23-10-2014، 10:19
دین اسلام که اکمل و اتمّ ادیان الهی است ، برجسته تر از همه ادیان دیگر حوادث پس از مرگ از جمله برزخ را به طور مفصّل بیان نموده است
بنابراین ما نیز در جهت شناسایی عالم پس از مرگ و ایجاد یقین نسبت به وجود و درک اجمالی کیفیت آن ، به منابع قابل دسترس خود در این دنیا از جمله : قرآن ، حدیث و عقل رجوع نموده و همچنین با استفاده از متون برآمده از این منابع قابل اعتماد به مطالعه بیشتر در این زمینه می پردازیم تا شاید ایمان حقیقی، همچون ایمان مؤمنان راستین در دل ما نیز بدرخشد.
برزخ از دیدگاه آیات و روایات
آیات متعددی از قرآن کریم دلالت بر وجود عالمی متوسط بین دنیا و قیامت می کند که از آن تعبیر به عالم قبر می شود و انسان بعد از حیات دنیوی در آن قرار می گیرد و منعم یا معذب است از این آیات به این مهم می رسیم که انسان سه عالم را پشت سر می گذارد، حیات دنیوی ، حیات برزخی و حیات اخروی، پس در واقع مرگ پایان زندگی نیست بلکه ورود به عالمی است به نام عالم برزخ که این عالم از نظر آیات قرآن مسئله مهم و غیرقابل تردیدی است.
آری انسان ها در این هنگام که خود را در حال بریدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگری می بیند پرده های غرور و غفلت از مقابل دیدگانشان کنار می رود و
کوتاهی هایی را که در گذشته کرده و گناهانی را که مرتکب شده اند و عواقب شوم آن را مشاهده می کنند، در این جاست که فریاد او بلند می شود و می گوید:
« ای پروردگار من مرا باز گردانید، شاید گذشته خود را حیران می کنم و عمل صالحی را که در برابر آنچه ترک گفتم به جا آورم .
آری در آنجا پرده های غرور و غفلت کنار می رود، و چشم حقیقت بین انسان باز
می شود، لذا چاره ای جز اعتراف به گناه ندارد.
آنها در این جهان اصرار به انکار معاد داشتند، و پیامبران را در این زمینه باد استهزاء
می گرفتند اما هنگامی که مرگ و حیات متوالی خود را می بینند جائی برای انکار باقی
نمی ماند، تکیه کردن آنها روی تکرار مرگ و حیات شاید از این نظر است که می خواهند بگویند: ای خداوندی که مالک مرگ و حیاتی، توانائی این را داری که بار دیگر ما را به دنیا بازگردانی تا در مقام جبران برآئیم.
امام سجاد (ع) می فرماید :
« القبر امّا روضۀٌ مِن ریاض الجنۀِ أَو حُفرَۀٌ من حُفَرِالنیران.
«قبر باغی از باغ های بهشت یا حفره ای از حفره های دوزخ است»
پس قبر هم که همان عالم برزخ است جایی است برای نتیجۀ اعمال ما تا قیامت. و این بهشت یا دوزخ بودن برزخ را خودمان با اعمالمان می سازیم پس در قبر و برزخ هم از نتیجۀ اعمال خود غافل نیستیم.
۲ امام باقر (ع) فرمودند:
« مامَن مُؤمن یَموتُ و لَا کافر فیوضعُ فی قبره حتی یُعرَضَ عَمَلَهُ عَلی رَسول الله وَ عَلی علیٍّ علیه السلام فَهَلَّمَ جرّاً و...»
«هیچ مؤمنی و هیچ کافری نیست مگر اینکه هنگامی که او را در قبرش می نهند، اعمال او بر رسول خدا (ص) و امام علی (ع) و امامان دیگر ارائه می شود».
۳ امام صادق (ع) فرمودند:
« واللهُ ما اَخافُ علیکُم الّا البَرزَخُ»
به خدا سوگند من تنها از برزخ شما می ترسم.
اشاره به این که مؤمنان در قیامت می توانند مشمول شفاعت پیامبر (ص) و امامان معصوم شوند ولی حساب برزخ جداست و انسان نتیجۀ اعمال خود را بدون دخل و تصرف و بخششی خواهد چشید. پس از برزخ خود بترسید. بنابراین شفاعت اولیاء خدا در عالم برزخ محدود است و ترس و نگرانی وجود دارد که شفاعتی نباشد.
با توجه به آنچه در این قسمت آمد ، سند دیگری در اثبات وجود عالم برزخ در دست ما قرار خواهد گرفت که همان احادیث و سخنان بزرگان دین و منابع قابل اعتماد ماست که جای صحبت بسیار دارد و ما در این صفحات فقط به گوشه ای از این اسناد اشاره کردیم و از این پس قصد داریم وجود عالم برزخ را کمی نیز از طریق استدلال و فعالیت های عقلی بررسی کنیم.
برزخ از دیدگاه عقل
یکی از امتیازات راه عقلی آن است که می توان در مصاف علمی با شبهات ملحدان از آن سود جست و در مقام احتجاج و مناظره، ضعف و سستی دلایل منکران را آشکار ساخت و به چالش عقل گرایانی که جز به استدلال عقلی گردن نمی نهند، پاسخ گفت.
چرا که ما انسان ها به واسطه رأی عقل است که فضیلت و پستی را ارزیابی نموده و قانون زندگی را به دست آورده و با رغبت و میل و یا بدون رأی عقل و با اکراه اجتماع خویش به پیمودن مسیری گردن می نهیم.
عقل و جایگاه ارواح اموات
برای عقل ما تفکر در این حقیقت قابل مشاهده که انسان ها به یک باره نمی میرند بلکه به تدریج در طول زمان تا برپایی قیامت می میرند و مرگ تدریجی انسان ها خود، دلیل روشنی برای وجود عالم برزخ است که انسان ها بعد از مرگ وارد این عالم می شوند تا قیامت برپا شود و یک باره همگی وارد عرصه قیامت شوند.
انسان وقتی از نشۀ دنیا به جهان ابدی هجرت می کند، چون در دنیا حضور ندارد و دیگران او را نمی بینند، به سبب بینش مادی خود، مرگ او را زوال می پندارند، در حالی که مرگ امر وجودی است و حقیقت آدمی با افول از این دنیا در حالی دیگر طلوع می کند. مرگ نیز چیزی جز غروب کردن انسان در دنیا و طلوع در عالم دیگر نیست، اما این مرگ به صورت تدریجی برای انسان ها شکل می گیرد یعنی همۀ انسان ها در یک لحظه با هم نمی میرند بلکه در طول زمان برای آنها این اتفاق رخ می دهد.
از نظر قرآن کریم ، عالم پس از مرگ ، درد و مرحله صورت می گیرد و به تعبیر صحیح تر، انسان بعد از مرگ دو عالم را طی می کند، عالمی که مانند عالم دنیا پایان می پذیرد «عالم برزخ» نامیده می شود و عالم دیگر قیامت کبری که به هیچ وجه پایان
نمی پذیرد. و لازمۀ ورود همۀ انسانها بعد از مرگ به عالم قیامت ، وجود عالمی به نام عالم برزخ است تا همگان در آن جا منتظر زمان قیامت کبرا شوند.
حضرت صادق (ع) در جواب سئوالی که از آن حضرت در مورد روح پس از مرگ کردند فرمودند: کسی که از دنیا می رود چه در درجۀ اعلای ایمان و چه در درجه ادنای کفر باشد روحش بر هیکلی که مثل همین هیکل دنیایی است منتقل می شود و تا روز قیامت با اعمال خود همراه است، پس روح مؤمن وقتی از این بدن خارج می شود بر بدنی مثل این بدن داخل می شود و تا روز قیامت از نعمت های خدا استفاده می کند، روح کافر نیز وقتی از این بدن خارج می شود به بدنی مثل همین بدن داخل می شود و در جهنم دنیا قرار می گیرد تا قیامت برپا شود.
آمادگی برای ورود به قیامت
یکی دیگر از مسائلی که می تواند عقل ما را در وجود عالم برزخ مجاب کند، وجود تفاوت های اساسی در ادراک عالم ماده و عالم غیرمادی آخرت است که انتقال ناگهانی انسان از دنیای مادی به آخرت را ناممکن و دشوار نشان می دهد.
در واقع برای ورود به هر مکانی باید شرایط آن را احراز نمود تا بتوان از آنجا به نحو مطلوبی استفاده برد زیرا مکان های متفاوت، ویژگی های خاص خود را دارند، حال هر قدر این مکان بزرگ و با عظمت باشد، شرایط آن نیز با اهمیت خواهد بود، به خصوص جایگاهی مانند عالم آخرت که نزد پروردگار بسیار مهم است و در قرآن کریم از آن به عنوان منزل جاوید انسان ها نام برده و همگان را امر نموده که برای ورود به آنجا بسیار تلاش کنند تا در آرامش کامل قرار گیرند،پس گستردگی و عظمت آخرت از برزخ وسیعتر و حقیقی تر است.
ما انسان ها بعد از مرگ و قبل از قیامت نیازمند آمادگی برای درک حقیقت عمیق قیامت هستیم که این آمادگی عبارت است از ۱ آمادگی از نظر معرفتی ۲ آمادگی از لحاظ پیراستگی و پاکی.
تکاملی برای همۀ انسان ها در برزخ تحقق می یابد که در واقع تکامل علمی است و چنانکه گفتیم هم چند آن عالم جایگاه عمل و تکلیف نیست و بعد از مرگ موضوع تکلیف مرتفع می گردد.
اما یکی دیگر از جنبه های آمادگی برای ورود به صحنۀ عظیم محشر و برپایی قیامت آمادگی از لحاظ پاکی و پیراستگی است که مایه شکیبایی و آرامش بیشتر در صحنۀ قیامت می شود ولی بار معصیت آنقدر طاقت فرسا و سنگین است که همگان را از حرکت باز
می دارد و انسان را برای نیل به دست یابی آنچه در آن زمان مورد نیاز است ، مأیوس می نماید و آمادگی ورود به آن صحنه را از او می گیرد ، در عالم برزخ تمام افرادی که آلوده و گنهکار هستند با تحمل عذاب کم کم سبک بال گشته و آمادگی ورود به عالم آخرت (و سنجش اعمال در میزان عدل الهی) را پیدا می نمایند تا حسابرسی دقیق اعمال بشر آغاز شود.
پس نکته اصلی این است که تا انسان دوران تکامل برزخ را سپری نکند ورود به عالم دیگر برایش میسّر نمی شود، در برزخ باید ساخته و پرداخته شود تا آمادگی حضور در قیامت را پیدا کند چنانکه اگردر رحم مادر آمادگی جسمی و روحی پیدا نکند نمی تواند وارد صحنه طبیعت شود و اگر به زور بیرونش بیاورند قدرت بر ادامه حیات نخواهد داشت مگر اینکه شرایط رحم را برایش فراهم کنند.
و این همان حقیقتی است که از آن تعبیر به «قاعده تکامل» می شود و در سراسر زندگی بشر جریان دارد بدین سان که انسان پیوسته در جهان آفرینش در حال حرکت به سوی حق تعالی است و در هر عالمی از رحم گرفته تا دنیا و برزخ حتی قیامت ، دارای مراتب و کمالاتی است که به تدریج در هر مرحله ای ، بخشی از آن را به عنایت خداوند سبحان می پیماید.
اینک پس از شرح اجمالی دلایل وجو برزخ ، نکته دیگری در مورد زندگی برزخی جلب توجه می کند و آن نادانسته های ما در مورد زندگی برزخی است که آشنایی با آن در بالاتر رفتن یقین و بینش درست ما از زندگی پس از مرگ موثر است .
کیفیت زندگی برزخی
اولین مسئله ای که در مورد کیفیت زندگی برزخی می توان مورد بررسی قرار داد ، چگونگی حیات در آن عالم است .
حَیّ ، یعنی زنده ، نقیض میت است و حیات نیز یعنی زنده بودن ، زندگانی ، زیست و نقیض ممات است.
وقتی خداوند انسان را آفرید او را با درک و شعور و حق انتخاب وارد اولین مرحله زندگیش نمود که همان زندگی دنیاست که در حقیقت دنیا گفته اند : مراد همین زمین است و آنچه در روی آن است اما در همین زمین نیز مراتب حیات در تمام موجودات مختلف است و هر موجودی مطابق استعداد خود ، ادراک و شعور دارد و زنده است.
آنانکه به دنیا بسنده کنند ، نسبت به آن کس که به آخرت می اندیشد مرده و فاقد شعور هستند. انسان و تمام حواس او دنیوی است و اگر او فقط دنیا را ببیند مشاعر او به دنیا محدود شده و از دیدن و شنیدن، چشیدن و لمس کردن حقایق بی نصیب می گردد.
نخستین چیزی که در مورد برزخ باید دانست این است که جهان برزخی از عالم طبیعت جدا و گسسته نیست و اینچنین نیست که در انتهای این دنیا به جهانی برسیم و این جهان نیز با دیواری بسیار بزرگ از طبیعت جدا گردد.بلکه دنیا و برزخ ( مانند دو روی یک سکه) متصل و به هم پیوسته است.
از این روست که دانشمندان و اندیشمندان اسلامی می گویند:
«برزخ در ملکوت همین دنیاست».
برزخ قیام و زندگی جدید و جهانی نو است. خواه گودالی از گودال های دوزخ باشد یا باغی از باغ های بهشت ، پس برزخ معبر و دالان ورودی به قیامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه مسیر زندگی دنیا دارد جهان برزخ می شود که سراسر آگاهی و حیات است .
پس حیات برزخی ، یک زندگی حقیقی است ، نه خیالی و فرضی.
چگونگی ارتباط در برزخ
روایات متعددی وجود دارد که نشان می دهد که روح به هنگام انتقال به عالم برزخ به کلی از دنیا بریده نمی شود، بلکه گه گاه با آن ارتباط برقرار می کند.
روح انسان تا وقتی که به عالم برزخ منتقل نشده ، تسلط علمی و عملی برجسم طبیعی خود در دنیا دارد و در هنگامی که بین آن دو مفارقت حاصل شد ، این تسلط برداشته می شود ، اما روح آدمی هنوز احاطه علمی بر جسم دارد.
امام محمد باقر (ع) درباره زیارت اهل قبور می فرماید: «در روز جمعه اهل قبور را زیارت کنید ، پس اگر افرادی از آنها در ناراحتی و سختی باشند گشایشی در مابین طلوع فجر و طلوع خورشید حاصل می شود و می دانند چه کسی در هر روز به آنها سر می زند».
امام صادق (ع) دربارۀ زیارت اهل قبور می فرماید :
«هنگامی که شما به کنارشان می روید به شما انس می گیرند و زمانی که از کنارشان
برمی گردید وحشت می کنند».
ارتباط ارواح برزخیان با هم
زندگی مدنی در دنیا ایجاب می کند که انسان ها با یکدیگر ارتباط داشته باشند تا بتوانند در سایه این تعامل و گفتگو ، جهت تکامل و نیل به رستگاری بهره مند گردند ، زیرا بنی آدم در دنیا به یکدیگر نیازمند و محتاج است ، اما در عالم برزخ آن ها که معتقد به زندگی و حیات نیستند ، به تبع قائل به ارتباط ارواح با یکدیگر نیز نخواهند بود ، ولی کسانی که به حیات برزخی معتقدند و آن را باور دارند هرگز نمی توانند منکر ارتباط بین ارواح در عالم برزخ باشند ، ولی در چگونگی و میزان اختلافاتی با هم دارند.
برحسب نقل روایات ارواح اموات مؤمن و کافر در عالم برزخ یکدیگر را ملاقات می کنند و با هم گفت و شنود دارند (البته هر یک از مؤمن و کافر در مکانی مخصوص به خود) مثلاً هرگاه مؤمنی از دنیا برود ، همۀ آنهایی که با این مؤمن دوستی و خویشاوندی و یا هر نوع علاقۀ دیگری داشته اند او را دیدار می کنند و احوال آن هایی که در دنیا هستند را می پرسند.
ارتباط برزخیان با اهل دنیا
ارتباط برزخیان با اهل دنیا از موضوعاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است و آنچه در معارف دینی بیان شده ، این است که نوعی ارتباط نسبی بین برزخیان با اهل دنیا وجود دارد. بدین گونه که هر فیضی که بخواهد از عالم عقل به دنیا برسد باید از عالم برزخ عبور کند ، زیرا برزخ واسطه ای است بین دنیا و آخرت و محیط برعالم دنیا است و در مرحلۀ بالاتر قرار گرفته است.
قالب انسان در زندگی برزخی
روایات فراوانی وجود دارد که براساس آنها روح انسان در قالبی مثل کالبد دنیوی قرار می گیرد ، ولی معلوم نیست که این قالب مثالی از پیش ساخته شده یا پس از مرگ ساخته می شود ، یا قالبی است که همیشه به همراه روح است و روح به واسطه آن جسم لطیف با بدن مادی در دنیا مرتبط می شود؟ یا روح انسان با قدرت و خلاقیتی که دارد جسم مثالی برای خود می آفریند و به آن تعلق پیدا می کند؟
لیکن به اتفاق آراء ، جسم برزخی شبیه به قالب دنیوی است و به همین دلیل ارواحی که در دنیا با هم آشنا بوده اند پس از مرگ یکدیگر را شناسایی می کنند، در بعضی از روایات هست که ارواح مؤمنان در بهشت برزخی در کنار درختی به صورت جسم بشری قرار دارند و به همین علت یکدیگر را می شناسند و از هم می پرسند
در حقیقت عالم برزخ را عالم مثال گویند ؛ زیرا هرچه در عالم طبیعت وجود پیدا می کند، صورت آن در عالم برزخ محقق می شود ، در نتیجه عالم مثال هم با عالم طبیعت مشابهت دارد و هم با عالم عقل ( عالم آخرت)
کسانی که منکر زندگی در عالم برزخ هستند به این آیه تمسک می کنند :
« (پرهیزگاران) در آن جا ( بهشت) جز مرگ نخستین ، مرگی نخواهند چشید و ( خدا ) آن ها را از عذاب دوزخ نگاه می دارد»
استدلال کرده اند که چون خداوند سبحان در این آیه کریمه تنها سخن از مرگ دنیایی به میان آورده است و متعرض مرگ برزخی نشده است و نفرموده: «الا الموتتان» بلکه فرموده :
«الا الموتۀ الاولی» پس مرگی در برزخ نخواهیم داشت و از این رو وجود حیات برزخی منتفی خواهد بود ؛ زیرا اگر خداوند سبحان به مرگ برزخی هم اشاره می نمود ، آنگاه مشخص
می گردید که در برزخ نیز حیات وجود دارد به دلیل اینکه موت و حیات لازم و ملزوم یکدیگرند و به دلیل عدم وجود مرگ برزخی حیاتی در آنجا وجود ندارد.
این اشکال چند جواب دارد.
۱ منظور از مرگ اول مسلماً مرگ در دنیا است که نسبت به اهل بهشت پیش آمد
گذشته ایست و محال است که انسان در آینده اش یعنی در بهشت متضف و متلبس به چیزی باشد که در گذشته پیش آمد کرده و گذشته است، و با این حال چه معنا دارد که در آیه بفرماید : «در آینده یعنی در بهشت نمی چشند مگر مرگ در گذشته را»؟
و همچنین «الا الموتۀ الاولی» استثناء منقطع است و بی ربط به ماقبل و معنای « لکن» را
می دهد و معنای آیه اینچنین است که در بهشت مرگی نمی چشید لکن مرگ همان بود که در دنیا چشیدند و از دنیا به عالم برزخ منتقل شدند ، پس عموم جمله (در بهشت مرگی نمی چشند) به حال خود باقی است.
۲ آیه شریفه شامل حال متقین است و عموم مردم را دربر نمی گیرد ، زیرا ممکن است متقین طعم مرگ را در برزخ احساس نکنند و به راحتی وارد آخرت گردند ، ولی سایر افراد برای انتقال از برزخ به جهان آخرت باید متحمل عذاب جان دادن شوند در حالی که خداوند در این آیه درصدد بیان حال افراد غیر از متقین نیست.
تجسم اعمال در برزخ
معنای تجسم اعمال از نظر قرآن عبارت است از اینکه ، پس از مرگ اعمال ، نیات و افکار انسان مجسم می شود ، اعمال انسان وابسته به خود انسان است و با مرگ انسان این اعمال نیز معدوم خواهد شد که این ظاهر امر است ، ولی در واقع اعمال و نیات انسان پس از مرگ به صورت مناسب مجسم و همراه انسان خواهد بود.
در مورد تجسم اعمال نیک و بد که در زندگی انجام می شود ، نیز ظاهر امر همین است ولی پس از مرگ به صورت موجودات مستقلی درمی آیند و همنشین اصلی انسان می شوند ، مثلاً ظلم و ستمگری به شکل ابری سیاه و ظلمانی اطراف ما را خواهد گرفت. خلاصه هر کاری به شکل مناسب خود مجسم می گردد .
برای شناخت و اثبات تجسم اعمال می توان منبع وحی را مورد مطالعه قرار داد ، که قرآن عالیترین و اطمینان بخش ترین منبع معرفت محسوب می شود
«این عذاب را به دست خود پیش فرستادید و خداوند هرگز در حق بندگان خود ستم نخواهد کرد»
آری این عذاب سوزان نتیجه اعمال ارادی خودشان می باشد ، زیرا خداوند اعمال انسان را بی اثر نمی گذارد و برای آن پاداشی در نظر می گیرد و به او هر آنچه لیاقت دارد می دهد و هیچ ظلمی را در ردیف نیکوکاران و بالعکس قرار نمی دهد بلکه کاملاً موافق عدالت عمل می کند.
جنت و جهنم برزخی ، از ساعتی که آدمی می میرد تا قیامت است یعنی از وقتی که بین روح و بدن فاصله افتاد برزخ است، از ساعت مرگ تا قیامت ، برزخ واسطه است نه مثل دنیا با آن کثافت هایش و نه مثل آخرت با آن الطافش.
همان طور که عالم برزخ نسبت به دنیا قابل قیاس نیست ، نیز عالم قیامت با برزخ قابل قیاس نبوده و بهشت و جهنم برزخی با بهشت و جهنم قیامت قابل مقایسه کمی و کیفی نخواهد بود ، به همین جهت است که از بهشت و جهنم برزخ تعبیر به بهشت و جهنم دنیا شده است ، چرا که بهشت و جهنم برزخی ، متمم دنیاست و از سوی دیگر با بهشت و جهنم وسیع قیامت قابل مقایسه نیست ، بنابراین بهشت و جهنم آخرت طولاً و عرضاً بسیار وسیع تر است ؛ علاوه بر اینکه از نظر زمانی نیز نهایت نداشته و خالد است ، برخلاف برزخ که بهشت و جهنم آن محدود بوده و جاودان نیست.
کیفیت عذاب های برزخی
عذاب برزخ بسیار سنگین و شکننده است و کفار از لحظۀ مرگ تا زمان قیامت در عذاب و سختی اند و از امام صادق (ع) نقل شده که در ضمن حدیثی فرمودند : اما در قیامت به وسیله شفاعت پیامبر مطّاع یا وصّی پیامبر همۀ شما مؤمنان در بهشت خواهید بود لیکن به خدا سوگند برای شما از برزخ می ترسم. پرسیده شد برزخ چیست؟ فرمود : از هنگام مرگ تا قیامت .
بنابراین قبر در فرهنگ حضرت همان برزخ است و تبهکار هر چند شیعه باشد. بر عذاب برزخی گرفتار می شود تا تطهیر شود و عذاب قبر (برزخ) هر چند کوتاه هم باشد ، قابل تحمل نیست، تا چه رسد به مدت طولانی و احقاف.
بعد از مرگ کفار و مجرمین را به وادی برهوت بردند، در آنجا عذاب می بینند و از زقوم می چشند و از حمیم می آشامند و همین طور در آتش و عذابند تا روزی که قیامت برپا شود.
امام صادق (ع) می فرماید : بدترین آب های روی زمین آبی است که در برهوت است و آن در بیان حضرموت واقع است. و ارواح کفار را آنجا می برند.
اگر شخص پس از مرگ ، حیات برزخی نداشته باشد ، عذاب قبر معنی ندارد و به تعبیر دیگر عذاب شدن برای کسی است که دارای شعور و ادراک باشد ، و اگر آدمی پس از مرگ ، فاقد ادراک و شعور باشد عذاب پس از مرگ صحیح نخواهد بود ، در حالی که هم در قرآن و هم در روایات فراوان از عذاب قبر یاد شده است.
امام باقر (ع) می فرماید : هیچ مؤمنی از دنیا نمی رود مگر آنکه در نفس آخرش از حوض کوثر به او بچشانند. چنانچه کافری نمی میرد مگر آن که از حمیم جهنم به او بچشانند.
نسبت ارواح اموات نیز در عالم برزخ سه دسته اند :
۱) ارواح مؤمنین ارواح کفار ، ۲) مشرکین و ظالمین ، ۳) اروح مستضعفین و افراد ابله و اطفالی که قبل از رسیدن به بلوغ از دنیا می روند.
انسان در این عالم ظواهر اشیاء را می بیند و پی به حقیقت و باطن آن ها می برد ، در صورتی که در آن جا ( برزخ) برعکس است اول حقیقت و باطن اشیاء را درک می کنند و سپس پی به ظاهر می برند. و در این مورد که ارواح مؤمنین در کجای عالم برزخ به سر می برند و آیا جا و مکان آن ها از غیر مؤمنین جداست ، یا این که همگی در یک سرزمین هستند و با هم نشست و برخاست دارند و روایاتی از طریق اهل بیت عصمت و طهارت (ع) رسیده که ما به آن اشاره می کنیم.
ابوبصیر از امام صادق (ع) سؤال می کند که ارواح مؤمنین کجا هستند ، حضرت پاسخ
می فرماید : (فی حجرات فی الجنۀ ، یأکلون من طعامها و یشربون من شراب ها و یقولون ربنا اقم لنا الساعۀ لنا و لتجز لنا ما وعدتنا و الحق اََخرنا باوّلنا)
در حجره های بهشتی هستند ، از غذای آن می خورند ، از نوشیدنی هایش می نوشند و می گویند:خدایا قیامت را برای ما برسان و وعده ات را در مورد ما عملی فرما و آخرین ما را به اولین ما ملحق ساز.
آنها که آلوده به شهوات ، خودخواهی ها ، نفس پرستی و بالاخره غوطه ور در گرداب طبیعت و دنیا شدید و به نور علم و ایمان آراسته نشدند در عالم های دیگر ( برزخ و قیامت) در ظلمت و تاریکی و بدبختی و فلاکت هستند هر یک از اعمال ناشایسته شان همچون غل و زنجیری است که بردست و پا گردن آن ها بسته گردیده و تاریکی قلوبشان و اعمال شان در دنیا باعث قرار گرفتن در آن محبوس و زندان تاریک گشته ، زیرا نور و روشنایی آن عالم بستگی به این دنیا دارد و هر آن کس که قلب و نفس و عملش از نور ایمان و معرفت الهی تهی است در فشار و سختی و ظلمت است وای به حالشان که به خود ظلم می کنند.
در حقیقت خداوند در عالم برزخ ، روح مستضعفین ، روح انسان های ابله، روح آنهایی که در کودکی مرده اند ، و روح نوجوانانی که قبل از رسیدن به تکلیف از دنیا رفته اند را در قبرهایشان نگه می دارند و از آن روزنۀ مخصوص نسیم بهشت برای آنها می فرستد و تا روز قیامت به همین منوال برآنها خواهد گذشت و حساب آن ها در روز قیامت با خداست.
پس قبر اولین فرودگاه آخرت است ، هر کس از آن نجات یابد مراحل بعدی آسانتر است.
بنابراین در عالم برزخ ارواح با تفاوت درجات ایمان و اختلاف بینش و آگاهی به زندگی خویش ادامه می دهند ، لذت ها و رنج ها مطابق شرایط برزخی وجود دارد ، عذاب و نعمت جسمانی جز از رهگذر بر جسم برزخی قابل تحقق نمی باشند.
نتیجه گیری
با توجه به همۀ آنچه در مورد زندگی پس از مرگ در عالم برزخ بیان شد ، چنین می توان نتیجه گرفت که اگر ما مسلمانیم و به قرآن و سخن بزرگان دین خود اعتقاد داریم ، بی شک وجود عالمی به نام برزخ از طریق کلام خدا و سخن ائمه برای ما اثبات خواهد شد و عقل ما نیز تأئیدی بر این اثبات خواهد بود.
با استناد به آیات و روایات متعدد در قرآن کریم و احادیث ، خواهیم توانست تا حد زیادی با کیفیت حیات واقعی برزخ و شیوه زندگی در آن که با تجسم اعمال معنا می یابد و جایگاه هر یک از گروه های مؤمن و کافر و مستضعف نیز آشنا شد و خود را برای ورود به عالم برزخ آماده کنیم .
بنابراین ما نیز در جهت شناسایی عالم پس از مرگ و ایجاد یقین نسبت به وجود و درک اجمالی کیفیت آن ، به منابع قابل دسترس خود در این دنیا از جمله : قرآن ، حدیث و عقل رجوع نموده و همچنین با استفاده از متون برآمده از این منابع قابل اعتماد به مطالعه بیشتر در این زمینه می پردازیم تا شاید ایمان حقیقی، همچون ایمان مؤمنان راستین در دل ما نیز بدرخشد.
برزخ از دیدگاه آیات و روایات
آیات متعددی از قرآن کریم دلالت بر وجود عالمی متوسط بین دنیا و قیامت می کند که از آن تعبیر به عالم قبر می شود و انسان بعد از حیات دنیوی در آن قرار می گیرد و منعم یا معذب است از این آیات به این مهم می رسیم که انسان سه عالم را پشت سر می گذارد، حیات دنیوی ، حیات برزخی و حیات اخروی، پس در واقع مرگ پایان زندگی نیست بلکه ورود به عالمی است به نام عالم برزخ که این عالم از نظر آیات قرآن مسئله مهم و غیرقابل تردیدی است.
آری انسان ها در این هنگام که خود را در حال بریدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگری می بیند پرده های غرور و غفلت از مقابل دیدگانشان کنار می رود و
کوتاهی هایی را که در گذشته کرده و گناهانی را که مرتکب شده اند و عواقب شوم آن را مشاهده می کنند، در این جاست که فریاد او بلند می شود و می گوید:
« ای پروردگار من مرا باز گردانید، شاید گذشته خود را حیران می کنم و عمل صالحی را که در برابر آنچه ترک گفتم به جا آورم .
آری در آنجا پرده های غرور و غفلت کنار می رود، و چشم حقیقت بین انسان باز
می شود، لذا چاره ای جز اعتراف به گناه ندارد.
آنها در این جهان اصرار به انکار معاد داشتند، و پیامبران را در این زمینه باد استهزاء
می گرفتند اما هنگامی که مرگ و حیات متوالی خود را می بینند جائی برای انکار باقی
نمی ماند، تکیه کردن آنها روی تکرار مرگ و حیات شاید از این نظر است که می خواهند بگویند: ای خداوندی که مالک مرگ و حیاتی، توانائی این را داری که بار دیگر ما را به دنیا بازگردانی تا در مقام جبران برآئیم.
امام سجاد (ع) می فرماید :
« القبر امّا روضۀٌ مِن ریاض الجنۀِ أَو حُفرَۀٌ من حُفَرِالنیران.
«قبر باغی از باغ های بهشت یا حفره ای از حفره های دوزخ است»
پس قبر هم که همان عالم برزخ است جایی است برای نتیجۀ اعمال ما تا قیامت. و این بهشت یا دوزخ بودن برزخ را خودمان با اعمالمان می سازیم پس در قبر و برزخ هم از نتیجۀ اعمال خود غافل نیستیم.
۲ امام باقر (ع) فرمودند:
« مامَن مُؤمن یَموتُ و لَا کافر فیوضعُ فی قبره حتی یُعرَضَ عَمَلَهُ عَلی رَسول الله وَ عَلی علیٍّ علیه السلام فَهَلَّمَ جرّاً و...»
«هیچ مؤمنی و هیچ کافری نیست مگر اینکه هنگامی که او را در قبرش می نهند، اعمال او بر رسول خدا (ص) و امام علی (ع) و امامان دیگر ارائه می شود».
۳ امام صادق (ع) فرمودند:
« واللهُ ما اَخافُ علیکُم الّا البَرزَخُ»
به خدا سوگند من تنها از برزخ شما می ترسم.
اشاره به این که مؤمنان در قیامت می توانند مشمول شفاعت پیامبر (ص) و امامان معصوم شوند ولی حساب برزخ جداست و انسان نتیجۀ اعمال خود را بدون دخل و تصرف و بخششی خواهد چشید. پس از برزخ خود بترسید. بنابراین شفاعت اولیاء خدا در عالم برزخ محدود است و ترس و نگرانی وجود دارد که شفاعتی نباشد.
با توجه به آنچه در این قسمت آمد ، سند دیگری در اثبات وجود عالم برزخ در دست ما قرار خواهد گرفت که همان احادیث و سخنان بزرگان دین و منابع قابل اعتماد ماست که جای صحبت بسیار دارد و ما در این صفحات فقط به گوشه ای از این اسناد اشاره کردیم و از این پس قصد داریم وجود عالم برزخ را کمی نیز از طریق استدلال و فعالیت های عقلی بررسی کنیم.
برزخ از دیدگاه عقل
یکی از امتیازات راه عقلی آن است که می توان در مصاف علمی با شبهات ملحدان از آن سود جست و در مقام احتجاج و مناظره، ضعف و سستی دلایل منکران را آشکار ساخت و به چالش عقل گرایانی که جز به استدلال عقلی گردن نمی نهند، پاسخ گفت.
چرا که ما انسان ها به واسطه رأی عقل است که فضیلت و پستی را ارزیابی نموده و قانون زندگی را به دست آورده و با رغبت و میل و یا بدون رأی عقل و با اکراه اجتماع خویش به پیمودن مسیری گردن می نهیم.
عقل و جایگاه ارواح اموات
برای عقل ما تفکر در این حقیقت قابل مشاهده که انسان ها به یک باره نمی میرند بلکه به تدریج در طول زمان تا برپایی قیامت می میرند و مرگ تدریجی انسان ها خود، دلیل روشنی برای وجود عالم برزخ است که انسان ها بعد از مرگ وارد این عالم می شوند تا قیامت برپا شود و یک باره همگی وارد عرصه قیامت شوند.
انسان وقتی از نشۀ دنیا به جهان ابدی هجرت می کند، چون در دنیا حضور ندارد و دیگران او را نمی بینند، به سبب بینش مادی خود، مرگ او را زوال می پندارند، در حالی که مرگ امر وجودی است و حقیقت آدمی با افول از این دنیا در حالی دیگر طلوع می کند. مرگ نیز چیزی جز غروب کردن انسان در دنیا و طلوع در عالم دیگر نیست، اما این مرگ به صورت تدریجی برای انسان ها شکل می گیرد یعنی همۀ انسان ها در یک لحظه با هم نمی میرند بلکه در طول زمان برای آنها این اتفاق رخ می دهد.
از نظر قرآن کریم ، عالم پس از مرگ ، درد و مرحله صورت می گیرد و به تعبیر صحیح تر، انسان بعد از مرگ دو عالم را طی می کند، عالمی که مانند عالم دنیا پایان می پذیرد «عالم برزخ» نامیده می شود و عالم دیگر قیامت کبری که به هیچ وجه پایان
نمی پذیرد. و لازمۀ ورود همۀ انسانها بعد از مرگ به عالم قیامت ، وجود عالمی به نام عالم برزخ است تا همگان در آن جا منتظر زمان قیامت کبرا شوند.
حضرت صادق (ع) در جواب سئوالی که از آن حضرت در مورد روح پس از مرگ کردند فرمودند: کسی که از دنیا می رود چه در درجۀ اعلای ایمان و چه در درجه ادنای کفر باشد روحش بر هیکلی که مثل همین هیکل دنیایی است منتقل می شود و تا روز قیامت با اعمال خود همراه است، پس روح مؤمن وقتی از این بدن خارج می شود بر بدنی مثل این بدن داخل می شود و تا روز قیامت از نعمت های خدا استفاده می کند، روح کافر نیز وقتی از این بدن خارج می شود به بدنی مثل همین بدن داخل می شود و در جهنم دنیا قرار می گیرد تا قیامت برپا شود.
آمادگی برای ورود به قیامت
یکی دیگر از مسائلی که می تواند عقل ما را در وجود عالم برزخ مجاب کند، وجود تفاوت های اساسی در ادراک عالم ماده و عالم غیرمادی آخرت است که انتقال ناگهانی انسان از دنیای مادی به آخرت را ناممکن و دشوار نشان می دهد.
در واقع برای ورود به هر مکانی باید شرایط آن را احراز نمود تا بتوان از آنجا به نحو مطلوبی استفاده برد زیرا مکان های متفاوت، ویژگی های خاص خود را دارند، حال هر قدر این مکان بزرگ و با عظمت باشد، شرایط آن نیز با اهمیت خواهد بود، به خصوص جایگاهی مانند عالم آخرت که نزد پروردگار بسیار مهم است و در قرآن کریم از آن به عنوان منزل جاوید انسان ها نام برده و همگان را امر نموده که برای ورود به آنجا بسیار تلاش کنند تا در آرامش کامل قرار گیرند،پس گستردگی و عظمت آخرت از برزخ وسیعتر و حقیقی تر است.
ما انسان ها بعد از مرگ و قبل از قیامت نیازمند آمادگی برای درک حقیقت عمیق قیامت هستیم که این آمادگی عبارت است از ۱ آمادگی از نظر معرفتی ۲ آمادگی از لحاظ پیراستگی و پاکی.
تکاملی برای همۀ انسان ها در برزخ تحقق می یابد که در واقع تکامل علمی است و چنانکه گفتیم هم چند آن عالم جایگاه عمل و تکلیف نیست و بعد از مرگ موضوع تکلیف مرتفع می گردد.
اما یکی دیگر از جنبه های آمادگی برای ورود به صحنۀ عظیم محشر و برپایی قیامت آمادگی از لحاظ پاکی و پیراستگی است که مایه شکیبایی و آرامش بیشتر در صحنۀ قیامت می شود ولی بار معصیت آنقدر طاقت فرسا و سنگین است که همگان را از حرکت باز
می دارد و انسان را برای نیل به دست یابی آنچه در آن زمان مورد نیاز است ، مأیوس می نماید و آمادگی ورود به آن صحنه را از او می گیرد ، در عالم برزخ تمام افرادی که آلوده و گنهکار هستند با تحمل عذاب کم کم سبک بال گشته و آمادگی ورود به عالم آخرت (و سنجش اعمال در میزان عدل الهی) را پیدا می نمایند تا حسابرسی دقیق اعمال بشر آغاز شود.
پس نکته اصلی این است که تا انسان دوران تکامل برزخ را سپری نکند ورود به عالم دیگر برایش میسّر نمی شود، در برزخ باید ساخته و پرداخته شود تا آمادگی حضور در قیامت را پیدا کند چنانکه اگردر رحم مادر آمادگی جسمی و روحی پیدا نکند نمی تواند وارد صحنه طبیعت شود و اگر به زور بیرونش بیاورند قدرت بر ادامه حیات نخواهد داشت مگر اینکه شرایط رحم را برایش فراهم کنند.
و این همان حقیقتی است که از آن تعبیر به «قاعده تکامل» می شود و در سراسر زندگی بشر جریان دارد بدین سان که انسان پیوسته در جهان آفرینش در حال حرکت به سوی حق تعالی است و در هر عالمی از رحم گرفته تا دنیا و برزخ حتی قیامت ، دارای مراتب و کمالاتی است که به تدریج در هر مرحله ای ، بخشی از آن را به عنایت خداوند سبحان می پیماید.
اینک پس از شرح اجمالی دلایل وجو برزخ ، نکته دیگری در مورد زندگی برزخی جلب توجه می کند و آن نادانسته های ما در مورد زندگی برزخی است که آشنایی با آن در بالاتر رفتن یقین و بینش درست ما از زندگی پس از مرگ موثر است .
کیفیت زندگی برزخی
اولین مسئله ای که در مورد کیفیت زندگی برزخی می توان مورد بررسی قرار داد ، چگونگی حیات در آن عالم است .
حَیّ ، یعنی زنده ، نقیض میت است و حیات نیز یعنی زنده بودن ، زندگانی ، زیست و نقیض ممات است.
وقتی خداوند انسان را آفرید او را با درک و شعور و حق انتخاب وارد اولین مرحله زندگیش نمود که همان زندگی دنیاست که در حقیقت دنیا گفته اند : مراد همین زمین است و آنچه در روی آن است اما در همین زمین نیز مراتب حیات در تمام موجودات مختلف است و هر موجودی مطابق استعداد خود ، ادراک و شعور دارد و زنده است.
آنانکه به دنیا بسنده کنند ، نسبت به آن کس که به آخرت می اندیشد مرده و فاقد شعور هستند. انسان و تمام حواس او دنیوی است و اگر او فقط دنیا را ببیند مشاعر او به دنیا محدود شده و از دیدن و شنیدن، چشیدن و لمس کردن حقایق بی نصیب می گردد.
نخستین چیزی که در مورد برزخ باید دانست این است که جهان برزخی از عالم طبیعت جدا و گسسته نیست و اینچنین نیست که در انتهای این دنیا به جهانی برسیم و این جهان نیز با دیواری بسیار بزرگ از طبیعت جدا گردد.بلکه دنیا و برزخ ( مانند دو روی یک سکه) متصل و به هم پیوسته است.
از این روست که دانشمندان و اندیشمندان اسلامی می گویند:
«برزخ در ملکوت همین دنیاست».
برزخ قیام و زندگی جدید و جهانی نو است. خواه گودالی از گودال های دوزخ باشد یا باغی از باغ های بهشت ، پس برزخ معبر و دالان ورودی به قیامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه مسیر زندگی دنیا دارد جهان برزخ می شود که سراسر آگاهی و حیات است .
پس حیات برزخی ، یک زندگی حقیقی است ، نه خیالی و فرضی.
چگونگی ارتباط در برزخ
روایات متعددی وجود دارد که نشان می دهد که روح به هنگام انتقال به عالم برزخ به کلی از دنیا بریده نمی شود، بلکه گه گاه با آن ارتباط برقرار می کند.
روح انسان تا وقتی که به عالم برزخ منتقل نشده ، تسلط علمی و عملی برجسم طبیعی خود در دنیا دارد و در هنگامی که بین آن دو مفارقت حاصل شد ، این تسلط برداشته می شود ، اما روح آدمی هنوز احاطه علمی بر جسم دارد.
امام محمد باقر (ع) درباره زیارت اهل قبور می فرماید: «در روز جمعه اهل قبور را زیارت کنید ، پس اگر افرادی از آنها در ناراحتی و سختی باشند گشایشی در مابین طلوع فجر و طلوع خورشید حاصل می شود و می دانند چه کسی در هر روز به آنها سر می زند».
امام صادق (ع) دربارۀ زیارت اهل قبور می فرماید :
«هنگامی که شما به کنارشان می روید به شما انس می گیرند و زمانی که از کنارشان
برمی گردید وحشت می کنند».
ارتباط ارواح برزخیان با هم
زندگی مدنی در دنیا ایجاب می کند که انسان ها با یکدیگر ارتباط داشته باشند تا بتوانند در سایه این تعامل و گفتگو ، جهت تکامل و نیل به رستگاری بهره مند گردند ، زیرا بنی آدم در دنیا به یکدیگر نیازمند و محتاج است ، اما در عالم برزخ آن ها که معتقد به زندگی و حیات نیستند ، به تبع قائل به ارتباط ارواح با یکدیگر نیز نخواهند بود ، ولی کسانی که به حیات برزخی معتقدند و آن را باور دارند هرگز نمی توانند منکر ارتباط بین ارواح در عالم برزخ باشند ، ولی در چگونگی و میزان اختلافاتی با هم دارند.
برحسب نقل روایات ارواح اموات مؤمن و کافر در عالم برزخ یکدیگر را ملاقات می کنند و با هم گفت و شنود دارند (البته هر یک از مؤمن و کافر در مکانی مخصوص به خود) مثلاً هرگاه مؤمنی از دنیا برود ، همۀ آنهایی که با این مؤمن دوستی و خویشاوندی و یا هر نوع علاقۀ دیگری داشته اند او را دیدار می کنند و احوال آن هایی که در دنیا هستند را می پرسند.
ارتباط برزخیان با اهل دنیا
ارتباط برزخیان با اهل دنیا از موضوعاتی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است و آنچه در معارف دینی بیان شده ، این است که نوعی ارتباط نسبی بین برزخیان با اهل دنیا وجود دارد. بدین گونه که هر فیضی که بخواهد از عالم عقل به دنیا برسد باید از عالم برزخ عبور کند ، زیرا برزخ واسطه ای است بین دنیا و آخرت و محیط برعالم دنیا است و در مرحلۀ بالاتر قرار گرفته است.
قالب انسان در زندگی برزخی
روایات فراوانی وجود دارد که براساس آنها روح انسان در قالبی مثل کالبد دنیوی قرار می گیرد ، ولی معلوم نیست که این قالب مثالی از پیش ساخته شده یا پس از مرگ ساخته می شود ، یا قالبی است که همیشه به همراه روح است و روح به واسطه آن جسم لطیف با بدن مادی در دنیا مرتبط می شود؟ یا روح انسان با قدرت و خلاقیتی که دارد جسم مثالی برای خود می آفریند و به آن تعلق پیدا می کند؟
لیکن به اتفاق آراء ، جسم برزخی شبیه به قالب دنیوی است و به همین دلیل ارواحی که در دنیا با هم آشنا بوده اند پس از مرگ یکدیگر را شناسایی می کنند، در بعضی از روایات هست که ارواح مؤمنان در بهشت برزخی در کنار درختی به صورت جسم بشری قرار دارند و به همین علت یکدیگر را می شناسند و از هم می پرسند
در حقیقت عالم برزخ را عالم مثال گویند ؛ زیرا هرچه در عالم طبیعت وجود پیدا می کند، صورت آن در عالم برزخ محقق می شود ، در نتیجه عالم مثال هم با عالم طبیعت مشابهت دارد و هم با عالم عقل ( عالم آخرت)
کسانی که منکر زندگی در عالم برزخ هستند به این آیه تمسک می کنند :
« (پرهیزگاران) در آن جا ( بهشت) جز مرگ نخستین ، مرگی نخواهند چشید و ( خدا ) آن ها را از عذاب دوزخ نگاه می دارد»
استدلال کرده اند که چون خداوند سبحان در این آیه کریمه تنها سخن از مرگ دنیایی به میان آورده است و متعرض مرگ برزخی نشده است و نفرموده: «الا الموتتان» بلکه فرموده :
«الا الموتۀ الاولی» پس مرگی در برزخ نخواهیم داشت و از این رو وجود حیات برزخی منتفی خواهد بود ؛ زیرا اگر خداوند سبحان به مرگ برزخی هم اشاره می نمود ، آنگاه مشخص
می گردید که در برزخ نیز حیات وجود دارد به دلیل اینکه موت و حیات لازم و ملزوم یکدیگرند و به دلیل عدم وجود مرگ برزخی حیاتی در آنجا وجود ندارد.
این اشکال چند جواب دارد.
۱ منظور از مرگ اول مسلماً مرگ در دنیا است که نسبت به اهل بهشت پیش آمد
گذشته ایست و محال است که انسان در آینده اش یعنی در بهشت متضف و متلبس به چیزی باشد که در گذشته پیش آمد کرده و گذشته است، و با این حال چه معنا دارد که در آیه بفرماید : «در آینده یعنی در بهشت نمی چشند مگر مرگ در گذشته را»؟
و همچنین «الا الموتۀ الاولی» استثناء منقطع است و بی ربط به ماقبل و معنای « لکن» را
می دهد و معنای آیه اینچنین است که در بهشت مرگی نمی چشید لکن مرگ همان بود که در دنیا چشیدند و از دنیا به عالم برزخ منتقل شدند ، پس عموم جمله (در بهشت مرگی نمی چشند) به حال خود باقی است.
۲ آیه شریفه شامل حال متقین است و عموم مردم را دربر نمی گیرد ، زیرا ممکن است متقین طعم مرگ را در برزخ احساس نکنند و به راحتی وارد آخرت گردند ، ولی سایر افراد برای انتقال از برزخ به جهان آخرت باید متحمل عذاب جان دادن شوند در حالی که خداوند در این آیه درصدد بیان حال افراد غیر از متقین نیست.
تجسم اعمال در برزخ
معنای تجسم اعمال از نظر قرآن عبارت است از اینکه ، پس از مرگ اعمال ، نیات و افکار انسان مجسم می شود ، اعمال انسان وابسته به خود انسان است و با مرگ انسان این اعمال نیز معدوم خواهد شد که این ظاهر امر است ، ولی در واقع اعمال و نیات انسان پس از مرگ به صورت مناسب مجسم و همراه انسان خواهد بود.
در مورد تجسم اعمال نیک و بد که در زندگی انجام می شود ، نیز ظاهر امر همین است ولی پس از مرگ به صورت موجودات مستقلی درمی آیند و همنشین اصلی انسان می شوند ، مثلاً ظلم و ستمگری به شکل ابری سیاه و ظلمانی اطراف ما را خواهد گرفت. خلاصه هر کاری به شکل مناسب خود مجسم می گردد .
برای شناخت و اثبات تجسم اعمال می توان منبع وحی را مورد مطالعه قرار داد ، که قرآن عالیترین و اطمینان بخش ترین منبع معرفت محسوب می شود
«این عذاب را به دست خود پیش فرستادید و خداوند هرگز در حق بندگان خود ستم نخواهد کرد»
آری این عذاب سوزان نتیجه اعمال ارادی خودشان می باشد ، زیرا خداوند اعمال انسان را بی اثر نمی گذارد و برای آن پاداشی در نظر می گیرد و به او هر آنچه لیاقت دارد می دهد و هیچ ظلمی را در ردیف نیکوکاران و بالعکس قرار نمی دهد بلکه کاملاً موافق عدالت عمل می کند.
جنت و جهنم برزخی ، از ساعتی که آدمی می میرد تا قیامت است یعنی از وقتی که بین روح و بدن فاصله افتاد برزخ است، از ساعت مرگ تا قیامت ، برزخ واسطه است نه مثل دنیا با آن کثافت هایش و نه مثل آخرت با آن الطافش.
همان طور که عالم برزخ نسبت به دنیا قابل قیاس نیست ، نیز عالم قیامت با برزخ قابل قیاس نبوده و بهشت و جهنم برزخی با بهشت و جهنم قیامت قابل مقایسه کمی و کیفی نخواهد بود ، به همین جهت است که از بهشت و جهنم برزخ تعبیر به بهشت و جهنم دنیا شده است ، چرا که بهشت و جهنم برزخی ، متمم دنیاست و از سوی دیگر با بهشت و جهنم وسیع قیامت قابل مقایسه نیست ، بنابراین بهشت و جهنم آخرت طولاً و عرضاً بسیار وسیع تر است ؛ علاوه بر اینکه از نظر زمانی نیز نهایت نداشته و خالد است ، برخلاف برزخ که بهشت و جهنم آن محدود بوده و جاودان نیست.
کیفیت عذاب های برزخی
عذاب برزخ بسیار سنگین و شکننده است و کفار از لحظۀ مرگ تا زمان قیامت در عذاب و سختی اند و از امام صادق (ع) نقل شده که در ضمن حدیثی فرمودند : اما در قیامت به وسیله شفاعت پیامبر مطّاع یا وصّی پیامبر همۀ شما مؤمنان در بهشت خواهید بود لیکن به خدا سوگند برای شما از برزخ می ترسم. پرسیده شد برزخ چیست؟ فرمود : از هنگام مرگ تا قیامت .
بنابراین قبر در فرهنگ حضرت همان برزخ است و تبهکار هر چند شیعه باشد. بر عذاب برزخی گرفتار می شود تا تطهیر شود و عذاب قبر (برزخ) هر چند کوتاه هم باشد ، قابل تحمل نیست، تا چه رسد به مدت طولانی و احقاف.
بعد از مرگ کفار و مجرمین را به وادی برهوت بردند، در آنجا عذاب می بینند و از زقوم می چشند و از حمیم می آشامند و همین طور در آتش و عذابند تا روزی که قیامت برپا شود.
امام صادق (ع) می فرماید : بدترین آب های روی زمین آبی است که در برهوت است و آن در بیان حضرموت واقع است. و ارواح کفار را آنجا می برند.
اگر شخص پس از مرگ ، حیات برزخی نداشته باشد ، عذاب قبر معنی ندارد و به تعبیر دیگر عذاب شدن برای کسی است که دارای شعور و ادراک باشد ، و اگر آدمی پس از مرگ ، فاقد ادراک و شعور باشد عذاب پس از مرگ صحیح نخواهد بود ، در حالی که هم در قرآن و هم در روایات فراوان از عذاب قبر یاد شده است.
امام باقر (ع) می فرماید : هیچ مؤمنی از دنیا نمی رود مگر آنکه در نفس آخرش از حوض کوثر به او بچشانند. چنانچه کافری نمی میرد مگر آن که از حمیم جهنم به او بچشانند.
نسبت ارواح اموات نیز در عالم برزخ سه دسته اند :
۱) ارواح مؤمنین ارواح کفار ، ۲) مشرکین و ظالمین ، ۳) اروح مستضعفین و افراد ابله و اطفالی که قبل از رسیدن به بلوغ از دنیا می روند.
انسان در این عالم ظواهر اشیاء را می بیند و پی به حقیقت و باطن آن ها می برد ، در صورتی که در آن جا ( برزخ) برعکس است اول حقیقت و باطن اشیاء را درک می کنند و سپس پی به ظاهر می برند. و در این مورد که ارواح مؤمنین در کجای عالم برزخ به سر می برند و آیا جا و مکان آن ها از غیر مؤمنین جداست ، یا این که همگی در یک سرزمین هستند و با هم نشست و برخاست دارند و روایاتی از طریق اهل بیت عصمت و طهارت (ع) رسیده که ما به آن اشاره می کنیم.
ابوبصیر از امام صادق (ع) سؤال می کند که ارواح مؤمنین کجا هستند ، حضرت پاسخ
می فرماید : (فی حجرات فی الجنۀ ، یأکلون من طعامها و یشربون من شراب ها و یقولون ربنا اقم لنا الساعۀ لنا و لتجز لنا ما وعدتنا و الحق اََخرنا باوّلنا)
در حجره های بهشتی هستند ، از غذای آن می خورند ، از نوشیدنی هایش می نوشند و می گویند:خدایا قیامت را برای ما برسان و وعده ات را در مورد ما عملی فرما و آخرین ما را به اولین ما ملحق ساز.
آنها که آلوده به شهوات ، خودخواهی ها ، نفس پرستی و بالاخره غوطه ور در گرداب طبیعت و دنیا شدید و به نور علم و ایمان آراسته نشدند در عالم های دیگر ( برزخ و قیامت) در ظلمت و تاریکی و بدبختی و فلاکت هستند هر یک از اعمال ناشایسته شان همچون غل و زنجیری است که بردست و پا گردن آن ها بسته گردیده و تاریکی قلوبشان و اعمال شان در دنیا باعث قرار گرفتن در آن محبوس و زندان تاریک گشته ، زیرا نور و روشنایی آن عالم بستگی به این دنیا دارد و هر آن کس که قلب و نفس و عملش از نور ایمان و معرفت الهی تهی است در فشار و سختی و ظلمت است وای به حالشان که به خود ظلم می کنند.
در حقیقت خداوند در عالم برزخ ، روح مستضعفین ، روح انسان های ابله، روح آنهایی که در کودکی مرده اند ، و روح نوجوانانی که قبل از رسیدن به تکلیف از دنیا رفته اند را در قبرهایشان نگه می دارند و از آن روزنۀ مخصوص نسیم بهشت برای آنها می فرستد و تا روز قیامت به همین منوال برآنها خواهد گذشت و حساب آن ها در روز قیامت با خداست.
پس قبر اولین فرودگاه آخرت است ، هر کس از آن نجات یابد مراحل بعدی آسانتر است.
بنابراین در عالم برزخ ارواح با تفاوت درجات ایمان و اختلاف بینش و آگاهی به زندگی خویش ادامه می دهند ، لذت ها و رنج ها مطابق شرایط برزخی وجود دارد ، عذاب و نعمت جسمانی جز از رهگذر بر جسم برزخی قابل تحقق نمی باشند.
نتیجه گیری
با توجه به همۀ آنچه در مورد زندگی پس از مرگ در عالم برزخ بیان شد ، چنین می توان نتیجه گرفت که اگر ما مسلمانیم و به قرآن و سخن بزرگان دین خود اعتقاد داریم ، بی شک وجود عالمی به نام برزخ از طریق کلام خدا و سخن ائمه برای ما اثبات خواهد شد و عقل ما نیز تأئیدی بر این اثبات خواهد بود.
با استناد به آیات و روایات متعدد در قرآن کریم و احادیث ، خواهیم توانست تا حد زیادی با کیفیت حیات واقعی برزخ و شیوه زندگی در آن که با تجسم اعمال معنا می یابد و جایگاه هر یک از گروه های مؤمن و کافر و مستضعف نیز آشنا شد و خود را برای ورود به عالم برزخ آماده کنیم .