09-11-2014، 18:15
آدم هازود پشیمان میشوند . گاهی از گفته هایشان .گاهی از نگفته هایشان. گاهی ازگفتن نگفته هایشان. و گاهی هم از نگفتن گفتنی هایشان
.
.
.
ناراحت شدن از یک حقیقت
بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است
.
.
.
سنگین میخوابد کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد
.
.
.
یه ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ در ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎشی
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﻭﺝ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ
.
.
.
گاهی وقتا چه ساده عروسک میشویم..
نه لبخند میزنیم و نه شکایت میکنیم..
فقط سکوت میکنیم
.
.
.
میگن کسى ک میمیره دگ ب چیزى تعلق خاطر نداره
شاید منم مردم حواسم نیست
.
.
.
باز یا بسته چه فرقی میکند
پنجره زخم همیشگیه ی دیوار است
.
.
.
دوای دردمان را نزد کودک فال فروشی میبینیم که خود همه دردهای دنیا را دارد
.
.
.
ﺑﻌﻀﯽ ﺍشک ها ﻫﺴﺘﻨﺪ
بی ﺩﻟﯿﻞ ، بی ﺑﻬﺎﻧﻪ ، یک ﺩﻓﻌﻪ ای ، ﻧﺼﻒ ﺷﺒﯽ ﻋﺠﯿﺐ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ می ﮐﻨﻨﺪ
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ، ﺳﻨﺪﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍﺳﺖ
.
.
.
ﭼﺸﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻤﺮﺩﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻫﻢ ﭘﯿﺪﺍﯾﻢ
ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ
.
.
.
آنچه میخواهیم نیستیم و آنچه هستیم نمیخواهیم ٬ آنچه دوست داریم نداریم
و آنچه داریم دوست نداریم ٬ و عجیب است هنوز امیدوار به فردائی روشن هستیم
.
.
.
ببار باران.
من سفرکر ده ای دارم که یادم رفته
آب پشت پایش بریزم
.
.
.
نقاش خوبی نبودم
اما این روزها
به لطف تو انتظار را دیدنی میکشم
.
.
.
امشب یهو دلم کودتا کرد
تو رو می خواست..
سرم رو کردم زیر بالشت
آروم به دلم گفتم
خفه شو.
دوره دموکراسی گذشته. می زنم لهت میکنم
.
.
.
نه رضاست
نه ضامن اهو
اما هر چه است خیلی غریب است حال این روزهای من
.
.
.
گاهی یه دوست
کاری میکنه که بدجووری دلت برا دشمنت تنگ میشه
.
.
.
روزهای هفته را هم که گم کرده باشی،عصرهای جمعه را،از غم و غربتش،تشخیص خواهی داد
.
.
.
این بار تو بگو
دوستت دارم
نترس..
آسمان را گفته ام به زمین نیاید
.
.
.
ناراحت شدن از یک حقیقت
بهتر از تسکین یافتن با یک دروغ است
.
.
.
سنگین میخوابد کسی که چیزی برای از دست دادن ندارد
.
.
.
یه ﺟﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ در ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﻟﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭﯼ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎشی
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﻭﺝ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ
.
.
.
گاهی وقتا چه ساده عروسک میشویم..
نه لبخند میزنیم و نه شکایت میکنیم..
فقط سکوت میکنیم
.
.
.
میگن کسى ک میمیره دگ ب چیزى تعلق خاطر نداره
شاید منم مردم حواسم نیست
.
.
.
باز یا بسته چه فرقی میکند
پنجره زخم همیشگیه ی دیوار است
.
.
.
دوای دردمان را نزد کودک فال فروشی میبینیم که خود همه دردهای دنیا را دارد
.
.
.
ﺑﻌﻀﯽ ﺍشک ها ﻫﺴﺘﻨﺪ
بی ﺩﻟﯿﻞ ، بی ﺑﻬﺎﻧﻪ ، یک ﺩﻓﻌﻪ ای ، ﻧﺼﻒ ﺷﺒﯽ ﻋﺠﯿﺐ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ می ﮐﻨﻨﺪ
ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﺑﻬﺎﻧﻪ ، ﺳﻨﺪﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍﺳﺖ
.
.
.
ﭼﺸﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭ
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﻭﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﻤﺮﺩﻥ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺍﻋﺪﺍﺩ ﻫﻢ ﭘﯿﺪﺍﯾﻢ
ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ
.
.
.
آنچه میخواهیم نیستیم و آنچه هستیم نمیخواهیم ٬ آنچه دوست داریم نداریم
و آنچه داریم دوست نداریم ٬ و عجیب است هنوز امیدوار به فردائی روشن هستیم
.
.
.
ببار باران.
من سفرکر ده ای دارم که یادم رفته
آب پشت پایش بریزم
.
.
.
نقاش خوبی نبودم
اما این روزها
به لطف تو انتظار را دیدنی میکشم
.
.
.
امشب یهو دلم کودتا کرد
تو رو می خواست..
سرم رو کردم زیر بالشت
آروم به دلم گفتم
خفه شو.
دوره دموکراسی گذشته. می زنم لهت میکنم
.
.
.
نه رضاست
نه ضامن اهو
اما هر چه است خیلی غریب است حال این روزهای من
.
.
.
گاهی یه دوست
کاری میکنه که بدجووری دلت برا دشمنت تنگ میشه
.
.
.
روزهای هفته را هم که گم کرده باشی،عصرهای جمعه را،از غم و غربتش،تشخیص خواهی داد
.
.
.
این بار تو بگو
دوستت دارم
نترس..
آسمان را گفته ام به زمین نیاید