03-11-2014، 20:37
روزنامه هفت صبح - احمد رنجبر: «یک شب» نیکی کریمی تازه ترین فیلمی است که داستان آن در شب می گذرد. به این بهانه مروری داریم بر هفت فیلمی که از عنصر شب استفاده دراماتیک کرده اند.
البته هر چه می گذرد تعریف شب به لطف تکنولوژی و اشتغالات مردم جامعه عوض می شود و احتمالا در آینده ای نه چندان دور یادمان می رود روزگاری شب سیاه بوده!
فعلا شب هنوز مترادف سیاهی و دلهره و البته آرامش است. از زمان های خیلی دور شب در ادبیات عامیانه و کلاسیک ما جایگاهی ویژه داشته. خیلی از داستان ها در دل سیاهی و تاریکی حکایت شده اند و دنباله اش به سینما رسیده. فیلم های زیادی می توان نام برد که بخشی از قصه اش در شب می گذرد. منظور ما در این پرونده اما آنهایی است که همه قصه یا بخش اعظمی از داستانش در شب باشد.
با این تعریف خیلی از فیلم های خوب که استفاده خلاقانه از شب کرده اند از فهرست مان خارج می شود. نمونه مشهورش «شب های تهران» داریوش فرهنگ است که تصویری دهشتناک و مرموز از پایتخت برای مان روایت کرد. فیلم اما نه به لحاظ هنری موفق بود و نه در اکران گیشه ای مقبول داشت.
داستان «سعادت آباد» مازیار میری هم در شب اتفاق می افتد اما در خانه ای پر از نور که تفاوتی با روز ندارد. «شبانه» امید بنکدار و کیوان علیمحمدی هم در تعریف این پرونده می گنجد اما نه در اکران موفق بود و نه منتقدان روی خوشی به آن نشان دادند.
شب قوزی/ 1343
کارگردان: فرخ عطار
کارکرد دراماتیک شب: فیلم براساس یکی از داستان های «هزار و یک شب» ساخته شده. قوزی در یک گروه شادمانی در یک میهمانی خفه می شود و حالا همکاران می خواهند از دست جنازه اش راحت شوند. جنازه را به داخل یک خیاطی می اندازند بی خبر از اینکه کاغذی محرمانه در جیب او قرار دارد. خیاط جنازه را به خانه دیگری می اندازد و دیگری به جای دیگر و هر کسی سعی دارد طوری از شر جنازه راحت شود به غیر از زن که به خاطر آن نوشته محرمانه به دنبال جسد است. جناب غفاری مجبور بود داستانش را در شب روایت کند. شب انطباقی معنایی با فیلم دارد.
میزان موفقیت: شب قوزی اگرچه در اکران عمومی با اقبال چندانی روبرو نشد ولی در جشنواره های کن، کارلوی واری و بروکسل مورد تحسین قرار گرفت. فیلم از معدود آثار موفق و به یادماندنی سینمای ایران است که داستانش در یک شب روایت می شود و استفاده درست از شب کرده است.
کندو/ 1354
کارگردان: فریدون گله
کارکرد دراماتیک شب: فریدون گله در «کندو» ضمن بیان یک قصه سرراست قصد داشت به لایه های جامعه شناختی تهران هم نفوذ کند، پس چه جایی بهتر از کافه؟ در تهران آن زمان کافه گردی تفریح مردم پایین و بالای شهر بود و هر کس به تناسب خاستگاهش در کافه می نشست.
می شد از نوع ریخت هر کافه و کلام آدم ها پی به منطقه خاص شهر برد. کافه گردی ها هم عمدتا در غروب و شب بوده و لاجرم باید قصه در این تایم از شبانه روز بگذرد. قهرمان فیلم طی یک شرطبندی از کافه های پایین شهر شروع می کند و بدون پرداخت پول به هفت کافه می رود و در نهایت زخمی و نالان به هدفش می رسد.
میزان موفقیت: «کندو» همواره جزو انتخاب های برتر منتقدان سینمای ایران بوده. فریدون گله استفاده بجا و مناسبی از شب کرده و با وجود ابزارهای فنی آن زمان توانسته سکانس های به یادماندنی از شب های تهران به ثبت برساند.
شب های روشن/ 1381
کارگردان: فرزاد موتمن
کارکرد دراماتیک شب: فرزاد موتمن «شب های روشن» را براساس رمانی به همین نام نوشته داستایفسکی کارگردانی کرد. فیلم به اذعان خود کارگردان، وامدار عطار نیشابوری و داستان «شیخ صنعان و دختر ترسا» هم هست. طبعا کارگردان برای رسیدن به درونیات قهرمانش نیاز به آرامش و سکون شب داشته و برای همین سایه روشن شب را برای قصه پردازی انتخاب کرد.
میزان موفقیت: «شب های روشن» خیلی زود تبدیل به فیلم محبوب منتقدان شد و البته همچنان سایه اش بر سر موتمن سنگینی می کند. فیلم در جشنواره فجر برای هانیه توسلی یک سیمرغ به ارمغان آورد و در جشن خانه سینما خوش درخشید. موتمن در این فیلم یکی از بهترین اقتباس های سینمایی را به نام خود زد و از آن سو هوشمندانه از پلشتی های شهر تهران عبور کرد.
یک شب/ 1383
کارگردان: نیکی کریمی
کارکرد دراماتیک شب: نیکی کریمی در فیلم «یک شب» قصد داشته بخشی از معضلات اجتماعی جامعه را به تصویر بکشد. او برای این منظور مقدمات شب گردی قهرمان فیلمش (نگار با بازی هانیه توسلی) را فراهم می کند. نگار به دل شهر می زند و اتفاقاتی عجیب را در یک شب تا صبح به چشم می بینید.
محور اصلی داستان فیلم بر سه پرده استوار است و از این طریق ما به مفاهیمی چون تنهایی، خیانت، بی اعتمادی و دورویی آدم ها پی می بریم. سیاهی شب تاکید دو چندانی است بر القای این مفاهیم.
میزان موفقیت: «یک شب» به عنوان فیلم نخست یک کارگردان نمره قبولی می گیرد. با این حال خود نیکی کریمی هم با تجربه فعلی اش حتما تمام قد پشت آن نمی ایستد. 10 سال از ساخت فیلم گذشته و سینمای ایران به لحاظ تکنولوژی پیشرفت زیادی کرده. مفهوم «یک شب» با دوربین دیجیتال بهتر منتقل می شد و سیاهی زیادش مخاطب را اذیت نمی کرد. البته قصه فیلم هم فاقدنوآوری است.
شب/ 1386
کارگردان: رسول صدر عاملی
کارکرد دراماتیک شب: رسول صدر عاملی در سه گانه شب قصد داشت کرامات امام رضا (ع) را نشان دهد. فیلم نخستین یعنی «شب» هم به لحاظ قصه پخته تر است و هم مفهوم مستتر در فیلم بهتر و روان تر بیان می شود. او بخش عمده ای از داستان فیلمش را در شب روایت کرد به گونه ای که گره افکنی ها در شب می گذرد: گروهبانی (امین حیایی) برای تحویل دادن مجرمی سابقه دار به زندان یکی از شهرستان ها، مجبور می شود که به همراه مجرم و دسبتند، شبی را در مشهد بگذراند و ...
میزان موفقیت: صدر عاملی در «شب» استفاده کاملی از شب می کند؛ جایی که گروهبان مجبور است در مشهد بماند و مجرمش را از دست می دهد. او نسبت جذابی میان گرفتاری و گره گشای ایجاد کرد و با تکیه بر سیاهی شب به خوبی از این عنصر استفاده کرد. فیلم برای امین حیایی سیمرغ بهترین بازیگری را به ارمغان آورد و یکی از بازی های به یادماندنی زنده یاد خسرو شکیبایی و عزت الله انتظامی را رقم زد.
خودزنی
کارگردان: احمدکاوری
کارکرد دراماتیک شب: احمد کاوری با «خودزنی» قصد داشت فیلمی با موضوعی سیاسی اجتماعی و در ژانر نوآر بسازد. او رمان جسورانه «دزد و سگ ها» نوشته «نجیب محفوظ» نویسنده مصری را برای این منظور انتخاب کرد و اقتباسی وفادارانه به آن داشت.
داستان فیلم روایت کیانوش است که پس از آزادی از زندان دنبال یافتن همسر سابق و فرزندش می رود. واقعیت جامعه اما حکایت از چیز دیگری دارد و او مجبور است برای رسیدن به حقش دست به آدم کشی بزند. کاوری بخش عمده ای از داستان فیلمش را در دل شب روایت کرد تا اینگونه تنهایی و استیصال قهرمانش بیشتر به چشم بیاید.
میزان موفقیت: «خودزنی» ارجاعات سیاسی و اجتماعی زیادی دارد اما نه در گیشه موفق بود و نه منتقدان آن را تحویل گرفتند. در کارنامه کاوری اما یک گام به جلو محسوب می شود که با کمی تامل در ساخت می توانست اثری تراز اول لقب بگیرد. سکانس های مهم فیلم در شب می گذرد و کارگردان اینگونه خواسته پلشتی های جامعه را با سرنوشت کاراکتر فیلمش پیوند بزند و برجسته سازد.
متروپل/ 1392
کارگردان: مسعود کیمیایی
کارکرد دراماتیک شب: مسعود کیمیایی استفاد از المان های سینمایی است. نشانه ها را خیلی خوب می فهمد و به قاعده از آن استفاده می کند. در کتاب هایی هم که نوشته این مشخصه او بخوبی قابل ردیابی است.
او این بار شب و سینما را به عنوان دو مفهوم پایه ای در «متروپل» به کار برد. قهرمان فیلم (خاتون با بازی مهناز افشار) گرفتار نامردی ها و ناجوانمردانگی شده. این زن مجبور است شبانه برای نجات خود و زندگی اش از خانه فرار کند. در یک کشمکش اما زخمی می شود و به سینمایی متروکه پناه می برد. یعنی حرکت از سیاهی به سمت روشنی.
میزان موفقیت: مسعود کیمیایی نشانه ها را خیلی خوب و منطقی در «متروپل» کنا رهم چید اما از فیلمنامه ضعیفش ضربه خورد و نتوانست دل منتقدان و مخاطبان را به دست بیاورد. شاید اگر فیلمساز متبحر سینمای ایران انگیزه و انرژی دهه های قبل را داشت، خروجی «متروپل» فیلمی ماندگار در سینمای ما لقب می گرفت.