09-10-2014، 8:41
به گزارش "ورزش سه"، بازيکن خوشاخلاق سابق فوتبال ايران و مربي حال حاضر باشگاه لسانجلس بلو با اعلام اينکه فلسفه ليگ با اتفاقاتى که در تيم ملى رخ ميدهد جدا از يکديگر است و بايد براى جام ملتها اين تعامل بوجود آيد با ورزش سه گفت و گويي انجام داد که در ادامه ميخوانيد.
نظرات درباره شرايط فوتبال ايران و خصوصا تيم ملي چيست؟
مدتهاست که جام جهانى پايان يافته است و تنها در کشور عزيزمان ايران پرونده اين رويداد مهم فوتبال بسته شده است و هيچگونه آسيب شناسى در مورد اين تورنمنت مهم صورت نگرفته است. چرا دست آوردهاى تيم فوتبال ايران در جام جهانى منتشر نشده است؟
زمانيکه در يک تورنمنت در هر سه مسابقه شکست ميخوريد و اين اعتقاد نسبت به سرمربى محترم تيم ملى جهت تمديد قرارداد وجود دارد دال بر اعتقاد فنى به اين مربى و دست آوردهاى ايشان است.
پيشنهاد شما در اين ارتباط چيست؟
بنده پيشنهادى براى فدراسيون دارم تا با برگزارى سمينارى با حضور آقاى کيروش دست آوردهاى جام جهانى را ارائه دهند تا مربيان جوانى مثل من بدانيم:
از نظر فنى در جام جهانى تيم ملى چه روزگارى را گذرانده است؟
تصميمات مديريتى و فنى تيم ملى در روزهاى مسابقه و بعد از مسابقه چه بوده است؟
گزارش عملکرد تيم ملى.
حضور علي کريمي در کادرفني تيم ملي را چقدر موثر ميدانيد؟
اين حضور براى شخص على کريمى خوب است اما به مانند اين ميماند که شما ابتدا برويد دانشگاه سپس دبيرستان و... در نهايت مهدکودک! انتخابهاى اين چنينى بنفع فوتبال ملى نيست و تنها فرصتسوزى است و ما تجربيات اين چنينى را با على منصوريان و افشين پيروانى بلافاصله بعد از دوران بازيگرى فعاليت در تيم ملى را داشتهايم. در هر صورت براى کريمى و تيم ملى کشورمان آرزوى موفقيت دارم.
نظرتان در مورد حضور و تمديد مجدد قرارداد کارلوس کيروش چيست؟
مربيگرى در تيم ملى هر کشورى به نوعى قرار گرفتن در مقابل يک ملت است و بايد اين هوشيارى را به خرج دهيم تا از کيروش استفاده بهينه را ببريم. تداوم کار مربيان در تيم ملى ميتواند مثمر ثمر واقع شود و چنين تجربه اى را بعد از جام جهانى ٩٨ داريم که آقاى طالبى در زمان رياست آقاى صفايى فراهانى در سمت خود باقى ماندند که تنها يک بدشانسى در آن مقطع تيم را از گرفتن جام محروم کرد و تغيير نسل نيز در آن مقطع به شکلي منطقى صورت گرفت.
در اين مدت باشگاهها موضعهاي متفاوتي در قبال تيم ملي گرفته اند، نظرتان در اين باره چيست؟
وظيفه باشگاههاست که بازيکنان خوبى را در رده هاى سنى مختلف تربيت کنند و تحويل تيم ملى دهند نه بالعکس. بسيارى از باشگاهها علاقمند کار در سنين پايه نيستند چون اعتقاد دارند که زمان بازده يک بازيکن، بازيکن فوق بايد به تيم هاى نظامى برود که دو راه وجود دارد يا به نوعى اين مشکل را حل کنند يا نگاه باشگاهها و دست اندرکاران فوتبال ملى شود.
رسانهها چه نقشي در اين بين خواهند داشت؟
در گذشته تعامل بهترى فى مابين رسانه ها و باشگاهها وجود داشت و نتيجه آن پيشرفت فوتبال ملى بود هر چند آرام و به کندى صورت ميگرفت اشاره به پيشرفتى که از دهه شصت تا ابتداى دهه هشتاد داشتيم (استعدادهاى خوبى مثل على منصوريان ،مهدى پاشازاده، کريم باقرى، مهدوى کيا، على موسوى، نيما نکيس، مهرداد ميناوند، فرهاد مجيدى، حامد کاويانپور، ادموند بزيک، کمى بعد على کريمى، جواد نکونام، مجتبى جبارى، ابراهيم ميرزاپور، آندو تيموريان، محرم نؤيد کيا، احسان حاج صفى و... تيم ملى خوب در جام ملتهاى آسيا ١٩٩٦، تيم ملى خوب در جام جهانى ١٩٩٨ فرانسه، تيم ملى خوب در بازيهاى آسيايى ١٩٩٨ تايلند، تيم ملى خوب در بازيهاى آسيايى ٢٠٠٢) داشتيم که خاطرات خوبى از تعامل فى مابين بود اما با اضافه شدن تعداد روزنامه ها و شبکه هاى ورزشى همگى از مسير اصلى دور شده ايم و خصوصيات ذاتى رسانه هاى امروز به به و چه چه در بدو ورود يک مربى و تعريف و تمجيد و در صورت عدم موفقيت هياهو جهت همراه کردن افکار عمومى و در حال حاضر ملاک مديران باشگاهها و تيم ملى هياهوى رسانه است نه شاخصه هاى فنى و علمى جهت نائل شدن به علل واقعى ناکامى ها و در اين ميان عادل فردوسى پور تنها فردى است در رسانه ها که سعى در نمايش شخص خودش بعنوان يک مصلح اجتماعى را دارد.