امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کمال الملک(نقاش ایرانی)

#1
کمال الملک(نقاش ایرانی) 1

محمد غفاری معروف به کمال‌المُلک نقاش ایرانی (زاده ۱۲۲۷ – درگذشته ۱۳۱۹) یکی از مشهورترین و پر نفوذترین شخصیت‌های تاریخ هنر معاصر ایران به شمار می‌آید. وی در یکی از خانواده‌های هنرمند و سرشناس در کاشان چشم به جهان گشود. غفاری پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در کاشان به همراه برادر بزرگترش به تهران آمد و در دارالفنون در رشتهٔ نقاشی ادامه تحصیل داد. پس از گذشت سه سال تحصیل وی در دارالفنون، هنگامی که ناصر الدین شاه از این مدرسه بازدید می‌کرد، کار او را پسندید و وی را به دربار فراخواند.

با حضور در دربار، ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص به وی داده شد و پس از چندی تاثیر آثار محمد غفاری سبب گردید تا ناصرالدین شاه خود به شاگردی وی در آید و او را در ابتدا به لقب نقاش‌باشی و سپس به لقب کمال الملک منصوب کند. در مدت حضور وی در دربار، او ۱۷۰ تابلو کشید که معروف‌ترین آن‌ها تالار آینه می باشد (نکتهٔ جالب در مورد تالار آینه این است که در صورتی که نقاشی کمال‌الملک از این تالار را دیده باشید تالاری نسبتاً وسیع را در نظر تجسم خواهید کرد در صورتیکه با مشاهده تالار از نزدیک متوجه خواهید شد که تالار واقعی بسیار کوچک‌تر از آن چیزی است که تجسم نموده‌اید. این مطلب می‌تواند ناشی از هنر نقاش در باشکوه نمایی تالار باشد) و اولین تابلوییست که آن را امضا کرده است.

کمال الملک(نقاش ایرانی) 1

پس از مرگ ناصرالدین شاه و به سلطنت رسیدن مظفر الدین شاه، کمال الملک برای ادامه تحصیل در زمینه نقاشی و زبان فرانسوی و همچنین بازدید از موزه‌ها، عازم اروپا شد. او در مدت سه سال در ایتالیا، فرانسه و مدت کوتاهی در اتریش زندگی کرد و در طی این مدت با بازدید از موزه‌های مهم شهرهای فلورانس، رم و پاریس، از آثار نقاشان برجسته‌ای چون روبنس، تیسین و رامبراند در حدود دوازده کپی نقاشی کرد.

بازگشت کمال الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه می‌شود. در این هنگام کمال الملک با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، به سهم خود با حرکت مردم، همراه می‌شود.
در نهایت در اردیبهشت ۱۳۰۷ وی به روستای حسین آباد نیشابور تبعید شد و مابقی عمر خود را در آنجا گذراند. وی در سال ۱۳۱۹ در سن ۹۵ سالگی در گذشت و پیکر او را در کنار عطار نیشابوری به خاک سپردند.
تولد و خانواده :

محمّد غفّاری در خانواده‌ای هنرمند و سرشناس در شهر کاشان بدنیا آمد، وی برادر زاده میرزا ابوالحسن غفّاری معروف به صنیع الملک از اولین تحصیل کردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. غفّّاری تحصیلات اوّلیّه‌اش را در مکتب مکاتب زادگاهش گذراند. پدرش میرزا بزرگ که همچون پدرانش دارای حرفهٔ نقاشی بود، ابو تراب، پسر بزرگترش و محمّد را برای ادامه تحصیل راهی تهران کرد.
مهاجرت به تهران:

کمال الملک پس از حضور در تهران، به همراه برادر بزرگترش در مدرسه دارالفنون در رشتهٔ نقاشی مشغول به تحصیل شد، هر دو برادر در مدت سه سال تحصیل خود توانستند موفقیت‌های بسیاری را کسب کنند. در پایان سال سوم، ناصرالدین شاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون با دیدن تابلویی

که از چهره اعتضاد السلطنه، رئیس وقت مدرسه دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تاثیر قرار گرفت و دستور داد تا او را به عنوان نقاش به استخدام دربار در آورند.
حضور در دربار قاجار :
با حضور در دربار، در ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص به وی داده شد و پس از چندی تاثیر آثار محمد غفاری سبب گردید تا ناصرالدین شاه خود به شاگردی وی در آید و او را در ابتدا به لقب نقاش باشی و سپس به لقب کمال الملک منصوب کند. کمال الملک پس از چندی با خواهر مفتاح الملک یکی از مقامات دربار ازدواج کرد که ثمرهٔ این ازدواج یک دختر به نام نصرت و پسری به نام حسین علی خان شد. در مدت حضور وی در دربار، او ۱۷۰ تابلو کشید که معروف‌ترین آن‌ها تالار آینه می‌باشد و اولین تابلوییست که آن را امضا کرده است.
اتهام دزدی :

کمال الملک که تمام وقت خود را در برای نقاشی کردن در کاخ گلستان می‌گذراند، با دزدیده شدن مقداری طلا از تخت طاووس مورد سوء ظن ماموران حکومتی قرار گرفت تا جایی که وی را برای مدت چهار ساعت مورد بازجویی قرار دادند که نهایتا با اعتراف سارق، سوء ظن‌ها از وی برطرف شد.
سفر به اروپا :

پس از کشته شدن ناصر الدین شاه کمال الملک برای مطالعه به اروپا رفت. (۱۲۷۶ ش) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید؛ و در موزه‌ها به رونگاری از آثار استادانی چون رامبراند و تیسین پرداخت. در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. سفر اروپا تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت. او به دستور مظفر الدین شاه به ایران بازگشت (۱۲۷۹ ش) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواست‌های شاه جدید کنار بیاید. به عراق رفت و چند سالی را در آنجا گذرانید. (۱۲۸۰ تا ۱۲۸۳ش) پرده‌های زرگر بغدادی (۱۲۸۰ ش) و میدان کربلا (۱۲۸۱ ش) را به هنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد. او اگرچه به مشروطه خواهان متمایل بود (پرده علیقلی خان بختیاری (سردار اسعد) گواه آن است) در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. در سال‌های بعد مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبده‌ترین شان خود استادانی در مکتب او شدند. سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶ ش) و به ملک شخصی خود در حسین آباد نیشابور کوچید. (۱۳۰۷ ش) در آنجا بر اثر حادثه‌ای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سال‌های آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد. کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت گرایی اروپایی داشت. با ظهور کمال الملک وظیفه‌ای جدید برای نقاش دربار معین شد. او می‌بایست رویدادها، اشخاص، ساختمان‌ها، باغ‌ها و غیره را همچون عکاسی دقیق ثبت کند تا به عادی‌ترین مظاهر زندگی و محیط درباری سندیت تاریخی بخشد. بی سبب نیست که کمال الملک در این دوره اغلب پرده‌هایش را با افزودن شرحی درباره موضوع رقم می‌زد. (مثلاً: طبیعت بیجان با گلدان و پرنده شکار شده، ۱۲۷۳خ) با این زمینه فکری و هنری کمال الملک به اروپا رفت. هدف او شاید فقط ارتقای سطح دانش فنی اش بود. ولی در موزه‌ها آثار استادان رنسانس و باروک را دید و شیفته آنها شد. منطقاً او به لحاظ فرهنگی، ذهنی و سابقه هنری آمادگی رویارویی و احتمالاً بهره گیری از جنبش‌های دریافتگری (امپرسیونیسم) و پسا-دریافتگری را نداشت. اما زیبایی‌شناسی کلاسیسیسم رنسانس و سبک و اسلوب بغرنج هنرمندانی چون رامبراند را نیز به درستی درک نکرد (چنان که مثلاً در هیچ یک از نقاشی‌های کمال الملک و شاگردانش نشانی از آشنایی با اسلوب لعاب رنگ کاری به چشم نمی‌خورد.) با این حال آکادمی گرایی در او قوت گرفت؛ و هنگامی که به ایران بازگشت بیش از پیش به هنر دانشگاهی سده نوزدهم وابسته شده بود. حتی بعداً در بازنمایی موفقیت آمیز برخی موضوع‌های اجتماعی نیز از این وابستگی رهایی نیافت. او اساساً چهره نگار و منظره نگار بود؛ و در تک چهره‌هایی چون «سید نصرالله تقوی» قابلیت و مهارت خود را به حد کمال نمایان ساخت. کمال الملک با کوشش‌های خود در مقام نقاش و معلم پاسخی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانه اش به ضرورت تحول هنری جامعه داد. بازتاب این کوشش‌ها در ذهن مردم خصوصیات اخلاقی، نحوه زندگی و واقعه کور شدنش از او یک مرد افسانه‌ای ساخت.

از جمله دیگر آثارش: دورنمای صفی آباد (۱۲۵۳ ش)؛ عمله طرب؛ حوضخانه صاحبقرانیه (۱۲۶۱ ش)؛ منظره آبشار دوقلو (۱۲۶۳ ش)؛ مرد مصری (۱۲۷۵ ش)؛ فالگیر یهودی؛ دهکده مغانک (۱۲۹۳ ش)؛ تک چهره خود هنرمند (۱۲۹۶ ش)؛ تک‌چهره صنیع الدوله؛ نیمرخ هنرمند (۱۳۰۰ ش)؛ منظره کوه شمیران (۱۳۰۱ ش).
بازگشت به ایران :
بازگشت کمال الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه می‌شود. در این هنگام کمال الملک با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاک روسو و دیگر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، به سهم خود با حرکت مردم، همراه می‌شود.کمال الملک در همان دورهٔ قاجار به جرگهٔ فراماسونرها پیوست؛ لژی که او بدان پیوست از نامدارترین لژهای فراماسونری در ایران بود و لژ بیداری ایرانیان نام داشت که در آن بسیاری از شخصیت‌های علمی، ادبی و سیاسی عضو بودند.

سرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در ۲۷ مرداد سال ۱۳۱۹ درگذشت و در نیشابور و در کنار قبر عطار نیشابوری مدفون گشت.

نسخه اصل تعدادی از تابلوهای مشهور کمال الملک در کاخ گلستان در معرض نمایش قرار دارد.

با کار او جریان دویست‌سالهٔ تلفیق سنت‌های ایرانی و اروپایی به پایان می‌رسد و سنت طبیعت‌گرایی اروپایی در قالب نوعی هنر آکادمیک تثبیت می‌شود.
فهرست آثار :

آثار کمال‌الملک از سال ۱۲۹۰خ تا زمانی که چشمش آسیب دید:

۱- مرد برهنه
۲- دورنمای دماوند
۳- دورنمای دیگری از دماوند
۴- آخوند رمال
۵- تصویر نیم‌تنه ناصرالدین‌شاه
۶- تصویر مشهدی ناصر
۷- زن پای چراغ
۸- خانه سنگی
۹- خانه دهاتی
۱۰- دورنمای دیگری از باغ مهران
۱۱- کپیه از تابلوی مزین‌الدوله (تابلو میوه)
۱۲- سن ماتیو
۱۳- کپیه تیسین
۱۴- رمال بغدادی
۱۵- تصویر عضدالملک
۱۶- دورنمای مغانک
۱۷- پیرمرد (ناتمام)
۱۸- مصری
۱۹- تصویر دیگر مصری
۲۰- فانتن لاتور
۲۱- کبک بی‌جان
۲۲- تصویر نیم‌تنه اتابک
۲۳- صورت جوانی کمال الملک
۲۴- رمال
۲۵- تصویر کمال‌الملک در حال تبسم
۲۶- زرگر

۲۷- صورت کمال‌الملک با کلاه
۲۸- بن‌زور
۲۹- پرتیه
۳۰- صورت دیگری از کمال‌الملک با شنل
۳۱- تصویر زن(مداد)
۳۲- زری یراقی‌های جهود
۳۳- صورت دیگری از جوانی کمال‌الملک
۳۴- زنجیری
۳۵- تصویر زن (که با همکاری گوردیجانی کشیده شده)
۳۶- تصویر مرحوم ذکاء الملک
۳۷- تصویر رامبراند
۳۸- تصویر دیگری از کمال‌الملک
۳۹- دورنمای چراغ‌برها
۴۰- بازار مرغ فروش‌ها
۴۱- صورت سردار اسعد
۴۲- قالیچه صورت رامبراند
۴۳- قالیچه صورت کمال الملک
۴۴- قالیچه دورنمای منظره‌ای از شمیران
۴۵- تصویر مرحوم حاج نصرالله تقوی
۴۶- قالیچه دورنمای یاخچی‌آباد
۴۷- کپیه رافائل
۴۸- کپیه تابلوی دیگری از تیسین
۴۹- کپیه ونوس
۵۰- تصویر مظفرالدین شاه
۵۱- تصویر احمد شاه
۵۲- تصویر کمال‌الملک (آبرنگ)

۵۳- تصویر مولانا (آبرنگ)
۵۴- عرب خوابیده (آبرنگ)
۵۵- حوض صاحبقرانیه (۱۲۶۱ ش)
۵۶- تکیه دولت
۵۷- دورنمای پس قلعه
۵۸- دورنمای زانوس
۵۹- تالار آیینه
۶۰- دورنمای لار
۶۱- صورت ناصرالملک
۶۲- تصویر پسر ناصرالملک
۶۳- تصویر مشیرالدوله
۶۴- تصویر وثوق‌الدوله
۶۵- تصویر ضیع‌الدوله
۶۶- پرنده الوان (آبرنگ)
۶۷- دورنمای شهر از پشت‌بام صاحبقرانیه
۶۸- دورنمای کوه شمیران از پشت‌بام مدرسه (ناتمام)
۶۹- قالیچه منظره خیابان شمیران
۷۰- زن
۷۱- کپیه باسمه فرنگی (به دستور احمدشاه)
۷۲- کپیه باسمه‌ای دیگر (به دستور احمدشاه)
۷۳- نوازنده‌ها
۷۴- تصویر ایستاده یکی از پیشخدمت‌های دربار
۷۵- نیم‌تنه یکی از درباریان (آبرنگ)
۷۶- بازار کربلا
۷۷- منظره آبشار دوقلو (۱۲۶۳ ش)
۷۸- حوضخانهٔ عمارت گلستان (۱۳۰۷ هجری قمری)
۷۹- تصویر میرزاعلی‌اصغر خان اتابک (نیم تنه)
۸۰- تصویر میرزا علی‌اصغرخان (تمام قد)
۸۱- تصویر آقاعلی‌معین‌الحضور (آبرنگ)
پاسخ
 سپاس شده توسط elnaz-s ، ☼آریا☼
آگهی
#2
اوووووووو
چ قدر آثار داره
مرررسی
سپاس
اونـے کـہ واسـہ شُما ادّعا مـے کنـہ
واسـہ بودنِ با مآ دُعا مـے کنـہ!
عآرهـ عزیزم !
پاسخ
#3
اسپم ها پاک شدند.
کمال الملک(نقاش ایرانی) 1
پاسخ
#4
ای کاش دوره اش اون موقع نبود.خیلی مشکل بود زندگی اون زمان ها
اکنون گور او را بس است




آنکه جهان اورا کافی نبود
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان