دلم کار دست است
خودم بافتمش
تارش از سکوت
پودش از تنهایی
همین است که خریدار ندارد…
::
این روزها
دلم اصرار دارد فریاد بزند
اما من جلوی دهانش را می گیرم
وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد
::
این روزها من روزه سکوت گرفته ام …
آرام گرفته ام تا آرامش آنان که زیر پا له ام کردند خط خطی نشود
::
هرکس روشنایی دهد عاقبتش دار است
سقف خانه را ببین اعدام دسته جمعی چراغ ها …
::
سکوت..
سکوت فقط صحبت نکردن نیست…
سکوت فقط آروم بودن نیست…
سکوت فقط نگاه کردن و دم نزدن نیست…
می توانیم سکوت را صحبت عقل بدانیم
::
لعنتی کاشکی می دونستی
سکوتم دردها داره واسه گفتن …
::
دیشب در جاده های سکوت
در ایستگاه عشق
هر چه منتظر ماندم کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد
و من تنهاتر از همیشه به خانه برگشتم . . .
::
آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود صدا در گلو شکست
تا آمدم با تو خدا حافظی کنم
بغض امان نداد و در گلو شکست
::
گاهی دلت آنقدر می گیرد
که مجبوری تمام بغضت را با سکوت دفن کنی
واین است کار این روزهای خاکستری من
::
سکوت بی بهانه ترین صدای مهر است
و من سکوت می کنم تا بگویم
دوستت دارم
::
کاش می شد برگردی و ببینی
چگونه چشمانم تقاص سکوت هایت را پس می دهد
کاش …
::
دوستت دارم در سکوت
مبادا در صدایم توقعی باشد که خاطرت را بیازارد
::
تاوان عشق و سکوتم برای تو فقط یه چیز بود
سقوط …