03-11-2014، 16:25
زیارت جامعه کبیره که از حضرت امام هادی (ع) نقل و روایت شده است، بی تردید یکی از زیارات مأثور و مهمی است که دارای سندی معتبر و علاوه بر آن مضامینی ارزشمند و عرفانی و عمیق در باب معرفت و شناخت جایگاه ائمه معصومین و اهل بیت پیامبر (ع) است.
در این زیارتنامه به بهترین شکل اوصاف و ویژگی های امام معصوم و مفترض الطاعه تبیین شده است و این زیارتنامه را می توان منشور امام شناسی نامید، به طوری که در کلام برخی بزرگان زیارت جامعه، منشور بلند امامت و هدایت نام گرفته که سیل گونه از کوهسار وجود امام علی بن محمد النقی (ع) سرازیر شده است. این منشور بلند، هرچند در لباس شرح فضایل و کمالات انسان های کامل و خلفای برجسته الهی، یعنی ائمه اطهار (ع) بیان شده است، ولی معارف عمیق توحیدی ولایی آن بسان سیلی بنیان کن اساس شرک و دوگانه پرستی و بنیاد بیگانه گرایی را برمی کند و با پیشروی به سوی دشت و دمن امت اسلام، تشنه کامان حقیقت معرفت ناب نبوی را سیراب می کند.
یکی از شبهاتی که برخی درباره زیارت جامعه وارد کرده اند، توهم غلو و مبالغه درباره جایگاه ائمه معصومین (ع) در این زیارت است، ولی با نگاهی عمیق و عالمانه به فرازهای زیبا و متقن این زیارتنامه بوضوح بطلان این فکر مشخص می شود و به روشنی می توان دید که هیچ گونه غلو و اغراقی در آن وجود ندارد؛ چرا که اولاً آنچه در بیان امام هادی (ع) آمده، هدایت امت به بخشی از کمالات انوار پاک معصومین(ع) است وگرنه فضایل آن ذوات مقدسه بیش از اینهاست. از این نظر زائر در فراز پایانی این مثنوی بلند عاشقانه به اظهار عجز رو می آورد تا خود را از امواج اقیانوس بیکران فضایل و کمالات آنان برهاند و در یک جمله می گوید: «سروران من مدح و ثنا و وصف شما بیش از آنچه من شماره کردم است، لیکن من بیش از این نمی دانم و نمی توانم.»
سرّ مطلب این است که آن انسان های کامل و خلفای الهی، آئینه تمام نمای جمال و جلال الهی و آیه های بزرگ او هستند و خدا را نشانه ای برتر از آنان نیست. حضرت امیر (ع) فرمود: برای خدا، نشانه ای بزرگ تر از من وجود ندارد و در زیارت آن حضرت می گوییم: «السلام علیک یا آیت الله العظمی.» آن حضرت می فرماید: «در فضل و برتری ما هرچه می توانید بگویید، لیکن بدانید که نه تنها به حقیقت فضایلی که خدا برای ما قرار داده است، نمی رسید بلکه به اندکی از آن نیز نمی رسید؛ زیرا ما آیات و دلایل خدا،حجت، خلیفه و جانشین، امین، وجه، چشم و زبان او هستیم.»
مطلب دیگری که در رد اتهام وجود غلو در چنین زیارت عاشقانه و موحدانه ای می توان گفت این است که مرز غلو خارج کردن ائمه اطهار (ع) در مقام تعریف و تمجید از دایره عبودیت است وگرنه ثناگویی در این محدوده هرگز غلو و اغراق محسوب نمی شود. لذا فقهای شیعه ضمن فتوا به حرمت سجده برای غیرخدا گفته اند: آنچه را گروهی از شیعه به جهت سجده نزد قبر امیرالمومنین(ع) و ائمه(ع) انجام می دهند مشکل است که انسان قائل به جواز آن شود، مگر آن که به قصد شکر خدای تعالی برای ادراک توفیق زیارت باشد. حضرت علی (ع) فرمودند: ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرّ حد ربوبیت نرسانید. آن گاه هرچه می خواهید در فضلیت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد. از غلو کردن درباره ما بپرهیزید و همانند نصاری که درباره عیسی(ع) غلو کردند نباشید که من از غلوکنندگان بیزارم.
یکی دیگر از آداب زیارت جامعه این است که زائران زیارت خود را با تکبیرات صدگانه شروع کنند. یعنی بعد از آن که ۱۰۰بار اعتراف به عظمت خداوند کردند و او را از هر وصف و ثنایی برتر داشتند، به ثناگویی اهل بیت (ع) و شمارش کمالات آنان بپردازند. مرحوم مجلسی اول (ره) می گوید: تکبیرهای صدگانه برای فهم این نکته است که عظمت و کبریایی از آن خداست و مرحوم شیخ عباس قمی (ره) نیز ابتدای همین زیارت می گوید: شاید وجه تکبیر، چنان که مجلسی گرفته این باشد که اکثر طباع مایلند به غلو، مبادا از عبارات امثال این زیارت به غلو افتند یا از بزرگی حق سبحانه و تعالی غافل شوند یا غیر اینها.
ضمن این که زائر پس از شمارش مقداری از کمالات به توحید ناب بازمی گردد و شهادت به وحدانیت و یگانگی خدا می دهد، آن گونه که خود خدا، ملائکه و اوالعلم شهادت می دهند و در اثنای آن نیز همواره اقرار می کند که مرز میان واجب تعالی و ممکنات را درهم نریخته و هرگز ائمه (ع) را به سرحد وجوب نرسانده است. آن گونه که در یکی از فرازهای متعدد توحیدی زیارت جامعه می خوانیم:«شما (اهل بیت) به سوی خدا می خوانید و به او راهنمایی می کنید.» (ادب فنای مقربان، شرح زیارت جامعه کبیره،جوادی آملی، جلد اول ص ۸۴ ۸۰)
اما ۲ نکته مهم دیگراین است که امکان دارد برخی از کسانی که درباره زیارت جامعه وجمله هایی که در آن هست چه با نوشتار و چه با سخنرانی به گونه ای توضیح و شرح داده باشند که خالی از غلو یا تمایل به عقیده غالیان نباشد، ولی این اظهار نظرها ربطی به محتوای زیارت جامعه ندارد، بلکه گفتار آن گوینده و نویسنده باید مورد نقد قرار گیرد. در ضمن کسانی که با کتب علم رجال و حدیث آشنایی دارند، می دانند یکی از عالمان بزرگ شیعه که به حدی با غلو و غالیان مخالف بوده که حتی در برخی موارد افراط کرده است و مطلبی که غلو نیست، غلو به شمار آورده، محدث و فقیه بزرگوار شیخ صدوق است.
واضح است که اگر زیارت جامعه شامل غلو بود شیخ صدوق آن را در ۲ کتاب از کتاب های مهم خود یعنی «عیون اخبار الرضا» و «من لایحضره الفقیه» روایت و نقل نمی کرد و اصلا این که ۲ اسلام شناس مکتب تشیع یعنی شیخ صدوق و شیخ طوسی این زیارت را در کتاب های حدیثی مهم خود نقل کرده اند و مدرک اصلی زیارت جامعه، نقل آنهاست، می تواند بهترین دلیل بر خالی بودن محتوای آن از غلو یا هر اشکال دیگری باشد.. اگر گفته شود گاهی در برخی کتاب ها حدیث هایی که ضعیف است یا اصلا مورد قبول مولف آن نیست، یاد شده است باید جواب داد درباره زیارتنامه ای اینچنین که این دو بزرگوار همه را به خواندن آن در زیارت همه امامان (ع) دعوت کنند، نمی توان این سخن را گفت؛ زیرا اگر محتوای آن مورد قبول و تایید آنان نباشد، هیچ گاه به خود اجازه نمی دهند مردم را به خواندن آن دعوت کنند. (شرح زیارت جامعه کبیره، محمد تقی مجلسی، ترجمه رضا استادی، ص ۲۷۵)
در این زیارتنامه به بهترین شکل اوصاف و ویژگی های امام معصوم و مفترض الطاعه تبیین شده است و این زیارتنامه را می توان منشور امام شناسی نامید، به طوری که در کلام برخی بزرگان زیارت جامعه، منشور بلند امامت و هدایت نام گرفته که سیل گونه از کوهسار وجود امام علی بن محمد النقی (ع) سرازیر شده است. این منشور بلند، هرچند در لباس شرح فضایل و کمالات انسان های کامل و خلفای برجسته الهی، یعنی ائمه اطهار (ع) بیان شده است، ولی معارف عمیق توحیدی ولایی آن بسان سیلی بنیان کن اساس شرک و دوگانه پرستی و بنیاد بیگانه گرایی را برمی کند و با پیشروی به سوی دشت و دمن امت اسلام، تشنه کامان حقیقت معرفت ناب نبوی را سیراب می کند.
یکی از شبهاتی که برخی درباره زیارت جامعه وارد کرده اند، توهم غلو و مبالغه درباره جایگاه ائمه معصومین (ع) در این زیارت است، ولی با نگاهی عمیق و عالمانه به فرازهای زیبا و متقن این زیارتنامه بوضوح بطلان این فکر مشخص می شود و به روشنی می توان دید که هیچ گونه غلو و اغراقی در آن وجود ندارد؛ چرا که اولاً آنچه در بیان امام هادی (ع) آمده، هدایت امت به بخشی از کمالات انوار پاک معصومین(ع) است وگرنه فضایل آن ذوات مقدسه بیش از اینهاست. از این نظر زائر در فراز پایانی این مثنوی بلند عاشقانه به اظهار عجز رو می آورد تا خود را از امواج اقیانوس بیکران فضایل و کمالات آنان برهاند و در یک جمله می گوید: «سروران من مدح و ثنا و وصف شما بیش از آنچه من شماره کردم است، لیکن من بیش از این نمی دانم و نمی توانم.»
سرّ مطلب این است که آن انسان های کامل و خلفای الهی، آئینه تمام نمای جمال و جلال الهی و آیه های بزرگ او هستند و خدا را نشانه ای برتر از آنان نیست. حضرت امیر (ع) فرمود: برای خدا، نشانه ای بزرگ تر از من وجود ندارد و در زیارت آن حضرت می گوییم: «السلام علیک یا آیت الله العظمی.» آن حضرت می فرماید: «در فضل و برتری ما هرچه می توانید بگویید، لیکن بدانید که نه تنها به حقیقت فضایلی که خدا برای ما قرار داده است، نمی رسید بلکه به اندکی از آن نیز نمی رسید؛ زیرا ما آیات و دلایل خدا،حجت، خلیفه و جانشین، امین، وجه، چشم و زبان او هستیم.»
مطلب دیگری که در رد اتهام وجود غلو در چنین زیارت عاشقانه و موحدانه ای می توان گفت این است که مرز غلو خارج کردن ائمه اطهار (ع) در مقام تعریف و تمجید از دایره عبودیت است وگرنه ثناگویی در این محدوده هرگز غلو و اغراق محسوب نمی شود. لذا فقهای شیعه ضمن فتوا به حرمت سجده برای غیرخدا گفته اند: آنچه را گروهی از شیعه به جهت سجده نزد قبر امیرالمومنین(ع) و ائمه(ع) انجام می دهند مشکل است که انسان قائل به جواز آن شود، مگر آن که به قصد شکر خدای تعالی برای ادراک توفیق زیارت باشد. حضرت علی (ع) فرمودند: ما را از مرز عبودیت خارج نکنید و به سرّ حد ربوبیت نرسانید. آن گاه هرچه می خواهید در فضلیت ما بگویید، لیکن بدانید که حق ثناگویی ما را ادا نخواهید کرد. از غلو کردن درباره ما بپرهیزید و همانند نصاری که درباره عیسی(ع) غلو کردند نباشید که من از غلوکنندگان بیزارم.
یکی دیگر از آداب زیارت جامعه این است که زائران زیارت خود را با تکبیرات صدگانه شروع کنند. یعنی بعد از آن که ۱۰۰بار اعتراف به عظمت خداوند کردند و او را از هر وصف و ثنایی برتر داشتند، به ثناگویی اهل بیت (ع) و شمارش کمالات آنان بپردازند. مرحوم مجلسی اول (ره) می گوید: تکبیرهای صدگانه برای فهم این نکته است که عظمت و کبریایی از آن خداست و مرحوم شیخ عباس قمی (ره) نیز ابتدای همین زیارت می گوید: شاید وجه تکبیر، چنان که مجلسی گرفته این باشد که اکثر طباع مایلند به غلو، مبادا از عبارات امثال این زیارت به غلو افتند یا از بزرگی حق سبحانه و تعالی غافل شوند یا غیر اینها.
ضمن این که زائر پس از شمارش مقداری از کمالات به توحید ناب بازمی گردد و شهادت به وحدانیت و یگانگی خدا می دهد، آن گونه که خود خدا، ملائکه و اوالعلم شهادت می دهند و در اثنای آن نیز همواره اقرار می کند که مرز میان واجب تعالی و ممکنات را درهم نریخته و هرگز ائمه (ع) را به سرحد وجوب نرسانده است. آن گونه که در یکی از فرازهای متعدد توحیدی زیارت جامعه می خوانیم:«شما (اهل بیت) به سوی خدا می خوانید و به او راهنمایی می کنید.» (ادب فنای مقربان، شرح زیارت جامعه کبیره،جوادی آملی، جلد اول ص ۸۴ ۸۰)
اما ۲ نکته مهم دیگراین است که امکان دارد برخی از کسانی که درباره زیارت جامعه وجمله هایی که در آن هست چه با نوشتار و چه با سخنرانی به گونه ای توضیح و شرح داده باشند که خالی از غلو یا تمایل به عقیده غالیان نباشد، ولی این اظهار نظرها ربطی به محتوای زیارت جامعه ندارد، بلکه گفتار آن گوینده و نویسنده باید مورد نقد قرار گیرد. در ضمن کسانی که با کتب علم رجال و حدیث آشنایی دارند، می دانند یکی از عالمان بزرگ شیعه که به حدی با غلو و غالیان مخالف بوده که حتی در برخی موارد افراط کرده است و مطلبی که غلو نیست، غلو به شمار آورده، محدث و فقیه بزرگوار شیخ صدوق است.
واضح است که اگر زیارت جامعه شامل غلو بود شیخ صدوق آن را در ۲ کتاب از کتاب های مهم خود یعنی «عیون اخبار الرضا» و «من لایحضره الفقیه» روایت و نقل نمی کرد و اصلا این که ۲ اسلام شناس مکتب تشیع یعنی شیخ صدوق و شیخ طوسی این زیارت را در کتاب های حدیثی مهم خود نقل کرده اند و مدرک اصلی زیارت جامعه، نقل آنهاست، می تواند بهترین دلیل بر خالی بودن محتوای آن از غلو یا هر اشکال دیگری باشد.. اگر گفته شود گاهی در برخی کتاب ها حدیث هایی که ضعیف است یا اصلا مورد قبول مولف آن نیست، یاد شده است باید جواب داد درباره زیارتنامه ای اینچنین که این دو بزرگوار همه را به خواندن آن در زیارت همه امامان (ع) دعوت کنند، نمی توان این سخن را گفت؛ زیرا اگر محتوای آن مورد قبول و تایید آنان نباشد، هیچ گاه به خود اجازه نمی دهند مردم را به خواندن آن دعوت کنند. (شرح زیارت جامعه کبیره، محمد تقی مجلسی، ترجمه رضا استادی، ص ۲۷۵)