10-01-2014، 13:25
ســخـت افـــســوس مــی خـــورم
بــرای تـمــام روزهــایـی
کــه بـــی تـــو
گذشـــتــنـد
وتــمــام شــب هــایــی
کـــه بــا تــو
نــمـی گــذرنــد!
مــی بــیـنـی دلــبـنـدم ؟
هــنـوز رویــایـت تـــمـام زنــدگــی مــن است
هميشه بـايد کسـي باشد که مــعني سه نقطههای انتهای جملههايتـــ را بفهمد
هــميشه بايد کسـي باشد
تا بغضهايتــ را قبل از لرزيدن چـانهات بفهمد
بـايد کسي باشد
که
وقتي صدایتــ لرزيد بفهمد
که
اگر سکوتـــ کردی، بفهمد...
کسي بـاشد
که
اگر بهانهگيـر شدی بفهمد
کسي بـاشد
که
اگر سردرد را بهـانه آوردی براي رفتـن و نبودن
بفهمد به توجهش احتياج داری
بفهمد که درد داری که
زندگي درد دارد
بفهمد که دلت براي چيزهای کوچکش تنگــ شده استــ
بفهمد که دلتــ برای قدمــ زدن زير باران...
برای بوسیدنش...
برای يك آغوش گَرمــ تنگ شده است
هميشه بايد کسي باشد
هميشه...
شب ها دلم میگیرد،بغض در گلویم می شکند...
و باز من می مانم و خاطراتمان و حسرت نبودن هایت!
هنوز هم شبها بالشتم خیس میشود...
هنوز هم نبودنت بیشترآزارم میدهد...
دلم که تنگ میشود؛ سرد میشوم ، برف میشوم ، باران میشوم !
درگیرت که میشوم؛ شمع میشوم ، دود میشوم ، تاریک میشوم !
پس صبر کن... خواهشم را دریاب...
وقتی میروی ، هرجا میروی ،این مجسمه را هم ببر...
مجسمه ای باچشمان باز
خیره به دور دست ها
شاید شرق...شاید غرب
مغلوب یک هوا
مبهوت یک نگاه
مصلوب یک عشق
آخرین شاهکارت
خرده هایش را باد دارد می برد
و او تنها خاطراتت را محکم بغل کرده است
در امید آینده !
مجسمه ای به نام من...!
من را هم ببر...طاقت دوریت را ندارم !!!
مــزرعـه را ملـــخ هــا جــویــدنــد
و مــا بــــرایِ کـلاغهــا متـــرسک سـاختــــیم
و ایـن بــود شــروعِ جـــــهالــت …
-------------------------------------
آرزوی کسی نباش
آرزوی آدم ها قیمت دارند
جایگزین دارند
تاریخ مصرف دارند
-------------------------------------
چـه غــم انگــــیـز اسـت
ســرنــوشـتِ مــاهــیِ کــوچــک
وقتــی بــه هــوایِ جُــفتِ خــود
بــه اقــــیـانــوس مــی زنــــد
و نهــــــنگ هــــا عــاشقَـش مــی شـــونـــــد
-------------------------------------
نیمه گمشده را بیخیال شو لطفا
اگر سهم تو بود که گم نمی شد !
همین نیمه ای که هستی رو پیدا کن …
-------------------------------------
بسیاری از شکست های زندگیم
به خاطر دروغ هایی بود که باید می گفتم اما نگفتم !
-------------------------------------
بعضی ها هیچ وقت آدم نمی شوند !
در چرخه ی تکامل …
چگونه ظاهرِ آدم یافتند ، نمیدانم !
خصلتشان زخم زدن است ! و خراشیدنِ روح !
حالا تو بگو چگونه در کنارِ چنین گرگهایی ..
اگر چنگ در نیاوری ! دوام می یــابــی !
-------------------------------------
یه میز هرچقدرم که گرون قیمت و شیک و سلطنتی باشه
اگه ۴تا پایه ش مثل هم و یه اندازه نباشن میز نمیشه …
کسی رو پیدا کن که پایه ت باشه
-------------------------------------
با کسی زندگی کن که مجبور نباشی
یه عمر برای راضی نگه داشتنش فیلم بازی کنی
-------------------------------------
تـــا زمــانــی کــه ..
خــواستـه ای از کسـی نـــداری …
خــواستـــنـی هستـی !
-------------------------------------
آنقدر شاعرانه دروغ می گویند و آنقدر در دروغ هایشان شاعر می شوند
که نمیدانم با اینهمه فریب چگونه ست
که دلم هنوز خواب باران را دوست دارد
عزیزم حتے دیگر نمیخواهم آرزویت باشم…
آرزو میڪنم
“او”
آرزوے تو باشد
و
آرزوی او…
“دیگرے”…
.
.
.
یـه رابـطـه فـقـط مـخـصـوص دو نـفـره…
ولـی بـعـضـی احـمـق ها،
شـمـارش بـلـد نـیـسـتـن !
.
.
.
به بعضیام باید گفت:
اگـــــه حس میکنــی خیلـــــــی بارتـــــه واست” گاری ” بگیرم !
.
.
.
بعضی جمله ها هستن به مرور تبدیل به دروغ میشن
مثله (پنیر تازه رسید) رو شیشهی بقالی
یا مثله (دوست دارمٍ) تو
.
.
.
یادت باشه گلم !
وقتی که داری گنده تر از دهنت حرف میزنی،
منتظر جر خوردن دهنتم باش . . !
.
.
.
ﻋﺰﯾﺰﻡ …
ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯼ …
ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﭘﺎﻫﺎﺗﻪ
ﮔﻮﺭﺗﻮ ﮔﻢ ﮐﻦ …
.
.
.
ﻗﺎﻧﻌﻢ … !
ﺍﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ …!
ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻮﺩ …!
ﻗﺮﺑوﻥ ﺩل خودم ﻛﻪ ﻣﺎﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺭ ﻧﻴﺴﺖ !
.
.
.
خاکستر سیگارم را به تو ترجیح دادم
چون که او تنها حنجره ام را به آتش کشید و تو وجودم را …
.
.
.
بعضی آدمــا میخ دارن …
گیر میکنی بهشون … نخ کش میشی … به زور باید جداتــ کنن !!
.
.
.
خائــــــــن بودن کار راحتیــــــــه !
یه کار سختــــ تر …
مثل وفــــــــــآدار بودن رو امتحان کنـ !
.
.
.
مشکل از خود ماست !
واسه کسی که یه قدم واسمون برمی داره،
دو کیلومتر پیاده می ریم . . .
.
.
.
امــــــــان از روزی که یــــــــه ۲زاری ,
خـــودشو تــــراول فــــــــــرض کنـــــه !
.
.
.
تمـــام غصــه هــایــی را کـــه بــرایـــت خـــوردم!
بـــالا مــی آورم
طـــعـــم بـــیهودگـــی مــیــداد…!
.
.
.
زمانی آرزوی هر روز دیدنت را داشتم،
اما هر روز ندیدنت آرزوی امروز من است . . !
.
.
.
به بعضیا باید گفت :
ﻛــﺎﺷــﻜـی ﺷـُـﻌـﻮﺭﺗﻢ،
ﻣـِﺜـﻞ ﻟـﻴـﺴـﺖ ﺩﻭﺳــﺘـﺎﺕ ﻫــﺮ ﺭﻭﺯ ﺑـﻪ ﺗــﻌـﺪﺍﺩﺵ ﺍﺿــﺎﻓـﻪ ﻣــﻴـﺸُـﺪ!
.
.
.
احترام گذاشتن به بعضیا ، مثه تکون دادن پارچه ی قرمز جلوی گاوه !
.
.
.
جلوی کوه داد بزنی “محبت” بر میگردد “محبت” !
تو از سنگم کمتری ؟
.
.
.
با وجود تو عشق در من تغییر معنا داده است،
به لجن میکشی واژه ها را . . .
.
.
.
اگه مهم بودی زیرت خط میکشیدم !
نه دورتــــــ . . .
.
.
.
بعضیا کات مات حالیشون نیست !
فقط دوس دارن بازی کنن !
.
.
.
بعضیا لازمه کنارت نباشن . . !
کنارت که باشن تنهاتری . . !
پس خواهشن نباش . . !.
.
.
.
نمی خواهم بعد از مرگم
به احترامم یک دقیقه سکوت کنی !
اکنون که زبانت نیش دارد ؛
دهنت را ببند … !
.
.
.
ﻛﻼﻍ ﭘﺮ
گنجشک ﭘﺮ
ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﻧﭙﺮ ؛ ﺑﻲ ﺯﺣﻤﺖ “ﮔﻤﺸﻮ” ﻋﺰﻳﺰﻡ …
.
.
.
گاهی وقتا لازمه از گوشیمون بشنویم…
مشترک مورد نظر آدم نمی باشد…
لطفا قطع کن…
.
.
.
وقتی داشتی میرفتی گفتی دیگه هیچکی رو مثه من نمیتونی پیدا کنی…!
توی دلم گفتم: اتفاقا خوبیش همینه !
.
[b][i]
پسرمـ …
این روزها که مے نویسمـ هنوز دخترکے هَستمـ پُر از ایـن آرزو ـها!
دخترکے که روزے زن مے ـشود … مادر مے شود … " مادر تو "
.پسرمـ …
این روزها که مے نویسمـ هنوز دخترکے هَستمـ پُر از ایـن آرزو ـها!
دخترکے که روزے زن مے ـشود … مادر مے شود … " مادر تو "
.
متاسفم که چرا مزه ے عشـــــــق را ..
از دستـــــــــ تــــــو چشیــــدم …
تا همیشه در شکـــــــــــ دروغ بودنش بمـــانم…!
.
.
.
نــَـه بــــه دیــروز هــآیی کـــه بودی می اندیشــَمــ
نـــَـه بـــه فـــــَــردآهــآیی کـــه شــآیـَـد بیــــآیی
میخـــــــوآهــَـم امـــروز رآ زنــدگـــی کــُنــمــ
خواســـتی بــآش…
خواســـتی نَبــآش…[/i][/b]