09-10-2014، 17:22
بالاترین مقام یک انسان هنگام مرگ و خروج از دنیا مومن بودن است. برخی ایمان در دل ها برقرار است، و برخی دیگر میان دل ها و سینه ها عاریت و ناپایدار. (نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹)
نشانه های ایمان
۱ «ایمان بنده راست نباشد، جز آنگاه که اعتماد او بدانچه در دست خداست بیش از اعتماد وی بدانچه در دست خود اوست بود.» (نهج البلاغه ۳۱۰) ۲ کلمه ۳۳۳ کلمات قصار ص ۴۲۰ نهج البلاغه: شادمانی مومن در رخسار اوست و اندوه وی در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وی هر چه خوارتر. برتری جستن را خوش نمی دارد، و شنواندن نیکی خود را به دیگران دشمن می شمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشی اش بسیار است، اوقاتش گرفتار؛ سپاسگزار است، شکیبایی پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به کس نگوید، خوی آرام دارد، راه نرمی پوید. نفس او سخت تر از سنگ خارا در راه دینداری و او خوارتر از بنده در فروتنی و بی آزاری (نهج البلاغه ص ۴۲۰)و نیز فرمود: «ایمان آن است که راستی را برگزینی که به زیان تو بود بر دروغی که تو را سود دهد، و گفتارت بر کردارت نیفزاید و چون از دیگری سخن گویی ترس از خدا در دست آید». (همان، ۴۵۸)
آفات ایمان
۱ همنشینی با اهل هوی و هوس
۲ دروغ گفتن ۳ حسد ورزیدن .«همنشینی پیروان هوا فراموش کردن ایمان و جای حاضر شدن شیطان است. از دروغ دوری گزینید که از ایمان به دور است ... بر هم حسد مبرید که حسد ایمان را می خورد چنانکه آتش هیزم را.» (همان، خطبه، ۸۶)
عوامل تقویت ایمان
۱ اعمال صالح :«ایمان را بر کرده های نیک دلیل توان ساخت، و از کردار نیک ایمان را توان شناخت .» (نهج البلاغه، خطبه، ۱۵۶) . ۲ سلامت قلب : «ایمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار نشود و دل او استوار نشود تا زبان او استوار نگردد.» (همان، ۱۷۶) . ۳ صبر: «صبر و شکیبایی نسبت به ایمان مثل سر است نسبت به تن، همانطور که تنی سر ندارد فایده ای ندارد، ایمانی هم که صبر و شکیبایی در او نباشد فایده ای ندارد.» (همان، کلمات قصار، ۸۲) ۴ حیا: «هیچ ایمانی مثل حیا نیست. » (همان، ۱۱۳)
نتایج ایمان
۱ شهود حق : «دیده ها او را آشکارا نتوان دید، اما دلها با ایمان درست بدو خواهد رسید.» (همان، خطبه، ۱۷۹) ۲ توان فهم معارف عالی :«دانستن امر ما (ولایت) کاری سخت است و تحمل آن دشوار؛ کسی آن را تحمل نکند جز انسان با ایمانی که خداوند قلب او را برای ایمان آزموده باشد.» (همان، خطبه ۱۸۹) فراموش نکنیم که انسان مختار است که با اراده خود خدا را باور کند، ایمان بیاورد یا انکار کند. خداوند خودش خودش را معرفی می کند.این نیز هست که امام علی (علیه السلام) خطاب به خدا می گوید: ای کسی که تو خودت معرف خودت هستی! پذیرش خداوند توسط انسان، ایمان هست. شروع ایمان زمانی است که انسان حق طلب، به خود اجازه ندهد حق را با باطل بپوشاند و خدا را به عنوان یک حقیقت بپذیرد. ۳ ایمان به رسول: از آنجایی که خداوند معرفی کننده رسولانش از آدم تا خاتم است، کسی که به خدا ایمان دارد، معرفی او و رسولش را هم قبول خواهد داشت. یعنی به دنبال ایمان به خدا، ایمان به رسول حاصل می شود. هرچه دامنه پذیرش انسان بالاتر رود، خداوند انسان را با مراتب بالاتری از ایمان آشنا می کند. امام صادق(ع) فرمودند که ایمان ۱۰ درجه دارد و دستیابی به این درجات به پذیرش شخص وابسته است، به طور مثال سلمان از افرادی بوده که ایمانش تا درجه ۱۰ بوده و برخی از افراد هم هستند که تنها به یک درجه از ایمان دست پیدا می کنند. وقتی قلب، به قلبی پذیرا و با ایمان تبدیل می شود، این ایمان وارد اعمال فرد شده و همه اعمال خدایی می شود.
راه تقویت ایمان
در روایات داریم که اگر خواهان ایمان بالاتر هستید، قرآن زیاد بخوانید. یکی از اسماء قرآن ذکر است که خود این اذکار خدا را به یاد انسان می آورد و بدین ترتیب چون تلاوت قرآن ایمان و توکل و یاد خدا را در انسان زیاد می کند بنابراین شیطان از این کار تلاوت و ارتباط با قرآن ممانعت می کند. مومن وقتی گناه می کند ایمان در او نیست و این تلاوت قرآن است که باعث افزایش ایمان و توکل در انسان شده و با این تلاوت گناه از انسان دور می شود و خدا را به یاد انسان می آورد.
اهمیت اعتقاد به لا اله الا الله
امام هشتم(ع) فرمودند که اگر کسی همه خدایان دیگر را نفی کند و تنها یک خدا در زندگی خود احساس کند ، از عذاب خداوند در امان هست و بعد از مرگ هم غرق در رحمت الهی می شود و اگر مصائبی هم در دنیا هست ، برای امتحان الهی است. امام علی (علیه السلام) فرمودند: که کلید در بهشت نه طلایی و نه نقره ای است، کلید در بهشت، کلمه لا اله الا الله هست. در روایتی نیز امام هشتم فرمودند: که آیا پاداشی جز بهشت برای گوینده لا اله الا الله وجود دارد!! کلمه اسلام در کجای ایمان قرار می گیرد؟!! طبق تعریف حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، عمل به احکام الهی به معنای اسلام حقیقی است و بیان شهادتین لفظی تنها برای ورود به جمعیت مسلمانان است. ورود شهادتین (لا اله الا الله) در قلب انسان به معنی ایمان هست.
موانع ارتقای درجه ایمان چیست؟
موانع ارتقای درجه ایمان گناه کردن در حین دانستن آن است که وارد کفر و نا اطاعتی از خداوند شده است. گناهانی که اکبر گناهان هستند مانع تر هستند منتها برای هر نوع گناهی راه توبه وجود دارد. مگر کسانی که گناه در پس گناهان دیگر قلب را می پوشاند و قلب هایشان را به طور کامل می پوشاند و دیگر میل و رغبتی به بازگشت به سوی خدا نخواهند داشت.
راه دستیابی به ایمان
در سوره مومنون ویژگی های مومنان شرح داده شده است. همانا مومنان رستگار هستند و آنان در نمازشان با خشوع رفتار می کنند.پس در درجه اول نماز را بیان می کند . حضرت محمد صلی الله و علیه وآله تفاوت بین مومن و کافر را در خواندن نماز می داند. توجه به خداوند موجب می شود تا دیگر فرصتی برای پرداختن به لهو و کار بیهودگی نداشته باشند و عملا در حال دادن ذکات هستند و خودشان را به گناه بین زن و مرد وارد نمی کنند و هیچ گاه وقت نماز را از دست نمی دهند و امانت دارند و راستگو هستند. نماز حسنه ای است که انسان را از گناه دور می کند. ما باید در این موارد خود را بشناسیم. اصل حضور ایمان یعنی پیروی از خداوند بدون اینکه کسی از اعمال انسان آگاه باشد. افرادی که در هرشرایطی و در مقابل افراد مختلف، نماز را برپا می دارند وارثین بهشت هستند.
نشانه های ایمان
۱ «ایمان بنده راست نباشد، جز آنگاه که اعتماد او بدانچه در دست خداست بیش از اعتماد وی بدانچه در دست خود اوست بود.» (نهج البلاغه ۳۱۰) ۲ کلمه ۳۳۳ کلمات قصار ص ۴۲۰ نهج البلاغه: شادمانی مومن در رخسار اوست و اندوه وی در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وی هر چه خوارتر. برتری جستن را خوش نمی دارد، و شنواندن نیکی خود را به دیگران دشمن می شمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشی اش بسیار است، اوقاتش گرفتار؛ سپاسگزار است، شکیبایی پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به کس نگوید، خوی آرام دارد، راه نرمی پوید. نفس او سخت تر از سنگ خارا در راه دینداری و او خوارتر از بنده در فروتنی و بی آزاری (نهج البلاغه ص ۴۲۰)و نیز فرمود: «ایمان آن است که راستی را برگزینی که به زیان تو بود بر دروغی که تو را سود دهد، و گفتارت بر کردارت نیفزاید و چون از دیگری سخن گویی ترس از خدا در دست آید». (همان، ۴۵۸)
آفات ایمان
۱ همنشینی با اهل هوی و هوس
۲ دروغ گفتن ۳ حسد ورزیدن .«همنشینی پیروان هوا فراموش کردن ایمان و جای حاضر شدن شیطان است. از دروغ دوری گزینید که از ایمان به دور است ... بر هم حسد مبرید که حسد ایمان را می خورد چنانکه آتش هیزم را.» (همان، خطبه، ۸۶)
عوامل تقویت ایمان
۱ اعمال صالح :«ایمان را بر کرده های نیک دلیل توان ساخت، و از کردار نیک ایمان را توان شناخت .» (نهج البلاغه، خطبه، ۱۵۶) . ۲ سلامت قلب : «ایمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار نشود و دل او استوار نشود تا زبان او استوار نگردد.» (همان، ۱۷۶) . ۳ صبر: «صبر و شکیبایی نسبت به ایمان مثل سر است نسبت به تن، همانطور که تنی سر ندارد فایده ای ندارد، ایمانی هم که صبر و شکیبایی در او نباشد فایده ای ندارد.» (همان، کلمات قصار، ۸۲) ۴ حیا: «هیچ ایمانی مثل حیا نیست. » (همان، ۱۱۳)
نتایج ایمان
۱ شهود حق : «دیده ها او را آشکارا نتوان دید، اما دلها با ایمان درست بدو خواهد رسید.» (همان، خطبه، ۱۷۹) ۲ توان فهم معارف عالی :«دانستن امر ما (ولایت) کاری سخت است و تحمل آن دشوار؛ کسی آن را تحمل نکند جز انسان با ایمانی که خداوند قلب او را برای ایمان آزموده باشد.» (همان، خطبه ۱۸۹) فراموش نکنیم که انسان مختار است که با اراده خود خدا را باور کند، ایمان بیاورد یا انکار کند. خداوند خودش خودش را معرفی می کند.این نیز هست که امام علی (علیه السلام) خطاب به خدا می گوید: ای کسی که تو خودت معرف خودت هستی! پذیرش خداوند توسط انسان، ایمان هست. شروع ایمان زمانی است که انسان حق طلب، به خود اجازه ندهد حق را با باطل بپوشاند و خدا را به عنوان یک حقیقت بپذیرد. ۳ ایمان به رسول: از آنجایی که خداوند معرفی کننده رسولانش از آدم تا خاتم است، کسی که به خدا ایمان دارد، معرفی او و رسولش را هم قبول خواهد داشت. یعنی به دنبال ایمان به خدا، ایمان به رسول حاصل می شود. هرچه دامنه پذیرش انسان بالاتر رود، خداوند انسان را با مراتب بالاتری از ایمان آشنا می کند. امام صادق(ع) فرمودند که ایمان ۱۰ درجه دارد و دستیابی به این درجات به پذیرش شخص وابسته است، به طور مثال سلمان از افرادی بوده که ایمانش تا درجه ۱۰ بوده و برخی از افراد هم هستند که تنها به یک درجه از ایمان دست پیدا می کنند. وقتی قلب، به قلبی پذیرا و با ایمان تبدیل می شود، این ایمان وارد اعمال فرد شده و همه اعمال خدایی می شود.
راه تقویت ایمان
در روایات داریم که اگر خواهان ایمان بالاتر هستید، قرآن زیاد بخوانید. یکی از اسماء قرآن ذکر است که خود این اذکار خدا را به یاد انسان می آورد و بدین ترتیب چون تلاوت قرآن ایمان و توکل و یاد خدا را در انسان زیاد می کند بنابراین شیطان از این کار تلاوت و ارتباط با قرآن ممانعت می کند. مومن وقتی گناه می کند ایمان در او نیست و این تلاوت قرآن است که باعث افزایش ایمان و توکل در انسان شده و با این تلاوت گناه از انسان دور می شود و خدا را به یاد انسان می آورد.
اهمیت اعتقاد به لا اله الا الله
امام هشتم(ع) فرمودند که اگر کسی همه خدایان دیگر را نفی کند و تنها یک خدا در زندگی خود احساس کند ، از عذاب خداوند در امان هست و بعد از مرگ هم غرق در رحمت الهی می شود و اگر مصائبی هم در دنیا هست ، برای امتحان الهی است. امام علی (علیه السلام) فرمودند: که کلید در بهشت نه طلایی و نه نقره ای است، کلید در بهشت، کلمه لا اله الا الله هست. در روایتی نیز امام هشتم فرمودند: که آیا پاداشی جز بهشت برای گوینده لا اله الا الله وجود دارد!! کلمه اسلام در کجای ایمان قرار می گیرد؟!! طبق تعریف حضرت علی(علیه السلام) در نهج البلاغه، عمل به احکام الهی به معنای اسلام حقیقی است و بیان شهادتین لفظی تنها برای ورود به جمعیت مسلمانان است. ورود شهادتین (لا اله الا الله) در قلب انسان به معنی ایمان هست.
موانع ارتقای درجه ایمان چیست؟
موانع ارتقای درجه ایمان گناه کردن در حین دانستن آن است که وارد کفر و نا اطاعتی از خداوند شده است. گناهانی که اکبر گناهان هستند مانع تر هستند منتها برای هر نوع گناهی راه توبه وجود دارد. مگر کسانی که گناه در پس گناهان دیگر قلب را می پوشاند و قلب هایشان را به طور کامل می پوشاند و دیگر میل و رغبتی به بازگشت به سوی خدا نخواهند داشت.
راه دستیابی به ایمان
در سوره مومنون ویژگی های مومنان شرح داده شده است. همانا مومنان رستگار هستند و آنان در نمازشان با خشوع رفتار می کنند.پس در درجه اول نماز را بیان می کند . حضرت محمد صلی الله و علیه وآله تفاوت بین مومن و کافر را در خواندن نماز می داند. توجه به خداوند موجب می شود تا دیگر فرصتی برای پرداختن به لهو و کار بیهودگی نداشته باشند و عملا در حال دادن ذکات هستند و خودشان را به گناه بین زن و مرد وارد نمی کنند و هیچ گاه وقت نماز را از دست نمی دهند و امانت دارند و راستگو هستند. نماز حسنه ای است که انسان را از گناه دور می کند. ما باید در این موارد خود را بشناسیم. اصل حضور ایمان یعنی پیروی از خداوند بدون اینکه کسی از اعمال انسان آگاه باشد. افرادی که در هرشرایطی و در مقابل افراد مختلف، نماز را برپا می دارند وارثین بهشت هستند.