24-09-2014، 19:08
۳ روز پس از همهپرسی استقلال اسکاتلند، اگرچه سیاستمداران لندن به متحد ماندن پادشاهیشان دلخوش داشتهاند اما اگر به قول انگلیسیها با نگاهی باریکبین بین خطوط آنچه را در رسانههای جزیره منعکس میشود بخوانیم، با بریتانیایی مواجه میشویم که بهرغم یکپارچه ماندن از سر ترس، در محل گسلهای تاریخیاش از درون ترک برداشته است. با پیروزی نسبتا قاطع «نه به جدایی اسکاتلند از انگلیس» با حدود ۴۴۰ هزار رای بیشتر نسبت به «آری»، ظاهرا همهچیز به روال ۳۰۷ سال گذشته در ملک ملکه الیزابت ادامه خواهد یافت اما در حقیقت هر دو طرف اسکات و انگل (که القاب کهن این دو قوم جزیرهنشین هستند) ترسیدهاند و ترس، مادر شکست است.
شبکه آمریکایی سیبیاس، رای منفی اکثریت اسکاتلندیها به استقلال را ناشی از نوعی محافظهکاری میداند که باعث شده اغلبشان از مواجهه با ریسک خلاقیت واهمه داشته باشند. «پارکر. جی. پالمر» نویسنده، شاعر و خطیب سرشناس آمریکایی جملهای دارد در باب ترس که منشأ محافظهکاری دوران مدرن در جوامع غربی بویژه آنگلوساکسونها را بر ملا میکند: «در غرب دلبستگی ما به موفقیت باعث سست شدن ما در خطر کردن میشود».
بیشترین آرای استقلالطلبان در ۴ ناحیه از ۳۲ ناحیه اسکاتلند شامل گلاسکو به صندوق ریخته شد که جمعیت بیشتر و اقتصاد قویتری دارند.
در حقیقت باید گفت بسیاری از مخالفان جدایی تا آخرین لحظه جزو حامیان استقلال یا دستکم طیف بیطرف خاکستری بودند اما با کودتای بانکهای سلطنتی و یهودی در واپسین روزهای هفته گذشته و همینطور وحشت خالی شدن جیبشان از واحد پول قدرتمندی چون پوند، ترسیدند و بالطبع به سمت بریتانیا چرخیدند.گروه بانکی لویدز و بانک سلطنتی اسکاتلند که بزرگترین جریان مالی اسکاتلند را به خود اختصاص دادهاند، سهام قاطعشان در اختیار خاندان یهودی روتشیلد و خاندان سلطنتی ویندسور است. این دو بانک تهدید کردند در صورت استقلال اسکاتلند سرمایه خود را از این منطقه بیرون میکشند. همزمان بانک مرکزی انگلستان درست در شب انتخاب اسکاتلندیها اعلام کرد، آنها اگر جدا شوند حق استفاده از واحد پول پوند را نخواهند داشت و این یعنی باید با واحد پولی جدید از صفر شروع کنند. این یک میلیون و ۷۳۷ هزار نفری که به باقی ماندن اسکاتلند در پادشاهی رای دادهاند و مهاجران و غیربومیها را هم شامل میشوند، به فاصله کمتر از ۴۸ ساعت پس از جشن ماندن تحت قیمومیت ملکه با اخباری که از لندن درباره احتمال دروغ بودن وعده سران انگلیسی به گوششان رسید، شوکه شدند.
حزب کارگر و برخی اعضای حزب محافظهکار به مخالفت با طرح لایحه تفویض اختیارات بیشتر به دولت محلی اسکاتلند پرداختهاند. این یعنی روباه پیر انگلستان در حال خلف وعدهای آنی است که طبق نامه سرگشاده رهبران ۳ حزب اصلی پارلمان- از جمله «اد میلیبند» از حزب کارگر و دیوید کامرون نخستوزیر محافظهکار- ۲ شب مانده به همهپرسی به اسکاتلندیهای سادهلوح داده شده بود. طرح کامرون که حالا تصویبش در هالهای از ابهام قرار گرفته همچنین شامل افزایش سرانه بودجه حدودا ۱۴۰۰ پوندی اسکاتلند به نسبت سایر مناطق بریتانیا نیز بود. این در حالی است که مهاجران، دانشجویان و طبقات کمدرآمد اسکاتلندی به این قول افزایش مستمری یا حق بیمه و بازنشستگی ماهانهشان از سوی لندن امید بسته بودند که به جدایی «نه» گفتند و حالا احساس میکنند به آنها خیانت شده است. همزمان مقامات ادینبورو، لندن را برای عمل به وعدههای پیش از همهپرسی زیر فشار گذاشتهاند که سطح مطالبات را در میان اسکاتلندیها افزایش داده است.
از طرف دیگر حدود یک میلیون و ۴۰۰هزار اسکاتلندی که روز پنجشنبه به جدایی رای دادند، اغلب انگلیسیها را به وحشت انداختهاند و بعید است دیگر به این جمعیت آنطور که دیوید کامرون، نخست وزیر ادعا میکرد به چشم «اعضای خانواده بریتانیا» نگاه کنند.
افاضات گوردون براون، نخست وزیر سابق از حزب کارگر و نفوذی وستمینیستر در میان اسکاتلندیها مبنی بر اینکه چه موافقان و چه مخالفان استقلال باید از این پس متحد شوند نیز تاثیری در این فوبیای آنگلوساکسونی نخواهد گذاشت. لندنیها و دیگر ساکنان جنوب مرز شمالی از خود میپرسند که «آیا واقعا استقلالطلبان از ما متنفر هستند؟» و «آیا میتوانیم در لحظات حساس رویشان حساب کنیم؟» مشابه همین ترس نسبت به دیگر ملل حاشیهای «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی» پدید آمده است یعنی بخش مهمی از جمعیت ولز، همچنین کاتولیکهای ایرلند شمالی و حتی مردم نورثامبرلند، نیوکاسل، کارلایسل، دورهام و دیگر مناطق شمال جزیره که مثل اسکاتلندیها سالهاست طعم تبعیضهای بودجهای، بهداشتی و مالیاتی حکومت لندن را چشیدهاند.
این ترس توسط ملیگرایان نوخاسته انگلیسی به رهبری «نایجل فاراژ» رهبر حزب یوکیپ دامن زده میشود. یوکیپ اگرچه هنوز در پارلمان کرسی ندارد اما در انتخابات اخیر پارلمان اروپا شگفتیساز شد و یک جریان به سرعت در حال رشد در انگلستان را نمایندگی میکند که نه تنها خواهان بیرون آمدن بریتانیا از اتحادیه اروپاست بلکه مرزهای پررنگی میان حقوق انگلیسیها و دیگر ملل عضو بریتانیا قائل میشود. فاراژ بارها نمایندگان وستمینیستر (پارلمان) را به خاطر اینکه اجازه برگزاری همهپرسی جدایی به اسکاتلند را دادهاند ملامت کرده است، حتی در شب برگزاری همهپرسی پنجشنبه گذشته.
در روزهای پس از آن هم او دو نوبت به احزاب اصلی محافظهکار، لیبرال و کارگر حمله کرده است. او به خاطر وعده افزایش بودجه و اختیارات اسکاتلند بدون در جریان گذاشتن پارلمان بریتانیا، دولتمردان و احزاب حاکم را متقلب خوانده است.همچنین خواستار آن شده که نمایندگان اسکاتلند در وستمینیستر دیگر در مسائل مربوط به انگلستان حق رای نداشته باشند. این یعنی تبدیل کردن اسکاتلندیها به شهروندان درجه دوم و قطعا باعث میشود موج اسکاتلندیهراسی و انگلیسیهراسی متقابلاً در دو سوی مرز شمالی بالا بگیرد و در نتیجه اسکاتهای بیشتری درباره جدا کردن سرنوشتشان از چنین وضعی، تصمیم نهایی را برای استقلال بگیرند. در چنین شرایطی سخن گفتن از اینکه اتحاد بریتانیا حفظ شده است به یک شوخی شباهت دارد. چنانکه حالا وزیر اول منطقه ولز هم خواستار آغاز فوری گفتوگوها برای تمرکززدایی از وستمینیستر شده است.