10-12-2014، 18:16
مقدمه
هر جنبش و انقلابی، به یاران و همراهانی نیاز دارد; یارانی که ستون های انقلاب اند و سنگینی آن را بر دوش می کشند . سستی و استواری هر یک از این دو، با سستی و استواری دیگری ارتباطی تنگاتنگ دارد; یعنی، هر اندازه حجم بنای انقلاب کمتر باشد، پایه های آن از استحکام کمتری برخوردار خواهد بود و به هر میزان که آن بنا، بلندتر و گسترده تر باشد، به ستون های محکم تری نیاز خواهد داشت . ما با نگاه به حجم و گستردگی این بنا، می توانیم دریابیم بر چه ستون هایی افراشته شده است; همچنان که با تامل در اهداف و غایات آن نیز می توانیم، میزان و حجم ابزار و وسایل مورد نیاز و نیز پدیدآورندگان آن را گمانه زنیم .
در این نوشتار، به دنبال تبیین ویژگی های یاوران امام مهدی علیه السلام و همراهان او هستیم; کسانی که در حرکت جهانی او، به مثابه بازوان نیرومند آن حضرت، در خدمت او و اهداف او هستند .
این نوشتار دو نتیجه اساسی در پی خواهد داشت:
اول این که دانستن این ویژگی ها، می تواند مقیاسی برای محک زدن خود و اهداف خود و معیاری برای فهم میزان قابلیت ما، در همراهی با حضرت و جهاد در رکاب او باشد . ما همیشه، منتظر رؤیت خورشید بوده ایم و شاید فردا، روز موعود باشد! آیا ما خود را برای آن روز مهیا کرده ایم؟ با فهم این ویژگی ها، می توانیم دریابیم که پای رفتن این راه را داریم یا نه و در آن روز موعود در کنار حضرتیم یا در مقابل او .
ثمره دوم، زمینه سازی برای ظهور است . توضیح این که فرا رسیدن روز سراسر مبارک ظهور، بسته به دو عامل اساسی است که منطقا، با فقدان هر کدام از آنها، قیام حضرت، بی نتیجه خواهد بود:
۱) وجود زمینه مردمی; اگر در مردم، احساس نیاز به امام شکل نگیرد، وقتی او بیاید، قدرش را نخواهند دانست و به راحتی او را تنها خواهند گذاشت; بلکه شاید علیه او شمشیر نیز بکشند، همان گونه که اغلب مردم با پیشوایان معصوم پیشین علیهم السلام چنین کردند .
۲) فراهم آمدن یاران، همراهان و هم رزمانی کارآمد و توان مند که با فقدان شان، کار حکومت، هدایت و رشد به سامان نخواهد رسید . دانستن ویژگی های یاران حضرت و تلاش در راه کسب آنها، در واقع تلاش برای زمینه سازی ظهور و فرا رسیدن آن روز مبارک است . در روایات، گرچه از این صفات، به عنوان ویژگی های یاران حضرت یاد شده است; اما بدون تردید یکی از پیام های این روایات، بر شمردن شرایط آرمانی یک منتظر است . اهدافی که یک منتظر واقعی باید برای خود ترسیم کند و تمام توان خود را در راه رسیدن به آنها به کار بندد و اوج هایی که یک شیعه در تمام قرن ها و عصرها باید بدان ها چشم دوخته، خود را در مسیر دست یافتن بدان ها قرار دهد .
ویژگی های یاران امام زمان علیه السلام
برای فهم ویژگی های یاران امام مهدی علیه السلام، از دو مسیر می توان حرکت کرد: مسیر نخست، تامل در روایاتی است که آن خصوصیات را بیان می کند . مسیر دوم، تحلیل میزان عظمت و وسعت انقلاب و گستره حرکت حضرت و نیز توجه و تامل در اهداف و آرمان های آن حرکت است .
در این گفتار، مسیر دوم را خواهیم پیمود; گر چه از روایات مربوط به این موضوع نیز بهره خواهیم برد .
ابعاد حرکت امام عصر (عج)
انقلاب امام مهدی علیه السلام، بزرگ ترین جنبش تاریخ بشریت است و از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است; از جمله:
عمق; این حرکت، از عمیق ترین جنبش های بشریت است . منظور ما از «عمق » ، بلندای اهداف و عظمت آرمان ها است که در عمل نیز به وقوع خواهد پیوست . این جنبش، به شعارهای پرزرق و برق و اهداف کم مایه نمی پردازد; بلکه انسان ها را به سوی معنویت و رشد، هدایت می کند و تمام استعدادهای آنان را به سمت تعالی و شکوفایی جهت می دهد . امام باقر علیه السلام می فرماید:
«اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم; (۱) چون قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنان را متمرکز ساخته و اخلاق شان را به کمال برساند» .
و در جایی دیگر می فرماید:
«تؤتون الحکمة فی زمانه; (۲) در دولت مهدی علیه السلام به شما حکمت بیاموزند» .
گستردگی; این جنبش از نظر جغرافیایی و کمی، گسترده ترین جنبش ها است . موج این حرکت، از بزرگ ترین قاره ها گرفته تا کوچک ترین روستاها و کپرها را در می نوردد و آنها را به تلاطم درمی آورد . امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «و عدالله الذین، آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض . . .» (۳) فرمودند:
«لم یجی ء تاویل هذه الآیة و لو قام قائمنا بعد سیری من یدرکه ما یکون من تاویل هذه الایة و لیبلغن دین محمد صلی الله علیه و آله ما بلغ اللیل . . . ; (۴) تاویل این آیه، هنوز نیامده است . هنگامی که قائم ما قیام کرد، کسی که او را ببیند، تاویل این آیه را خواهد دید که دین محمد صلی الله علیه و آله به هر جا که شب وارد شود، خواهد رسید» .
امداد الهی; امداد الهی، پشتوانه این حرکت است و اراده خداوند بر این تعلق گرفته که این حرکت به ثمر نشسته و حکومت صالحان سرانجام، سراسر گیتی را فرا گیرد: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین » ; (۵) «ما خواستیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم » .
امام علی علیه السلام درتفسیر این آیه فرمودند:
«هم آل محمد یبعث الله مهدیهم بعد جهدهم فیعزهم و یذل عدوهم (۶) ; آنان اهل بیت پیامبرند که خداوند، پس از سختی هایی که بر آنان می رسد، مهدی شان را بر می انگیزد و آنان را عزت بخشیده و دشمنان شان را خوار می گرداند» .
رهبری منحصر به فرد; رهبری ویژه این انقلاب، از دیگر ابعاد عظمت آن است . برای مرتبه بلند او، همین بس که امام صادق علیه السلام در وصف او فرمودند: «و لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی; (۷) اگر او را درک می کردم، تمام عمر به خدمت او می پرداختم » .
اصالت; جنبش حضرت، از نظر تاریخی، از ریشه دارترین حرکت ها است . اعتقاد به مصلح، درتمام ادیان و بسیاری از نحله ها و مکاتب بشری، وجود دارد; از آیین زرتشت گرفته تا یهودیت و مسیحیت و . . . . (۸)
این توضیحی کوتاه درباره برخی از ابعاد حرکت بزرگ امام عصر علیه السلام بود . حال به تبیین لوازم آن می پردازیم .
نخستین بعد از ابعاد عظمت حرکت حضرت، عمق آن بود . از عمق این حرکت و اهداف بلند آن، می توان به عمق باورها و ژرفای نگاه ها رسید; چرا که آن ثمره ارزشمند، جز بر این ریشه ها و شاخه ها نمی روید . مگر می توان بدون برخورداری از اعتقادات و نگاه های عمیق، اهدافی با این حد و اندازه داشت و نگاه ها را به افق هایی این چنین بلند دوخت؟ !
یکم . بینش عمیق
یاران مهدی علیه السلام، از بینش هایی عمیق و ژرف، نسبت به خداوند، امام، انسان و هستی برخوردارند .
۱) بینش عمیق نسبت به حق تعالی
«رجال عرفواالله حق معرفته و هم انصارالمهدی فی آخرالزمان (۹) ; مردانی که خدا را آن چنان که شایسته است، شناخته اند، و آنان، یاران مهدی علیه السلام در آخر الزمان اند» .
«رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله اشد من الحجر; (۱۰) آنان مردانی اند که دل هایشان گویا پاره های آهن است (سخت تر از سنگ .) بدون هیچ تردیدی نسبت به ذات مقدس خداوند» .
این باور، آن قدر با صلابت و استوار است که مرارت ها و مصیبت ها، در آن خللی ایجاد نمی کند و بلاها و امتحانات، آرامشش را به تلاطم نمی افکند و شبهات و سؤالات، در آن رخنه ای ایجاد نمی کند .
آنان، از سرچشمه توحید ناب، سیراب اند و به حضرت حق آن چنان که شایسته است اعتقاد دارند: «فهم الذین وحدوا الله حق توحیده; (۱۱) آنان به حدانیت خداوند، آن چنان که حق وحدانیت او است، اعتقاد دارند» . حرم دل هایشان را بت های نفس، ثروت و مقام نیالوده و در آن حریم امن، جز خداوند حضور ندارد .
نتیجه این بینش عمیق، ایمان و تقوا است . این دو را هم در چهره عبادت ها و راز و نیازهایشان می توان دید «ذکر» و هم در آینه تلاش و کوششی که در طریق عبادت و بندگی حضرت حق دارند «تلاش » .
الف) ذکر:
«لهم فی اللیل اصوات کاصوات الثواکل حزنا من خشیة الله; (۱۲) در دل شب، از شیت خداوند، ناله هایی دارند مانند ناله مادران پسرمرده » .
«قوام باللیل صوام بالنهار; (۱۳) شب ها را با عبادت به صبح می رسانند و روزها را با روزه به پایان می برند» .
«رجال لا ینامون اللیل لهم دوی فی صلواتهم کدوی النحل یبیتون قیاما علی اطرافهم و یسبحون علی خیولهم » (۱۴) ; مردان شب زنده داری که زمزمه نمازشان، مانند نغمه زنبوران کندو، به گوش می رسد . شب ها را با زنده داری سپری می کنند و بر فراز اسب ها، خدا را تسبیح می گویند» .
ب) تلاش:
یاران مهدی علیه السلام، نه تنها اهل «اطاعت و بندگی » اند; بلکه دراین مسیر، اهل «جدیت و تلاش » نیز هستند و تمام توان خود را در این راه به کار می گیرند: «مجدون فی طاعة الله; (۱۵) آنان در طریق عبودیت، اهل جدیت و تلاش اند» .
۲) بینش عمیق نسبت به امام علیه السلام
یاران مهدی (ع)، امام خود را می شناسند و به او اعتقاد دارند: «القائلین بامامته » (۱۶) اعتقادی که در ژرفای وجودشان ریشه دوانده و سراسر جان شان را فرا گرفته است . این معرفت، شناخت شناسنامه ای و دانستن نام و نشان او، و دانستن اسم پدر و مادر و محل تولد او نیست; بلکه معرفت به «حق ولایت » است; یعنی، فهم این حقیقت که او از من، به من نزدیک تر و سزاوارتر است و از مادر به من مهربان تر; چرا که عشق مادر، و حتی عشق من به خودم، غریزی است; اما عشق او، الهی و آسمانی است . او به سه دلیل، مرا برای خودم می خواهد:
۱) به جهت آگاهی اش به تمام هستی و استعدادها و توان مندی های من;
۲) آزادی او از بند هوا و هوس ها و زندان خودخواهی ها و خودبینی ها و . . . ;
۳) و قرب و اتصالی که به منبع لایزال رحمت و لطف هستی دارد .
او می خواهد سرشارم کند، تا آلودگی های نشسته بر بال روحم را بزداید و لطافت و سفیدی پرهای آن را، دوباره به آن بازگرداند و بر دست های مهربانش نشانده، به اوج آسمان ها و کنگره عرش الهی پرواز دهد .
نتیجه این بینش عمیق، محبت و اطاعت است:
الف) محبت:
دل های یاران مهدی علیه السلام، سرشار از محبت او است . بر آن لوح ها، جز الف قامت او نوشته ای نیست . این شیدایی تا بدان حد است که حتی زین اسب او را، مایه برکت می دانند و به آن تبرک می جویند: «یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکة; (۱۷) به عنوان تبرک، بر زین اسب امام دست می کشند» .
به جهت همین عشق آتشین، آنان در آوردگاه رزم، او را مانند نگینی در برمی گیرند و جان خود را سپر بلایش می کنند: «یحفون به و یقونه بانفسهم فی الحرب; (۱۸) در میدان رزم، گردش می چرخند و با جان خود، از او محافظت می کنند» .
چه بسیار است فاصله میان ما و یاران او; چرا که ما از جان و حتی وقت خود، برای او سهمی قرار نداده ایم، و چه اهداف و آرمان هایی از او که به هت سستی ما بر زمین مانده و چه دعوت هایی از او که بی پاسخ مانده است!؟
ب) اطاعت:
دومین ثمره درخت بینش، «اطاعت » و مقدم داشتن اراده او بر اراده خوداست . یاران امام عصر (عج)، این چنین اند و در برابر او تسلیم و خاضع اند: «هم اطوع من الامة لسیدها; (۱۹) اطاعت آنان از امام، از فرمانبرداری کنیز در برابر مولایش بیش تر است » .
آنان در برابر قرائت امام، از خود قرائتی ندارند و اراده نفس اماره خود و اکثریت را، بر اراده و میل او مقدم نمی پندارند . یاران او، نیک می دانند که حق، با امام است و او با حق; چه دیگران بپذیرند و چه انکار کنند . آنان به بهانه نواندیشی و روشن بینی، از امام خود سبقت نمی گیرند و گرچه شت سر او در حرکت اند، ولی پای از دام ها برمی گیرند تا از او فاصله نگیرند . آنان نه تنها مطیع اند، بلکه بر خلاف بسیاری که به بهانه فقدان زمینه، امکانات، سختی راه و . . . از خدمت به او و اهدافش شانه خالی می کنند; در اطاعت او، اهل جدیت و تلاش اند و برای بر زمین نماندن آرمان های او، خود را به آب و آتش می زنند و از هیچ کوششی فروگذاری نمی کنند: «. . . مجدون فی طاعته » (۲۰) و دراین رسالت بزرگ همراه و هم پای امام هستند: «بهم ینصرالله امام الحق » . (۲۱)
۳) بینش عمیق نسبت به انسان و هستی
اگر یاران او به کم ها قانع نیستند و در حرکت فراگیرشان، اهداف کم مایه را دنبال نمی کنند; جهت ژرفای نگاهی است که نسبت به خود و جهان پیرامون خود دارند . نگاه های آنان، از آرمان های کم ارزش، برگرفته و به اوج های متعالی دوخته می شود . یاران او، با تامل در خویشتن و استعدادهای شگفت انگیزشان، عظمت قدر خود را در می یابند و از این که دنیا و معبودهای دنیوی، آنان را پر نمی کنند، مسیر بودن دنیا و سالک بودن خویش را می فهمند . آنان با این نگاه، به معبودی پیوند می خورند که از تمام کاستی ها و زشتی ها مبرا است و می تواند آنان را سرشار و ظرفیت هایشان را تکمیل کند . پیوند با این معبود نامحدود و مهربان، نگاه ها را زیبا و متعالی می کند .
گذر از امتحانات
عمق و ژرفای این نگاه، آنان را از سیل امتحانات، سر افرازانه بیرون می برد: «ان اصحاب طالوت ابتلوا بالنهر الذی قال الله تعالی: «مبتلیکم بنهر» و ان اصحاب القائم علیه السلام یبتلون بمثل ذلک; سپاهیان طالوت، با نهر آبی آزمایش شدند، همان که خداوند درباره اش می فرماید: [خداوند]، شما را با نهر آبی می آزماید» ، و یاران امام مهدی علیه السلام نیز مثل آنان آزمایش می شوند» .
آرزوی شهادت
و آنان را مشتاق شهادت و لقای الهی می کند: «و یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله; (۲۲) آرزو می کنند که در راه خدا به شهادت برسند» .
دوم . گستردگی
دومین بعد از ابعاد عظمت حرکت امام مهدی، جهانی بودن و گستردگی آن است که بر این اساس به تبیین ویژگی های یاران حضرت می پردازیم:
۱) طرح و برنامه جهانی
اگر یاران حضرت می خواهند در رکاب او و هم پای او، جهانی را به معنویت و رشد برسانند و دنیا را سرشار از هدایت کنند; بدون تردید باید دیدهایی وسیع، نگاهی جهانی و طرح ها و برنامه هایی فراگیر داشته باشند . بدون برخورداری از این نگاه ها و طرح ها، انتظار انقلاب جهانی، انتظاری بیهوده است . با این حساب، چند گروه، با آن حضرت نسبتی نخواهند داشت:
۱) تنگ نظرانی که تنها مقابل پای خویش را می بینند و وسعت نگاه شان از خود و محدوده خود فراتر نمی رود;
۲) کوته بینانی که در لاک خویش فرو رفته اند و از دنیای پیرامون خود و تحولات آن و نیز از جبهه کفر و اهداف و ابزارهای تحت اختیارش بی خبراند;
۳) کسانی که از این ها مطلع اند; ولی برای رویارویی با آن طرح و برنامه ای ندارند . مگر می توان بدون طرح و برنامه ای جهانی، دنیا را به سعادت و خوش بختی رساند؟
۲) جهاد و مبارزه جهانی
بعد از آن طرح و برنامه فراگیر، امام بر آن خواهد شد تا دنیا را سرشار از هدایت کند و یاران او نیز در این سازندگی پا به پای او خواهند آمد و در عیان و نهان، مردم را به خدا و دین او دعوت خواهند کرد: «الدعاة الی دین الله سرا و جهرا» . (۲۳)
دراین میان، هدایت گریزان و عدالت ستیزان فراوانی نیز وجود خواهند داشت که در برابر او، صف کشیده و سد راهش خواهند شد . آنان، به مثابه غده ای چرکین و عضوی فاسد، برای پیکر جامعه بشریت اند و امام چاره ای جز جهاد و مبارزه برای قطع آن اعضای فاسد نخواهد داشت . بنابراین یاران و همراهان او نیز، باید اهل جهاد و مقاومت باشند; جهادی که «فی سبیل الله » است; نه به هدف غنیمت یابی و زراندوزی . امام علی علیه السلام درتفسیر آیه «یجاهدون فی سبیل الله . . .» (۲۴) فرمودند: «هم اصحاب القائم; (۲۵) آنان، یاران امام قائم اند» .
این جهاد، مبارزه با دنیایی از ظلم و ستم است و به همین سبب امام رضا علیه السلام به اصحاب خود فرمود: «امروز، شما آسوده تر از آن روزید (روز ظهور)» پرسیدند: چرا؟ فرمودند: «اگر قائم ما علیه السلام قیام کند، چیزی وجود نخواهد داشت جز خون بسته شده و عرق پیشانی و خواب برزین اسب ها» . (۲۶)
دنیا خواهان و رفاه طلبانی که به خوشی ها خو کرده اند و از جنگ و جهاد گریزان اند و مقدس مآبان بزدلی که با جهاد و مقاومت و خون و شمشیر بیگانه اند; در حلقه یاران حضرت راهی نخواهند داشت .
۳) شجاعت
اگر جهاد و مبارزه، جهانی و فراگیر است، پس یاران ایشان هم باید شجاعت و جسارتی در خور و عزم هایی پولادین داشته باشند; چراکه بدون آن، قدم هایارای حرکت نخواهد داشت:
«کلهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم لو انهم هموا بازالة الجبال لازالوها عن مواضعها; (۲۷) همه شیرانی اند که از بیشه ها خارج شده اند و اگر اراده کنند، کوه ها را از جا برمی کنند» .
«جعلت قلوبهم کزبرالحدید; (۲۸) دل هایشان، چون پاره های آهن شده است » .
«فان الرجل منهم یعطی قوة اربعین رجلا; (۲۹) به هر کدام شان، نیروی چهل مرد داده شده است » .
«لو مروا بالجبال لقطعوها; (۳۰) اگر به کوه های آهن روی آورند، آن ها را قطعه قطعه می کنند» .
۴) ایثار
آن حرکت گسترده، برای هدایت و سازندگی است; نه جهان گشایی و زمین گیری . جهاد، مقدمه این آرمان الهی است و آن چنان که رسول صلی الله علیه و آله از حق اهل بیت خود علیهم السلام چشم می پوشاند و آنان را در تنگنا و مضیقه قرار می داد، تا دیگران به رفاه برسند و از این رهگذر دل هایشان نرم و نسبت به دین مایل گردد . حضرت علی علیه السلام می فرماید: «کان من تالفه لهم ان کان الناس فی السکن و القرار و الشبع و الری و اللباس و الوطا والدثار و نحن اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله لا سقوف لبیوتنا و لا ابواب و لا سور الا الجرائد و ما اشبهها و لا وطا لنا و لا دثار علینا تداولنا الثوب الواحد فی الصلاة اکثرنا و نطوی الایام و اللیالی جوعا عامتنا . . . فیؤثر به رسول الله صلی الله علیه و آله ارباب النعم و الاموال تالفا منه لهم و استکانة منه لهم; (۳۱) از جمله مهربانی های پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به مردم این بود که آنان در آرامش و سیری و پوشش بودند . زیرانداز و روانداز داشتند; ولی خانه های ما (خاندان او) سقف و در و دیواری به جز شاخه های خرما و مانند آن نداشت و فرش و رواندازی نداشتیم; بیشتر ما، برای نماز تنها لباس مان را دست به دست می چرخاندیم و روزها و شب های سال مان را به گرسنگی سپری می کردیم . . . او از سر مهربانی و فروتنی، صاحبان نعمت و مکنت را بر ما مقدم می داشت » .
یاران حضرت مهدی (عج) نیز سختی ها را به جان می خرند و از خوشی ها و لذایذ چشم می پوشند و با دست های مهربان شان، خوبی ها و خوشی ها را به دیگران هدیه می دهند; تا از این رهگذر، قلب ها را نرم کنند و رهیدگان را به دامان پر از مهر و محبت دین برگردانند .
۵) بردباری
تصور این که درعصر ظهور کارها، خود به خود به سامان می رسد وبدون تحمل مشقت ها، کاستی ها و کژی ها، از جامعه رخت بر می بندد و از همان ابتدا، همه غرق رفاه و لذت می شوند; خیال خام و تصور باطلی است . مفضل بن عمر می گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم; از سبب ناراحتی و غمگینی من پرسیدند . عرض کردم: به وضع بنی عباس و حکومت و جبروت شان می نگرم . اگر این حکومت برای شما بود، ما نیز همراه شما بودیم و از آن بهره می بردیم . حضرت فرمودند: «ای مفضل! بدان که اگر چنان می شد، شب ها، کاری نبود جز سیاست و تدبیر امور مردم و روزها، جز درگیر کار مردم بودن، غذای نامطبوع وناگوار و لباس خشن مانند علی علیه السلام، و الا آتش بود و دوزخ » . (۳۲)
به راستی مگر می شود امام مهدی علیه السلام خود، لباس خشن بپوشد و طعام ناگوار بخورد: «ما لباس القائم الا الغلیظ و ما طعامه الا الجشب » ; (۳۳) ولی یاران و همراهانش غرق رفاه و خوشی باشند؟» .
امام علی علیه السلام در وصف یاران مهدی علیه السلام می فرماید: «انه یاخذ البیعة عن اصحابه ان لا یکنزوا ذهبا و لا فضة و برا و لا شعیرا و یلبسون الخشن من الثیاب; (۳۴) او از یارانش بیعت می گیرد که طلا و نقره ای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند و لباس خشن بپوشند و . . .» .
آنان، در راه تحقق آرمان های جهانی امام مهدی علیه السلام، مشکلات و مصائب فراوانی را به جان می خرند; ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را هیچ می پندارند و به جهت هجوم سختی ها و تحمل مشقت ها، بر خداوند منت نمی گذارند: «قوم لم یمنوا علی الله بالصبر» (۳۵) و از این که نقد جان خویش را در کف اخلاص نهاده، تقدیم آستان دوست می کنند، هرگز به خود نمی بالند و آن را بزرگ نمی شمارند: «و لم یستعظموا بذل انفسهم فی الحق » . (۳۶)
۶) یک دلی
آنان یک رنگ و یک دل اند: «قلوبهم مجتمعة » (۳۷) و این نیست مگر به این سبب که هواها و خودخواهی ها، از جان شان رخت بر بسته و به جای آن، خدا خواهی و خداپرستی نشسته است . با این اتحاد و یک رنگی است که می توان به اهداف جهانی دست یافت و آرمان های الهی را تحقق بخشید . سپاهی که از اختلاف و چنددلی رنج می برد، چگونه می تواند سر افرازانه بام دنیا را فتح کند .
۷) استواری
حرکت بزرگ حضرت ولی عصر (عج)، برخوردار از پشتوانه امداد الهی است و بدون برخورداری از امدادهای ویژه الهی، هرگز به آرمان های خود دست نخواهد یافت . توجه به وجود این تاییدات الهی، تاثیر شگرفی بر روان یاران امام بر جای خواهد گذاشت . یقین به آن امدادها، باعث می شود، ذره ای در درستی آرمان ها و مسیر خود تردید نکنند و ملامت ها و سرزنش های کوته بینان و عافیت طلبان، در عزم شان خللی نیفکند .
قرآن می فرماید: «یا ایهاالذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه . . . و لا یخافون لومة لائم » ; (۳۸) ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد [به خدا، زیانی نمی رساند . ] خداوند جمعیتی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند . . . آنان از سرزنش هیچ ملامت کننده ای هراسی ندارند» .
امام علی علیه السلام درتفسیر این آیه می فرماید: «هم اصحاب القائم; (۳۹) آنان، یاران امام قائم علیه السلام هستند» .
اگر این انقلاب، از رهبری ویژه برخوردار است فیض حضور درکنار چنین امامی که رسالت پیامبران و اولیا در طول تاریخ بشریت را بر دوش می کشد و می خواهد بار بر زمین مانده آنان را به مقصد برساند برای کسانی فراهم خواهد شد که در خود تناسبی با آن امام فراهم کرده باشند و مانند او، خالق هستی را در همه شؤون حیات و هستی شان، جریان و حضور بخشند . شاید از همین رو است که از آنان به «مردان الهی » تعبیر شده است: «رجال الهیون » . (۴۰)
اهداف و آرمان ها
ما تاکنون، برخی از ابعاد انقلاب بزرگ حضرت را بیان کرده، به تبیین ویژگی های یاران ایشان از این منظر پرداختیم . درصدر سخن گفتیم راه دیگری نیز برای فهم خصوصیات یاران امام مهدی (عج) وجود دارد و آن تحلیل اهداف انقلاب بود .
با نگاه به اهداف و آرمان های انقلاب جهانی حضرت ولی عصر (عج) نیز می توان ویژگی های یاران او را که در واقع پدید آورندگان و ابزار آن اهداف اند گمانه زد . در قسمت هایی از دعای ندبه، به برخی از این اهداف، اشاره شده است . بدین منظور، مروری کوتاه به دعای ندبه خواهیم داشت:
۱) ستم سوزی: «این المعد لقطع دابر الظلمة; کجا است مهیا شده برای ریشه کن کردن نسل ستمگران » !
یکی از آرمان های حضرت، ظلم ستیزی است . اصولا، در روایات فراوانی، به عدالت گستری و ظلم ستیزی حضرت اشاره شده است: «یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» . (۴۱) کسانی خواهند توانست همراه او برای قطع ریشه های ظلم و بی عدالتی، کمر همت بسته و در این مسیر استوار بمانند که خود، از ظلم گریزان بوده و خویشتن را از جور و ستم پیراسته باشند; چرا که حضرت مهدی (عج)، از ظالمان به عنوان بازوی خود، استفاده نخواهد کرد .
ظلم، مصادیق فراوانی دارد; مانند ظلم به خویشتن (فروختن خویشتن به ارزان تر از لقای حق و جهت مادی و حیوانی دادن به استعدادها و توان مندی های خود) و ظلم به خانواده، دوستان، جامعه و . . . . هم چنین احتکار، اسراف، سلب آسایش، اهمال در حقوق دیگران، و . . . همه از مصادیق ظلم است و مرتکبان آن، بیرون از محفل یاران حضرت خواهند بود .
۲) احیای سنن: «این المدخر لتجدید الفرائض و السنن; کجا است، آن ذخیره ای که فریضه ها و سنت ها را احیا می کند» !
از دیگر رسالت های حضرت، احیای فریضه ها و سنت های الهی است . یاران او، در انجام دادن فرایض و سنت های الهی، اهتمام کامل خواهند داشت; زیرا نخستین قدم برای انجام دادن این رسالت، رعایت آن از سوی احیا کنندگان آن است .
از پیشوایان معصوم ما علیه السلام ، سنت های نیکویی در رابطه با گفت و شنود، رفت و آمد، غذا خوردن، لباس پوشیدن و . . . به جای مانده است; ولی متاسفانه بسیاری از آنها مهجور مانده است .
آنان که رعایت شیوه ها و مدهای رایج جامعه را، برخود فرض می دانند و سنت ها و روش های پیشوایان معصوم علیه السلام را فراموش کرده اند; در جمع یاران حضرت راهی نخواهند داشت .
۳) احیای قرآن: «این المؤمل لاحیاء الکتاب و حدوده; کجا است آن که آرزو می رود قرآن و حدودش را زنده کند» . حضرت خواهد آمد تا قرآن، را از غربت به در آورد و گردهای نشسته بر رخش را بزداید . آن را از کنج مساجد، به متن زندگی انسان ها بیاورد و دردهایشان را با آن تسکین بخشد و نابسامانی ها را به سامان رساند .
بیگانگان با قرآن که هفته ها و ماه ها قرآن را نمی گشایند و انس و الفت شان با اشعار، آثار ادبی و رمان ها، از انس با قرآن بیش تر است در بزم با صفای یاران حضرت، جایگاهی نخواهند داشت . اما یاران حضرت، نه تنها اهل قرائت قرآن اند; بلکه آن را در اعماق جان شان جریان بخشیده و با آن زندگی می کنند و روح شان، را صفا می بخشند .
«تجلی بالتنزیل بصائرهم و یرمی بالتفسیر مسامعهم; (۴۲) با قرآن، دیدگان شان نورانی می شود و تفسیر آن، در گوش جان شان، جای می گیرد» .
۴) عصیان ستیزی: «این مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان; کجا است آن بنیان کن اصحاب فسق و عصیان و طغیان » !
از دیگر برنامه های امام مهدی علیه السلام، مبارزه با اهل فسق و نافرمانی است و زندگی یارانش از این آلودگی ها پاک است . آنان، هم چنان که با خدای خود عهد بسته اند که از اطاعت او سرنپیچند; با ولی او نیز یعت بسته اند که از محارم الهی چشم بپوشند» .
امام علی علیه السلام می فرماید: «انه یاخذ البیعة عن اصحابه علی ان لا یسرقوا و لا یزنوا و لا یسبوا مسلما و لا یقتلوا محرما . . . و لا یضربوا احدا الا بالحق . . . و لا یاکلوا مال الیتیم . . . و لا یشربوا مسکرا . . . ; (۴۳) از اصحاب خود بیعت می گیرد که دزدی نکنند، دامن شان را به آلودگی نیالایند، مسلمانی را دشنام ندهند، کسی را به ناحق نکشند، . . . کسی را نزنند; مگر این که مستحق آن باشد، . . . مال یتیم را نخورند، . . . شراب ننوشند . . .» .
۵) عزت دوستان: «این معز الاولیاء و مذل الاعداء; کجا است عزت بخش دوستان و خوار کننده دشمنان!» .
در طول تاریخ به جز بعضی از زمان ها به سبب بهره مندی عده ای از زر و زور و به کاربردن حیله و تزویر، غلبه و عزت ظاهری برای جبهه باطل بوده است و مؤمنان و پارسایان واقعی، به ظاهر زبون و خوار و در چشمان کوته بین دنیاپرستان، کم ارزش و زبون بوده اند . و آن حضرت می آید تا به این ستم تاریخی پایان دهد و عزت واقعی مؤمنان را در ظاهر نیز نمایان سازد و بی مایگی و بی پایگی عزت ظاهری جبهه طاغوت را بر ملا کند . کسانی خواهند توانست با او در پیمودن این مسیر، همراه و هم قدم باشند که به عزت واقعی پارسایان، با تمام وجود اعتقاد داشته باشند و باطل را با تمام ظاهر فریبنده و پرهیاهوی خیره کننده اش ذلیل و زبون بدانند; نه این که در برابر اهل دنیا و اربابان زرو زور، خاکسار و فروتن باشند و در برابر مؤمنان تهی دست، متکبر و مغرور! امام علی علیه السلام درتفسیر آیه «. . . اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین » (۴۴) فرموده است: «هم اصحاب القائم; (۴۵) آنان، یاران امام قائم علیه السلام هستند» .
بشارت ها:
۱) جوانان، از آن جا که از فطرت هایی پاک و بی آلایش برخوردارند و تعلقات و وابستگی ها، دراعماق جان شان ریشه ندوانده است; بیشتر یاران آن حضرت را تشکیل خواهند داد . امام علی علیه السلام می فرماید: «یاران امام قائم علیه السلام، جوان اند و در میان شان پیر یافت نمی شود; به جز اندکی، مانند سرمه در چشم و نمک در طعام که کم تر از هر ماده در طعام، نمک آن است » . (۴۶)
البته، جوان بودن یاران امام، لطمه ای به جایگاه پیران با ایمان نزده و بر عدم همراهی ایشان گواهی نمی دهد; چرا که اولا پیران گرچه تعدادشان اندک است اما باز هم درمیان اصحاب ویژه حضرت حضور دارند و ثانیا، به جز ۳۱۳ یار اصلی، مؤمنان بسیاری نیز گرد حضرت جمع شده و ایشان را یاری خواهند کرد .
۲) بر اساس برخی از روایات، بانوان نیز درمیان اصحاب ویژه حضرت، حضور چشم گیری دارند . و این، نوید شوق انگیز و شعف آوری برای بانوان است تا کمر همت بسته و برای پیوستن به این جمع پربرکت، تمام توان خود را به کار گیرند . امام باقر علیه السلام می فرماید: «یجیئ و الله ثلاث ماة و بضعة عشر رجلا فیهم خمسون امراة یجتمعون بمکة علی غیر میعاد; (۴۷) به خدا سوگند! ۳۱۳ تن که پنجاه تن از بانوان نیز در میان شان حضور دارند، بدون هیچ قرار قبلی، در مکه گرد هم جمع خواهند شد» .
آنچه گذشت، شمه ای از ویژگی های یاران امام مهدی علیه السلام بود . به هت برخورداری از این خصوصیات، در روایات، از آنان به عظمت یاد شده و پیشوایان معصوم علیه السلام زبان به ستایش و بزرگداشت آنان گشوده اند .
امام علی در وصف آنان می فرماید: «فبابی و امی من عدة قلیلة اسمائهم فی الارض مجهولة . . . ; (۴۸) پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در زمین ناشناخته اند . . . !»
«اولئک هم خیار الامة مع ابرار العترة; (۴۹) آنان خوبان امت اند با نیکان خاندان (پیامبر صلی الله علیه و آله)» .
شاید دانستن این ویژگی ها، برای برخی، به جای آن که امید بخش و حرکت زا باشد، باعث سستی و ناامیدی گردد; چرا که به حق، یاران امام مهدی علیه السلام از صفاتی عالی و کمالاتی بی شمار برخوردارند و این ویژگی ها، به ظاهر، از حد و اندازه انسان های معمولی فراتر است . شاید برخی با مقایسه خود با آنان به جهت ضعف ها و کاستی هایشان فاصله خود را با آنان، غیر قابل جبران بپندارند! اما توجه به دو نکته، ما را از دام این یاس و ناامیدی می رهاند و دلمان را سرشار از نور امید و یقین می کند:
ـ یکم . در صورتی ویژگی های یاد شده، یاس آور خواهد بود که ما بر این باور باشیم که یاران حضرت، افرادی معین اند که مثلا اسامی آنان در روایات آمده و کسی نمی تواند از آن جمع خارج شده و یا به آنان بپیوندد . ولی خوش بختانه برای این باور، دلیل و مبنای متقنی وجود ندارد . البته در روایات از افراد معینی (مانند اصحاب کهف، سلمان فارسی، مالک اشتر و) . . . نام برده شده است (۵۰) ; ولی بر فرض صحت اسناد این روایات اینان عده اندکی از یاران حضرت اند و هنوز زمینه برای دیگران مهیا است .
انسان، حقیقتی بس پیچیده و اسرارآمیز، با قابلیت ها و توان مندی های خیره کننده دارد و تا قلب انسان، از تپش نایستاده، می تواند خود را از حضیض خاک به اوج افلاک برساند; به شرط این که «خود» را باور داشته باشد و بداند که می تواند . یاران آن حضرت، نه از دیگر کرات و آسمان ها هستند ونه تافته جدابافته! آنان نیز انسان هایی، از همین آب و خاک اند و پدران و مادرانی چون پدران و مادران ما دارند . خداوند نیز اگر به آنان عنایتی می کند، به جهت لیاقتی است که خود در خویشتن پدید آورده اند . پس مانیز می توانیم خود را به جمع شان ملحق کنیم; به شرط این که بخواهیم . از همین رو، پیامبر صلی الله علیه و آله به سلمان فارسی فرمود: «یا سلمان! انک مدرکه و من کان مثلک و من تولاه هذه المعرفة . . . ; (۵۱) ای سلمان! تو با او خواهی بود و نیز هر کس که چون تو باشد و مانند تو، به او معرفت داشته باشد . . .» .
ـ دوم . آنچه از صفات و ویژگی های یاران حضرت برشمردیم، غالبا مربوط به یاران ویژه حضرت (۳۱۳ یاور مخصوص آن امام همام) بود; یاورانی که فرماندهان لشگر، دستیاران و حکام او هستند: «هم الوزراء یحملون اثقال المملکة عنه; آنان وزیران اویند که از جانب او، سنگینی بار حکومت را بر دوش می کشند» . و «هم النجباء و القضاة و الحکام و الفقهاء فی الدین . . . ; (۵۲) آنان برترین ها، قاضیان، حاکمان و فقیهان در دین اند» . لیکن یاران حضرت منحصر در این مجموعه نیستند . در روایات، برای حضرت از لشگر ده هزار نفری نیز سخن به میان آمده است . قیام حضرت از مکه، پس از اجتماع آنان خواهد بود . امام صادق علیه السلام دراین باره فرموده اند: «لا یخرج القائم من مکة حتی تکمل الحلقة; (۵۳) امام قائم علیه السلام از مکه خارج نمی شود; مگر هنگامی که گروه تکمیل شوند» . راوی می پرسد: آنان چند نفرند؟ امام پاسخ می دهد: «عشرة آلاف; ده هزار نفر» . اینان، علاوه بر خیل عظیم مؤمنانی اند که در میانه راه به حضرت خواهند پیوست .
سخن آخر این که ما اگر همت آن را نداریم که در جمع یاران ویژه حضرت باشیم; لااقل بکوشیم که از خیل عظیم همراهان حضرت و لشگر همگانی آن عزیز، بیرون نباشیم .
هر جنبش و انقلابی، به یاران و همراهانی نیاز دارد; یارانی که ستون های انقلاب اند و سنگینی آن را بر دوش می کشند . سستی و استواری هر یک از این دو، با سستی و استواری دیگری ارتباطی تنگاتنگ دارد; یعنی، هر اندازه حجم بنای انقلاب کمتر باشد، پایه های آن از استحکام کمتری برخوردار خواهد بود و به هر میزان که آن بنا، بلندتر و گسترده تر باشد، به ستون های محکم تری نیاز خواهد داشت . ما با نگاه به حجم و گستردگی این بنا، می توانیم دریابیم بر چه ستون هایی افراشته شده است; همچنان که با تامل در اهداف و غایات آن نیز می توانیم، میزان و حجم ابزار و وسایل مورد نیاز و نیز پدیدآورندگان آن را گمانه زنیم .
در این نوشتار، به دنبال تبیین ویژگی های یاوران امام مهدی علیه السلام و همراهان او هستیم; کسانی که در حرکت جهانی او، به مثابه بازوان نیرومند آن حضرت، در خدمت او و اهداف او هستند .
این نوشتار دو نتیجه اساسی در پی خواهد داشت:
اول این که دانستن این ویژگی ها، می تواند مقیاسی برای محک زدن خود و اهداف خود و معیاری برای فهم میزان قابلیت ما، در همراهی با حضرت و جهاد در رکاب او باشد . ما همیشه، منتظر رؤیت خورشید بوده ایم و شاید فردا، روز موعود باشد! آیا ما خود را برای آن روز مهیا کرده ایم؟ با فهم این ویژگی ها، می توانیم دریابیم که پای رفتن این راه را داریم یا نه و در آن روز موعود در کنار حضرتیم یا در مقابل او .
ثمره دوم، زمینه سازی برای ظهور است . توضیح این که فرا رسیدن روز سراسر مبارک ظهور، بسته به دو عامل اساسی است که منطقا، با فقدان هر کدام از آنها، قیام حضرت، بی نتیجه خواهد بود:
۱) وجود زمینه مردمی; اگر در مردم، احساس نیاز به امام شکل نگیرد، وقتی او بیاید، قدرش را نخواهند دانست و به راحتی او را تنها خواهند گذاشت; بلکه شاید علیه او شمشیر نیز بکشند، همان گونه که اغلب مردم با پیشوایان معصوم پیشین علیهم السلام چنین کردند .
۲) فراهم آمدن یاران، همراهان و هم رزمانی کارآمد و توان مند که با فقدان شان، کار حکومت، هدایت و رشد به سامان نخواهد رسید . دانستن ویژگی های یاران حضرت و تلاش در راه کسب آنها، در واقع تلاش برای زمینه سازی ظهور و فرا رسیدن آن روز مبارک است . در روایات، گرچه از این صفات، به عنوان ویژگی های یاران حضرت یاد شده است; اما بدون تردید یکی از پیام های این روایات، بر شمردن شرایط آرمانی یک منتظر است . اهدافی که یک منتظر واقعی باید برای خود ترسیم کند و تمام توان خود را در راه رسیدن به آنها به کار بندد و اوج هایی که یک شیعه در تمام قرن ها و عصرها باید بدان ها چشم دوخته، خود را در مسیر دست یافتن بدان ها قرار دهد .
ویژگی های یاران امام زمان علیه السلام
برای فهم ویژگی های یاران امام مهدی علیه السلام، از دو مسیر می توان حرکت کرد: مسیر نخست، تامل در روایاتی است که آن خصوصیات را بیان می کند . مسیر دوم، تحلیل میزان عظمت و وسعت انقلاب و گستره حرکت حضرت و نیز توجه و تامل در اهداف و آرمان های آن حرکت است .
در این گفتار، مسیر دوم را خواهیم پیمود; گر چه از روایات مربوط به این موضوع نیز بهره خواهیم برد .
ابعاد حرکت امام عصر (عج)
انقلاب امام مهدی علیه السلام، بزرگ ترین جنبش تاریخ بشریت است و از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است; از جمله:
عمق; این حرکت، از عمیق ترین جنبش های بشریت است . منظور ما از «عمق » ، بلندای اهداف و عظمت آرمان ها است که در عمل نیز به وقوع خواهد پیوست . این جنبش، به شعارهای پرزرق و برق و اهداف کم مایه نمی پردازد; بلکه انسان ها را به سوی معنویت و رشد، هدایت می کند و تمام استعدادهای آنان را به سمت تعالی و شکوفایی جهت می دهد . امام باقر علیه السلام می فرماید:
«اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم; (۱) چون قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان گذارد و عقول آنان را متمرکز ساخته و اخلاق شان را به کمال برساند» .
و در جایی دیگر می فرماید:
«تؤتون الحکمة فی زمانه; (۲) در دولت مهدی علیه السلام به شما حکمت بیاموزند» .
گستردگی; این جنبش از نظر جغرافیایی و کمی، گسترده ترین جنبش ها است . موج این حرکت، از بزرگ ترین قاره ها گرفته تا کوچک ترین روستاها و کپرها را در می نوردد و آنها را به تلاطم درمی آورد . امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «و عدالله الذین، آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض . . .» (۳) فرمودند:
«لم یجی ء تاویل هذه الآیة و لو قام قائمنا بعد سیری من یدرکه ما یکون من تاویل هذه الایة و لیبلغن دین محمد صلی الله علیه و آله ما بلغ اللیل . . . ; (۴) تاویل این آیه، هنوز نیامده است . هنگامی که قائم ما قیام کرد، کسی که او را ببیند، تاویل این آیه را خواهد دید که دین محمد صلی الله علیه و آله به هر جا که شب وارد شود، خواهد رسید» .
امداد الهی; امداد الهی، پشتوانه این حرکت است و اراده خداوند بر این تعلق گرفته که این حرکت به ثمر نشسته و حکومت صالحان سرانجام، سراسر گیتی را فرا گیرد: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین » ; (۵) «ما خواستیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم » .
امام علی علیه السلام درتفسیر این آیه فرمودند:
«هم آل محمد یبعث الله مهدیهم بعد جهدهم فیعزهم و یذل عدوهم (۶) ; آنان اهل بیت پیامبرند که خداوند، پس از سختی هایی که بر آنان می رسد، مهدی شان را بر می انگیزد و آنان را عزت بخشیده و دشمنان شان را خوار می گرداند» .
رهبری منحصر به فرد; رهبری ویژه این انقلاب، از دیگر ابعاد عظمت آن است . برای مرتبه بلند او، همین بس که امام صادق علیه السلام در وصف او فرمودند: «و لو ادرکته لخدمته ایام حیاتی; (۷) اگر او را درک می کردم، تمام عمر به خدمت او می پرداختم » .
اصالت; جنبش حضرت، از نظر تاریخی، از ریشه دارترین حرکت ها است . اعتقاد به مصلح، درتمام ادیان و بسیاری از نحله ها و مکاتب بشری، وجود دارد; از آیین زرتشت گرفته تا یهودیت و مسیحیت و . . . . (۸)
این توضیحی کوتاه درباره برخی از ابعاد حرکت بزرگ امام عصر علیه السلام بود . حال به تبیین لوازم آن می پردازیم .
نخستین بعد از ابعاد عظمت حرکت حضرت، عمق آن بود . از عمق این حرکت و اهداف بلند آن، می توان به عمق باورها و ژرفای نگاه ها رسید; چرا که آن ثمره ارزشمند، جز بر این ریشه ها و شاخه ها نمی روید . مگر می توان بدون برخورداری از اعتقادات و نگاه های عمیق، اهدافی با این حد و اندازه داشت و نگاه ها را به افق هایی این چنین بلند دوخت؟ !
یکم . بینش عمیق
یاران مهدی علیه السلام، از بینش هایی عمیق و ژرف، نسبت به خداوند، امام، انسان و هستی برخوردارند .
۱) بینش عمیق نسبت به حق تعالی
«رجال عرفواالله حق معرفته و هم انصارالمهدی فی آخرالزمان (۹) ; مردانی که خدا را آن چنان که شایسته است، شناخته اند، و آنان، یاران مهدی علیه السلام در آخر الزمان اند» .
«رجال کان قلوبهم زبر الحدید لا یشوبها شک فی ذات الله اشد من الحجر; (۱۰) آنان مردانی اند که دل هایشان گویا پاره های آهن است (سخت تر از سنگ .) بدون هیچ تردیدی نسبت به ذات مقدس خداوند» .
این باور، آن قدر با صلابت و استوار است که مرارت ها و مصیبت ها، در آن خللی ایجاد نمی کند و بلاها و امتحانات، آرامشش را به تلاطم نمی افکند و شبهات و سؤالات، در آن رخنه ای ایجاد نمی کند .
آنان، از سرچشمه توحید ناب، سیراب اند و به حضرت حق آن چنان که شایسته است اعتقاد دارند: «فهم الذین وحدوا الله حق توحیده; (۱۱) آنان به حدانیت خداوند، آن چنان که حق وحدانیت او است، اعتقاد دارند» . حرم دل هایشان را بت های نفس، ثروت و مقام نیالوده و در آن حریم امن، جز خداوند حضور ندارد .
نتیجه این بینش عمیق، ایمان و تقوا است . این دو را هم در چهره عبادت ها و راز و نیازهایشان می توان دید «ذکر» و هم در آینه تلاش و کوششی که در طریق عبادت و بندگی حضرت حق دارند «تلاش » .
الف) ذکر:
«لهم فی اللیل اصوات کاصوات الثواکل حزنا من خشیة الله; (۱۲) در دل شب، از شیت خداوند، ناله هایی دارند مانند ناله مادران پسرمرده » .
«قوام باللیل صوام بالنهار; (۱۳) شب ها را با عبادت به صبح می رسانند و روزها را با روزه به پایان می برند» .
«رجال لا ینامون اللیل لهم دوی فی صلواتهم کدوی النحل یبیتون قیاما علی اطرافهم و یسبحون علی خیولهم » (۱۴) ; مردان شب زنده داری که زمزمه نمازشان، مانند نغمه زنبوران کندو، به گوش می رسد . شب ها را با زنده داری سپری می کنند و بر فراز اسب ها، خدا را تسبیح می گویند» .
ب) تلاش:
یاران مهدی علیه السلام، نه تنها اهل «اطاعت و بندگی » اند; بلکه دراین مسیر، اهل «جدیت و تلاش » نیز هستند و تمام توان خود را در این راه به کار می گیرند: «مجدون فی طاعة الله; (۱۵) آنان در طریق عبودیت، اهل جدیت و تلاش اند» .
۲) بینش عمیق نسبت به امام علیه السلام
یاران مهدی (ع)، امام خود را می شناسند و به او اعتقاد دارند: «القائلین بامامته » (۱۶) اعتقادی که در ژرفای وجودشان ریشه دوانده و سراسر جان شان را فرا گرفته است . این معرفت، شناخت شناسنامه ای و دانستن نام و نشان او، و دانستن اسم پدر و مادر و محل تولد او نیست; بلکه معرفت به «حق ولایت » است; یعنی، فهم این حقیقت که او از من، به من نزدیک تر و سزاوارتر است و از مادر به من مهربان تر; چرا که عشق مادر، و حتی عشق من به خودم، غریزی است; اما عشق او، الهی و آسمانی است . او به سه دلیل، مرا برای خودم می خواهد:
۱) به جهت آگاهی اش به تمام هستی و استعدادها و توان مندی های من;
۲) آزادی او از بند هوا و هوس ها و زندان خودخواهی ها و خودبینی ها و . . . ;
۳) و قرب و اتصالی که به منبع لایزال رحمت و لطف هستی دارد .
او می خواهد سرشارم کند، تا آلودگی های نشسته بر بال روحم را بزداید و لطافت و سفیدی پرهای آن را، دوباره به آن بازگرداند و بر دست های مهربانش نشانده، به اوج آسمان ها و کنگره عرش الهی پرواز دهد .
نتیجه این بینش عمیق، محبت و اطاعت است:
الف) محبت:
دل های یاران مهدی علیه السلام، سرشار از محبت او است . بر آن لوح ها، جز الف قامت او نوشته ای نیست . این شیدایی تا بدان حد است که حتی زین اسب او را، مایه برکت می دانند و به آن تبرک می جویند: «یتمسحون بسرج الامام یطلبون بذلک البرکة; (۱۷) به عنوان تبرک، بر زین اسب امام دست می کشند» .
به جهت همین عشق آتشین، آنان در آوردگاه رزم، او را مانند نگینی در برمی گیرند و جان خود را سپر بلایش می کنند: «یحفون به و یقونه بانفسهم فی الحرب; (۱۸) در میدان رزم، گردش می چرخند و با جان خود، از او محافظت می کنند» .
چه بسیار است فاصله میان ما و یاران او; چرا که ما از جان و حتی وقت خود، برای او سهمی قرار نداده ایم، و چه اهداف و آرمان هایی از او که به هت سستی ما بر زمین مانده و چه دعوت هایی از او که بی پاسخ مانده است!؟
ب) اطاعت:
دومین ثمره درخت بینش، «اطاعت » و مقدم داشتن اراده او بر اراده خوداست . یاران امام عصر (عج)، این چنین اند و در برابر او تسلیم و خاضع اند: «هم اطوع من الامة لسیدها; (۱۹) اطاعت آنان از امام، از فرمانبرداری کنیز در برابر مولایش بیش تر است » .
آنان در برابر قرائت امام، از خود قرائتی ندارند و اراده نفس اماره خود و اکثریت را، بر اراده و میل او مقدم نمی پندارند . یاران او، نیک می دانند که حق، با امام است و او با حق; چه دیگران بپذیرند و چه انکار کنند . آنان به بهانه نواندیشی و روشن بینی، از امام خود سبقت نمی گیرند و گرچه شت سر او در حرکت اند، ولی پای از دام ها برمی گیرند تا از او فاصله نگیرند . آنان نه تنها مطیع اند، بلکه بر خلاف بسیاری که به بهانه فقدان زمینه، امکانات، سختی راه و . . . از خدمت به او و اهدافش شانه خالی می کنند; در اطاعت او، اهل جدیت و تلاش اند و برای بر زمین نماندن آرمان های او، خود را به آب و آتش می زنند و از هیچ کوششی فروگذاری نمی کنند: «. . . مجدون فی طاعته » (۲۰) و دراین رسالت بزرگ همراه و هم پای امام هستند: «بهم ینصرالله امام الحق » . (۲۱)
۳) بینش عمیق نسبت به انسان و هستی
اگر یاران او به کم ها قانع نیستند و در حرکت فراگیرشان، اهداف کم مایه را دنبال نمی کنند; جهت ژرفای نگاهی است که نسبت به خود و جهان پیرامون خود دارند . نگاه های آنان، از آرمان های کم ارزش، برگرفته و به اوج های متعالی دوخته می شود . یاران او، با تامل در خویشتن و استعدادهای شگفت انگیزشان، عظمت قدر خود را در می یابند و از این که دنیا و معبودهای دنیوی، آنان را پر نمی کنند، مسیر بودن دنیا و سالک بودن خویش را می فهمند . آنان با این نگاه، به معبودی پیوند می خورند که از تمام کاستی ها و زشتی ها مبرا است و می تواند آنان را سرشار و ظرفیت هایشان را تکمیل کند . پیوند با این معبود نامحدود و مهربان، نگاه ها را زیبا و متعالی می کند .
گذر از امتحانات
عمق و ژرفای این نگاه، آنان را از سیل امتحانات، سر افرازانه بیرون می برد: «ان اصحاب طالوت ابتلوا بالنهر الذی قال الله تعالی: «مبتلیکم بنهر» و ان اصحاب القائم علیه السلام یبتلون بمثل ذلک; سپاهیان طالوت، با نهر آبی آزمایش شدند، همان که خداوند درباره اش می فرماید: [خداوند]، شما را با نهر آبی می آزماید» ، و یاران امام مهدی علیه السلام نیز مثل آنان آزمایش می شوند» .
آرزوی شهادت
و آنان را مشتاق شهادت و لقای الهی می کند: «و یتمنون ان یقتلوا فی سبیل الله; (۲۲) آرزو می کنند که در راه خدا به شهادت برسند» .
دوم . گستردگی
دومین بعد از ابعاد عظمت حرکت امام مهدی، جهانی بودن و گستردگی آن است که بر این اساس به تبیین ویژگی های یاران حضرت می پردازیم:
۱) طرح و برنامه جهانی
اگر یاران حضرت می خواهند در رکاب او و هم پای او، جهانی را به معنویت و رشد برسانند و دنیا را سرشار از هدایت کنند; بدون تردید باید دیدهایی وسیع، نگاهی جهانی و طرح ها و برنامه هایی فراگیر داشته باشند . بدون برخورداری از این نگاه ها و طرح ها، انتظار انقلاب جهانی، انتظاری بیهوده است . با این حساب، چند گروه، با آن حضرت نسبتی نخواهند داشت:
۱) تنگ نظرانی که تنها مقابل پای خویش را می بینند و وسعت نگاه شان از خود و محدوده خود فراتر نمی رود;
۲) کوته بینانی که در لاک خویش فرو رفته اند و از دنیای پیرامون خود و تحولات آن و نیز از جبهه کفر و اهداف و ابزارهای تحت اختیارش بی خبراند;
۳) کسانی که از این ها مطلع اند; ولی برای رویارویی با آن طرح و برنامه ای ندارند . مگر می توان بدون طرح و برنامه ای جهانی، دنیا را به سعادت و خوش بختی رساند؟
۲) جهاد و مبارزه جهانی
بعد از آن طرح و برنامه فراگیر، امام بر آن خواهد شد تا دنیا را سرشار از هدایت کند و یاران او نیز در این سازندگی پا به پای او خواهند آمد و در عیان و نهان، مردم را به خدا و دین او دعوت خواهند کرد: «الدعاة الی دین الله سرا و جهرا» . (۲۳)
دراین میان، هدایت گریزان و عدالت ستیزان فراوانی نیز وجود خواهند داشت که در برابر او، صف کشیده و سد راهش خواهند شد . آنان، به مثابه غده ای چرکین و عضوی فاسد، برای پیکر جامعه بشریت اند و امام چاره ای جز جهاد و مبارزه برای قطع آن اعضای فاسد نخواهد داشت . بنابراین یاران و همراهان او نیز، باید اهل جهاد و مقاومت باشند; جهادی که «فی سبیل الله » است; نه به هدف غنیمت یابی و زراندوزی . امام علی علیه السلام درتفسیر آیه «یجاهدون فی سبیل الله . . .» (۲۴) فرمودند: «هم اصحاب القائم; (۲۵) آنان، یاران امام قائم اند» .
این جهاد، مبارزه با دنیایی از ظلم و ستم است و به همین سبب امام رضا علیه السلام به اصحاب خود فرمود: «امروز، شما آسوده تر از آن روزید (روز ظهور)» پرسیدند: چرا؟ فرمودند: «اگر قائم ما علیه السلام قیام کند، چیزی وجود نخواهد داشت جز خون بسته شده و عرق پیشانی و خواب برزین اسب ها» . (۲۶)
دنیا خواهان و رفاه طلبانی که به خوشی ها خو کرده اند و از جنگ و جهاد گریزان اند و مقدس مآبان بزدلی که با جهاد و مقاومت و خون و شمشیر بیگانه اند; در حلقه یاران حضرت راهی نخواهند داشت .
۳) شجاعت
اگر جهاد و مبارزه، جهانی و فراگیر است، پس یاران ایشان هم باید شجاعت و جسارتی در خور و عزم هایی پولادین داشته باشند; چراکه بدون آن، قدم هایارای حرکت نخواهد داشت:
«کلهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم لو انهم هموا بازالة الجبال لازالوها عن مواضعها; (۲۷) همه شیرانی اند که از بیشه ها خارج شده اند و اگر اراده کنند، کوه ها را از جا برمی کنند» .
«جعلت قلوبهم کزبرالحدید; (۲۸) دل هایشان، چون پاره های آهن شده است » .
«فان الرجل منهم یعطی قوة اربعین رجلا; (۲۹) به هر کدام شان، نیروی چهل مرد داده شده است » .
«لو مروا بالجبال لقطعوها; (۳۰) اگر به کوه های آهن روی آورند، آن ها را قطعه قطعه می کنند» .
۴) ایثار
آن حرکت گسترده، برای هدایت و سازندگی است; نه جهان گشایی و زمین گیری . جهاد، مقدمه این آرمان الهی است و آن چنان که رسول صلی الله علیه و آله از حق اهل بیت خود علیهم السلام چشم می پوشاند و آنان را در تنگنا و مضیقه قرار می داد، تا دیگران به رفاه برسند و از این رهگذر دل هایشان نرم و نسبت به دین مایل گردد . حضرت علی علیه السلام می فرماید: «کان من تالفه لهم ان کان الناس فی السکن و القرار و الشبع و الری و اللباس و الوطا والدثار و نحن اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله لا سقوف لبیوتنا و لا ابواب و لا سور الا الجرائد و ما اشبهها و لا وطا لنا و لا دثار علینا تداولنا الثوب الواحد فی الصلاة اکثرنا و نطوی الایام و اللیالی جوعا عامتنا . . . فیؤثر به رسول الله صلی الله علیه و آله ارباب النعم و الاموال تالفا منه لهم و استکانة منه لهم; (۳۱) از جمله مهربانی های پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به مردم این بود که آنان در آرامش و سیری و پوشش بودند . زیرانداز و روانداز داشتند; ولی خانه های ما (خاندان او) سقف و در و دیواری به جز شاخه های خرما و مانند آن نداشت و فرش و رواندازی نداشتیم; بیشتر ما، برای نماز تنها لباس مان را دست به دست می چرخاندیم و روزها و شب های سال مان را به گرسنگی سپری می کردیم . . . او از سر مهربانی و فروتنی، صاحبان نعمت و مکنت را بر ما مقدم می داشت » .
یاران حضرت مهدی (عج) نیز سختی ها را به جان می خرند و از خوشی ها و لذایذ چشم می پوشند و با دست های مهربان شان، خوبی ها و خوشی ها را به دیگران هدیه می دهند; تا از این رهگذر، قلب ها را نرم کنند و رهیدگان را به دامان پر از مهر و محبت دین برگردانند .
۵) بردباری
تصور این که درعصر ظهور کارها، خود به خود به سامان می رسد وبدون تحمل مشقت ها، کاستی ها و کژی ها، از جامعه رخت بر می بندد و از همان ابتدا، همه غرق رفاه و لذت می شوند; خیال خام و تصور باطلی است . مفضل بن عمر می گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم; از سبب ناراحتی و غمگینی من پرسیدند . عرض کردم: به وضع بنی عباس و حکومت و جبروت شان می نگرم . اگر این حکومت برای شما بود، ما نیز همراه شما بودیم و از آن بهره می بردیم . حضرت فرمودند: «ای مفضل! بدان که اگر چنان می شد، شب ها، کاری نبود جز سیاست و تدبیر امور مردم و روزها، جز درگیر کار مردم بودن، غذای نامطبوع وناگوار و لباس خشن مانند علی علیه السلام، و الا آتش بود و دوزخ » . (۳۲)
به راستی مگر می شود امام مهدی علیه السلام خود، لباس خشن بپوشد و طعام ناگوار بخورد: «ما لباس القائم الا الغلیظ و ما طعامه الا الجشب » ; (۳۳) ولی یاران و همراهانش غرق رفاه و خوشی باشند؟» .
امام علی علیه السلام در وصف یاران مهدی علیه السلام می فرماید: «انه یاخذ البیعة عن اصحابه ان لا یکنزوا ذهبا و لا فضة و برا و لا شعیرا و یلبسون الخشن من الثیاب; (۳۴) او از یارانش بیعت می گیرد که طلا و نقره ای نیندوزند و گندم و جویی ذخیره نکنند و لباس خشن بپوشند و . . .» .
آنان، در راه تحقق آرمان های جهانی امام مهدی علیه السلام، مشکلات و مصائب فراوانی را به جان می خرند; ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را هیچ می پندارند و به جهت هجوم سختی ها و تحمل مشقت ها، بر خداوند منت نمی گذارند: «قوم لم یمنوا علی الله بالصبر» (۳۵) و از این که نقد جان خویش را در کف اخلاص نهاده، تقدیم آستان دوست می کنند، هرگز به خود نمی بالند و آن را بزرگ نمی شمارند: «و لم یستعظموا بذل انفسهم فی الحق » . (۳۶)
۶) یک دلی
آنان یک رنگ و یک دل اند: «قلوبهم مجتمعة » (۳۷) و این نیست مگر به این سبب که هواها و خودخواهی ها، از جان شان رخت بر بسته و به جای آن، خدا خواهی و خداپرستی نشسته است . با این اتحاد و یک رنگی است که می توان به اهداف جهانی دست یافت و آرمان های الهی را تحقق بخشید . سپاهی که از اختلاف و چنددلی رنج می برد، چگونه می تواند سر افرازانه بام دنیا را فتح کند .
۷) استواری
حرکت بزرگ حضرت ولی عصر (عج)، برخوردار از پشتوانه امداد الهی است و بدون برخورداری از امدادهای ویژه الهی، هرگز به آرمان های خود دست نخواهد یافت . توجه به وجود این تاییدات الهی، تاثیر شگرفی بر روان یاران امام بر جای خواهد گذاشت . یقین به آن امدادها، باعث می شود، ذره ای در درستی آرمان ها و مسیر خود تردید نکنند و ملامت ها و سرزنش های کوته بینان و عافیت طلبان، در عزم شان خللی نیفکند .
قرآن می فرماید: «یا ایهاالذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه . . . و لا یخافون لومة لائم » ; (۳۸) ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد [به خدا، زیانی نمی رساند . ] خداوند جمعیتی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند . . . آنان از سرزنش هیچ ملامت کننده ای هراسی ندارند» .
امام علی علیه السلام درتفسیر این آیه می فرماید: «هم اصحاب القائم; (۳۹) آنان، یاران امام قائم علیه السلام هستند» .
اگر این انقلاب، از رهبری ویژه برخوردار است فیض حضور درکنار چنین امامی که رسالت پیامبران و اولیا در طول تاریخ بشریت را بر دوش می کشد و می خواهد بار بر زمین مانده آنان را به مقصد برساند برای کسانی فراهم خواهد شد که در خود تناسبی با آن امام فراهم کرده باشند و مانند او، خالق هستی را در همه شؤون حیات و هستی شان، جریان و حضور بخشند . شاید از همین رو است که از آنان به «مردان الهی » تعبیر شده است: «رجال الهیون » . (۴۰)
اهداف و آرمان ها
ما تاکنون، برخی از ابعاد انقلاب بزرگ حضرت را بیان کرده، به تبیین ویژگی های یاران ایشان از این منظر پرداختیم . درصدر سخن گفتیم راه دیگری نیز برای فهم خصوصیات یاران امام مهدی (عج) وجود دارد و آن تحلیل اهداف انقلاب بود .
با نگاه به اهداف و آرمان های انقلاب جهانی حضرت ولی عصر (عج) نیز می توان ویژگی های یاران او را که در واقع پدید آورندگان و ابزار آن اهداف اند گمانه زد . در قسمت هایی از دعای ندبه، به برخی از این اهداف، اشاره شده است . بدین منظور، مروری کوتاه به دعای ندبه خواهیم داشت:
۱) ستم سوزی: «این المعد لقطع دابر الظلمة; کجا است مهیا شده برای ریشه کن کردن نسل ستمگران » !
یکی از آرمان های حضرت، ظلم ستیزی است . اصولا، در روایات فراوانی، به عدالت گستری و ظلم ستیزی حضرت اشاره شده است: «یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» . (۴۱) کسانی خواهند توانست همراه او برای قطع ریشه های ظلم و بی عدالتی، کمر همت بسته و در این مسیر استوار بمانند که خود، از ظلم گریزان بوده و خویشتن را از جور و ستم پیراسته باشند; چرا که حضرت مهدی (عج)، از ظالمان به عنوان بازوی خود، استفاده نخواهد کرد .
ظلم، مصادیق فراوانی دارد; مانند ظلم به خویشتن (فروختن خویشتن به ارزان تر از لقای حق و جهت مادی و حیوانی دادن به استعدادها و توان مندی های خود) و ظلم به خانواده، دوستان، جامعه و . . . . هم چنین احتکار، اسراف، سلب آسایش، اهمال در حقوق دیگران، و . . . همه از مصادیق ظلم است و مرتکبان آن، بیرون از محفل یاران حضرت خواهند بود .
۲) احیای سنن: «این المدخر لتجدید الفرائض و السنن; کجا است، آن ذخیره ای که فریضه ها و سنت ها را احیا می کند» !
از دیگر رسالت های حضرت، احیای فریضه ها و سنت های الهی است . یاران او، در انجام دادن فرایض و سنت های الهی، اهتمام کامل خواهند داشت; زیرا نخستین قدم برای انجام دادن این رسالت، رعایت آن از سوی احیا کنندگان آن است .
از پیشوایان معصوم ما علیه السلام ، سنت های نیکویی در رابطه با گفت و شنود، رفت و آمد، غذا خوردن، لباس پوشیدن و . . . به جای مانده است; ولی متاسفانه بسیاری از آنها مهجور مانده است .
آنان که رعایت شیوه ها و مدهای رایج جامعه را، برخود فرض می دانند و سنت ها و روش های پیشوایان معصوم علیه السلام را فراموش کرده اند; در جمع یاران حضرت راهی نخواهند داشت .
۳) احیای قرآن: «این المؤمل لاحیاء الکتاب و حدوده; کجا است آن که آرزو می رود قرآن و حدودش را زنده کند» . حضرت خواهد آمد تا قرآن، را از غربت به در آورد و گردهای نشسته بر رخش را بزداید . آن را از کنج مساجد، به متن زندگی انسان ها بیاورد و دردهایشان را با آن تسکین بخشد و نابسامانی ها را به سامان رساند .
بیگانگان با قرآن که هفته ها و ماه ها قرآن را نمی گشایند و انس و الفت شان با اشعار، آثار ادبی و رمان ها، از انس با قرآن بیش تر است در بزم با صفای یاران حضرت، جایگاهی نخواهند داشت . اما یاران حضرت، نه تنها اهل قرائت قرآن اند; بلکه آن را در اعماق جان شان جریان بخشیده و با آن زندگی می کنند و روح شان، را صفا می بخشند .
«تجلی بالتنزیل بصائرهم و یرمی بالتفسیر مسامعهم; (۴۲) با قرآن، دیدگان شان نورانی می شود و تفسیر آن، در گوش جان شان، جای می گیرد» .
۴) عصیان ستیزی: «این مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان; کجا است آن بنیان کن اصحاب فسق و عصیان و طغیان » !
از دیگر برنامه های امام مهدی علیه السلام، مبارزه با اهل فسق و نافرمانی است و زندگی یارانش از این آلودگی ها پاک است . آنان، هم چنان که با خدای خود عهد بسته اند که از اطاعت او سرنپیچند; با ولی او نیز یعت بسته اند که از محارم الهی چشم بپوشند» .
امام علی علیه السلام می فرماید: «انه یاخذ البیعة عن اصحابه علی ان لا یسرقوا و لا یزنوا و لا یسبوا مسلما و لا یقتلوا محرما . . . و لا یضربوا احدا الا بالحق . . . و لا یاکلوا مال الیتیم . . . و لا یشربوا مسکرا . . . ; (۴۳) از اصحاب خود بیعت می گیرد که دزدی نکنند، دامن شان را به آلودگی نیالایند، مسلمانی را دشنام ندهند، کسی را به ناحق نکشند، . . . کسی را نزنند; مگر این که مستحق آن باشد، . . . مال یتیم را نخورند، . . . شراب ننوشند . . .» .
۵) عزت دوستان: «این معز الاولیاء و مذل الاعداء; کجا است عزت بخش دوستان و خوار کننده دشمنان!» .
در طول تاریخ به جز بعضی از زمان ها به سبب بهره مندی عده ای از زر و زور و به کاربردن حیله و تزویر، غلبه و عزت ظاهری برای جبهه باطل بوده است و مؤمنان و پارسایان واقعی، به ظاهر زبون و خوار و در چشمان کوته بین دنیاپرستان، کم ارزش و زبون بوده اند . و آن حضرت می آید تا به این ستم تاریخی پایان دهد و عزت واقعی مؤمنان را در ظاهر نیز نمایان سازد و بی مایگی و بی پایگی عزت ظاهری جبهه طاغوت را بر ملا کند . کسانی خواهند توانست با او در پیمودن این مسیر، همراه و هم قدم باشند که به عزت واقعی پارسایان، با تمام وجود اعتقاد داشته باشند و باطل را با تمام ظاهر فریبنده و پرهیاهوی خیره کننده اش ذلیل و زبون بدانند; نه این که در برابر اهل دنیا و اربابان زرو زور، خاکسار و فروتن باشند و در برابر مؤمنان تهی دست، متکبر و مغرور! امام علی علیه السلام درتفسیر آیه «. . . اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین » (۴۴) فرموده است: «هم اصحاب القائم; (۴۵) آنان، یاران امام قائم علیه السلام هستند» .
بشارت ها:
۱) جوانان، از آن جا که از فطرت هایی پاک و بی آلایش برخوردارند و تعلقات و وابستگی ها، دراعماق جان شان ریشه ندوانده است; بیشتر یاران آن حضرت را تشکیل خواهند داد . امام علی علیه السلام می فرماید: «یاران امام قائم علیه السلام، جوان اند و در میان شان پیر یافت نمی شود; به جز اندکی، مانند سرمه در چشم و نمک در طعام که کم تر از هر ماده در طعام، نمک آن است » . (۴۶)
البته، جوان بودن یاران امام، لطمه ای به جایگاه پیران با ایمان نزده و بر عدم همراهی ایشان گواهی نمی دهد; چرا که اولا پیران گرچه تعدادشان اندک است اما باز هم درمیان اصحاب ویژه حضرت حضور دارند و ثانیا، به جز ۳۱۳ یار اصلی، مؤمنان بسیاری نیز گرد حضرت جمع شده و ایشان را یاری خواهند کرد .
۲) بر اساس برخی از روایات، بانوان نیز درمیان اصحاب ویژه حضرت، حضور چشم گیری دارند . و این، نوید شوق انگیز و شعف آوری برای بانوان است تا کمر همت بسته و برای پیوستن به این جمع پربرکت، تمام توان خود را به کار گیرند . امام باقر علیه السلام می فرماید: «یجیئ و الله ثلاث ماة و بضعة عشر رجلا فیهم خمسون امراة یجتمعون بمکة علی غیر میعاد; (۴۷) به خدا سوگند! ۳۱۳ تن که پنجاه تن از بانوان نیز در میان شان حضور دارند، بدون هیچ قرار قبلی، در مکه گرد هم جمع خواهند شد» .
آنچه گذشت، شمه ای از ویژگی های یاران امام مهدی علیه السلام بود . به هت برخورداری از این خصوصیات، در روایات، از آنان به عظمت یاد شده و پیشوایان معصوم علیه السلام زبان به ستایش و بزرگداشت آنان گشوده اند .
امام علی در وصف آنان می فرماید: «فبابی و امی من عدة قلیلة اسمائهم فی الارض مجهولة . . . ; (۴۸) پدر و مادرم فدای گروه اندکی باد که در زمین ناشناخته اند . . . !»
«اولئک هم خیار الامة مع ابرار العترة; (۴۹) آنان خوبان امت اند با نیکان خاندان (پیامبر صلی الله علیه و آله)» .
شاید دانستن این ویژگی ها، برای برخی، به جای آن که امید بخش و حرکت زا باشد، باعث سستی و ناامیدی گردد; چرا که به حق، یاران امام مهدی علیه السلام از صفاتی عالی و کمالاتی بی شمار برخوردارند و این ویژگی ها، به ظاهر، از حد و اندازه انسان های معمولی فراتر است . شاید برخی با مقایسه خود با آنان به جهت ضعف ها و کاستی هایشان فاصله خود را با آنان، غیر قابل جبران بپندارند! اما توجه به دو نکته، ما را از دام این یاس و ناامیدی می رهاند و دلمان را سرشار از نور امید و یقین می کند:
ـ یکم . در صورتی ویژگی های یاد شده، یاس آور خواهد بود که ما بر این باور باشیم که یاران حضرت، افرادی معین اند که مثلا اسامی آنان در روایات آمده و کسی نمی تواند از آن جمع خارج شده و یا به آنان بپیوندد . ولی خوش بختانه برای این باور، دلیل و مبنای متقنی وجود ندارد . البته در روایات از افراد معینی (مانند اصحاب کهف، سلمان فارسی، مالک اشتر و) . . . نام برده شده است (۵۰) ; ولی بر فرض صحت اسناد این روایات اینان عده اندکی از یاران حضرت اند و هنوز زمینه برای دیگران مهیا است .
انسان، حقیقتی بس پیچیده و اسرارآمیز، با قابلیت ها و توان مندی های خیره کننده دارد و تا قلب انسان، از تپش نایستاده، می تواند خود را از حضیض خاک به اوج افلاک برساند; به شرط این که «خود» را باور داشته باشد و بداند که می تواند . یاران آن حضرت، نه از دیگر کرات و آسمان ها هستند ونه تافته جدابافته! آنان نیز انسان هایی، از همین آب و خاک اند و پدران و مادرانی چون پدران و مادران ما دارند . خداوند نیز اگر به آنان عنایتی می کند، به جهت لیاقتی است که خود در خویشتن پدید آورده اند . پس مانیز می توانیم خود را به جمع شان ملحق کنیم; به شرط این که بخواهیم . از همین رو، پیامبر صلی الله علیه و آله به سلمان فارسی فرمود: «یا سلمان! انک مدرکه و من کان مثلک و من تولاه هذه المعرفة . . . ; (۵۱) ای سلمان! تو با او خواهی بود و نیز هر کس که چون تو باشد و مانند تو، به او معرفت داشته باشد . . .» .
ـ دوم . آنچه از صفات و ویژگی های یاران حضرت برشمردیم، غالبا مربوط به یاران ویژه حضرت (۳۱۳ یاور مخصوص آن امام همام) بود; یاورانی که فرماندهان لشگر، دستیاران و حکام او هستند: «هم الوزراء یحملون اثقال المملکة عنه; آنان وزیران اویند که از جانب او، سنگینی بار حکومت را بر دوش می کشند» . و «هم النجباء و القضاة و الحکام و الفقهاء فی الدین . . . ; (۵۲) آنان برترین ها، قاضیان، حاکمان و فقیهان در دین اند» . لیکن یاران حضرت منحصر در این مجموعه نیستند . در روایات، برای حضرت از لشگر ده هزار نفری نیز سخن به میان آمده است . قیام حضرت از مکه، پس از اجتماع آنان خواهد بود . امام صادق علیه السلام دراین باره فرموده اند: «لا یخرج القائم من مکة حتی تکمل الحلقة; (۵۳) امام قائم علیه السلام از مکه خارج نمی شود; مگر هنگامی که گروه تکمیل شوند» . راوی می پرسد: آنان چند نفرند؟ امام پاسخ می دهد: «عشرة آلاف; ده هزار نفر» . اینان، علاوه بر خیل عظیم مؤمنانی اند که در میانه راه به حضرت خواهند پیوست .
سخن آخر این که ما اگر همت آن را نداریم که در جمع یاران ویژه حضرت باشیم; لااقل بکوشیم که از خیل عظیم همراهان حضرت و لشگر همگانی آن عزیز، بیرون نباشیم .