جشن سده
اين جشن از سنتهاى قديم کرمان است. پنجاه روز پيش از عيد نوروز در محله باغچه بوداغ آباد جشنى از طرف زرتشتيان کرمان برگزار مىشود. در اول غروب چند موبد زرتشتى با لباس و کلاه سفيد، دستبهدست داده با خواندن اورادى بهدور توده بزرگ بوتههاى جمع شده به طواف مىپردازند. پس از چند بار گردش، يکى از آنها که لالهٔ روشنى در دست دارد در مسير وزش باد بوتهها را آتش مىزند و کمکم موبدان از آنجا دور مىشوند. در طى اين مراسم موزيک شاد نواخته مىشود. کمکم شعلهها فرو مىنشيند و تماشاچيان محوطه را ترک مىکنند. زارعين مىگويند بعد از سده حتى پناه يک پشکل گوسفند هم گرم است.
اين جشن همه ساله در روز دهم بهمن ماه برگزار مىشود و گروه کثيرى از مسلمانان نيز در کنار زرتشتيان در آن حضور دارند.
کليدزنى
اين رسم در شب بيستوهفتم رمضان برپا مىشود و بيشتر زنان بدون فرزند، بيوهزنان و دختران دمبخت در آن شرکت مىکنند. به اين ترتيب که هر يک 'کموئي' برداشته و در آن يک آئينه و يک سورمهدان و مقدارى نبات گذاشته و به در خانههاى محله مىروند و روى خود را محکم مىگيرند تا شناخته نشوند. سپس در خانهها را با کليد چوبى مىزنند. زن صاحبخانه بدون هيچ سؤال به آئينه نگاه مىکند و مقدارى از نبات را در دهان گذاشته و از سورمهدان بهچشم مىکشد. سپس مقدارى خوراکى و پول يا دانهاى انار در کمو گذاشته با اين رسم تا پاسى از شب ادامه دارد.
الله مضونى
اين مراسم از سرگرمىهاى کودکان و نوجوانان در شبهاى رمضان است. خواندن اشعار الله رمضونى در اکثر شهرها و آبادىهاى يزد، مشهد، بيرجند، بجنورد، تربتجام و برخى شهرهاى استان فارس و گرگان برگزار مىشود. شکل اجراءِ اين مراسم به اين ترتيب است که گروههاى پنج تا ده نفرى از شب اول ماه رمضان، بعد از افطار به در خانهها رفته و اين اشعار را مىخوانند و هدايا دريافت مىکنند. در نهايت آنچه جمع کردهاند ميان خود تقسيم کرده و به خانه برمىگردند.
چهارشنبهسورى
در شب چهارشنبهسورى بيشتر خانوادهها دور هم جمع شده و شادى مىکنند. در اين شب دو بيتىهائى خوانده مىشود که با اشعارى در مدح خدا و پيامبران و امامان آغاز مىشود. در اين شب آش پخته مىشود. به اين صورت که قلهوالله خوانده بهخود فوت مىکنند.
شب يلدا
در شب يلدا اعضاءِ هر خانواده دور هم جمع شده و ميوه و آجيل و خشکبار مىخورند. شاهنامهخوانى و خواندن حافظ نير مرسوم است. معتقدند در اين شب گنج قارون بهوسيلهٔ شتر در حرکت است و ممکن است ساربان آن قافله با برخورد به يکى از افراد خانواده مقدارى گنج به او بدهند.