31-08-2014، 8:29
سالها پیش در همه کشور، همسایهها مثل قوم و خویش بودند و باهم رفت و آمد داشتند، اما امروز در بسیاری نقاط شهری این روابط به همسایگی صرف یا حتی حدی پایینتر از آن تنزل کرده است.
«هنوز همسر مناسب من ساخته نشده» شاید این جمله را از اطرافیان تان شنیده باشید. خصوصا مجردهای سن بالا که در ازدواج وسواس گونه رفتار می کنند.
روانشناسان اعتقاد دارند هرچه سن بالاتر میرود وسواس شخص نسبت به مورد مناسب برای ازدواج بیشتر میشود و همین وسواس عاقبت به تجرد قطعی میانجامد. اما همسر مناسب را از کجا میتوان یافت؟کفش سیندرلا
اول از همه شما یک قالب کفش آماده میکنید. این قالب تفکر کلیشهای است که شما درباره شوهر یا زن آینده خود در ذهنتان دارید. گاهی این قالب آنقدر تنگ است که به پای هیچ کسی نمیخورد و سیندرلای شما هرگز پیدا نمیشود، اما کافی است به این فکر کنید که هیچ کس انسان کاملی نیست. مشاوران خانواده اعتقاد دارند، تطابق 60 درصدی یک شخص با آنچه ما در نظر داریم برای یک وصلت موفق کافی است. چون اگر فرض کنیم بعد از ازدواج شما از 10 درصد ایدههایتان پایین میآیید و همسرتان هم 10 درصد دیگر به ایدههای شما نزدیک میشود و 10 درصد جذابیتهای غیرمنتظره نیز در هریک از شما یافت میشود میتوان گفت به ازدواج ایدهآلی دست یافتهاید.
این کاملا به خودتان بستگی دارد که بعد از ازدواج بایکدیگر سازگارتر شوید یا رفتهرفته با خودخواهیها و تکبرهایتان از یکدیگر فاصله بگیرید.
خانه دوست کجاست؟
مطمئن باشید جای دوری نیست. از قدیم و ندیم میگفتند عقد دختر عمو و پسر عمو را در آسمانها بستهاند. ما نمیگوییم وقت ازدواجتان که رسید مستقیم بروید سراغ دختر عمو یا پسر عمویتان. اصلا از کجا معلوم که آنها برای زندگیشان برنامه دیگری نداشته باشند؛ اما نکته مهم این پند قدیمیها این است که وقتی همسری میجویید بهتر است از محیطی نزدیک به خودتان باشد و از فضایی آشنا او را انتخاب کنید.خیلی از افراد از ازدواج فامیلی پرهیز میکنند اما از این نکته غافلند که اقوام راحتتر محیط اجتماعی ـ خانوادگی و ارزشهای حاکم بر آن را تحمل میکنند و با یکدیگر مانوسترند.
اما یکی از معایب ازدواجهای فامیلی نزدیکی نژادها و تشابه ژنهاست که اگر بخواهید چنین ازدواجی صورت دهید بهترین کار آن است که قبل از ازدواج مشاوره ژنتیک و تستهای لازم را انجام دهید.
سالها پیش در همه کشور، همسایهها مثل قوم و خویش بودند و باهم رفت و آمد داشتند، اما امروز در بسیاری نقاط شهری این روابط به همسایگی صرف یا حتی حدی پایینتر از آن تنزل کرده است.
اما آنها که دارند زیر سایه همسایهشان زندگی میکنند و بچه هایشان با هم بزرگ میشوند باید به احتمال ازدواج این بچهها در سالهای آتی بیشتر توجه کنند. اگر شما فضای خانوادگی یک همسایه را میپسندید لزومی ندارد بعد از اینکه از آن محل رفتید، رفت و آمد خود را با آن خانواده قطع کنید. همین رفت و آمدها بود که در سالهای گذشته ازدواج جوانان را سادهتر میکرد. شما هم به عنوان یک جوان بدون همسر اگر فکر میکنید کسانی که با آنها بزرگ شدهاید قابل اعتنا نیستند و فقط همبازی دوران کودکی بودهاند، اشتباه میکنید. گاهی این افراد بهترین همسران برای زوج خود خواهند بود، زیرا شناخت خوبی از یکدیگر دارند.
محیط دیگری که در آن باید با دقت بیشتری به اطراف خود نگاه کنید، اداره و محیط کار است. هرچه سالهای ماندگاری شما در یک محیط شغلی بیشتر میشود، آشنایی شما با افراد آن محیط نیز افزایش مییابد. شما میتوانید یکی از دختران مناسب محل کار خود را انتخاب کنید و از عواقب آن هم نترسید. اگر نمیتوانید در مجاورت همسر خود کار کنید، میتوانید محل کار خود را عوض کنید و از دست انداختن همکاران هم نترسید.
ذوقزده نشوید
هیچ کس توصیه نمیکند که شما باید یک شناخت نسبی از همسر آیندهتان به دست آورید. بعضی از خانوادهها این دوره را با صیغه محرمیت میگذرانند و برخی دیگر اعتقاد دارند اگر دختر و پسر محرم نباشند، فاصلهها را بیشتر حفظ میکنند و این بهتر است. تصمیم بر عهده شما و خانوادهتان است اما شناخت برای ازدواج ضروریترین عامل است.
به خودتان قول دهید اگر عاشق کسی شدید برای او تخفیف قائل شوید، ولی نه در حد تمام زندگی. اگر نمیتوانید محکم باشید قول و قرار ها را به خانوادهتان بسپارید و به همسر آیندهتان بگویید که قرار نیست من وارد مقولههای جدی شوم و در این مورد خانواده ها تصمیم میگیرند.