%%%% اس ام اس احساسی %%%%

[♫♫ sina ♫♫]

در روزگاری که دروغ یک واقعیت عمومی است
به زبان آوردن حقیقت یک اقدام انقلابی محسوب می شود
.
.
.

دختر گفت: بشمار پسرک چشمانش را بست
و شروع کرد به شمردن: یکدو سه چهار..
دخترک رفت پنهان شود
آن طرفتر پسردیگری را دید که گرگم به هوا بازی میکند
بره شد و با گرگ رفت
پسرک قصه هنوز می شمارد
.
.
.

من راه های دور را
هر روز
با خیال  تو نزدیک می کنم
ای هر محال  زندگیم با تو ممکن
ای آشنای هر روز  با غربتم عجین

من
دوست دارمت
چه بخواهی

من
دوست دارمت
چه نخواهی
.
.
.

من صبورم اما
بی دلیل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند
می ترسم
.
.
.

احساسم را به دار آویختم
منطقم را به گلوله بستم
لعنت به هر دو که عمری بازیم دادند
دیگر بس است
میخواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم
.
.
.

دور باشی و تپنده
بهتر است از این که
نزدیک باشی و زننده
این مفهوم را که در رگ هایت جاری کنی
دیگر تنها نخواهی بود
.
.
.

هر کجا ساکن شوی در نقشه مانند شمال
جمعیت آنجا دچار تراکم می شود
.
.
.

من خدای غرورم
رقیب ببینم نمی جنگم
پا روی عشق و احساسم می گذارم
و میدان را خالی می کنم
آهویی که به کفتار چشمک بزند..
لیاقت ندارد.
زیر سایه شیرزندگی کند.
حقش است.
خوراک همان ..کفتار

شود
.
.
.

شنیدم بدون من و فکر من
داری عاشقونه نفس می کشی
چطوری من اینا رو باور کنم
که از عشق من پاتو پس می کشی
از این قصه ی بی ته عاشقی
شنیدم که داری تو دس می کشی
.
.
.

خوشبخت ترین آدم ها اونایی هستن که این جمله رو میشنوند :عیب نداره با هم درستش میکنیم
.
.
.

مهم نیست که این اس ام اس رو می خونی یا نه
مهم نیست که جواب میدی یا نه
مهم نیست که برات مهمم یا نه
مهم نیست که دوستم داری یا نه
مهم اینه که تو مهمی
.
.
.

زندگی سخت ساده است و ما به سادگی سخت زندگی میکنیم۰ زندگی فقط و فقط لحظه ایست که احساس کنی باآنچه که داری خوشبختی
.
.
.

بهترین آدمای زندگی آنهاییند که وقتی کنارشان بنشینی  چایت (چای) سرد می شود ولی دلت گرم گرم
.
.
.

ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﺎﺷﺪ
ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺧواهد شکست
ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺳﺎﺩﮔﯿﺴﺖ
.
.
.

گوشت را تیز نکن دلی که شکست صدا ندارد
درد دارد

درد
اگر می خواهی صدای دل شکسته اش را بشنوی چشمانت را باز کن
آنهایی که از چشمش می ریزد صدای شکسته شدن دلش است
می شنوی؟
.
.
.

این روز ها
خیلی لبریز میشود.
نمیدانم  مشکل از صبر است یا از کاسه
.
.
.

انگشت نمای مردم شهر شده ام
شیرین ندیده اند
که تیشه به دست بگیرد
و به سمت بیستون برود