10-12-2014، 18:20
یکم. امامت، خورشید حیات بخشی است (۱) که شیعه با اعتقاد به آن گره خورده و راه خویش را در تاریخ آغاز کرده و از اسلام خلفا و کج راهه ها و بی راهه ها جدا نموده است. تولد، حیات، بالندگی و بقای شیعه در گرو این حقیقت بزرگ قرآنی (۲) و یادگار سترگ پیامبر صلی الله علیه و آله است. رسول بزرگ اسلام آن قدر که بر این امر عظیم سفارش می فرمود، به هیچ یک از امور دیگر سفارش نمی فرمود (۳) و آن قدر که برای این مهم از نخستین روزهای دعوت علنی تا آخرین لحظات عمر مبارک خویش، در بستر بیماری گام بر می داشت و اقدام می کرد، برای هیچ کار دیگری اهتمام نمی ورزید و زمینه سازی نمی کرد.
امامت، قلب تپنده شیعه و چراغ راه تشیع در گردبادهای حوادث و ایام است. امامت، رمز وحدت و رکن اساسی دین و سرمایه عظیم تشیع است. امامت چراغ هدایت، کشتی نجات و امانت خدا بر روی زمین است. می توان آن را پذیرفت و به عزت و فوز و فلاح رسید و می توان از آن چشم پوشید و در ذلت، ضلالت و تحیر فردی و اجتماعی روزگار گذراند. (۴)
ـ دوم. در میان امامان شیعه، امام دوازدهم از ویژگی ها و امتیازهای خاصی برخوردار است. او تنها کسی است که تمامی جهان را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت; همان گونه که از ظلم و بیداد پر شده است. او کسی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و همه امامان، از سالیان دور، آمدن او را بشارت می دادند و با یاد او و دولت او، خود و شیعیان را آرامش می بخشیدند. او کسی است که بینی تمامی گردنکشان را به خاک خواهد مالید و اسلام را فرا گیر خواهد ساخت و بر جای جای این عالم گلبانگ «لا اله الا الله، محمد رسول الله » را طنین انداز خواهد ساخت و بر این کره خاکی حکومت واحد جهانی اسلام را بنیان خواهد نهاد.
ـ سوم. امامت خاستگاه انقلاب اسلامی ایران است. رابطه امامت با انقلاب، رابطه «والد» و «ما ولد» (۵) و رابطه ریشه با برگ است. ریشه برگ را می زاید و برگ ریشه را نیرو می بخشد. انقلاب ایران هم چنان که بر خاسته از اعتقاد به امامت است، امروز زمینه ساز قیام و حکومت امام مهدی (عج) است. نقش رهبری پیامبر گونه امام راحل (ره) و نقش عنصر معنویت و فقاهت و نیابت از سوی امام زمان (عج) و در نتیجه ولایت پذیری مردم در پیروزی انقلاب، بر کسی پوشیده نیست.
در حقیقت، راز رهایی ایران از یوغ بیگانه و کارآمدی و بقای نظام، باز شدن گره های کور در لحظات سرنوشت ساز در تمامی سال های پس از انقلاب، از جنگ و صلح گرفته تا بسیاری از تهاجمات و اغتشاشات و براندازی ها، در گرو حمایت از مقام منیع ولایت است. به یاد دارم در یکی از سفرهای حج، در گفت وگویی که با یکی از متفکران مصری در مسجد النبی صلی الله علیه و آله داشتم، وی با اشاره به همین نکته، می گفت: رمز اساسی پیروزی شما رهبری امام خمینی (ره) است و اگر ما هم از چنین رهبری برخوردار بودیم، در مصر انقلاب می کردیم. و من افزودم: آری، اگر مردم ما و اعتقادات ما را هم می داشتید!
ـ چهارم. با ولی بودن آثاری دارد و پشت کردن به او غرامتی. کسی که با امام نور نباشد، گرفتار امام نار می شود و این، سنتی است الاهی. به شهادت قرآن، کسانی که از موسی علیه السلام بریدند و پس از رؤیت آن همه معجزه و رهایی از چنگال فرعون و حاکمیت بر سرنوشت خود; «و جعلکم ملوکا» ، در برابر تنها خواسته او بهانه آوردند و عذر تراشیدند و در حقیقت از پذیرش ولایت او سر باز زدند و با نیشخند و تمسخر گفتند: «فاذهب انت وربک فقاتلا انا هیهنا قاعدون » ، به محرومیت; «محرمة علیهم » و حیرت و سرگردانی; «یتیهون فی الارض » گرفتار شدند و این سنت خداست.
امام حسین علیه السلام هم در صحرای تفتیده کربلا همین سنت الاهی را فریاد می کرد و هشدار داد که اگر به امام نور پشت کنید، اسیر امام نار می شوید و بر شما کسانی حاکم خواهند شد (حجاج ها) که پست و زبونتان خواهند ساخت. فاطمه علیها السلام هم می فرمود: با علی علیه السلام بودن همه چیز است و بی علی علیه السلام بودن هیچ; یعنی پذیرش حاکمیت معاویه، یزید، خلفای عباسی، صدام و... .
ـ پنجم. هر متاعی به مقدار اهمیتش در معرض خطر و هجمه بیشتری است. امروز ولایت تنها سد استواری است که فرا روی تمامی قدرت ها ایستاده است. از این رو شیاطین همه توان خود را، در داخل و خارج، به مقابله و رویارویی با آن فرا خوانده اند و از هیچ کاری و به راستی از هیچ کاری دریغ ندارند; از شایعات بی اساس گرفته تا ایجاد شبهات و تفکیک ولایت فقهی و علمی، تا انکار تولد امام مهدی (عج)، تا راه اندازی بوق های مزدور (رادیو بهاییت)، تا تصویب بودجه های بیست میلیون دلاری و... .
این نوع هجوم های خشن، به عمد یا به غیر عمد، در رسانه های داخل و خارج، آدمی را به این فکر می اندازد که طرحی هماهنگ و منسجم در دست اجرا است; به گونه ای که هر یک دیگری را کامل می کند. البته این هجمه، تاریخی کهن در اسلام و ایران دارد. قدرت امامت تا آنجا است که به اعتراف دشمن، شیعه با کربلا و یاد حسین علیه السلام انقلاب می کند و با انتظار و نام امام مهدی (عج) آن را حفظ می کند (نگاه سرخ و نگاه سبز) . (۶)
ایجاد برخی از فرقه های انحرافی چون بهائیت، سوغات استعمارگر پیر در خاموش کردن همین آتشفشان مهدویت است.
ـ ششم. در برابر هجوم های خشن و وحشیانه ای که در قالب های نو و کهنه عرضه می شود، باید به ابزار روز مسلح شد که چشم در برابر چشم و گوش در برابر گوش. (۷)
با توجه به اهمیت مقوله مهدویت و نقش آن در اعتقاد مردم و حفظ و رشد و بالندگی نظام، باید به بسط فرهنگ مهدویت با استفاده از همه فرصت ها و ظرفیت های جامعه، با بهره وری از راه کارهای مناسب و ارائه عرصه های جدید پژوهش، پرداخت همان گونه که باید به جلوگیری از سوء استفاده ها و آسیب شناسی آن نیز پرداخت تا از نفوذ افکار مسموم پیش گیری کرد.
این رسالت رسالتی همگانی است و در انحصار هیچ گروه و سازمان خاصی نیست و اگر گروهی عهده دار آن می شود تا این امر خطیر را سامان بخشد، تکلیف را از دوش دیگران بر نمی دارد، بلکه وظیفه همکاری را هم بر تکلیف پیشین آنان می افزاید.
باید این گوهر گران بها و این آتشفشان مهدویت هر دم افروخته تر گردد و این میسور نیست، مگر با یک بسیج همگانی و مدیریتی متمرکز و تربیت نیروهای متخصص و مبلغ. باید مربیانی کارآ، روزآمد و وارسته از حوزویان و دانشگاهیان تربیت کرد و در عرصه آموزش، پژوهش، هنر و ادبیات، کاری جدی کرد و طرحی نو درانداخت. ناگفته نماند که کارهای بزرگ به همان اندازه که مهم و سترگند; از حساسیت و شکنندگی خاصی هم برخوردارند. کارهایی از این نوع، سرعت و دقت را با هم می طلبد.
ـ هفتم. چنان که غیبت امام زمان (عج) صغرا و کبرا دارد، ظهور آن حضرت هم می تواند صغرا و کبرا داشته باشد و انقلاب اسلامی ایران را می توان نماد ظهور صغرا و زمینه ساز ظهور خود آن امام همام دانست. پیش از انقلاب اسلامی ایران پذیرش یک حکومت دینی و فراگیر به رهبری امام عصر (عج) برای بسیاری بعید می نمود; اما امروز این مهم هیچ دور از واقع نیست. از این رو می توان انقلاب اسلامی ایران را مظهر ظهور صغرا و بستری برای تحقق و اتصال به قیام کبرای آن حضرت دانست; ان شاء الله.
این عصر همان گونه که بشارت هایی دارد، تکالیف و وظایفی را هم با خود در پی دارد; وظایفی بیش تر و سنگین تر از آن چه در گذشته بود. با حاکمیت دین در ایران و تشکیل حکومت دینی، عرصه های جدیدی رخ می نماید که کاری بس جدی را می طلبد.
ـ هشتم. چنانچه به اشاره گذشت کارهای بزرگ، بسیجی همگانی با مدیریتی واحد، جامع و فراجناحی می طلبد. بدون یک مرکزیت و مدیریت توانمند، با بازوهای مشورتی و کارآمد از دلسوزان و مدیران ارشد نظام، گسترش فرهنگ مهدویت در داخل و خارج ممکن نیست. این مدیریت، باید با استفاده از تمامی امکانات و ابزارهای موجود و با اتخاذ راه کارهای مناسب، به گسترش فرهنگ مهدویت و تربیت نیرو و پاسخ گویی به نیازها و سؤال ها و شبهه ها و حمایت از گروه های فعال این عرصه بپردازد.
این مرکز با اهداف و برنامه ریزی دقیق و روشن کردن راه کارها و اولویت ها و طرح عرصه های جدید پژوهشی، می تواند گام های بلند و مؤثری در این زمینه بردارد. آنچه در ذیل می آید طرحی است پیشنهادی و گامی است در مسیر، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
اهداف
۱) گسترش و تعمیق فرهنگ مهدویت در داخل و خارج;
۲) بسیج افراد و نهادهای جامعه و استفاده از تمامی ظرفیت ها، امکانات، ابزارهای موجود (سخنرانی، مداحی، کتاب، مطبوعات، ادبیات و هنر و ...) در جهت تبیین و تعمیق هر چه بیش تر فرهنگ مهدویت;
۳) پاسخ به نیازهای فکری و اعتقادی گروه های مختلف جامعه، به ویژه نسل جوان و دانشگاهیان;
۴) پاسخ گویی به شبهات و مقابله با افکار و تبلیغات انحرافی و خرافی درباره مهدویت;
۵) تربیت متخصصان و مبلغان ورزیده;
۶) شناسایی، ساماندهی و اطلاع رسانی نهادها و افرادی که در مقوله مهدویت تلاش می کنند.
امکانات
مساجد، مهدیه ها و تکایا و جلسات محلی، صدا و سیما، مطبوعات، کتاب های درسی، حوزه ها، آموزش و پرورش، دانشگاه ها، اینترنت، همایش ها، زمینه ها و کمک های مردمی، سخنرانان، مداحان و... .
راهکارها (۸)
۱) ایجاد مرکزی فرهنگی (آموزشی، پژوهشی، تبلیغی) با مدیریتی واحد و شورایی متشکل از نماینده رهبری، نخبگان و فرهیختگان، برخی از مدیران نظام که به گونه ای با این امر مرتبطند (حوزه علمیه، سازمان تبلیغات، سازمان فرهنگ و ارتباطات، آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، صدا و سیما، نهاد رهبری در دانشگاه ها، امور مساجد، عقیدتی سپاه و ارتش و ...) ;
۲) ایجاد دانشکده های مستقل یا گرایش های تخصصی در برخی رشته های مناسب دانشگاهی و تاسیس مراکز آموزشی تخصصی در حوزه های خواهران و برادران;
۳) جذب و تربیت مربیان مهدویت از میان طلاب، دانشجویان و معلمان در دوره های آموزشی ویژه یا بلند مدت، جهت اداره جلسات محلی و سخنرانی در سطح دبیرستان ها، مساجد، مهدیه ها و مراکز مورد نیاز;
۴) فعال کردن صدا و سیما در رابطه با فرهنگ مهدویت و تهیه برنامه های آموزشی علمی (به صورت مستمر و منظم با استفاده از اساتید مجرب) و هنری (فیلم، نمایش نامه و ...) جهت پخش در سطح داخل و خارج;
۵) اولویت بخشیدن به کارهای فرهنگی ویژه حضرت در تمامی مراکز و معاونت های فرهنگی و اماکنی که متعلق به آن حضرت است; به ویژه مسجد مقدس جمکران;
۶) تشویق و حمایت از کارهای ادبی و هنری ویژه حضرت. (داستان، شعر، فیلم داستانی و مستند، نمایش نامه، طراحی، نقاشی، سرود و...) ۷. راه اندازی یک شبکه اینترنتی فعال و ارتباط با مؤسسات علمی پژوهشی ویژه حضرت در داخل و خارج;
۸) برپایی همایش ها و نشست های علمی در سطح داخلی و خارجی;
۹) حمایت از تشکل های مردمی، که در جهت گسترش فرهنگ مهدویت تلاش می کنند;
۱۰) ترویج و احیای دعای ندبه در مساجد و مهدیه ها به شکل مناسب;
۱۱) بررسی کارشناسانه کتاب های درسی، دانشگاهی و حوزوی و اصلاح آنها در زمینه فرهنگ مهدویت;
۱۲) برقراری جلسات هفتگی یا ماهیانه در سطح شهرها و محله ها به وسیله مربیان و مبلغان ویژه آن حضرت;
۱۳) تهیه مجلات و کتاب های ویژه حضرت برای سطوح مختلف، بخصوص نسل جوان.
۱۴) ترجمه کتاب ها و مقالات مناسب در فرهنگ مهدویت از فارسی به زبان های زنده دنیا و بالعکس;
۱۵) برگزاری همایش برترین های مهدویت (کتاب، مجله، مقاله، فیلم، نمایش نامه، طراحی، نقاشی، خطاطی، سرود و ...) ;
۱۶) ایجاد کتاب خانه های مستقل فرهنگ مهدویت یا اختصاص بخشی از کتاب خانه ها به کتاب های ویژه آن حضرت;
۱۷) ایجاد مرکزی جهت پاسخ گویی به سؤالات و شبهات مهدویت (مکتوب و شفاهی) ;
۱۸) غنی سازی و جهت دهی اشعار و مداحی ها در مورد آن حضرت;
۱۹) به اقتراح گذاشتن برخی مباحث مهم و اساسی در مقوله مهدویت، در سطح داخلی و خارجی و اعطای جوایز ویژه;
۲۰) برگزاری مسابقات کتاب خوانی در سطوح مختلف جامعه;
۲۱) ایجاد کانون هایی با نام پیشنهادی «انتظار» در حوزه ها، دانشگاه ها، مدارس، مساجد و مراکز عقیدتی;
امامت، قلب تپنده شیعه و چراغ راه تشیع در گردبادهای حوادث و ایام است. امامت، رمز وحدت و رکن اساسی دین و سرمایه عظیم تشیع است. امامت چراغ هدایت، کشتی نجات و امانت خدا بر روی زمین است. می توان آن را پذیرفت و به عزت و فوز و فلاح رسید و می توان از آن چشم پوشید و در ذلت، ضلالت و تحیر فردی و اجتماعی روزگار گذراند. (۴)
ـ دوم. در میان امامان شیعه، امام دوازدهم از ویژگی ها و امتیازهای خاصی برخوردار است. او تنها کسی است که تمامی جهان را از عدل و داد سرشار خواهد ساخت; همان گونه که از ظلم و بیداد پر شده است. او کسی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و همه امامان، از سالیان دور، آمدن او را بشارت می دادند و با یاد او و دولت او، خود و شیعیان را آرامش می بخشیدند. او کسی است که بینی تمامی گردنکشان را به خاک خواهد مالید و اسلام را فرا گیر خواهد ساخت و بر جای جای این عالم گلبانگ «لا اله الا الله، محمد رسول الله » را طنین انداز خواهد ساخت و بر این کره خاکی حکومت واحد جهانی اسلام را بنیان خواهد نهاد.
ـ سوم. امامت خاستگاه انقلاب اسلامی ایران است. رابطه امامت با انقلاب، رابطه «والد» و «ما ولد» (۵) و رابطه ریشه با برگ است. ریشه برگ را می زاید و برگ ریشه را نیرو می بخشد. انقلاب ایران هم چنان که بر خاسته از اعتقاد به امامت است، امروز زمینه ساز قیام و حکومت امام مهدی (عج) است. نقش رهبری پیامبر گونه امام راحل (ره) و نقش عنصر معنویت و فقاهت و نیابت از سوی امام زمان (عج) و در نتیجه ولایت پذیری مردم در پیروزی انقلاب، بر کسی پوشیده نیست.
در حقیقت، راز رهایی ایران از یوغ بیگانه و کارآمدی و بقای نظام، باز شدن گره های کور در لحظات سرنوشت ساز در تمامی سال های پس از انقلاب، از جنگ و صلح گرفته تا بسیاری از تهاجمات و اغتشاشات و براندازی ها، در گرو حمایت از مقام منیع ولایت است. به یاد دارم در یکی از سفرهای حج، در گفت وگویی که با یکی از متفکران مصری در مسجد النبی صلی الله علیه و آله داشتم، وی با اشاره به همین نکته، می گفت: رمز اساسی پیروزی شما رهبری امام خمینی (ره) است و اگر ما هم از چنین رهبری برخوردار بودیم، در مصر انقلاب می کردیم. و من افزودم: آری، اگر مردم ما و اعتقادات ما را هم می داشتید!
ـ چهارم. با ولی بودن آثاری دارد و پشت کردن به او غرامتی. کسی که با امام نور نباشد، گرفتار امام نار می شود و این، سنتی است الاهی. به شهادت قرآن، کسانی که از موسی علیه السلام بریدند و پس از رؤیت آن همه معجزه و رهایی از چنگال فرعون و حاکمیت بر سرنوشت خود; «و جعلکم ملوکا» ، در برابر تنها خواسته او بهانه آوردند و عذر تراشیدند و در حقیقت از پذیرش ولایت او سر باز زدند و با نیشخند و تمسخر گفتند: «فاذهب انت وربک فقاتلا انا هیهنا قاعدون » ، به محرومیت; «محرمة علیهم » و حیرت و سرگردانی; «یتیهون فی الارض » گرفتار شدند و این سنت خداست.
امام حسین علیه السلام هم در صحرای تفتیده کربلا همین سنت الاهی را فریاد می کرد و هشدار داد که اگر به امام نور پشت کنید، اسیر امام نار می شوید و بر شما کسانی حاکم خواهند شد (حجاج ها) که پست و زبونتان خواهند ساخت. فاطمه علیها السلام هم می فرمود: با علی علیه السلام بودن همه چیز است و بی علی علیه السلام بودن هیچ; یعنی پذیرش حاکمیت معاویه، یزید، خلفای عباسی، صدام و... .
ـ پنجم. هر متاعی به مقدار اهمیتش در معرض خطر و هجمه بیشتری است. امروز ولایت تنها سد استواری است که فرا روی تمامی قدرت ها ایستاده است. از این رو شیاطین همه توان خود را، در داخل و خارج، به مقابله و رویارویی با آن فرا خوانده اند و از هیچ کاری و به راستی از هیچ کاری دریغ ندارند; از شایعات بی اساس گرفته تا ایجاد شبهات و تفکیک ولایت فقهی و علمی، تا انکار تولد امام مهدی (عج)، تا راه اندازی بوق های مزدور (رادیو بهاییت)، تا تصویب بودجه های بیست میلیون دلاری و... .
این نوع هجوم های خشن، به عمد یا به غیر عمد، در رسانه های داخل و خارج، آدمی را به این فکر می اندازد که طرحی هماهنگ و منسجم در دست اجرا است; به گونه ای که هر یک دیگری را کامل می کند. البته این هجمه، تاریخی کهن در اسلام و ایران دارد. قدرت امامت تا آنجا است که به اعتراف دشمن، شیعه با کربلا و یاد حسین علیه السلام انقلاب می کند و با انتظار و نام امام مهدی (عج) آن را حفظ می کند (نگاه سرخ و نگاه سبز) . (۶)
ایجاد برخی از فرقه های انحرافی چون بهائیت، سوغات استعمارگر پیر در خاموش کردن همین آتشفشان مهدویت است.
ـ ششم. در برابر هجوم های خشن و وحشیانه ای که در قالب های نو و کهنه عرضه می شود، باید به ابزار روز مسلح شد که چشم در برابر چشم و گوش در برابر گوش. (۷)
با توجه به اهمیت مقوله مهدویت و نقش آن در اعتقاد مردم و حفظ و رشد و بالندگی نظام، باید به بسط فرهنگ مهدویت با استفاده از همه فرصت ها و ظرفیت های جامعه، با بهره وری از راه کارهای مناسب و ارائه عرصه های جدید پژوهش، پرداخت همان گونه که باید به جلوگیری از سوء استفاده ها و آسیب شناسی آن نیز پرداخت تا از نفوذ افکار مسموم پیش گیری کرد.
این رسالت رسالتی همگانی است و در انحصار هیچ گروه و سازمان خاصی نیست و اگر گروهی عهده دار آن می شود تا این امر خطیر را سامان بخشد، تکلیف را از دوش دیگران بر نمی دارد، بلکه وظیفه همکاری را هم بر تکلیف پیشین آنان می افزاید.
باید این گوهر گران بها و این آتشفشان مهدویت هر دم افروخته تر گردد و این میسور نیست، مگر با یک بسیج همگانی و مدیریتی متمرکز و تربیت نیروهای متخصص و مبلغ. باید مربیانی کارآ، روزآمد و وارسته از حوزویان و دانشگاهیان تربیت کرد و در عرصه آموزش، پژوهش، هنر و ادبیات، کاری جدی کرد و طرحی نو درانداخت. ناگفته نماند که کارهای بزرگ به همان اندازه که مهم و سترگند; از حساسیت و شکنندگی خاصی هم برخوردارند. کارهایی از این نوع، سرعت و دقت را با هم می طلبد.
ـ هفتم. چنان که غیبت امام زمان (عج) صغرا و کبرا دارد، ظهور آن حضرت هم می تواند صغرا و کبرا داشته باشد و انقلاب اسلامی ایران را می توان نماد ظهور صغرا و زمینه ساز ظهور خود آن امام همام دانست. پیش از انقلاب اسلامی ایران پذیرش یک حکومت دینی و فراگیر به رهبری امام عصر (عج) برای بسیاری بعید می نمود; اما امروز این مهم هیچ دور از واقع نیست. از این رو می توان انقلاب اسلامی ایران را مظهر ظهور صغرا و بستری برای تحقق و اتصال به قیام کبرای آن حضرت دانست; ان شاء الله.
این عصر همان گونه که بشارت هایی دارد، تکالیف و وظایفی را هم با خود در پی دارد; وظایفی بیش تر و سنگین تر از آن چه در گذشته بود. با حاکمیت دین در ایران و تشکیل حکومت دینی، عرصه های جدیدی رخ می نماید که کاری بس جدی را می طلبد.
ـ هشتم. چنانچه به اشاره گذشت کارهای بزرگ، بسیجی همگانی با مدیریتی واحد، جامع و فراجناحی می طلبد. بدون یک مرکزیت و مدیریت توانمند، با بازوهای مشورتی و کارآمد از دلسوزان و مدیران ارشد نظام، گسترش فرهنگ مهدویت در داخل و خارج ممکن نیست. این مدیریت، باید با استفاده از تمامی امکانات و ابزارهای موجود و با اتخاذ راه کارهای مناسب، به گسترش فرهنگ مهدویت و تربیت نیرو و پاسخ گویی به نیازها و سؤال ها و شبهه ها و حمایت از گروه های فعال این عرصه بپردازد.
این مرکز با اهداف و برنامه ریزی دقیق و روشن کردن راه کارها و اولویت ها و طرح عرصه های جدید پژوهشی، می تواند گام های بلند و مؤثری در این زمینه بردارد. آنچه در ذیل می آید طرحی است پیشنهادی و گامی است در مسیر، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
اهداف
۱) گسترش و تعمیق فرهنگ مهدویت در داخل و خارج;
۲) بسیج افراد و نهادهای جامعه و استفاده از تمامی ظرفیت ها، امکانات، ابزارهای موجود (سخنرانی، مداحی، کتاب، مطبوعات، ادبیات و هنر و ...) در جهت تبیین و تعمیق هر چه بیش تر فرهنگ مهدویت;
۳) پاسخ به نیازهای فکری و اعتقادی گروه های مختلف جامعه، به ویژه نسل جوان و دانشگاهیان;
۴) پاسخ گویی به شبهات و مقابله با افکار و تبلیغات انحرافی و خرافی درباره مهدویت;
۵) تربیت متخصصان و مبلغان ورزیده;
۶) شناسایی، ساماندهی و اطلاع رسانی نهادها و افرادی که در مقوله مهدویت تلاش می کنند.
امکانات
مساجد، مهدیه ها و تکایا و جلسات محلی، صدا و سیما، مطبوعات، کتاب های درسی، حوزه ها، آموزش و پرورش، دانشگاه ها، اینترنت، همایش ها، زمینه ها و کمک های مردمی، سخنرانان، مداحان و... .
راهکارها (۸)
۱) ایجاد مرکزی فرهنگی (آموزشی، پژوهشی، تبلیغی) با مدیریتی واحد و شورایی متشکل از نماینده رهبری، نخبگان و فرهیختگان، برخی از مدیران نظام که به گونه ای با این امر مرتبطند (حوزه علمیه، سازمان تبلیغات، سازمان فرهنگ و ارتباطات، آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، صدا و سیما، نهاد رهبری در دانشگاه ها، امور مساجد، عقیدتی سپاه و ارتش و ...) ;
۲) ایجاد دانشکده های مستقل یا گرایش های تخصصی در برخی رشته های مناسب دانشگاهی و تاسیس مراکز آموزشی تخصصی در حوزه های خواهران و برادران;
۳) جذب و تربیت مربیان مهدویت از میان طلاب، دانشجویان و معلمان در دوره های آموزشی ویژه یا بلند مدت، جهت اداره جلسات محلی و سخنرانی در سطح دبیرستان ها، مساجد، مهدیه ها و مراکز مورد نیاز;
۴) فعال کردن صدا و سیما در رابطه با فرهنگ مهدویت و تهیه برنامه های آموزشی علمی (به صورت مستمر و منظم با استفاده از اساتید مجرب) و هنری (فیلم، نمایش نامه و ...) جهت پخش در سطح داخل و خارج;
۵) اولویت بخشیدن به کارهای فرهنگی ویژه حضرت در تمامی مراکز و معاونت های فرهنگی و اماکنی که متعلق به آن حضرت است; به ویژه مسجد مقدس جمکران;
۶) تشویق و حمایت از کارهای ادبی و هنری ویژه حضرت. (داستان، شعر، فیلم داستانی و مستند، نمایش نامه، طراحی، نقاشی، سرود و...) ۷. راه اندازی یک شبکه اینترنتی فعال و ارتباط با مؤسسات علمی پژوهشی ویژه حضرت در داخل و خارج;
۸) برپایی همایش ها و نشست های علمی در سطح داخلی و خارجی;
۹) حمایت از تشکل های مردمی، که در جهت گسترش فرهنگ مهدویت تلاش می کنند;
۱۰) ترویج و احیای دعای ندبه در مساجد و مهدیه ها به شکل مناسب;
۱۱) بررسی کارشناسانه کتاب های درسی، دانشگاهی و حوزوی و اصلاح آنها در زمینه فرهنگ مهدویت;
۱۲) برقراری جلسات هفتگی یا ماهیانه در سطح شهرها و محله ها به وسیله مربیان و مبلغان ویژه آن حضرت;
۱۳) تهیه مجلات و کتاب های ویژه حضرت برای سطوح مختلف، بخصوص نسل جوان.
۱۴) ترجمه کتاب ها و مقالات مناسب در فرهنگ مهدویت از فارسی به زبان های زنده دنیا و بالعکس;
۱۵) برگزاری همایش برترین های مهدویت (کتاب، مجله، مقاله، فیلم، نمایش نامه، طراحی، نقاشی، خطاطی، سرود و ...) ;
۱۶) ایجاد کتاب خانه های مستقل فرهنگ مهدویت یا اختصاص بخشی از کتاب خانه ها به کتاب های ویژه آن حضرت;
۱۷) ایجاد مرکزی جهت پاسخ گویی به سؤالات و شبهات مهدویت (مکتوب و شفاهی) ;
۱۸) غنی سازی و جهت دهی اشعار و مداحی ها در مورد آن حضرت;
۱۹) به اقتراح گذاشتن برخی مباحث مهم و اساسی در مقوله مهدویت، در سطح داخلی و خارجی و اعطای جوایز ویژه;
۲۰) برگزاری مسابقات کتاب خوانی در سطوح مختلف جامعه;
۲۱) ایجاد کانون هایی با نام پیشنهادی «انتظار» در حوزه ها، دانشگاه ها، مدارس، مساجد و مراکز عقیدتی;