02-09-2014، 8:38
وران منصوری: محسن بهشتی سرشت، استاد و پژوهشگر تاریخ اعتقاد دارد انقلاب مشروطه خیزشی مردمی برای استقرار قانون در ایران بود و به عبارتی دیگر بزرگترین گفتمان مشروطهخواهی را قانونخواهی تشکیل میداد که البته امروز نیز مساله قانونگذاری همچنان خواستهای مهم در عرصه سیاسی، اجتماعی ایران است. متن پیش رو گفتوگوی روزنامه «ایران» با این پژوهشگر تاریخ است که به بررسی نقش دولت انگلستان در این قیام ملی میپردازد.
روند استعمار به خصوص نفوذ تزاریسم روسیه و استعمار انگلیس چه تأثیری بر ایجاد مشروطه گذاشت؟
ریشههای پاسخ به این سوال را باید از ابتدای تشکیل حکومت قاجار و به خصوص جنگهای ایران و روس بررسی کنیم. دولت روسیه امپراتوری قدرتمندی بود که هزاران کیلومتر در شمال ایران، با ما هممرز بود و از اینرو ابتدای شکل گیری حکومت قاجار، روسها به عناوین مختلف در ایران نفوذ داشتند و از همان ابتدا دو جنگ را بر ایران تحمیل کردند که نابرابر بود زیرا در یک طرف این جنگها امپراتور بزرگ روس قرار داشت و در طرف دیگر ایران ضعیفی که ابتدای قرن ۱۹م میخواست هویت و تمامیت ارضی خود را حفظ کند ولی دو جنگی که در ایران رخ داد منتهی به دو قرارداد گلستان و ترکمانچای شد که در بندی از قرارداد ترکمانچای روسها متعهد شدند از پادشاهان قاجار و فرزندان عباس میرزا تا پایان حمایت کنند. لذا تا پایان حکومت قاجار ملاحظه میکنیم که روسها خود را متعهد میکنند که در هر حادثهای از پادشاهان و حکومت قاجار حمایت کنند. طبیعی است که روسیه از این طریق تسلط و نفوذ خود را در ایران فراهم کرد اما انگلیسیها نفوذشان بیشتر بر آبهای گرم اقیانوس هند و سرزمین هندوستان بود و ایران در ابتدا برای انگلیس به عنوان دروازه نفوذ به هند اهمیت داشت و منافعی که انگلیس در ایران داشت از دو جهت بود: یکی اینکه در آبهای خلیج فارس تسلط داشته باشد و نیز اجازه ندهد رقیبش مثل روسیه از طریق ایران وارد هند شود. اما تقریبا یک ربع آخر قرن ۱۹ و پایان حکومت قاجار، انگلیسیها به معادن نفت ایران دسترسی پیدا کردند و از این زمان خود ایران برای انگلیسیها موضوعیت پیدا کرد از اینرو این دو قدرت به صورت بارزی در بازیهای سیاسی ایران نقش مهمی ایفا کردند.
ساختار نظام بینالمللی در این دوران چگونه بود؟
برای پاسخ به این سوال باید برگردیم به آغاز حکومت قاجار که نظام بینالملل در این دوره یک نظام صنعتی بود. در واقع تمام قرن ۱۹م دوران شکوفایی اقتصادی و صنعتی غرب بود، لذا دنبال مواد اولیه و کارگر ارزان بودند. از اینرو پدیده استعمار شکل گرفت. در نتیجه قسمتهای زیادی از شمال آفریقا، خاورمیانه و آسیا زیر سیطره غرب قرار گرفت و از کشورهای غربی انگلیس، ایتالیا، فرانسه و تا مدتی پرتغال در همین زمینه فعال بودند. ایران نیز در این دوره در معرض سه قدرت روس، انگلیس و فرانسه دوره ناپلئون بود و برای اینکه از سیطره دو قدرت روس و انگلیس دور بماند به فرانسه ناپلئون رو کرد اما فرانسه نیز جز کاوشهای باستانشناسی در ایران حضور دیگری نداشت و تنها روس و انگلیس به دلیل منافعی که چه به لحاظ منطقهای و چه بینالمللی در این منطقه داشتند ایران برایشان یک منطقه استراتژیکی محسوب میشد و از اینرو میخواستند به هر طریقی که شده موقعیت خود را در ایران حفظ کنند.
این که گفته میشود انگلیس به دلیل داشتن نظام لیبرال از آزادیخواهان مشروطه حمایت میکرد به نظر شما چقدر صحت دارد؟
انگلیس در ایران رقیب جدی روسها بود و در عالم رقابت هر کشوری تلاش دارد که منافع خود را حفظ کند و از اینرو کشورهایی که منافع دارند تلاش دارند که از هر موج و حرکتی حمایت کنند و به عبارتی بر این موجها سوار شوند، ولی اینکه گفته میشود مشروطه را انگلیسها ایجاد یا حمایت میکردند درست نیست، در واقع مشروطه، صدای زمانه بود و نه تنها در ایران، بلکه در اروپا، آسیا، ژاپن و عثمانی نیز اتفاق افتاد و این خواست مردم ایران بود که دیگر استبداد را نمیخواستند و خواهان حکومت قانون شدند و هر کس این نگاه را درک میکرد دنبال تقویت آن رفت. بالطبع انگلیس نیز از این حرکت حمایت کرد چون جریان و موج تشکیل شده ضد استبداد و حکومت قاجار بود. حکومت قاجار نیز طبق قرارداد ترکمانچای تحت سیطره روسیه بود و طبیعی است انگلیس میخواست از این شرایط به سود خود بهره یا به اصطلاح از آب گلآلود ماهی بگیرد. از اینرو انقلابیون باید دقت کنند که گرفتار توطئه و سلطه جدید نشوند. بنابراین در انقلاب مشروطه این مردم ایران بودند که استبداد نمیخواستند بلکه خواهان قانون، ضابطه و عدالت بودند. عدالتخانه یعنی مجلس، پارلمان و قانون و اساسا بهترین تعریف از عدالت، قانون است و معتقد بودند اگر بخواهند عدالت را در جامعه پیاده کنند در واقع باید قانون را پیاده کنند و همه تحت حمایت قانون باشند، جامعهای که دیگر در آن تبعیض و پارتیبازی نباشد و شایستهسالاری جای خود را پیدا کند و این در سایه حکومت و حاکمیت قانون صورت میگیرد. منتها خود مفاهیمسازی و ادبیاتسازی یک هنر است که به تدریج شکل میگیرد لذا ابتدا مردم به دنبال عدالتخانه بودند و بعد این موج هر قدر بیشتر جلو میرفت واژه پارلمان جای عدالتخانه را گرفت و معنایش شد جایی که نمایندگان مردم باید قانونگذاری کنند.
مطرح است که واژه مشروطه ابتدا از سفارت انگلیس بیرون آمده است، نظر شما در این باره چیست؟
طی مهاجرت کبری، شماری از مشروطهخواهان به قم رفتند و تعدادی نیز در تهران ماندند که بیشتر تجار بودند که پناهگاهی هم نداشتند و جهت اینکه کجا بروند با خود علما مشورت کردند. ابتدا از سفارت عثمانی درخواست کردند که قبول نکردند و در مرحله بعد از مرحوم بهبهانی برای سفارت انگلیس پرسیدند که ایشان پذیرفتند و در یکی از گزارشهای این دوره آمده است که خانم سفیر انگلستان از افراد متحصنی که از مقابل در سفارت عبور میکردند سوال میکند خواسته شماها چیست و آنها در پاسخ درخواست عدالتخانه را مطرح میکنند و خانم سفیر نیز در پاسخ گفت پس در واقع شما مشروطه میخواهید، مردم نیز جواب دادند بله ما مشروطه میخواهیم و این یک خاطرهای است که نقل میشود ولی به این سادگی نیست که خانم سفیر مطلبی را مطرح کند و مردم نیز بگویند ما نیز همان را میخواهیم، بلکه مردم آرمان و هدفشان ایجاد نظام پارلمانی بود ولی هنوز واژه مشروطه برای آنها مفهومسازی نشده بود.
مرجع این خاطره چه کسی بوده است؟
مهدی ملکزاده پسر ملکالمتکلمین و گویا در تاریخ بیداری نیز آمده است.
پس در واقع میتوانیم بگوییم که حمایت اولیه انگلیس به دلیل مخالفتش با روسیه بوده است؟
بله هم مخالفت با روسها و هم گرفتن امتیازات جدید از حکومت جدید، یعنی در واقع پیدا کردن جای پا در رقابت با روسیه که میخواست سهم بیشتری داشته باشد و چون حکومت قاجار وابسته به روسیه بود و جریان جدید مخالف روسیه بود انگلیس میخواست سوار موج جدید شود. در واقع همه این تلاشها در هر انقلابی وجود دارد و این انقلاب است که باید هوشمندی داشته باشد و منافع خود را حفظ کند.
از روزنامههای مهم انگلیس که اولین دوره در این زمینه فعالیت داشت میتوانید نام ببرید؟
روزنامه تایمز در این دوره بسیار فعال بود و در واقع این روزنامه از زمان کریمخان زند در ایران چاپ میشد و یک بخش داشت که در آن در ارتباط با مباحث ایران مطلب منتشر میکرد و از کریمخان زند تا پایان حکومت قاجار مطالب و گزارشهای مربوط به ایران را منعکس میکرد و روشنفکران با خواندن این گزارشها، خوراک فکری خود را به دست میآوردند. همچنین مطالب روزنامه باعث میشد جهان متوجه شود در داخل ایران چه میگذرد.
پس انگلیس با انتشار روزنامه، اهداف خاصی را دنبال میکرد؟
اهداف که بالاخره، مسلما داشت ولی به اندازهای که بخواهد در ایجاد مشروطه تأثیر بگذارد قبول ندارم و همان طور که قبلا نیز اشاره داشتیم میخواست روی موج ایجاد شده سوار شود. زمینههای پیدایش انقلاب از سالها قبل از جنگهای ایران و روس در جامعه ایران ایجاد شده بود. در پی جنگهای ایران و روس و انتزاع بخشهایی از ایران از جمله هرات، بخشهایی از سیستان و بلوچستان، ناکارآمدی دولت قاجار برای مردم روشن شد. در مرحله بعد نخبگانی از جمله امیرکبیر، عباس میرزا، میرزا حسینخان سپهسالار، سید جمال، میرزای شیرازی و آخوند خراسانی مطرح شدند که در حرکتهای اجتماعی و سیاسی قبل از مشروطیت بسیار مطرح و تأثیرگذار بودند. نکته دیگر بحث مشروطهخواهی ژاپنیها و استقرار مشروطه و پیروزیاش بر روسیه است. روسیه امپراتوریای بود که از یک طرفش آفتاب طلوع میکرد از طرف دیگر آن آفتاب غروب میکرد و این امپراتوری به این بزرگی از ژاپن مجمع الجزایر شکست میخورد که مردم پیروزی ژاپن را پای نظام مشروطه تلقی میکردند.
نکته بعدی بحث شبنامهها و روزنامههایی است که در خارج چاپ میشد به خصوص روزنامه حبلالمتین که این روزنامه برای علمای نجف میرفت و اسباب آگاهی آنان را از اخبار فراهم میکرد، علما نیز در جریان خواندن این روزنامهها در ارتباط با حوادث فتوا میدادند، اعلامیه صادر میکردند، شبنامه پخش میکردند و همه این عوامل، زمینهساز مشروطه در ایران شد که در این عوامل جایی از انگلیس نمیبینم و روزنامه تایمز هم که در این زمان در ایران چاپ میشد به زبان انگلیسی بود و تنها تعدادی از نخبگان انگلیسی میدانستند.
پس عوامل اصلی پیروزی مشروطه، مردم، علما و نخبگان بودند اما انگلیس در این جریان تلاش داشت روی موج ایجاد شده سوار شود و نفوذ روسیه را به عقب براند از اینرو اصالت انقلاب مشروطه را نباید فراموش کرد، مشروطه انقلاب بزرگی است که مردم ایران خودشان خلق کردند، منتها در هر انقلابی پارهای عوامل، چه خارجی و چه داخلی موثر واقع میشوند اما ظهور انقلاب، مکانیکی نیست که یک دستی از خارج یا دستی دیگر در داخل آن را ایجاد کند بلکه ظهور انقلاب معلول عوامل و شرایط مختلفی است که در یک پروسه تاریخی جمع میشود و در یک نقطه که نقطه جوشش است ظهور میکند ولی عواملش را باید در این پروسه تاریخی بررسی کرد.
پس اینکه عدهای انقلاب مشروطه را هدیهای از انگلیس میدانند شما مخالفید؟
بله کاملا مخالف هستم، این بیاحترامی به مردم ایران است، بیاحترامی به روشنفکران، علما و نخبگانی است که در این راه دردها و رنجها کشیدند، به زندانها رفتند، شکنجهها دیدند، باید گزارش بازجویی میرزا رضا کرمانی را دید چگونه او را شکنجه میکردند تا از او اعتراف بگیرند، مجتهدینی مثل مجتهد کرمانی که وسط شهر به فلک بستند، مجتهدین دیگر مثل طباطبایی و بهبهانی که حکومت قاجار و محمدعلی شاه با آنها برخورد و آنها را تبعید و به آنها بیاحترامی کرد و در جریان باغشاه آنها را با سر و پای برهنه به باغشاه کشید و جلوی چشم آنها، عدهای را اعدام کرد این جریانات را نمیشود نادیده گرفت. روشنفکرانی مثل مستشارالدوله و میرزا ملکمخان کتاب نوشتند؛ مستشارالدوله رساله «یک کلمه» را نوشت که به صورت مخفی مینوشتند از اینرو به صورت دستنویس بین مردم پخش میشد و بعد از مشروطه بود که چاپ شدند و همین رساله یک کلمه جواب کسانی را میدهد که میگویند مردم مشروطه را از خانم سفیر انگلیس گرفتند زیرا مستشارالدوله در رساله یک کلمه آورده: راه نجات مملکت یک کلمه است و آن قانون و حکومت قانون است و یا میرزا ملکمخان که اسم روزنامهاش قانون بود.
در واقع مهمترین گفتمان روشنفکری در آن دوره، گفتمان قانون و قانونگذاری بود و البته امروز نیز مهمترین گفتمان است و این از یک جهت تأسفانگیز است زیرا که صد سال از مشروطیت میگذرد ولی هنوز گفتمان ما قانون است و این نشان از مشکلات فرهنگی و سیاسی است که ما داریم و باید حل شوند. پس باید گفت در آن دوره مردم با پوست و استخوان خود بی قانونی را حس میکردند و از اینرو از این گفتمان استقبال کردند. نقش روشنفکران نیز در این قسمت بسیار اهمیت دارد روشنفکرانی که بحث قانون و قانونخواهی را مطرح کردند و علما نیز از این گفتمان استقبال کردند و نهضت مشروطه را به پیش بردند.