28-08-2014، 10:15
حجاب بي حجاب چون...
زن
قبل از مطالعه ي اين مطلب ،خواندن مقاله ي قبل با عنوان « حجاب قديمي شده » الزامي است!!!
گفتيم که بيشتر دلايل مخالفين حجاب و پوشش بانوان را مي توان دردو بخش خلاصه کرد:
اولين مطلبي که عنوان مي شود اين است که در قرن اتم و فضا و اينترنت، نمي توان و نبايد به احکام و دستوراتي که براي بانوان در چهارده قرن پيش و بين قبايل عقب مانده و بي فرهنگ بدوي اعراب آمده است، عمل کرد.
البته چنين استدلالي فقط در مورد احکام حجاب و روابط زن و مرد ، مورد استفاده قرار نمي گيرد. بلکه افراد با طرح چنين تفاوت هايي بين زمان حال و قرن ها پيش، بازنگري در بسياري از احکام و دستورات اسلام را لازم مي دانند. بديهي است که انسان از نظر علم و فناوري به پيشرفت هاي عظيمي نائل شده و طبعاً هيچکس منکر لزوم تطبيق و بهره گيري از عنصر زمان و مکان و تغيير شرايط در صدور احکام دين نيست. اما در اينگونه موارد لازم است به يک نکته توجه داشت.
پيشرفت علم، يعني انسان امروز، مواد و موجودات اطراف خود و همچنين قوانين عالم را تا حدي شناخته و از آنها به نفع خودش استفاده برده. جاذبه ي زمين، نيروي گريز از مرکز، وراثت، مهار انرژي ها و غيره، بخشي از قوانين عالم هستند که انسان به تدريج آنها را شناخته و از آنها بهره مند مي شود. ولي با وجود اين همه پيشرفت و رشد علمي، انسان هنوز نتوانسته قوانين عالم خلقت را تغيير دهد. چرا که قوانين عالم، تغيير ناپذيرند و با گذشت زمان و پيشرفت بشر تغيير نمي کنند.
قوانين عالم، تغيير ناپذيرند و با گذشت زمان و پيشرفت بشر تغيير نمي کنند.
بديهي است که اين قوانين صرفاً به علومي مثل فيزيک و شيمي و رياضي خلاصه نمي شود. و در همه ي ابعاد جهان آفرينش وجود دارند، از جمله ي آن ها خصلت ها و خصوصياتي است که در وجود انسانها قرار داده شده که هر کدام از اين ويژگي ها کارکرد خاص خود را دارند. مثلاً انسان هم مثل همه ي جانداران براي بقا، نيازمند به تغذيه است. و علم با همه ي پيشرفتي که داشته نتوانسته نياز به تغذيه را در وجود انسان از بين ببرد. ممکن است شکل و اندازه غذا را تغيير داده باشد و مثلاً گاهي با قرص و سرم و آمپول مواد را به بدن برساند ولي نتوانسته در اصل ماجرا تغييري به وجود آورد.
از جمله اين خصوصيات، وجود غريزه ي جنسي در انسانهاست و علت وجود چنين غريزه اي، لزوم زاد و ولد و بقاي نوع آنهاست. براساس همين غريزه، زن و مرد نسبت به هم جاذبه و تمايل دارند. البته نوع تمايل و جاذبه مرد نسبت به زن، تفاوت دارد با نوع تمايل و جاذبه زن نسبت به مرد و هر کدام از آنها نگاه متفاوتي به ديگري دارد. در طبيعت و سرشت زن، ميل به جلب توجه و دلبري و تصاحب قلب مرد قرار داده شده و در طبيعت و سرشت مرد ، ميل به تصاحب و کامجويي از زن نهفته شده. وجود اين خصلت ها در زن و مرد به گذشت زمان و دوران شترسواري و بيابان نشيني و يا دوران اينترنت و اتم و ليزر ربطي ندارد. تا وقتي که زن، زن است و خصلت هاي زنانه دارد و مرد، مرد است و خصلت هاي مردانه دارد و تا وقتي غريزه هاي طبيعي در وجود انسانها زنده است، تمايل و جاذبه بين زن و مرد برقرار است.
از نظر اسلام ، انسان براي رسيدن به هدف هاي متعالي خلق شده و در وجودش ابزار رسيدن به اين هدف هاي عالي قرار دارد. مثل تمايل انسان به رشد و پيشرفت و نارضايتي از رکود و عقب ماندگي، علاقه به زيبايي، ميل به خوشبختي و آرامش. جاذبه نسبت به خوبي و خير و فضايل اخلاقي، تنفر از اسارات و انزجار از تحقير و بعضي خصلت هاي ديگر که در وجود همه ي انسانها در هر جاي دنيا، قرار دارد. و توجه به اين خصلت ها و ويژگي ها باعث رشد و تعالي انسان خواهد شد.
اگر انسان همه ي فکر و ذکرش رسيدگي به نيازهاي جسمي و غريزي اش باشد، از رسيدن به اهداف عالي و متعالي باز مي ماند و از طرف ديگر نمي تواند اين نيازها را ناديده بگيرد.
اما از طرف ديگر ، انسان به حکم اينکه يک موجود زنده است ، نيازهاي جسماني هم دارد. مثل نياز به تغذيه و لزوم استراحت و برخوردداري از لذت هاي جنسي. اگر انسان همه ي فکر و ذکرش رسيدگي به نيازهاي جسمي و غريزي اش باشد ، از رسيدن به اهداف عالي و متعالي باز مي ماند و از طرف ديگر نمي تواند اين نيازها را ناديده بگيرد. به همين دليل اسلام براي رسيدن به هر دو جنبه ي وجودي انسان (رشد خصلت هاي عالي انساني و تأمين سلامت و نيازهاي بدن) راهکارهايي را ارائه کرده. از نظر اسلام، انسان موظف است به ميزان لازم تغذيه داشته باشد و در حد نياز استراحت کند و در حد اعتدال کامجويي جنسي داشته باشد.
بنابراين مردان و زنان، فقط در محيط خانواده و در کادر قانون ازدواج و همراه با پذيرش بعضي تعهدات نسبت به هم، مي توانند از همسران شرعي خود کامجويي کنند. و هر کدام از آنها، از اينکه در خارج از کانون خانواده در جستجوي کاميابي باشند ، منع شده اند . مهم ترين روشي که باعث مي شود چنين حد و اندازه اي رعايت شود، اينست که زنان و مردان مراقب نگاه هايشان باشند و زنان با ظاهر ساده و پوشاندن بدن، طوريکه باعث تحريک مردان نامحرم نشوند در جامعه حاضر شوند و هر مرد و زني از انجام هر کاري که باعث تهييج و تحريک ديگري شود ، حتي نگاه خيره به هم منع شده اند. (به داستان اول مقاله رجوع کنيد) زنان براي جلب توجه مردان، در معابر عمومي آرايش مي کنند و يا لباس هايي مي پوشند که قسمتي از بدن را برهنه بگذارد و يا لباس هايشان را به رنگ غيرمتعارف انتخاب مي کنند. هر چند بعضي ها بسيار تلاش مي کنند اين موضوع را انکار نمايند.
انجام چنين رفتاري به هر شکل و در هر عصر و زماني که باشد و در هر دوره ي تمدني بشر، باعث مي شود کامجويي انسانها از محيط خانواده خارج شود.
زن
قبل از مطالعه ي اين مطلب ،خواندن مقاله ي قبل با عنوان « حجاب قديمي شده » الزامي است!!!
گفتيم که بيشتر دلايل مخالفين حجاب و پوشش بانوان را مي توان دردو بخش خلاصه کرد:
اولين مطلبي که عنوان مي شود اين است که در قرن اتم و فضا و اينترنت، نمي توان و نبايد به احکام و دستوراتي که براي بانوان در چهارده قرن پيش و بين قبايل عقب مانده و بي فرهنگ بدوي اعراب آمده است، عمل کرد.
البته چنين استدلالي فقط در مورد احکام حجاب و روابط زن و مرد ، مورد استفاده قرار نمي گيرد. بلکه افراد با طرح چنين تفاوت هايي بين زمان حال و قرن ها پيش، بازنگري در بسياري از احکام و دستورات اسلام را لازم مي دانند. بديهي است که انسان از نظر علم و فناوري به پيشرفت هاي عظيمي نائل شده و طبعاً هيچکس منکر لزوم تطبيق و بهره گيري از عنصر زمان و مکان و تغيير شرايط در صدور احکام دين نيست. اما در اينگونه موارد لازم است به يک نکته توجه داشت.
پيشرفت علم، يعني انسان امروز، مواد و موجودات اطراف خود و همچنين قوانين عالم را تا حدي شناخته و از آنها به نفع خودش استفاده برده. جاذبه ي زمين، نيروي گريز از مرکز، وراثت، مهار انرژي ها و غيره، بخشي از قوانين عالم هستند که انسان به تدريج آنها را شناخته و از آنها بهره مند مي شود. ولي با وجود اين همه پيشرفت و رشد علمي، انسان هنوز نتوانسته قوانين عالم خلقت را تغيير دهد. چرا که قوانين عالم، تغيير ناپذيرند و با گذشت زمان و پيشرفت بشر تغيير نمي کنند.
قوانين عالم، تغيير ناپذيرند و با گذشت زمان و پيشرفت بشر تغيير نمي کنند.
بديهي است که اين قوانين صرفاً به علومي مثل فيزيک و شيمي و رياضي خلاصه نمي شود. و در همه ي ابعاد جهان آفرينش وجود دارند، از جمله ي آن ها خصلت ها و خصوصياتي است که در وجود انسانها قرار داده شده که هر کدام از اين ويژگي ها کارکرد خاص خود را دارند. مثلاً انسان هم مثل همه ي جانداران براي بقا، نيازمند به تغذيه است. و علم با همه ي پيشرفتي که داشته نتوانسته نياز به تغذيه را در وجود انسان از بين ببرد. ممکن است شکل و اندازه غذا را تغيير داده باشد و مثلاً گاهي با قرص و سرم و آمپول مواد را به بدن برساند ولي نتوانسته در اصل ماجرا تغييري به وجود آورد.
از جمله اين خصوصيات، وجود غريزه ي جنسي در انسانهاست و علت وجود چنين غريزه اي، لزوم زاد و ولد و بقاي نوع آنهاست. براساس همين غريزه، زن و مرد نسبت به هم جاذبه و تمايل دارند. البته نوع تمايل و جاذبه مرد نسبت به زن، تفاوت دارد با نوع تمايل و جاذبه زن نسبت به مرد و هر کدام از آنها نگاه متفاوتي به ديگري دارد. در طبيعت و سرشت زن، ميل به جلب توجه و دلبري و تصاحب قلب مرد قرار داده شده و در طبيعت و سرشت مرد ، ميل به تصاحب و کامجويي از زن نهفته شده. وجود اين خصلت ها در زن و مرد به گذشت زمان و دوران شترسواري و بيابان نشيني و يا دوران اينترنت و اتم و ليزر ربطي ندارد. تا وقتي که زن، زن است و خصلت هاي زنانه دارد و مرد، مرد است و خصلت هاي مردانه دارد و تا وقتي غريزه هاي طبيعي در وجود انسانها زنده است، تمايل و جاذبه بين زن و مرد برقرار است.
از نظر اسلام ، انسان براي رسيدن به هدف هاي متعالي خلق شده و در وجودش ابزار رسيدن به اين هدف هاي عالي قرار دارد. مثل تمايل انسان به رشد و پيشرفت و نارضايتي از رکود و عقب ماندگي، علاقه به زيبايي، ميل به خوشبختي و آرامش. جاذبه نسبت به خوبي و خير و فضايل اخلاقي، تنفر از اسارات و انزجار از تحقير و بعضي خصلت هاي ديگر که در وجود همه ي انسانها در هر جاي دنيا، قرار دارد. و توجه به اين خصلت ها و ويژگي ها باعث رشد و تعالي انسان خواهد شد.
اگر انسان همه ي فکر و ذکرش رسيدگي به نيازهاي جسمي و غريزي اش باشد، از رسيدن به اهداف عالي و متعالي باز مي ماند و از طرف ديگر نمي تواند اين نيازها را ناديده بگيرد.
اما از طرف ديگر ، انسان به حکم اينکه يک موجود زنده است ، نيازهاي جسماني هم دارد. مثل نياز به تغذيه و لزوم استراحت و برخوردداري از لذت هاي جنسي. اگر انسان همه ي فکر و ذکرش رسيدگي به نيازهاي جسمي و غريزي اش باشد ، از رسيدن به اهداف عالي و متعالي باز مي ماند و از طرف ديگر نمي تواند اين نيازها را ناديده بگيرد. به همين دليل اسلام براي رسيدن به هر دو جنبه ي وجودي انسان (رشد خصلت هاي عالي انساني و تأمين سلامت و نيازهاي بدن) راهکارهايي را ارائه کرده. از نظر اسلام، انسان موظف است به ميزان لازم تغذيه داشته باشد و در حد نياز استراحت کند و در حد اعتدال کامجويي جنسي داشته باشد.
بنابراين مردان و زنان، فقط در محيط خانواده و در کادر قانون ازدواج و همراه با پذيرش بعضي تعهدات نسبت به هم، مي توانند از همسران شرعي خود کامجويي کنند. و هر کدام از آنها، از اينکه در خارج از کانون خانواده در جستجوي کاميابي باشند ، منع شده اند . مهم ترين روشي که باعث مي شود چنين حد و اندازه اي رعايت شود، اينست که زنان و مردان مراقب نگاه هايشان باشند و زنان با ظاهر ساده و پوشاندن بدن، طوريکه باعث تحريک مردان نامحرم نشوند در جامعه حاضر شوند و هر مرد و زني از انجام هر کاري که باعث تهييج و تحريک ديگري شود ، حتي نگاه خيره به هم منع شده اند. (به داستان اول مقاله رجوع کنيد) زنان براي جلب توجه مردان، در معابر عمومي آرايش مي کنند و يا لباس هايي مي پوشند که قسمتي از بدن را برهنه بگذارد و يا لباس هايشان را به رنگ غيرمتعارف انتخاب مي کنند. هر چند بعضي ها بسيار تلاش مي کنند اين موضوع را انکار نمايند.
انجام چنين رفتاري به هر شکل و در هر عصر و زماني که باشد و در هر دوره ي تمدني بشر، باعث مي شود کامجويي انسانها از محيط خانواده خارج شود.