20-11-2014، 13:05
تولید همزمان گرما و برق(به انگلیسی: Combined Heat and Power) یا به اخنصار تولید همزمان معروف به CHP، یکی از مهمترین کاربردهای تولید پراکنده است. که عبارت است از تولید همزمان و توام ترمودینامیکی دو یا چند شکل انرژی از یک منبع ساده اولیه میباشد.
در مولدهای قدرت امروزی، معمولاً از سوزاندن سوختهای فسیلی و گرمای حاصله برای تولید قدرت محوری و سپس تبدیل آن به انرژی الکتریسیته استفاده میشود. متداولترین این نوع سیستمها، نیروگاههای عظیم برق هستند. در نیروگاههای حرارتی که سهم عمدهای در تأمین نیاز الکتریسیته جوامع مختلف دارند، بهطور متوسط تنها یکسوم از انرژی سوخت ورودی، به انرژی مفید الکتریسیته تبدیل میشود. در این نوع نیروگاهها، مقدار زیادی انرژی حرارتی از طرق مختلف نظیر کندانسور، دیگ بخار، برج خنککن، پمپها و سیستم لولهکشی موجود در تأسیسات، به هدر میرود. از این گذشته، در شبکههای انتقال برق نیز حدود ۱۵ درصد از انرژی الکتریسیته تولیدی، تلف میشود. اگر تولید برق در محل مصرف صورت بگیرد، این مقدار اتلاف عملاً وجود نخواهد داشت.
استفاده هرچه بیشتر از گرمای آزاد شده در حین فرایند سوختن سوخت، باعث افزایش بازده انرژی و کاهش مصرف سوخت و در نتیجه کاهش هزینههای مربوط به تأمین انرژی اولیه میشود.
از گرمای اتلافی بازیافتی از این سیستمها، میتوان برای مصارف گرمایشی، سرمایشی و بسیاری از فرایندهای صنعتی استفاده کرد. تولید همزمان برق و گرما، میتواند علاوه بر افزایش بازده و کاهش مصرف سوخت، باعث کاهش انتشار گازهای آلاینده شود. در CHP، از انرژی گرمایی تولیدی به عنوان منبع انرژی در فرایند تولید قدرت استفاده میشود. مصرفکنندگانی که به مقدار انرژی گرمایی زیادی در طول روز نیاز دارند (صنایع تولیدی، بیمارستانها، ساختمانها، دفاتر بزرگ، خشکشوییها و...) میتوانند برای کاهش هزینههای خود به نحوی مطلوب از CHP بهره ببرند.
سابقه تاریخی استفاده از گرمایش مرکزی، به زمان امپراتوریهای پیشرفته یونان و روم باز میگردد. آنها برای اولین بار، آب گرم خروجی از لایههای آهکی را با حفر کانال به حمامهای عمومی، ورزشگاه، قصرها و قلعههای نظامی منتقل کردند. در اوایل قرن بیستم، اغلب کارخانههای صنعتی، برق مورد نیاز خود را با استفاده از دیگهای ذغالسوز و ژنراتورهای توربین بخار، تولید میکردند. در بسیاری از این کارخانهها، از بخار داغ خروجی در فرایندهای صنعتی استفاده میشد بهطوری که در اوایل ۱۹۰۰ در امریکا، حدود ۸۵درصد از کل توان تولیدی توسط نیروگاههای صنعتی در محل مصرف، به صورت تولید همزمان بوده است.
هنگامی که نیروگاههای برق مرکزی و شبکههای قابل اطمینان برق ساخته شدند، هزینههای تولید و تحویل برق، پایین بود و بسیاری از کارخانههای صنعتی شروع به خریداری برق از این شبکهها کرده و تولید برق خود را متوقف کردند. دیگر عواملی که در کاهش استفاده تولید همزمان دخیل بودند عبارتند از: قانونمند شدن تولید برق، سهم اندک هزینههای خرید برق از شبکه در مجموع هزینههای جاری کارخانهها، پیشرفت تکنولوژیهای دیگهای بخار نیروگاهی، فراهم بودن سوختهای مایع و گازی در پایینترین قیمت و نبود یا کمبود محدودیتهای زیستمحیطی.
در ۱۹۷۳، پس از افزایش هنگفت هزینههای سوخت و متعاقب آن بروز بحران انرژی در اغلب کشورهای جهان، روند یاد شده در تولید همزمان، به صورت معکوس آغاز شد. بر اثر کاهش منابع سوخت فسیلی و افزایش قیمتها، این سیستمها که دارای بازده انرژی بالاتری بودند، بسیار مورد توجه قرار گرفتند.
تولید همزمان، علاوه بر کاهش مصرف سوخت، میزان گازهای آلاینده را نیز کاهش میدهد. به همین علت، کشورهای اروپایی و امریکا، اقداماتی را در زمینه افزایش استفاده از تولید همزمان، انجام دادند. در سالهای اخیر نیز تولید همزمان نهتنها در صنعت بلکه در دیگر بخشهای کسبوکار توسعه یافته است. انجام پروژههای تحقیق و توسعه نیز به پیشرفتهای مهم تکنولوژی نظیر فناوری پیل سوختی منجر شده است. امروزه پیلهای سوختی به یکی از سیستمهای نوظهور در زمینه تولید انرژی تبدیل شدهاند.