10-12-2014، 19:47
ایرانیان، در میان اقوامی که سرزمین هایشان توسط مسلمانان فتح شده بود، تنها قومی بودند که بر حفظ زبان خود، مصر بودند؛ امری که دانشمندان و بزرگان را مجاب می ساخت برای فهم عامه مردم، لااقل پاره ای از مکتوبات خود را به زبان پارسی بنگارند. سیر پارسی نگاری در ابتدا همراه با نوعی احتیاط و دوراندیشی بود.
ترجمه تفسیر طبری اولین نمونه از این ترجمه هاست که در قرن چهارم و پس از جلب موافقت علمای بزرگ رخ داد. پس از آن گروهی به فکر تعمیم این ایده به سایر علوم اسلامی افتادند. حسین بن علی بن ابراهیم، رساله ای در باب نماز برای مسلمانان شمال خراسان نگاشت. امام محمد غزالی برخی کتب خود را همچون احیای علوم الدین دو زبانه نگاشته است. او تلخیص بس پسندیده احیا را با عنوان کیمیای سعادت به پارسی نگاشت، ترجمه نهایه شیخ طایفه و ترجمه تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی، نمونه هایی دیگر از این دست هستند.
بی شک اما ابتکار و پرکاری در این امر مختص ملامحمدباقر مجلسی، عالم مسلمان قرن یازدهم هجری است.مجلسی به درستی دریافته بود که توده مردم نخواهند توانست زبان عربی را در آن حدی فرا گیرند که خود بتوانند مستقلاً با رجوع به منابع حوائجشان را برآورده سازند. بنابراین دست به کاری شگرف زد و مجموعه ای وسیع و متکامل از معارف اسلامی را به نثر سلیس و روان و به دور از تعقیدات لفظی و معنوی یعنی شیوه ای که تا پیش از وی رواج تام داشت پدید آورد.
این مجموعه شاید امروز از همان اهمیتی که در سیصد و پنجاه سال قبل از آن برخوردار بوده است، بهره مند نباشد، اما هر عملی را باید در ظرف پیدایی آن مورد سنجش قرار داد. با این سنجش در می یابیم، مجلسی عالمی زمان شناس و مهم تر از آن همدل و همراه مردم است. با این مقدمه به مناسبت بزرگداشت این عالم فرزانه به برخی از این آثار نگاهی می افکنیم.
محمدباقر مجلسی در سال ۱۰۳۷ در اصفهان، تخت گاه صفویان دیده به جهان گشود. بنابراین ولادت او در آخرین سال سلطنت شاه عباس اول (۹۹۶ ۱۰۳۸ ه) رخ داده است. او کوچک ترین فرزند محمدتقی مجلسی (م ۱۰۷۰) است و نسبش از سوی پدر به حافظ ابونعیم اصفهانی محدث و رجالی بزرگ می رسد. بیش از همه از محفل درس پدر بهره گرفت و به احتمال فراوان در اصفهان در درس عالمان دیگر هم شرکت داشته است.
خود او درباره تحصیلات ابتدایی اش در مقدمه بحار الانوار که مهم ترین کتاب او محسوب می شود می نویسد: «من در ابتدای جوانی به فراگیری همه گونه های دانش عشق می ورزیدم و شیفته به دست آوردن میوه های درخت علم بودم و به فضل خدا به بوستان های علم راه یافتم و بر دانش های درست و نادرست وقوف پیدا کردم... سرانجام به فضل خدا دانستم که زلال علم اگر از چشمه سار پاک وحی به دست نیاید، سیراب نمی کند و حکمتی که برخاسته از ناموس دین نباشد گوارا نیست.» او در بیست سالگی عالمی برجسته بود؛ به گونه ای که ولی قلی شاملو او را در زمره عالمان بزرگ عصر شاه عباس دوم (۱۰۵۲ ۱۰۷۷ ه) معرفی می کند.
مجلسی به سال ۱۰۹۸ از سوی شاه سلیمان (۱۰۷۷ ۱۱۰۵ ه) به عنوان شیخ الاسلام اصفهان منصوب شد و این منصب را تا آخر عمر (م ۱۱۱) حفظ نمود. گرچه شاه سلیمان برای او حکمی رسمی ننوشت اما پس از او نیز، از طرف شاه سلطان حسین (۱۱۰۶ ۱۱۳۵ ه) به همین سمت منصوب شد.
در این حکم، امر به معروف، نهی از منکرات، اجرای احکام شرعیه و آداب و رسوم دینی، جلوگیری از ایجاد بدعت، گرفتن خمس و زکات و رسانیدن آن به مستحقان، ساختن مساجد، مدارس، معابد، ایقاع عقود و طلاق و نکاح و سایر امور که به شیخ الاسلامان متعلق و مرجوع است، به شیخ الاسلام تخت گاه صفوی محول شده است. این حکم نشانگر این است که وظایف شیخ الاسلامی در آن روزگار بسیار فراتر از وظایف یک عالم دینی بوده است.
در مجموع می توان گفت که علامه مجلسی به دولت صفوی علاقه مند بوده و آرزو داشته تا این حکومت که در نظر وی تنها حکومت شیعه و عادل و معتقد بود همچنان استوار بماند.
علامه مجلسی پس از پشت سر گذاشتن عمر هفتاد و سه ساله در رمضان ۱۱۱۰ هجری فروردین ۱۰۷۸ شمسی درگذشت و در صحن مسجد جامع عتیق اصفهان دفن شد. آقا جمال خوانساری فقیه و فیلسوف معروف بزرگ عصر صفوی در روز دوشنبه ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ در مسجد جامع عتیق اصفهان و در حضور هزاران نفر بر وی نماز گزارد.
چنان که گذشت، مجلسی اولین عالمی است که ضرورت ایجاد مجموعه ای کامل از معارف اسلامی را به زبان پارسی درک نمود. استاد فقید، ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی در این باره نوشته است: «مهم ترین کاری که مجلسی کرده است، بعد از تألیف مجلدات بحار الانوار که دائره المعارف شیعه امامیه اثنا عشریه است، تألیف مجموعه کتب دینی و اخلاقی شیعه است به فارسی ساده عوام فهم که تا آن روز اهل علم چنان کار نکرده بودند و غالب تألیفات علما خاصه علمای دین به زبان تازی بود و اگر به پارسی چیزی می نوشتند، به شیوه متقدمان و سبک قدیم بود و احترام مقام علم را در نزدیک شدن به سطح فکر و فهم عوام نمی دانستند، بل آن را مغایر عظمت جایگاه دانش می شمردند، لکن این مرد اجتماعی که شیفته ترویج مذهب حقه بود چنین کاری را انجام داد.» ( سبک شناسی، ج ۳، ص ۳۰۴ ۳۰۳).
سبک رایج نوشتاری در عصر صفوی، سبک هندی بود که مشحون از تعقیدات لفظی و معنوی، تشبیهات و صعوبت های زبانی و آکنده از مشکلات لغوی بود. مجلسی توانایی کامل نگارش این سبک را داشت و در قسمتی از مقدمه خود بر کتاب «زادالمعاد» آن را نشان می دهد:« شجاعت نژادی که تیغ آبدارش برای سرهای کفار نهریست به سوی دار بودر و حسام آتش بارش برای خرمن حیات مخالفان و معاندان مصدوقه یرسل علیکما شواظ من نار، دست های داعیان مزید رفعت شان در آستان رفیع البنیانش با کف الخضیب همدستان و خروش صوفیان صفوت نشان به زمزمه دعای خلود دولت ابد توامان و با عندلیبان سدره المنتهی هم داستان» اما چنان که خود می گوید کتب فارسی باید بر وجهی نوشته شود که همه خلق را بهره برده باشد از آن و بر ترجمه الفاظ و روایات معتبر اقتصار نموده؛ مقید به حسن عبارات و تنوع استعارات نگردد. (جلاء العیون، ص ۳).
مجلسی جابه جا در کتب فارسی خود از آیات قرآن و احادیث معصومین استفاده می کند، اما بلافاصله پس از آن ترجمه سلیس و روان آن را نقل می کند و در بسیاری موارد تنها به نقل ترجمه اکتفا می کند.از دیگر ویژگی های سبک روان و سلیس مجلسی این است که تقریباً در سراسر آثار فارسی او استناد و استشهاد به اشعار دیده نمی شود. با اوصاف یاد شده بد نیست، تا برخی از کتب گرانقدری که از این عالم شیعی برای ما بجا مانده در این فرصت به طور مجمل معرفی شود.
۱ ) زادالمعاد: این کتاب دارای ۱۴باب است که ۹باب آن اختصاص به اعمال ماه های دوازده گانه دارد.
باب نهم آن شامل اعمال سه ماه ربیع الثانی، جمادی الاول و جمادی الثانی است و باب چهارم آن شامل اعمال دو ماه شوال و ذیقعده و برای هر یک از ماه های دیگر سال، بابی جداگانه و مستقل دارد . باب دهم آن اعمال مشترکی است که درباره نمازهای واجب و مستحبی که ویژگی زمانی ندارد. باب سیزدهم در احکام مردگان و باب چهاردهم احکام اعتکاف، خمس و زکات است. زادالمعاد در عین حالی که یک کتاب دعاست، اما خالی از نکات دقیق فقهی نیست به عنوان مثال می توان به این عبارت توجه نمود: «روزه سنت(مستحبی) زن بی رخصت شوهر صحیح نیست و در پدر و مادر مشهورآن است که روزه سنت فرزند بدون اذن ایشان مکروه هست و باطل نیست و بعضی گفته اند بی رخصت پدر باطل است و احوط(مطابق احتیاط) آن است که بدون اذن پدر، مادر روزه سنت ندارد.»
در مواردی هم علت تسمیه دعا را به بیانی ساده شرح داده است. زادالمعاد احتمالاً در سال های پایانی عمر مجلسی به نگارش درآمده است. در جای جای کتاب می توان خاکساری و فروتنی مجلسی را دریافت:«ملتمس از برادران ایمان آن است که هر که از این رساله منتفع گردد در حال حیات یا بعد از وفات این شکسته مستحق دعا را به دعای مغفرت یاد کند.»
۲ ) حیات القلوب: یکی از کتاب های بسیار مفصل مجلسی به زبان فارسی است. دو مجلد از آن در زمان مجلسی تدوین شده است اما مجلسی موفق به تدوین جزء سوم آن نشده است. جلد اول تاریخ پیامبران را می کاود، جلد دوم اختصاص به زندگانی پیامبر اسلام دارد و جلد سوم که درباره ائمه دوازده گانه بوده، ناتمام مانده است. مجلسی خود در مقدمه جلد اول تصریح داشته که این کتاب در نیمه ماه شوال ۱۰۸۰در شهر مشهد و در دوران پادشاهی شاه سلیمان به اتمام رسیده است. تاریخ پیامبران از حضرت آدم آغاز می گردد و تا پایان پیامبری عیسی بن مریم امتداد می یابد. حیات القلوب بی شک یکی از منابعی است که پژوهشگران تاریخ انبیا از رجوع به آن گریزی ندارند. علامه در این کتاب بابی را نیز به ذوالقرنین و خضر اختصاص داده است. همچنین در بابی اقوام هلاک شده را استقصا کرده است. جلد دوم کتاب در سال ۱۰۸۷ تمام شده است. این مجلد از ذکر پدران رسول خدا آغاز و به ذکر وقایع اندکی بعد از ارتحال ایشان ختم می پذیرد. بخش وسیعی از جلد دوم اختصاص به بیان غزوات رسول خدا یافته است. جلد سوم این مجموعه اما ناتمام مانده است و به گفته علامه تهرانی ترجمه مجلد هفتم بحارالانوار بوده است.
۳ ) جلاءالعیون: این کتاب شرح حال پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) و ائمه(ع) است و از کتبی است که در منابر و تکایا فوق العاده مورد توجه است و بنابر تصریح مولف، موضوع کتاب «مقتل و مصیبت» است. شاید یکی از علل ناتمام ماندن جلد سوم حیات القلوب، نگارش کتاب جلاءالعیون بوده باشد. این کتاب از نثری بسیار ساده و روان برخوردار است. در این متن کمتر به عبارت و یا شعری عربی برخورد می کنیم، اخبار عامه در این کتاب فراوان مورد استناد قرار گرفته است.
در بیان احوال امام حسین(ع)، این شبهه را که ایشان شهید نشدند بلکه در نظر مردم این گونه نمود، رد می کنند و شباهت شهادت ایشان و عروج عیسی بن مریم را رد می کنند. جلاءالعیون هنوز هم مورد استفاده است.
۴ ) حلیه المتقین: معروف ترین کتاب فارسی علامه مجلسی است. این کتاب در ۲۶ذیحجه سال ۱۰۸۱ که مجلسی در آن هنگام ۴۴سال داشته است به نگارش درآمده. موضوع کتاب عبارت است از اخلاق و آداب و سنن اسلامی که از منابع شیعی فراهم آمده است. کتاب دارای ۱۴ فصل است. باب اول درباره آداب جامه پوشیدن و باب آخر درباره مسافرت است. در لابه لای مطالب گاه یک آموزه اعتقادی و یا یک حکم فقهی نیز وجود دارد. فصل دهم که درباره آداب معاشرت و حقوق طبقات گوناگون مردم است، به گونه ای نمایانگر عدالت اسلامی است. بخشی از کتاب درباره معالجات متداول، درمان ها و داروهاست که به لحاظ تاریخی مورد توجه است. در واقع می توان گفت: کتاب حلیه المتقین به رغم کهنگی نثر آن برای امروز برای سه قرن، تضمین کننده حضور معارف اخلاقی در جامعه ایران بوده است. به ویژه باتوجه به وجود بقایای اخلاق درویشی که به نوعی در سستی جامعه موثر بوده، می توان ارزش این اثر را در آموختن اصول اخلاقی و بهداشتی زندگی براساس آموزه های دینی دریافت. به نظر می رسد نباید به خاطر وجود برخی مطالب سست و بی ارزش در این کتاب از کلیت آن چشم پوشید.
۵ عین الحیات: کتابی است درباره خطبه پیامبر اسلام(ص) به ابوذر غفاری صحابی گرانقدر. این خطبه پیش از مجلسی هم در منابع اسلامی نقل شده است. از جمله در کتاب مکارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسی، فرزند فضل بن حسن طبرسی، صاحب مجمع البیان.
۶ ) حق الیقین: آخرین تالیف مجلسی است که در آخر شعبان ۱۱۰۹ هجری از تالیف آن فراغت یافته است. اهمیت این کتاب در بیان منظم عقاید شیعه است.
۷) ترجمه توحید مفضل: این کتاب از کتاب های مختصر مجلسی است. راوی مفضل بن عمر جعفی از اصحاب امام صادق(ع) است که در مسجد النبی شاهد مباحثه گروهی از دهریون درباره خدا بوده است. او پس از آن خدمت امام می رسد و امام در چهار جلسه مفصل مبانی توحیدی خود را نزد او تبیین می کند. تاریخ دقیق انتشار کتاب مشخص نیست اما بی شک در دوره شاه سلیمان نگاشته شده، زیرا در مقدمه کتاب به او تقدیم شده است.
۸) ترجمه توحیدالرضا: این کتاب درباره احوال و کرامات امام رضا(ع) است.
۹) تحفه الزائر: کتابی است درباره آداب زیارت.
برای مفصل نشدن این نوشتار درپایان فقط عناوین برخی دیگر از رسائل و کتب علامه که حجم کمتری دارند به اختصار ذکر می شود.
۱۰ ) ترجمه قصیده دعبل خزاعی شاعر قرن سوم هجری که در خراسان به حضور امام هشتم رسیده است.
ترجمه تفسیر طبری اولین نمونه از این ترجمه هاست که در قرن چهارم و پس از جلب موافقت علمای بزرگ رخ داد. پس از آن گروهی به فکر تعمیم این ایده به سایر علوم اسلامی افتادند. حسین بن علی بن ابراهیم، رساله ای در باب نماز برای مسلمانان شمال خراسان نگاشت. امام محمد غزالی برخی کتب خود را همچون احیای علوم الدین دو زبانه نگاشته است. او تلخیص بس پسندیده احیا را با عنوان کیمیای سعادت به پارسی نگاشت، ترجمه نهایه شیخ طایفه و ترجمه تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی، نمونه هایی دیگر از این دست هستند.
بی شک اما ابتکار و پرکاری در این امر مختص ملامحمدباقر مجلسی، عالم مسلمان قرن یازدهم هجری است.مجلسی به درستی دریافته بود که توده مردم نخواهند توانست زبان عربی را در آن حدی فرا گیرند که خود بتوانند مستقلاً با رجوع به منابع حوائجشان را برآورده سازند. بنابراین دست به کاری شگرف زد و مجموعه ای وسیع و متکامل از معارف اسلامی را به نثر سلیس و روان و به دور از تعقیدات لفظی و معنوی یعنی شیوه ای که تا پیش از وی رواج تام داشت پدید آورد.
این مجموعه شاید امروز از همان اهمیتی که در سیصد و پنجاه سال قبل از آن برخوردار بوده است، بهره مند نباشد، اما هر عملی را باید در ظرف پیدایی آن مورد سنجش قرار داد. با این سنجش در می یابیم، مجلسی عالمی زمان شناس و مهم تر از آن همدل و همراه مردم است. با این مقدمه به مناسبت بزرگداشت این عالم فرزانه به برخی از این آثار نگاهی می افکنیم.
محمدباقر مجلسی در سال ۱۰۳۷ در اصفهان، تخت گاه صفویان دیده به جهان گشود. بنابراین ولادت او در آخرین سال سلطنت شاه عباس اول (۹۹۶ ۱۰۳۸ ه) رخ داده است. او کوچک ترین فرزند محمدتقی مجلسی (م ۱۰۷۰) است و نسبش از سوی پدر به حافظ ابونعیم اصفهانی محدث و رجالی بزرگ می رسد. بیش از همه از محفل درس پدر بهره گرفت و به احتمال فراوان در اصفهان در درس عالمان دیگر هم شرکت داشته است.
خود او درباره تحصیلات ابتدایی اش در مقدمه بحار الانوار که مهم ترین کتاب او محسوب می شود می نویسد: «من در ابتدای جوانی به فراگیری همه گونه های دانش عشق می ورزیدم و شیفته به دست آوردن میوه های درخت علم بودم و به فضل خدا به بوستان های علم راه یافتم و بر دانش های درست و نادرست وقوف پیدا کردم... سرانجام به فضل خدا دانستم که زلال علم اگر از چشمه سار پاک وحی به دست نیاید، سیراب نمی کند و حکمتی که برخاسته از ناموس دین نباشد گوارا نیست.» او در بیست سالگی عالمی برجسته بود؛ به گونه ای که ولی قلی شاملو او را در زمره عالمان بزرگ عصر شاه عباس دوم (۱۰۵۲ ۱۰۷۷ ه) معرفی می کند.
مجلسی به سال ۱۰۹۸ از سوی شاه سلیمان (۱۰۷۷ ۱۱۰۵ ه) به عنوان شیخ الاسلام اصفهان منصوب شد و این منصب را تا آخر عمر (م ۱۱۱) حفظ نمود. گرچه شاه سلیمان برای او حکمی رسمی ننوشت اما پس از او نیز، از طرف شاه سلطان حسین (۱۱۰۶ ۱۱۳۵ ه) به همین سمت منصوب شد.
در این حکم، امر به معروف، نهی از منکرات، اجرای احکام شرعیه و آداب و رسوم دینی، جلوگیری از ایجاد بدعت، گرفتن خمس و زکات و رسانیدن آن به مستحقان، ساختن مساجد، مدارس، معابد، ایقاع عقود و طلاق و نکاح و سایر امور که به شیخ الاسلامان متعلق و مرجوع است، به شیخ الاسلام تخت گاه صفوی محول شده است. این حکم نشانگر این است که وظایف شیخ الاسلامی در آن روزگار بسیار فراتر از وظایف یک عالم دینی بوده است.
در مجموع می توان گفت که علامه مجلسی به دولت صفوی علاقه مند بوده و آرزو داشته تا این حکومت که در نظر وی تنها حکومت شیعه و عادل و معتقد بود همچنان استوار بماند.
علامه مجلسی پس از پشت سر گذاشتن عمر هفتاد و سه ساله در رمضان ۱۱۱۰ هجری فروردین ۱۰۷۸ شمسی درگذشت و در صحن مسجد جامع عتیق اصفهان دفن شد. آقا جمال خوانساری فقیه و فیلسوف معروف بزرگ عصر صفوی در روز دوشنبه ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ در مسجد جامع عتیق اصفهان و در حضور هزاران نفر بر وی نماز گزارد.
چنان که گذشت، مجلسی اولین عالمی است که ضرورت ایجاد مجموعه ای کامل از معارف اسلامی را به زبان پارسی درک نمود. استاد فقید، ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی در این باره نوشته است: «مهم ترین کاری که مجلسی کرده است، بعد از تألیف مجلدات بحار الانوار که دائره المعارف شیعه امامیه اثنا عشریه است، تألیف مجموعه کتب دینی و اخلاقی شیعه است به فارسی ساده عوام فهم که تا آن روز اهل علم چنان کار نکرده بودند و غالب تألیفات علما خاصه علمای دین به زبان تازی بود و اگر به پارسی چیزی می نوشتند، به شیوه متقدمان و سبک قدیم بود و احترام مقام علم را در نزدیک شدن به سطح فکر و فهم عوام نمی دانستند، بل آن را مغایر عظمت جایگاه دانش می شمردند، لکن این مرد اجتماعی که شیفته ترویج مذهب حقه بود چنین کاری را انجام داد.» ( سبک شناسی، ج ۳، ص ۳۰۴ ۳۰۳).
سبک رایج نوشتاری در عصر صفوی، سبک هندی بود که مشحون از تعقیدات لفظی و معنوی، تشبیهات و صعوبت های زبانی و آکنده از مشکلات لغوی بود. مجلسی توانایی کامل نگارش این سبک را داشت و در قسمتی از مقدمه خود بر کتاب «زادالمعاد» آن را نشان می دهد:« شجاعت نژادی که تیغ آبدارش برای سرهای کفار نهریست به سوی دار بودر و حسام آتش بارش برای خرمن حیات مخالفان و معاندان مصدوقه یرسل علیکما شواظ من نار، دست های داعیان مزید رفعت شان در آستان رفیع البنیانش با کف الخضیب همدستان و خروش صوفیان صفوت نشان به زمزمه دعای خلود دولت ابد توامان و با عندلیبان سدره المنتهی هم داستان» اما چنان که خود می گوید کتب فارسی باید بر وجهی نوشته شود که همه خلق را بهره برده باشد از آن و بر ترجمه الفاظ و روایات معتبر اقتصار نموده؛ مقید به حسن عبارات و تنوع استعارات نگردد. (جلاء العیون، ص ۳).
مجلسی جابه جا در کتب فارسی خود از آیات قرآن و احادیث معصومین استفاده می کند، اما بلافاصله پس از آن ترجمه سلیس و روان آن را نقل می کند و در بسیاری موارد تنها به نقل ترجمه اکتفا می کند.از دیگر ویژگی های سبک روان و سلیس مجلسی این است که تقریباً در سراسر آثار فارسی او استناد و استشهاد به اشعار دیده نمی شود. با اوصاف یاد شده بد نیست، تا برخی از کتب گرانقدری که از این عالم شیعی برای ما بجا مانده در این فرصت به طور مجمل معرفی شود.
۱ ) زادالمعاد: این کتاب دارای ۱۴باب است که ۹باب آن اختصاص به اعمال ماه های دوازده گانه دارد.
باب نهم آن شامل اعمال سه ماه ربیع الثانی، جمادی الاول و جمادی الثانی است و باب چهارم آن شامل اعمال دو ماه شوال و ذیقعده و برای هر یک از ماه های دیگر سال، بابی جداگانه و مستقل دارد . باب دهم آن اعمال مشترکی است که درباره نمازهای واجب و مستحبی که ویژگی زمانی ندارد. باب سیزدهم در احکام مردگان و باب چهاردهم احکام اعتکاف، خمس و زکات است. زادالمعاد در عین حالی که یک کتاب دعاست، اما خالی از نکات دقیق فقهی نیست به عنوان مثال می توان به این عبارت توجه نمود: «روزه سنت(مستحبی) زن بی رخصت شوهر صحیح نیست و در پدر و مادر مشهورآن است که روزه سنت فرزند بدون اذن ایشان مکروه هست و باطل نیست و بعضی گفته اند بی رخصت پدر باطل است و احوط(مطابق احتیاط) آن است که بدون اذن پدر، مادر روزه سنت ندارد.»
در مواردی هم علت تسمیه دعا را به بیانی ساده شرح داده است. زادالمعاد احتمالاً در سال های پایانی عمر مجلسی به نگارش درآمده است. در جای جای کتاب می توان خاکساری و فروتنی مجلسی را دریافت:«ملتمس از برادران ایمان آن است که هر که از این رساله منتفع گردد در حال حیات یا بعد از وفات این شکسته مستحق دعا را به دعای مغفرت یاد کند.»
۲ ) حیات القلوب: یکی از کتاب های بسیار مفصل مجلسی به زبان فارسی است. دو مجلد از آن در زمان مجلسی تدوین شده است اما مجلسی موفق به تدوین جزء سوم آن نشده است. جلد اول تاریخ پیامبران را می کاود، جلد دوم اختصاص به زندگانی پیامبر اسلام دارد و جلد سوم که درباره ائمه دوازده گانه بوده، ناتمام مانده است. مجلسی خود در مقدمه جلد اول تصریح داشته که این کتاب در نیمه ماه شوال ۱۰۸۰در شهر مشهد و در دوران پادشاهی شاه سلیمان به اتمام رسیده است. تاریخ پیامبران از حضرت آدم آغاز می گردد و تا پایان پیامبری عیسی بن مریم امتداد می یابد. حیات القلوب بی شک یکی از منابعی است که پژوهشگران تاریخ انبیا از رجوع به آن گریزی ندارند. علامه در این کتاب بابی را نیز به ذوالقرنین و خضر اختصاص داده است. همچنین در بابی اقوام هلاک شده را استقصا کرده است. جلد دوم کتاب در سال ۱۰۸۷ تمام شده است. این مجلد از ذکر پدران رسول خدا آغاز و به ذکر وقایع اندکی بعد از ارتحال ایشان ختم می پذیرد. بخش وسیعی از جلد دوم اختصاص به بیان غزوات رسول خدا یافته است. جلد سوم این مجموعه اما ناتمام مانده است و به گفته علامه تهرانی ترجمه مجلد هفتم بحارالانوار بوده است.
۳ ) جلاءالعیون: این کتاب شرح حال پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) و ائمه(ع) است و از کتبی است که در منابر و تکایا فوق العاده مورد توجه است و بنابر تصریح مولف، موضوع کتاب «مقتل و مصیبت» است. شاید یکی از علل ناتمام ماندن جلد سوم حیات القلوب، نگارش کتاب جلاءالعیون بوده باشد. این کتاب از نثری بسیار ساده و روان برخوردار است. در این متن کمتر به عبارت و یا شعری عربی برخورد می کنیم، اخبار عامه در این کتاب فراوان مورد استناد قرار گرفته است.
در بیان احوال امام حسین(ع)، این شبهه را که ایشان شهید نشدند بلکه در نظر مردم این گونه نمود، رد می کنند و شباهت شهادت ایشان و عروج عیسی بن مریم را رد می کنند. جلاءالعیون هنوز هم مورد استفاده است.
۴ ) حلیه المتقین: معروف ترین کتاب فارسی علامه مجلسی است. این کتاب در ۲۶ذیحجه سال ۱۰۸۱ که مجلسی در آن هنگام ۴۴سال داشته است به نگارش درآمده. موضوع کتاب عبارت است از اخلاق و آداب و سنن اسلامی که از منابع شیعی فراهم آمده است. کتاب دارای ۱۴ فصل است. باب اول درباره آداب جامه پوشیدن و باب آخر درباره مسافرت است. در لابه لای مطالب گاه یک آموزه اعتقادی و یا یک حکم فقهی نیز وجود دارد. فصل دهم که درباره آداب معاشرت و حقوق طبقات گوناگون مردم است، به گونه ای نمایانگر عدالت اسلامی است. بخشی از کتاب درباره معالجات متداول، درمان ها و داروهاست که به لحاظ تاریخی مورد توجه است. در واقع می توان گفت: کتاب حلیه المتقین به رغم کهنگی نثر آن برای امروز برای سه قرن، تضمین کننده حضور معارف اخلاقی در جامعه ایران بوده است. به ویژه باتوجه به وجود بقایای اخلاق درویشی که به نوعی در سستی جامعه موثر بوده، می توان ارزش این اثر را در آموختن اصول اخلاقی و بهداشتی زندگی براساس آموزه های دینی دریافت. به نظر می رسد نباید به خاطر وجود برخی مطالب سست و بی ارزش در این کتاب از کلیت آن چشم پوشید.
۵ عین الحیات: کتابی است درباره خطبه پیامبر اسلام(ص) به ابوذر غفاری صحابی گرانقدر. این خطبه پیش از مجلسی هم در منابع اسلامی نقل شده است. از جمله در کتاب مکارم الاخلاق حسن بن فضل طبرسی، فرزند فضل بن حسن طبرسی، صاحب مجمع البیان.
۶ ) حق الیقین: آخرین تالیف مجلسی است که در آخر شعبان ۱۱۰۹ هجری از تالیف آن فراغت یافته است. اهمیت این کتاب در بیان منظم عقاید شیعه است.
۷) ترجمه توحید مفضل: این کتاب از کتاب های مختصر مجلسی است. راوی مفضل بن عمر جعفی از اصحاب امام صادق(ع) است که در مسجد النبی شاهد مباحثه گروهی از دهریون درباره خدا بوده است. او پس از آن خدمت امام می رسد و امام در چهار جلسه مفصل مبانی توحیدی خود را نزد او تبیین می کند. تاریخ دقیق انتشار کتاب مشخص نیست اما بی شک در دوره شاه سلیمان نگاشته شده، زیرا در مقدمه کتاب به او تقدیم شده است.
۸) ترجمه توحیدالرضا: این کتاب درباره احوال و کرامات امام رضا(ع) است.
۹) تحفه الزائر: کتابی است درباره آداب زیارت.
برای مفصل نشدن این نوشتار درپایان فقط عناوین برخی دیگر از رسائل و کتب علامه که حجم کمتری دارند به اختصار ذکر می شود.
۱۰ ) ترجمه قصیده دعبل خزاعی شاعر قرن سوم هجری که در خراسان به حضور امام هشتم رسیده است.