24-10-2014، 17:07
آسیب به محیط زیست
پروژههای احداث سد معمولاً با تغییرات زیادی در اکوسیستم منطقه احداث سد همراه هستند. برای مثال تحقیقات نشان میدهد که سدهای ساخته شده در کرانههای اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام در آمریکای شمالی از میزان ماهیهای قزلآلای رودخانهها به شدت کاستهاست و این به دلیل جلوگیری سد از رسیدن ماهیها به بالای رودخانه برای تخمگذاری است و این درحالی است که برای عبور این ماهیها به بالای رودخانه محلهای خاصی در سد در نظرگرفته شدهاست. همچنین ماهیهای کوچک در طول مهاجرت از رودخانه به دریا در بین توربینها آسیب میبینند که برای رفع این عیب نیز در قسمتی از سال ماهیها را با قایقهای کوچک به پایین رودخانه میبرند. با تمام فعالیتهایی که برای ایجاد محیط مناسب برای ماهیها انجام میشود بازهم با ساخت سد از میزان ماهیها کاسته میشود. در کشورهایی مانند ایالات متحده بستن مسیر مهاجرت ماهیها و دیگر موجودات آبزری به وسیله سد ممنوع است و حتماً باید برای عبور آنها تمهیداتی اندیشیده شود. به این ترتیب در برخی موارد سدها میتوانند واقعاً برای ماهیها آسیب رسان باشند که نمونهای از آنها سد مارموت (Marmot Dam) در ایالات متحدهاست که عملیات حذف آن در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ به پایان رسید. پس از تخریب این سد رودخانه برای اولین بار پس از۱۰۰ سال جریان آزاد خود را آغاز کرد. عملیات حذف این سد بزرگترین عملیات حذف سد در ایالات متحده بود.
ایجاد سدها معمولاً باعث به وجود آمدن تغییراتی در قسمتهای پایینی رودخانه میشوند. آب خروجی از توربینها معمولاً حامل مقدار کمتری از رسوبات است و این خود باعث پاک شدن بستر رودخانه و از بین رفتن حاشیههای رودخانه میشود. به دلیل اینکه توربینها معمولاً به نوبت کار میکنند نوساناتی در جریان آب خروجی ایجاد میشود که شدت فرسایش بستر رودخانه را افزایش میدهد. همچنین ظرفیت اکسیژن حل شده در آب به دلیل کار توربینها کاهش مییابد چراکه آب خروجی توربینها معمولاً گرمتر از آب ورودی آنهاست که این خود میتواند جان برخی گونههای حساس را به خطر بیندازد. برخی دیگر از سدها برای افزایش ارتفاع فشار مسیر رودخانه را منحرف کرده و باعث عبور آب از مناطق پر شیبتر میشوند و به این ترتیب مسیر قبلی رودخانه را خشک میکنند. برای مثال در رودخانههای تپاکو (Tekapo) و پوکاکی (Pukaki) از این روش استفاده شدهاست که نه تنها موجب به خطر افتادن برخی گونههای موجودات آبزی شده بلکه پرندگان مهاجر منطقه را نیز به شدت در خطر قرار دادهاست.
سدهای بسیار بسیار بزرگ مانند سد اسوان (در مصر) و سد سهدره (در چین) تغییرات زیادی را در بالا و پایین رودخانه به وجود میآورند.
انتشار گازهای گلخانهای
آب جمع شده در پشت سد در مناطق گرمسیری میتواند مقدار قابل توجهی از گاز متان و گاز کربنیک را تولید کند. این گازها در اثر پوسیدگی قسمتهای مختلف گیاهان و زبالههایی به وجود میآیند که از بالای رودخانه آمدهاند و به وسیله باکتریهای ناهوازی تجزیه میشوند. بیشتر گاز تولیدی در اثر پوسیدگی را گاز متان تشکیل میدهد که از نظر آثار گلخانهای از دیاکسیدکربن خطرناکتر است. براساس گزارش کمیسیون جهانی سدها، در سدهایی که منبع آنها نسبت به برق تولیدی آنها کوچک است (کمتر از ۱۰۰ وات به ازای هر مترمربع از آب) و درختهای اطراف مسیر رودخانه پاکسازی نشدهاند، میزان گاز گلخانهای تولیدی از یک نیروگاه گرمایی با سوخت نفت بیشتر است.
جابجایی جمعیت
از دیگر معایب ساخت سدها، جابجایی جمعیت ساکن در مناطق زیر آب رفته توسط آب پشت سد است. این مناطق ممکن است شامل مناطقی باشد که از نظر فرهنگی یا اعتقادی دارای ارزش بالایی هستند و بدین ترتیب دلبستگی زیادی بین مردم ساکن با منطقه و آن منطقه خاص وجود دارد و به این ترتیب با بالا آمدن آب این مکانهای تاریخی یا فرهنگی از بین خواهند رفت. از جمله سدهایی که در مراحل ساخت با این قبیل مشکلات روبهرو شدند میتوان به سد سهدره یا سد کلاید اشاره کرد.
شکست سد
شکسته شدن سدها گرچه به ندرت اتفاق میافتد اما خطری جدی و خطرناک است. برای نمونه میتوان به شکسته شدن سد بانکیاو (Banqiao) در جنوب چین اشاره کرد که موجب کشته شدن ۱۷۱۰۰۰ تن و بیخانمان شدن حدود نیم میلیون نفر شد. همچنین سدها میتوانند هدف خوبی برای دشمن در طول جنگ یا اقدامات خرابکارانه تروریستها باشند. سدهای کوچک در این حملات کمتر آسیبرسان هستند.
انتخاب محلی نامناسب برای احداث سد میتواند به فاجعه منجر شود، برای مثال میتوان به سد واجنت (Vajont) در ایتالیا اشاره کرد که در سال ۱۹۶۳ موجب مرگ حدوداً ۲۰۰۰ نفر شد.
پروژههای احداث سد معمولاً با تغییرات زیادی در اکوسیستم منطقه احداث سد همراه هستند. برای مثال تحقیقات نشان میدهد که سدهای ساخته شده در کرانههای اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام در آمریکای شمالی از میزان ماهیهای قزلآلای رودخانهها به شدت کاستهاست و این به دلیل جلوگیری سد از رسیدن ماهیها به بالای رودخانه برای تخمگذاری است و این درحالی است که برای عبور این ماهیها به بالای رودخانه محلهای خاصی در سد در نظرگرفته شدهاست. همچنین ماهیهای کوچک در طول مهاجرت از رودخانه به دریا در بین توربینها آسیب میبینند که برای رفع این عیب نیز در قسمتی از سال ماهیها را با قایقهای کوچک به پایین رودخانه میبرند. با تمام فعالیتهایی که برای ایجاد محیط مناسب برای ماهیها انجام میشود بازهم با ساخت سد از میزان ماهیها کاسته میشود. در کشورهایی مانند ایالات متحده بستن مسیر مهاجرت ماهیها و دیگر موجودات آبزری به وسیله سد ممنوع است و حتماً باید برای عبور آنها تمهیداتی اندیشیده شود. به این ترتیب در برخی موارد سدها میتوانند واقعاً برای ماهیها آسیب رسان باشند که نمونهای از آنها سد مارموت (Marmot Dam) در ایالات متحدهاست که عملیات حذف آن در ۲۰ اکتبر ۲۰۰۷ به پایان رسید. پس از تخریب این سد رودخانه برای اولین بار پس از۱۰۰ سال جریان آزاد خود را آغاز کرد. عملیات حذف این سد بزرگترین عملیات حذف سد در ایالات متحده بود.
ایجاد سدها معمولاً باعث به وجود آمدن تغییراتی در قسمتهای پایینی رودخانه میشوند. آب خروجی از توربینها معمولاً حامل مقدار کمتری از رسوبات است و این خود باعث پاک شدن بستر رودخانه و از بین رفتن حاشیههای رودخانه میشود. به دلیل اینکه توربینها معمولاً به نوبت کار میکنند نوساناتی در جریان آب خروجی ایجاد میشود که شدت فرسایش بستر رودخانه را افزایش میدهد. همچنین ظرفیت اکسیژن حل شده در آب به دلیل کار توربینها کاهش مییابد چراکه آب خروجی توربینها معمولاً گرمتر از آب ورودی آنهاست که این خود میتواند جان برخی گونههای حساس را به خطر بیندازد. برخی دیگر از سدها برای افزایش ارتفاع فشار مسیر رودخانه را منحرف کرده و باعث عبور آب از مناطق پر شیبتر میشوند و به این ترتیب مسیر قبلی رودخانه را خشک میکنند. برای مثال در رودخانههای تپاکو (Tekapo) و پوکاکی (Pukaki) از این روش استفاده شدهاست که نه تنها موجب به خطر افتادن برخی گونههای موجودات آبزی شده بلکه پرندگان مهاجر منطقه را نیز به شدت در خطر قرار دادهاست.
سدهای بسیار بسیار بزرگ مانند سد اسوان (در مصر) و سد سهدره (در چین) تغییرات زیادی را در بالا و پایین رودخانه به وجود میآورند.
انتشار گازهای گلخانهای
آب جمع شده در پشت سد در مناطق گرمسیری میتواند مقدار قابل توجهی از گاز متان و گاز کربنیک را تولید کند. این گازها در اثر پوسیدگی قسمتهای مختلف گیاهان و زبالههایی به وجود میآیند که از بالای رودخانه آمدهاند و به وسیله باکتریهای ناهوازی تجزیه میشوند. بیشتر گاز تولیدی در اثر پوسیدگی را گاز متان تشکیل میدهد که از نظر آثار گلخانهای از دیاکسیدکربن خطرناکتر است. براساس گزارش کمیسیون جهانی سدها، در سدهایی که منبع آنها نسبت به برق تولیدی آنها کوچک است (کمتر از ۱۰۰ وات به ازای هر مترمربع از آب) و درختهای اطراف مسیر رودخانه پاکسازی نشدهاند، میزان گاز گلخانهای تولیدی از یک نیروگاه گرمایی با سوخت نفت بیشتر است.
جابجایی جمعیت
از دیگر معایب ساخت سدها، جابجایی جمعیت ساکن در مناطق زیر آب رفته توسط آب پشت سد است. این مناطق ممکن است شامل مناطقی باشد که از نظر فرهنگی یا اعتقادی دارای ارزش بالایی هستند و بدین ترتیب دلبستگی زیادی بین مردم ساکن با منطقه و آن منطقه خاص وجود دارد و به این ترتیب با بالا آمدن آب این مکانهای تاریخی یا فرهنگی از بین خواهند رفت. از جمله سدهایی که در مراحل ساخت با این قبیل مشکلات روبهرو شدند میتوان به سد سهدره یا سد کلاید اشاره کرد.
شکست سد
شکسته شدن سدها گرچه به ندرت اتفاق میافتد اما خطری جدی و خطرناک است. برای نمونه میتوان به شکسته شدن سد بانکیاو (Banqiao) در جنوب چین اشاره کرد که موجب کشته شدن ۱۷۱۰۰۰ تن و بیخانمان شدن حدود نیم میلیون نفر شد. همچنین سدها میتوانند هدف خوبی برای دشمن در طول جنگ یا اقدامات خرابکارانه تروریستها باشند. سدهای کوچک در این حملات کمتر آسیبرسان هستند.
انتخاب محلی نامناسب برای احداث سد میتواند به فاجعه منجر شود، برای مثال میتوان به سد واجنت (Vajont) در ایتالیا اشاره کرد که در سال ۱۹۶۳ موجب مرگ حدوداً ۲۰۰۰ نفر شد.