21-12-2014، 13:06
عملکرد تدريجي و خزنده ايران در ابعاد حضور مستقيم و غيرمستقيم خارجي، امري فراتر از علائق و راهبردهاي امنيتي و سياست تدافعي بود. ايران در نقش بدل گونه يک امپرياليسم و تقليدي از يک ابرقدرت کوچک، بر رهبري و حاکميت در جهتدهي به سياست داخلي و خارجي کشورهاي دور و نزديک، اصرار ميورزيد. پيرو اين راهبرد در دهه 40 و 50 ش / 60 و 70 م، ميزان دخالت ايران در ماوراي مرزهاي جغرافيايي خود، افزايشي قابل ملاحظه يافت. در اين محدوده زماني، سابقه و کثرت حضور خارجي هيچ يک از کشورهاي جهان سوم به اندازه ايران نبود.
ارتش ايران در سال 1352/1973 به منظور پاکسازي و انهدام چريکهاي جداييطلب بلوچ به ايالت بلوچستان پاکستان اعزام شد. اين نيروها به استعداد واحدهايي از کماندوهاي گار شاهنشاهي و دو اسکادران هليکوپترهاي هوانيروز بود و عمليات آنان به مدت دو سال به طور انجاميد.
ايران در طول جنگهاي داخلي يمن بين سلطنتطلبان و جمهوريخواهان در طي سالهاي 70-1962م، با ارسال اسلحه و آموزش نظامي، از جناح سلطنتطلب متمايل به غرب حمايت کرد. شاه به کرّات اظهار داشت که کمکهايي را به اين دولت اعطا ميکند.
ايران همچنين به شکلي بسيار گسترده و فعال از ملا مصطفي بارزاني ــ رهبر حزب دمکرات کردستان ــ در نبرد با عراق حمايتهاي فراواني ميکرد. به طوري که شاه در اوت 1971 از واشنگتن درخواست کرد که با هدف تضعيف بغداد، کمکهاي خود را به اين گروه افزايش دهد. در نتيجه، امريکا بودجهاي شانزده ميليون دلاري را به اين منظور اختصاص داد. مقاديري جنگافزار ساخت شوروي نيز که در جنگ با اعراب به غنيمت اسرائيل درآمده بود، به ايران فروخته شد تا به کردها تحويل داده شود.
جنگندههاي فانتوم ايران در حمايت از دولت امان به اردن اعزام شدند. ايران، همچنين به طور غيرمستقيم با فرستادن هواپيماي فانتوم خود به حمايت و ياري تيو ــ رياست جمهوري ويتنام جنوبي ــ رژيم مراکش دولت زئير در مبارزه با شورش ايالت شابا و محمد زيادباره ــ حاکم سومالي در نبرد با اتيوپي در سال 1977م، پرداخت. دو گردان از نيروي زميني نيز در سال 1354 به منظور استقرار در بلنديهاي جولان در جزء سربازان سازمان ملل به آن منطقه اعزام شدند.
نيکسون در تقدير از سياست فرامرزي ايران در راستاي منافع جهان غرب گفت:
شاه خلاء قدرت را پر کرد؛ با تصرف جزاير سهگانه، حافظ امنيت تنگه هرمز شد. ظفار را در هم کوبيد؛ با ساختن پايگاه دريايي چابهار در امنيت تنگه هرمز کوشيد؛ با شناسايي اسرائيل، در تحريمهاي نفتي 1967 و 1973 اعراب شرکت نکرد؛ نفت لازم ناوگان مديترانه را تأمين کرد؛ با انتقال نيروهاي پشتيباني پنهاني از اکراد، مانع شرکت عراق در نبرد 1973م، اعراب و اسرائيل شد؛ سوخت ناوگان ما را در اقيانوس هند تأمين کرد؛ و هواپيماهاي فانتوم اف 5 را به حمايت ويتنام جنوبي فرستاد.
هنري کيسينجر نيز معتقد بود:
کمک شاه به ويتنام جنوبي درزمان انعقاد قرارداد پاريس در سال 1973 با کمک به اروپاي غربي در دوران بحران اقتصادي دهه â197 با حمايت از ميانهروهاي آفريقا عليه تهاجم نيروهاي مشترک شوروي و کوبا و پشتيباني از سادات در مصر بسيار چشمگير بود. شاه، نيرو و انرژي همسايگان عرب راديکال خود را تحليل ميبرد تا نگذارد آنها رژيمهاي ميانهرو عربستان و اردن و خليج فارس را مورد حمله قرار دهند.
اوج سياست نظامي و مداخلات ايران در خارج از مرزهاي خود، با مسئله جنبش ظفار در سرزمين عمان تجلي يافت که به طور مستقيم دريک نبرد نظامي، دنبال شد. در بررسي کارنامه دخالتهاي خارجي رژيم پهلوي دوم، بحران ظفار و مقياسهاي گسترده و پيچيده آن، هميشه در صدر قرار دارد و نمونه روشني از چگونگي پيدايش و عملکرد يک امپرياليسم جهان سومي با تأثيرپذيري از تحولات جهاني است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ايران، ديكتاتوري و توسعه. ص 259 .
2. ب. كيا. ارتش تاريكي. تهران، مركز ترجمه و نشر كتاب، 1376. ص 111.
3. شاهنشاه: در مورد خليجفارس يك قدم عقبنشيني نميكنيم.» اطلاعات، 30/10/1354، ص 28 .
4. «نقش ايران در ادراكات و سياستهاي اتحاد جماهير شوروي». صص 90-89 .
5. ايران، ديكتاتوري و توسعه. ص 259 .
6. محمد فردسعيدي؛ شهرام چوبين. تحولات سياسي اخير در خاورميانه و سياست خارجي ايران. تهران، مؤسسه پژوهشهاي سياسي و اقتصادي بينالملل، 1354. ص 65 .
4. Tiew
5. ايران، ديكتاتوري و توسعه. ص 259 .
6. Peter Avery. The Cambridge History of Iran. Vol. 7. From NadirShah to the Islamic Republic.1991. P. 455.
7. تفنگداران ايران در ارتفاعات جولان». مجله نيروي زميني شاهنشاهي. ش 37. خرداد 1354 صص 2-91.
8. جنگ واقعي، صلح واقعي. صص 148-147 .
9. اطلاعات. 11/11/1359. ص 3.
ارتش ايران در سال 1352/1973 به منظور پاکسازي و انهدام چريکهاي جداييطلب بلوچ به ايالت بلوچستان پاکستان اعزام شد. اين نيروها به استعداد واحدهايي از کماندوهاي گار شاهنشاهي و دو اسکادران هليکوپترهاي هوانيروز بود و عمليات آنان به مدت دو سال به طور انجاميد.
ايران در طول جنگهاي داخلي يمن بين سلطنتطلبان و جمهوريخواهان در طي سالهاي 70-1962م، با ارسال اسلحه و آموزش نظامي، از جناح سلطنتطلب متمايل به غرب حمايت کرد. شاه به کرّات اظهار داشت که کمکهايي را به اين دولت اعطا ميکند.
ايران همچنين به شکلي بسيار گسترده و فعال از ملا مصطفي بارزاني ــ رهبر حزب دمکرات کردستان ــ در نبرد با عراق حمايتهاي فراواني ميکرد. به طوري که شاه در اوت 1971 از واشنگتن درخواست کرد که با هدف تضعيف بغداد، کمکهاي خود را به اين گروه افزايش دهد. در نتيجه، امريکا بودجهاي شانزده ميليون دلاري را به اين منظور اختصاص داد. مقاديري جنگافزار ساخت شوروي نيز که در جنگ با اعراب به غنيمت اسرائيل درآمده بود، به ايران فروخته شد تا به کردها تحويل داده شود.
جنگندههاي فانتوم ايران در حمايت از دولت امان به اردن اعزام شدند. ايران، همچنين به طور غيرمستقيم با فرستادن هواپيماي فانتوم خود به حمايت و ياري تيو ــ رياست جمهوري ويتنام جنوبي ــ رژيم مراکش دولت زئير در مبارزه با شورش ايالت شابا و محمد زيادباره ــ حاکم سومالي در نبرد با اتيوپي در سال 1977م، پرداخت. دو گردان از نيروي زميني نيز در سال 1354 به منظور استقرار در بلنديهاي جولان در جزء سربازان سازمان ملل به آن منطقه اعزام شدند.
نيکسون در تقدير از سياست فرامرزي ايران در راستاي منافع جهان غرب گفت:
شاه خلاء قدرت را پر کرد؛ با تصرف جزاير سهگانه، حافظ امنيت تنگه هرمز شد. ظفار را در هم کوبيد؛ با ساختن پايگاه دريايي چابهار در امنيت تنگه هرمز کوشيد؛ با شناسايي اسرائيل، در تحريمهاي نفتي 1967 و 1973 اعراب شرکت نکرد؛ نفت لازم ناوگان مديترانه را تأمين کرد؛ با انتقال نيروهاي پشتيباني پنهاني از اکراد، مانع شرکت عراق در نبرد 1973م، اعراب و اسرائيل شد؛ سوخت ناوگان ما را در اقيانوس هند تأمين کرد؛ و هواپيماهاي فانتوم اف 5 را به حمايت ويتنام جنوبي فرستاد.
هنري کيسينجر نيز معتقد بود:
کمک شاه به ويتنام جنوبي درزمان انعقاد قرارداد پاريس در سال 1973 با کمک به اروپاي غربي در دوران بحران اقتصادي دهه â197 با حمايت از ميانهروهاي آفريقا عليه تهاجم نيروهاي مشترک شوروي و کوبا و پشتيباني از سادات در مصر بسيار چشمگير بود. شاه، نيرو و انرژي همسايگان عرب راديکال خود را تحليل ميبرد تا نگذارد آنها رژيمهاي ميانهرو عربستان و اردن و خليج فارس را مورد حمله قرار دهند.
اوج سياست نظامي و مداخلات ايران در خارج از مرزهاي خود، با مسئله جنبش ظفار در سرزمين عمان تجلي يافت که به طور مستقيم دريک نبرد نظامي، دنبال شد. در بررسي کارنامه دخالتهاي خارجي رژيم پهلوي دوم، بحران ظفار و مقياسهاي گسترده و پيچيده آن، هميشه در صدر قرار دارد و نمونه روشني از چگونگي پيدايش و عملکرد يک امپرياليسم جهان سومي با تأثيرپذيري از تحولات جهاني است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ايران، ديكتاتوري و توسعه. ص 259 .
2. ب. كيا. ارتش تاريكي. تهران، مركز ترجمه و نشر كتاب، 1376. ص 111.
3. شاهنشاه: در مورد خليجفارس يك قدم عقبنشيني نميكنيم.» اطلاعات، 30/10/1354، ص 28 .
4. «نقش ايران در ادراكات و سياستهاي اتحاد جماهير شوروي». صص 90-89 .
5. ايران، ديكتاتوري و توسعه. ص 259 .
6. محمد فردسعيدي؛ شهرام چوبين. تحولات سياسي اخير در خاورميانه و سياست خارجي ايران. تهران، مؤسسه پژوهشهاي سياسي و اقتصادي بينالملل، 1354. ص 65 .
4. Tiew
5. ايران، ديكتاتوري و توسعه. ص 259 .
6. Peter Avery. The Cambridge History of Iran. Vol. 7. From NadirShah to the Islamic Republic.1991. P. 455.
7. تفنگداران ايران در ارتفاعات جولان». مجله نيروي زميني شاهنشاهي. ش 37. خرداد 1354 صص 2-91.
8. جنگ واقعي، صلح واقعي. صص 148-147 .
9. اطلاعات. 11/11/1359. ص 3.