08-09-2014، 15:38
شاید برای والدین عزیز جالب باشد که بدانند رفتارهایشان در سالهای اولیه زندگی کودک، موجب شکل گیری نوعی از دلبستگی در او می شود که این موضوع بر نحوه رفتارها و ذهنیت و بالاخره شخصیت یک کودک، تاثیر گذار است.
دلبستگی کودکان به والدین
اما در مورد انواع وابستگی فرزندان نسبت به والدین، سه نوع از وابستگی نام برده شده که عبارتند از:
1-دلبستگی ایمن
2-دلبستگی اجتنابی
3-دلبستگی آشفته
آنچه مشخص است اینکه در این تقسیم بندی، بهترین حالت، ایجاد دلبستگی ایمن میان فرزندان و والدین است و والدین عزیز باید تلاش خود را در راستای ایجاد این نوع از دلبستگی به کار گیرند. دلبستگی ایمن یک فرزند به ایجاد نوعی احساس مطلوب در وجود او منجر می شود که این احساس بر شخصیت آینده و شکل گیری روابط او موثر است. اما این نوع از دلبستگی از خصوصیاتی برخوردار است که می توان اینگونه از آنها یاد کرد.
فرزندانی که از این نوع رابطه برخوردار هستند، با همه وجود به پدر و مادرشان علاقه دارند و در موقعیتهایی که قرار است میان آنها و والدین جدایی بیفتند، این اتفاق را به سادگی نمی پذیرند اما می توان آنها را برای پذیرش این موقعیت اقناع کرد. نکته جالب اینجاست که این بچه ها وقتی جداشدن را می پذیرند، به سرعت با محیط جدید تطابق پیدامی کنند. مثل کودکی که در سن سه سالگی برای اولین بار به محیط مهد کودک وارد می شود. لازم به ذکر است که تشخیص این وابستگی ها به سنین بالای سه سال مربوط می شود.
به هر حال آنچه مشخص است اینکه این کودکان از شیوه ای باثبات در تربیت، بهره مند بوده اند و همین امر موجب می شود که بدانند در موقعیت های مختلف، والدین چه انتظاراتی از آنها دارند. این بچه ها از دیدار والدین خود شادمان می شوند و هیچگاه از اینکه با مشکلاتی مواجه شوند، بیمناک نمی شوند و اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهند، چرا که مطمئن هستند که از حمایت والدین خود برخوردار هستند. این بچه ها به راحتی به اطرافیان خود لبخند می زنند و با آنها ارتباط برقرار می کنند.
اما کودکانی که احساس دلبستگی ایمن ندارند، کودکانی هستند که ظاهرا مستقل به نظر می رسند اما مشکلات درونی زیادی دارند. این دسته از کودکان از دلبستگی اجتنابی برخوردارند. آنها در مقابل پذیرش مسئولیتهایی قرار داشته اند که بیش از حد توانشان بوده است و به همین خاطر، لطمه خورده اند. این کودکان از اینکه اوقات خود را با والدین سپری کنند، چندان خوشحال نیستند. وقتی والدین آنها را ترک می کنند، از این موضوع آزرده خاطر نمی شوند. قدرت تطبیق پذیری این کودکان پائین است و در این زمینه که بخواهند با هم سن و سالهای خود کنار بیایند، دچار نقاط ضعفی هستند.
اما در شکل گیری دلبستگی اجتنبانی هم، دلایلی وجود دارد که بیشتر آنها، به والدین مربوط می شود. والدین این بچه ها از بدو تولدشان، به نیازهای کودک، همواره با تاخیر پاسخ داده اند و همین مسئله موجب بروز چنین احساساتی در کودک می شود. بنابراین لازم است که والدین از لحظه تولد، نسبت به او ، توجه لازم را داشته باشند و بدانند که هر گونه رفتاری بر احساس دلبستگی و امنیت کودک، اثرگذار است.
اما کودکانی که از دلبستگی آشفته برخوردار هستند، کودکانی هستند که به درستی نمی دانند اطرافیان و خصوصا والدین، چه انتظاراتی از آنها دارند. این کودکان با والدین خود، روابطی سرد، انعطاف ناپذیر و کلیشه ای دارند. به طور غیرعادی به والدین خود می چسبند و از آنها جدا نمی شوند. دائما در جستجوی امنیت هستند و پرسش هایی در این زمینه مطرح می کنند.
لحن و طرز سخن گفتن این بچه ها، کمتر از سن و سال خودشان است و با کوچکترین اتفاقی، اشک می ریزند و اگر کمترین بی توجهی را نسبت به خود احساس کنند، عکس العمل سریع نشان می دهند و به طور کلی بچه هایی سخت و بد قلق هستند.
اما این کودکان هم در اثر رفتار والدین خود به این نوع از وابستگی دچار شده اند. این کودکان هم متاسفانه با عدم پاسخگویی به نیازهایشان در کودکی مواجه بوده اند. ممکن است در مواردی هم والدین دچار اختلال های روانشناختی درمان نشده بوده اند و به همین خاطر به مشاجره دائمی با اطرافیان خود مشغول هستند و روحیه ای غمگین دارند و از روابط اجتماعی غمگینانه ای برخوردارند. بنابراین آنچه مشخص است اینکه شکل گیری احساسات و شخصیت کودکان، تا حد بسیار زیادی به نحوه رفتار و البته شخصیت والدین شان، وابسته است. بنابراین لازم است که والدین عزیز، همواره به اصلاح و تغییر خویش بیندیشند.
دلبستگی کودکان به والدین
اما در مورد انواع وابستگی فرزندان نسبت به والدین، سه نوع از وابستگی نام برده شده که عبارتند از:
1-دلبستگی ایمن
2-دلبستگی اجتنابی
3-دلبستگی آشفته
آنچه مشخص است اینکه در این تقسیم بندی، بهترین حالت، ایجاد دلبستگی ایمن میان فرزندان و والدین است و والدین عزیز باید تلاش خود را در راستای ایجاد این نوع از دلبستگی به کار گیرند. دلبستگی ایمن یک فرزند به ایجاد نوعی احساس مطلوب در وجود او منجر می شود که این احساس بر شخصیت آینده و شکل گیری روابط او موثر است. اما این نوع از دلبستگی از خصوصیاتی برخوردار است که می توان اینگونه از آنها یاد کرد.
فرزندانی که از این نوع رابطه برخوردار هستند، با همه وجود به پدر و مادرشان علاقه دارند و در موقعیتهایی که قرار است میان آنها و والدین جدایی بیفتند، این اتفاق را به سادگی نمی پذیرند اما می توان آنها را برای پذیرش این موقعیت اقناع کرد. نکته جالب اینجاست که این بچه ها وقتی جداشدن را می پذیرند، به سرعت با محیط جدید تطابق پیدامی کنند. مثل کودکی که در سن سه سالگی برای اولین بار به محیط مهد کودک وارد می شود. لازم به ذکر است که تشخیص این وابستگی ها به سنین بالای سه سال مربوط می شود.
به هر حال آنچه مشخص است اینکه این کودکان از شیوه ای باثبات در تربیت، بهره مند بوده اند و همین امر موجب می شود که بدانند در موقعیت های مختلف، والدین چه انتظاراتی از آنها دارند. این بچه ها از دیدار والدین خود شادمان می شوند و هیچگاه از اینکه با مشکلاتی مواجه شوند، بیمناک نمی شوند و اعتماد به نفس خود را از دست نمی دهند، چرا که مطمئن هستند که از حمایت والدین خود برخوردار هستند. این بچه ها به راحتی به اطرافیان خود لبخند می زنند و با آنها ارتباط برقرار می کنند.
اما کودکانی که احساس دلبستگی ایمن ندارند، کودکانی هستند که ظاهرا مستقل به نظر می رسند اما مشکلات درونی زیادی دارند. این دسته از کودکان از دلبستگی اجتنابی برخوردارند. آنها در مقابل پذیرش مسئولیتهایی قرار داشته اند که بیش از حد توانشان بوده است و به همین خاطر، لطمه خورده اند. این کودکان از اینکه اوقات خود را با والدین سپری کنند، چندان خوشحال نیستند. وقتی والدین آنها را ترک می کنند، از این موضوع آزرده خاطر نمی شوند. قدرت تطبیق پذیری این کودکان پائین است و در این زمینه که بخواهند با هم سن و سالهای خود کنار بیایند، دچار نقاط ضعفی هستند.
اما در شکل گیری دلبستگی اجتنبانی هم، دلایلی وجود دارد که بیشتر آنها، به والدین مربوط می شود. والدین این بچه ها از بدو تولدشان، به نیازهای کودک، همواره با تاخیر پاسخ داده اند و همین مسئله موجب بروز چنین احساساتی در کودک می شود. بنابراین لازم است که والدین از لحظه تولد، نسبت به او ، توجه لازم را داشته باشند و بدانند که هر گونه رفتاری بر احساس دلبستگی و امنیت کودک، اثرگذار است.
اما کودکانی که از دلبستگی آشفته برخوردار هستند، کودکانی هستند که به درستی نمی دانند اطرافیان و خصوصا والدین، چه انتظاراتی از آنها دارند. این کودکان با والدین خود، روابطی سرد، انعطاف ناپذیر و کلیشه ای دارند. به طور غیرعادی به والدین خود می چسبند و از آنها جدا نمی شوند. دائما در جستجوی امنیت هستند و پرسش هایی در این زمینه مطرح می کنند.
لحن و طرز سخن گفتن این بچه ها، کمتر از سن و سال خودشان است و با کوچکترین اتفاقی، اشک می ریزند و اگر کمترین بی توجهی را نسبت به خود احساس کنند، عکس العمل سریع نشان می دهند و به طور کلی بچه هایی سخت و بد قلق هستند.
اما این کودکان هم در اثر رفتار والدین خود به این نوع از وابستگی دچار شده اند. این کودکان هم متاسفانه با عدم پاسخگویی به نیازهایشان در کودکی مواجه بوده اند. ممکن است در مواردی هم والدین دچار اختلال های روانشناختی درمان نشده بوده اند و به همین خاطر به مشاجره دائمی با اطرافیان خود مشغول هستند و روحیه ای غمگین دارند و از روابط اجتماعی غمگینانه ای برخوردارند. بنابراین آنچه مشخص است اینکه شکل گیری احساسات و شخصیت کودکان، تا حد بسیار زیادی به نحوه رفتار و البته شخصیت والدین شان، وابسته است. بنابراین لازم است که والدین عزیز، همواره به اصلاح و تغییر خویش بیندیشند.