا آخر عمرشان هم همینطور بودند و می فرمودند: «این یك راه مبارزه با استعمار و استعمارگران است». روزی خیاط آمد و به ایشان گفت: آقا دكمه از خارج میآید و برای قبا ناچاریم از آن استفاده كنیم، ایشان اجازه ندادند و مدتی در این فكر بودند كه چه بكنند، بعد یكی گفت بعضی از خانمها در خانه از این قیطانهایی كه به لب عبا میدوزند، شبیه دگمه درست میكنند و شما میتوانید این را به خیاط بدهید و لذا لباسهای ایشان هیچ وقت دگمه نداشت و از همین قیطانهایی كه در داخل تولید میشد استفاده میكردند.
یكی از خصوصیات برجسته ایشان ساده زیستی و عدم توجه به مسائل مادی و زخارف دنیوی بود.ایشان پس از اقامت در قم و ازدواج از نظر مالی مدتها در وضعیت بدی به سر می بردند و مدتها اجاره نشین بودند تا اینكه كم كم با تهیه یك زمین كوچك در آن خانه ای ساختند و تا آخر عمرشان نیز در آن زندگی كردند.
5- ارادت به اهل بیت - علیهم السلام -:
یكی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبت به ائمه معصومین - علیهم السلام - بود. ایشان می فرمودند از روزی كه خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی میدوختم، نخستین بار میبردم در حرمهای ائمه - علیهم السلام - و با مالیدن به ضریح، آن را متبرك نموده، بعد از آن استفاده می كردم، ساختمان كتابخانه، مدرسه، حسینیه و یا هر ساختمانی كه مستقیم زیر نظر ایشان ساخته می شد، وقتی گودبرداری می كردند، ایشان مقداری از تربت سید الشهداء - علیه السلام - را در پی های آن می ریختند و می فرمودند با این تربت من اینجا را بیمه میكنم.
یكی دیگر از بارزترین خصوصیات اخلاقی ایشان، علاقه و اظهار ارادت و توسل و تضرع شدید نسبت به ائمه معصومین - علیهم السلام - بود. ایشان می فرمودند از روزی كه خودم روی پای خودم ایستادم، هرگاه لباس نوی میدوختم، نخستین بار میبردم در حرمهای ائمه - علیهم السلام - و با مالیدن به ضریح، آن را متبرك نموده، بعد از آن استفاده می كردم، ساختمان كتابخانه، مدرسه، حسینیه و یا هر ساختمانی كه مستقیم زیر نظر ایشان ساخته می شد، وقتی گودبرداری می كردند، ایشان مقداری از تربت سید الشهداء - علیه السلام - را در پی های آن می ریختند و می فرمودند با این تربت من اینجا را بیمه میكنم.
و به خصوص هر وقت مشرف می شدند به حرم، در آستانه حرم هنگام ورود خودشان را روی زمین می انداختند و محاسنشان را روی خاكهای درب ورودی حرم می مالیدند و به ما می گفتند شماها مثل اینكه خجالت می كشید این كار را انجام دهید، این خجالت باعث میشود شما از در خانه اینها دور شوید و شما باید كاری كنید كه دیگران هم تاسی كنند، گاهی به طور ناشناس شبهای عاشورا كرارا در میان جمعیتهای عزادار میرفتند و به سینه زنی می پرداختند و می فرمودند من با این سینه زنی خودم را در طول سال بیمه میكنم.
همچنین میفرمودند من در این مدتی كه در قم هستم، هر گاه مشكلی داشتم میرفتم حرم مطهر حضرت معصومه - سلام الله علیها - و چند ساعت در آنجا دخیل میشدم و معمولا گره گشایی میشد.(2)
برنامه قرائت روزانه ایشان:
ایشان در وصایای خود فرمودند: سفارش مىکنم به خواندن سوره «یس» بعد از نماز صبح هرروز یکمرتبه، سوره «نباء» (عم یتسائلون) بعد از نماز ظهر، سوره «عصر» بعد از نماز عصر، سوره «واقعه» بعد از نماز مغرب و سوره «الملک» بعد از نماز عشاء؛ و تأکید میکنم بر مداومت کردن به آنچه یادآور شدم، زیرا من شخصاً روایت مىکنم این روش را از استادان بزرگوار خود، و بارها نیز تجربه آموختهام.
ایشان در وصایای خود فرمودند: سفارش مىکنم به خواندن سوره «یس» بعد از نماز صبح هرروز یکمرتبه، سوره «نباء» (عم یتسائلون) بعد از نماز ظهر، سوره «عصر» بعد از نماز عصر، سوره «واقعه» بعد از نماز مغرب و سوره «الملک» بعد از نماز عشاء؛ و تأکید میکنم بر مداومت کردن به آنچه یادآور شدم، زیرا من شخصاً روایت مىکنم این روش را از استادان بزرگوار خود، و بارها نیز تجربه آموختهام.