04-03-2012، 21:01
فارس:در ساعت 9 شب روز 29 شهریور سال 1389 مأموران کلانتری 153 شهرک ولیعصر از طریق مرکز فوریتهای پلیسی در جریان خبر انتقال جسد جوانی 19 ساله به بیمارستان شهید غیاثی قرار گرفتند که طبق نظریه تیم پزشکی، علت مرگ برخورد جسم تیز به قسمت پائین قفسه سینه و شدت خونریزی اعلام شد. با حضور مأموران کلانتری در بیمارستان و با تشکیل پرونده مقدماتی، به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی هویت مقتول به نام علی و محل سکونت وی در شهرک ولیعصر تهران، به تحقیقات در این منطقه پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول به همراه یکی از دوستانش به اسم مسعود به قهوهخانهای در شهرک ولیعصر رفته و با صاحب قهوهخانه به هویت حمید 26 ساله درگیر شده است.
با بدست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان اداره دهم به قهوهخانه مراجعه و در همان مرحله اولیه تحقیقات مشخص شد که حمید پس از اطلاع از کشته شدن علی همان شب از تهران متواری شده است. کارآگاهان پس از اطلاع از متواری شدن متهم، برای مشخص شدن جزئیات درگیری و نحوه به قتل رسیدن مقتول به تحقیق از مسعود پرداختند که در زمان درگیری منجر به قتل در محل حضور داشت. وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: یک روز به همراه یکی از دوستانمان به اسم میثم که پسرخاله حمید است در حال چرخیدن در داخل شهرک بودیم که میثم به من و علی عنوان داشت که با پسرخالهاش حمید دچار اختلاف شده و این اختلاف به حدی بالا گرفته که او قصد دارد تا به قول خودش حمید را ادب کند. وی به همین بهانه از من و علی درخواست کرد تا به او کمک کنیم؛ من و علی به خاطر دوستی با میثم، درخواست او را قبول کردیم و در روز حادثه به قهوهخانهای رفتیم که حمید از چند ماه پیش آنجا را کرایه کرده بود.
مسعود در ادامه اظهارات خود در خصوص نحوه درگیری و کشته شدن مقتول، گفت: ابتدا به بهانه کشیدن قلیان وارد قهوهخانه شدیم که پس از گذشت دقایقی میان علی و حمید درگیری لفظی ایجاد شد و حمید به خاطر آنکه در داخل قهوهخانه درگیری پدید نیاید از مغازه بیرون رفت و ما دو نفر نیز به دنبال وی از قهوهخانه خارج شدیم. ناگهان میان من و حمید درگیری ایجاد شد و حمید توانست چاقو را از دستم خارج کند؛ در همین زمان علی به سمت ما دو نفر آمد که حمید با هل دادن وی باعث زمین خوردنش شد؛ در حالیکه علی قصد برخاستن از زمین را داشت، حمید با چاقو ضربهای به او زد و همان ضربه باعث مرگ علی شد.
مسعود در خصوص نحوه انتقال مقتول به بیمارستان نیز گفت: با کمک یکی از بچههای شهرک به نام حسن، علی را در حالیکه دچار خونریزی شدیدی شده بود به بیمارستان رسانده اما پس از گذشت دقایقی از بیمارستان به ما خبر دادند که علی فوت کرده است.
کارآگاهان اداره دهم در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند که متهم پس از متواری شدن از تهران، مدتی را در بندرعباس به عنوان جوشکار یکی از اسکلههای کشتیرانی گذرانده و از آنجا به منطقه اشتهارد کرج آمده است.
با شناسایی محل تردد متهم در منطقه اشتهارد کرج، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود موفق به شناسایی محل تردد متهم در یک باشگاه بدنسازی شده و این محل را تحت مراقبتهای نامحسوس قرار داده و سرانجام در ساعت 9 شب روز چهارشنبه 12 بهمن سال جاری دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال دادند.
با انتقال متهم به اداره دهم و انجام تحقیقات، وی در همان تحقیقات مقدماتی به ارتکاب جنایت اعتراف و در خصوص فرار خود از تهران نیز به کارآگاهان گفت: زمانیکه مسعود و حسن، علی را به بیمارستان انتقال دادند، دائما با تلفن همراه حسن تماس میگرفتم تا از وضعیت علی اطلاع پیدا کنم و زمانیکه حسن به من خبر داد که علی فوت کرده است، تصمیم گرفتم تا از تهران فرار کنم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در توضیح این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم در خصوص ارتکاب جنایت، به دستور مقام قضایی دستور بازداشت موقت برای متهم صادر و تحقیقات تکمیلی در خصوص این پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم با شناسایی هویت مقتول به نام علی و محل سکونت وی در شهرک ولیعصر تهران، به تحقیقات در این منطقه پرداخته و اطلاع پیدا کردند که مقتول به همراه یکی از دوستانش به اسم مسعود به قهوهخانهای در شهرک ولیعصر رفته و با صاحب قهوهخانه به هویت حمید 26 ساله درگیر شده است.
با بدست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان اداره دهم به قهوهخانه مراجعه و در همان مرحله اولیه تحقیقات مشخص شد که حمید پس از اطلاع از کشته شدن علی همان شب از تهران متواری شده است. کارآگاهان پس از اطلاع از متواری شدن متهم، برای مشخص شدن جزئیات درگیری و نحوه به قتل رسیدن مقتول به تحقیق از مسعود پرداختند که در زمان درگیری منجر به قتل در محل حضور داشت. وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: یک روز به همراه یکی از دوستانمان به اسم میثم که پسرخاله حمید است در حال چرخیدن در داخل شهرک بودیم که میثم به من و علی عنوان داشت که با پسرخالهاش حمید دچار اختلاف شده و این اختلاف به حدی بالا گرفته که او قصد دارد تا به قول خودش حمید را ادب کند. وی به همین بهانه از من و علی درخواست کرد تا به او کمک کنیم؛ من و علی به خاطر دوستی با میثم، درخواست او را قبول کردیم و در روز حادثه به قهوهخانهای رفتیم که حمید از چند ماه پیش آنجا را کرایه کرده بود.
مسعود در ادامه اظهارات خود در خصوص نحوه درگیری و کشته شدن مقتول، گفت: ابتدا به بهانه کشیدن قلیان وارد قهوهخانه شدیم که پس از گذشت دقایقی میان علی و حمید درگیری لفظی ایجاد شد و حمید به خاطر آنکه در داخل قهوهخانه درگیری پدید نیاید از مغازه بیرون رفت و ما دو نفر نیز به دنبال وی از قهوهخانه خارج شدیم. ناگهان میان من و حمید درگیری ایجاد شد و حمید توانست چاقو را از دستم خارج کند؛ در همین زمان علی به سمت ما دو نفر آمد که حمید با هل دادن وی باعث زمین خوردنش شد؛ در حالیکه علی قصد برخاستن از زمین را داشت، حمید با چاقو ضربهای به او زد و همان ضربه باعث مرگ علی شد.
مسعود در خصوص نحوه انتقال مقتول به بیمارستان نیز گفت: با کمک یکی از بچههای شهرک به نام حسن، علی را در حالیکه دچار خونریزی شدیدی شده بود به بیمارستان رسانده اما پس از گذشت دقایقی از بیمارستان به ما خبر دادند که علی فوت کرده است.
کارآگاهان اداره دهم در ادامه رسیدگی به پرونده اطلاع پیدا کردند که متهم پس از متواری شدن از تهران، مدتی را در بندرعباس به عنوان جوشکار یکی از اسکلههای کشتیرانی گذرانده و از آنجا به منطقه اشتهارد کرج آمده است.
با شناسایی محل تردد متهم در منطقه اشتهارد کرج، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود موفق به شناسایی محل تردد متهم در یک باشگاه بدنسازی شده و این محل را تحت مراقبتهای نامحسوس قرار داده و سرانجام در ساعت 9 شب روز چهارشنبه 12 بهمن سال جاری دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال دادند.
با انتقال متهم به اداره دهم و انجام تحقیقات، وی در همان تحقیقات مقدماتی به ارتکاب جنایت اعتراف و در خصوص فرار خود از تهران نیز به کارآگاهان گفت: زمانیکه مسعود و حسن، علی را به بیمارستان انتقال دادند، دائما با تلفن همراه حسن تماس میگرفتم تا از وضعیت علی اطلاع پیدا کنم و زمانیکه حسن به من خبر داد که علی فوت کرده است، تصمیم گرفتم تا از تهران فرار کنم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در توضیح این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم در خصوص ارتکاب جنایت، به دستور مقام قضایی دستور بازداشت موقت برای متهم صادر و تحقیقات تکمیلی در خصوص این پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.