04-12-2014، 18:33
چرا طالب محبت های شیطانی نامحرمان می شویم؟!
همش دعوا، همش جرو بحث خسته شدم چه قدر تحمل کنم میام خونه آرامش پیدا کنم، برعکس اعصابم خورد می شه. آخه من چه گناهی کردم تو این خانواده به دنیا اومدم، همش مشکلات، همش مصیبت!!
--------------------------------------------------------------------------------
چه میشد مادر و پدر من به جای اینکه رو بروی هم زندگی کنند، در کنار هم باشند و مثل چتری ما بچه ها را زیر سایه ی مهر و محبتشان نگه بدارند!
آن وقت می گویند چرا دیر خونه میایی؟ چرا دوست فلان داری؟!! چرا چشمات این طوریه؟! چرا تا دیر وقت پای این دستگاه ها هستی؛ لب تاب و تبلت و برنامه های اینستگرام و چت و واتس آپ و وایبر و لاین و ....
یادش بخیر خانواده هاشمی توی داستان کتاب هایمان (همان خانواده گرم و صمیمی کتاب تعلیمات اجتماعی دبستان)!
چه شده که دیگر آن صمیمت ها در خانواده ها کمرنگ و یا حتی محو شده اند!
بله! پدر و مادرای عزیز این ها حرف های یک سری از ما جوان ها است که گاهی حالت گله گذاری از بعضی از پدر مادرهایمان داریم که یا به زبان می آوریم و یا در کنج دل، نگهشان می داریم که در این صورت خدا می داند این نگه داشتن ها چه بلایی بر سر روح و روان ما می آورد.
با پدر و مادرهایی هستیم که انگار خانه را با زمین جنگ اشتباه گرفته اند و تا به هم می رسند به جای اینکه از دیدن یکدیگر شاد شوند و شادی را به ما بچه ها انتقال دهند، به جای اینکه خانه را محل آرامش و انرژی های مثبت کنند، شروع به دعوا و گله گذاری و نیش و کنایه می کنند و خدا می داند که سرانجامش چه خواهد شد!
مگر خداوند در قرآن کریم نفرموده است که؛ «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ: و از نشانه هاى او این است كه از [جنس] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در كنارشان آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد.
آرى! در این [نعمت]، براى مردمى كه مى اندیشند، قطعاً نشانه هایى است» (21/روم)
پس این آرامش و آسایش به کجا به تاراج رفته است؟!!
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «دوستان ما كسانى هستند كه به همسرانشان بیشتر محبت مىكنند.» و نیز فرمودند: «از اخلاق پیامبران این است كه به همسرانشان محبت مىكنند.» (بحار، ج 103، ص 223 و 228)
ما از شما چیز زیادی نمی خواهیم جز یک خانه و مکان آرامی برای زندگی. خانه ای که ما را با لبخندها و زیبایی هایش به طرف خود بکشاند . جاذبه ای برای ما جوونا باشد، خانه ای که ما را وادار نکند که بیشتر روز را با دوستانی که گاهی اوقات خودمان هم به دوست بودن با آنها راضی نیستیم و افتخار نمی کنیم اما بالاخره اقتضای جوانی ما ایجاب کرده که آنها را به عنوان همراه و دوست انتخاب کنیم نگذرانیم
مادر عزیز، پدر گرامی چرا این عنصر عشق و محبتی که خداوند فطرتاً در درون همه ی ما گذاشته را پوشانده اید؟! چرا به یکدیگر عشق نمی ورزید؟! مگر کلام رسول خدا را نخوانده اید که فرمودند: بهترین شما كسى است كه نسبت به خانوادهاش رفتار نیك كند و من چنین هستم. (من لا یحضره الفقیه، ص 324، حدیث پنجم) و اینکه «هر کسی محبتش به همسر خود بیشتر باشد، ایمانش به خدا بیشتر است.» (وسایل الشیعه ج7، ص 11، کتاب نکاح)»
کسی بر ما اهل بیت مهربان تر است که با همسر خویش مهربان تر باشد. (همان)
مادر خوبم: می دانی رسول مهربانی ها بهترین زن ها را چه کسی معرفی می کند؟ زنانی که دارای عشق و محبت باشند. (بحار ج 103 ص 235.)
چقدر به پدرم که همسر تو است عشق می ورزی؟! چه قدر من، فرزندی که از گوشت و خون شما هستم را دوست داری و چه قدر برای این عشق و علاقه ات تلاش می کنی؟! آیا این عشقت را به ما بازگو کرده ای؟!!
پدر عزیزم شما چی؟ با وجود اینکه می دانم و یقین دارم من و همسرت را دوست داری و این را می توان از چشمانت، از کارها و تلاش های شبانه روزی ات، از خستگی هایی که برای رفاه بیشتر زندگی تحمل می کنی فهمید، چرا همسرت را که تشنه ی کلام زیبا و آرامش بخش تو است را معطل گذاشته ای؟!!
این حرف ها حرف من نیست، حرف همان مکتبی است که شما با نان حلالی که برایم آورده ای، از آن آموخته ام.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: وقتى كسى را دوست دارى به او خبر بده. (بحار، ج 74، ص 181)
رسول اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند:«سخن مرد به همسرش که «تو را دوست دارم» هیچ گاه از قلب او زدوده نمی شود و اثرات مهرآفرین و بسیار مثبت آن همواره باقی می ماند.» (وسایل الشیعه، جلد 7، صفحه 10)
پدر و مادر عزیز! شمایی که قرآن کریم ما فرزندان را در برابر شما وادار به خضوع و اطاعت کرده و جز حق هم چنین نیست، شما هم یادتان باشد ما بچه ها هم در این زندگی حقی داریم!
ما از شما چیز زیادی نمی خواهیم جز یک خانه و مکان آرامی برای زندگی. خانه ای که ما را با لبخندها و زیبایی هایش به طرف خود بکشاند. جاذبه ای برای ما جوان ها باشد، خانه ای که ما را وادار نکند که بیشتر روز را با دوستانی که گاهی اوقات خودمان هم به دوست بودن با آنها راضی نیستیم و افتخار نمی کنیم، اما بالاخره اقتضای جوانی ما ایجاب کرده که آنها را به عنوان همراه و دوست انتخاب کنیم نگذرانیم.
ما بچه ها نیازمند مرکزی هستیم که در آن پرخاش، اضطراب و از هم گسیختگی نباشد!! خواهش می کنم این را فراموش نکنید!!
«سخن مرد به همسرش که «تو را دوست دارم» هیچ گاه از قلب او زدوده نمی شود و اثرات مهرآفرین و بسیار مثبت آن همواره باقی می ماند»
در حقیقت با نبودن شما در کنار خود (نبود معنوی چون ممکن است هر روز جسم و حضور فیزیکی شما را داشته باشیم اما زمینه ی ارتباط روحی با شما برای ما فراهم نشده باشد) ما به بن بست هایی رسیده ایم، باور کنید! اعتراف می کنیم که ما برای شکوفا شدن و بالنده شدن، برای رشد کردن، برای انتخاب کردن دوستان خود به وجود فیزیکی و معنوی شما احتیاج داریم، به راهنمایی ها و نصیحت های غیر مستقیم شما احتیاج داریم.
باور کنید و ایمان داشته باشید که اختلافات شما بر روی خصایص روانی ما فرزندان اثر نامطلوب میگذارد. اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد، ما بچه ها، فرزندانتان، در مواقع حساس دچار بحرانهای روحی می شویم، دیگر نمی توانیم که مشکلات خود را با شمایی که خانواده ی ما هستید در میان بگذاریم و از اینجاست که زنگ خطر بزهکاری ها و ناهنجاری های ما جوانان آغاز می شود.
و این ها همه در حالی هستند که در خانه اگر ثبات، دوستی و آرامش برقرار باشد و شما پدر و مادر آرامش روحی و روانی داشته باشید، ما بچه ها در پناه این آرامش، بزرگ می شویم و از امنیت روحی و اطمینان خاطر برخوردار خواهیم بود.
مادر و پدر عزیز! اگر در خانواده به عنوان اولین گروه اجتماعی که من جوان و نوجوان در آن رشد می کنم، اتحاد و انسجام نباشد و مثل یک کاسه ی ترک خورده باشیم، بدانید که شما گناهکارید چرا که هم به من به عنوان یک فرد ظلم کرده اید و هم در ابعاد بزرگ تر به جامعه، چرا که یادمان باشد یک انسان در قدم اول آموزش، برقراری روابط را در خانواده آموزش می بیند.
همش دعوا، همش جرو بحث خسته شدم چه قدر تحمل کنم میام خونه آرامش پیدا کنم، برعکس اعصابم خورد می شه. آخه من چه گناهی کردم تو این خانواده به دنیا اومدم، همش مشکلات، همش مصیبت!!
--------------------------------------------------------------------------------
چه میشد مادر و پدر من به جای اینکه رو بروی هم زندگی کنند، در کنار هم باشند و مثل چتری ما بچه ها را زیر سایه ی مهر و محبتشان نگه بدارند!
آن وقت می گویند چرا دیر خونه میایی؟ چرا دوست فلان داری؟!! چرا چشمات این طوریه؟! چرا تا دیر وقت پای این دستگاه ها هستی؛ لب تاب و تبلت و برنامه های اینستگرام و چت و واتس آپ و وایبر و لاین و ....
یادش بخیر خانواده هاشمی توی داستان کتاب هایمان (همان خانواده گرم و صمیمی کتاب تعلیمات اجتماعی دبستان)!
چه شده که دیگر آن صمیمت ها در خانواده ها کمرنگ و یا حتی محو شده اند!
بله! پدر و مادرای عزیز این ها حرف های یک سری از ما جوان ها است که گاهی حالت گله گذاری از بعضی از پدر مادرهایمان داریم که یا به زبان می آوریم و یا در کنج دل، نگهشان می داریم که در این صورت خدا می داند این نگه داشتن ها چه بلایی بر سر روح و روان ما می آورد.
با پدر و مادرهایی هستیم که انگار خانه را با زمین جنگ اشتباه گرفته اند و تا به هم می رسند به جای اینکه از دیدن یکدیگر شاد شوند و شادی را به ما بچه ها انتقال دهند، به جای اینکه خانه را محل آرامش و انرژی های مثبت کنند، شروع به دعوا و گله گذاری و نیش و کنایه می کنند و خدا می داند که سرانجامش چه خواهد شد!
مگر خداوند در قرآن کریم نفرموده است که؛ «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ: و از نشانه هاى او این است كه از [جنس] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در كنارشان آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد.
آرى! در این [نعمت]، براى مردمى كه مى اندیشند، قطعاً نشانه هایى است» (21/روم)
پس این آرامش و آسایش به کجا به تاراج رفته است؟!!
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «دوستان ما كسانى هستند كه به همسرانشان بیشتر محبت مىكنند.» و نیز فرمودند: «از اخلاق پیامبران این است كه به همسرانشان محبت مىكنند.» (بحار، ج 103، ص 223 و 228)
ما از شما چیز زیادی نمی خواهیم جز یک خانه و مکان آرامی برای زندگی. خانه ای که ما را با لبخندها و زیبایی هایش به طرف خود بکشاند . جاذبه ای برای ما جوونا باشد، خانه ای که ما را وادار نکند که بیشتر روز را با دوستانی که گاهی اوقات خودمان هم به دوست بودن با آنها راضی نیستیم و افتخار نمی کنیم اما بالاخره اقتضای جوانی ما ایجاب کرده که آنها را به عنوان همراه و دوست انتخاب کنیم نگذرانیم
مادر عزیز، پدر گرامی چرا این عنصر عشق و محبتی که خداوند فطرتاً در درون همه ی ما گذاشته را پوشانده اید؟! چرا به یکدیگر عشق نمی ورزید؟! مگر کلام رسول خدا را نخوانده اید که فرمودند: بهترین شما كسى است كه نسبت به خانوادهاش رفتار نیك كند و من چنین هستم. (من لا یحضره الفقیه، ص 324، حدیث پنجم) و اینکه «هر کسی محبتش به همسر خود بیشتر باشد، ایمانش به خدا بیشتر است.» (وسایل الشیعه ج7، ص 11، کتاب نکاح)»
کسی بر ما اهل بیت مهربان تر است که با همسر خویش مهربان تر باشد. (همان)
مادر خوبم: می دانی رسول مهربانی ها بهترین زن ها را چه کسی معرفی می کند؟ زنانی که دارای عشق و محبت باشند. (بحار ج 103 ص 235.)
چقدر به پدرم که همسر تو است عشق می ورزی؟! چه قدر من، فرزندی که از گوشت و خون شما هستم را دوست داری و چه قدر برای این عشق و علاقه ات تلاش می کنی؟! آیا این عشقت را به ما بازگو کرده ای؟!!
پدر عزیزم شما چی؟ با وجود اینکه می دانم و یقین دارم من و همسرت را دوست داری و این را می توان از چشمانت، از کارها و تلاش های شبانه روزی ات، از خستگی هایی که برای رفاه بیشتر زندگی تحمل می کنی فهمید، چرا همسرت را که تشنه ی کلام زیبا و آرامش بخش تو است را معطل گذاشته ای؟!!
این حرف ها حرف من نیست، حرف همان مکتبی است که شما با نان حلالی که برایم آورده ای، از آن آموخته ام.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: وقتى كسى را دوست دارى به او خبر بده. (بحار، ج 74، ص 181)
رسول اکرم صلی الله و علیه و آله فرمودند:«سخن مرد به همسرش که «تو را دوست دارم» هیچ گاه از قلب او زدوده نمی شود و اثرات مهرآفرین و بسیار مثبت آن همواره باقی می ماند.» (وسایل الشیعه، جلد 7، صفحه 10)
پدر و مادر عزیز! شمایی که قرآن کریم ما فرزندان را در برابر شما وادار به خضوع و اطاعت کرده و جز حق هم چنین نیست، شما هم یادتان باشد ما بچه ها هم در این زندگی حقی داریم!
ما از شما چیز زیادی نمی خواهیم جز یک خانه و مکان آرامی برای زندگی. خانه ای که ما را با لبخندها و زیبایی هایش به طرف خود بکشاند. جاذبه ای برای ما جوان ها باشد، خانه ای که ما را وادار نکند که بیشتر روز را با دوستانی که گاهی اوقات خودمان هم به دوست بودن با آنها راضی نیستیم و افتخار نمی کنیم، اما بالاخره اقتضای جوانی ما ایجاب کرده که آنها را به عنوان همراه و دوست انتخاب کنیم نگذرانیم.
ما بچه ها نیازمند مرکزی هستیم که در آن پرخاش، اضطراب و از هم گسیختگی نباشد!! خواهش می کنم این را فراموش نکنید!!
«سخن مرد به همسرش که «تو را دوست دارم» هیچ گاه از قلب او زدوده نمی شود و اثرات مهرآفرین و بسیار مثبت آن همواره باقی می ماند»
در حقیقت با نبودن شما در کنار خود (نبود معنوی چون ممکن است هر روز جسم و حضور فیزیکی شما را داشته باشیم اما زمینه ی ارتباط روحی با شما برای ما فراهم نشده باشد) ما به بن بست هایی رسیده ایم، باور کنید! اعتراف می کنیم که ما برای شکوفا شدن و بالنده شدن، برای رشد کردن، برای انتخاب کردن دوستان خود به وجود فیزیکی و معنوی شما احتیاج داریم، به راهنمایی ها و نصیحت های غیر مستقیم شما احتیاج داریم.
باور کنید و ایمان داشته باشید که اختلافات شما بر روی خصایص روانی ما فرزندان اثر نامطلوب میگذارد. اگر محیط خانوادگی دوستانه نباشد، ما بچه ها، فرزندانتان، در مواقع حساس دچار بحرانهای روحی می شویم، دیگر نمی توانیم که مشکلات خود را با شمایی که خانواده ی ما هستید در میان بگذاریم و از اینجاست که زنگ خطر بزهکاری ها و ناهنجاری های ما جوانان آغاز می شود.
و این ها همه در حالی هستند که در خانه اگر ثبات، دوستی و آرامش برقرار باشد و شما پدر و مادر آرامش روحی و روانی داشته باشید، ما بچه ها در پناه این آرامش، بزرگ می شویم و از امنیت روحی و اطمینان خاطر برخوردار خواهیم بود.
مادر و پدر عزیز! اگر در خانواده به عنوان اولین گروه اجتماعی که من جوان و نوجوان در آن رشد می کنم، اتحاد و انسجام نباشد و مثل یک کاسه ی ترک خورده باشیم، بدانید که شما گناهکارید چرا که هم به من به عنوان یک فرد ظلم کرده اید و هم در ابعاد بزرگ تر به جامعه، چرا که یادمان باشد یک انسان در قدم اول آموزش، برقراری روابط را در خانواده آموزش می بیند.