20-08-2014، 19:36
چگونگی پیدایش عباسیان:
پیش از ظهور اسلام بین بنی هاشم و بنی امیه بر سر ریاست خانه کعبه اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلمهای معاویه و یزید نسبت به علی بن ابیطالب(ع) و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت بنی امیه منجر شد، البته سقوط بنی امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد.
نسب عباسیان، به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنی هاشم ایران بود، زیرا ایرانیان به چند دلیل دشمن آشتی ناپذیر بنی امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر اینکه هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً خراسان دعوت خود را آغاز کنند.[1]
تکیه گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقههای مختلف شیعه بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، علویان، زیدیه و پیروان محمد بن حنیفه بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام شیعه آل عباس مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود.
محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و ماوراء النهر فرستاد و بعد از درگذشت وی پسرش ابراهیم جانشین او شد.
ابتدا، دعوت سری بود و امور دعوت بوسیلۀ مجمعی صورت گرفت که دارای 12 نقیب و شورائی مرکب از 72 نفر بود، زمانیکه ابراهیم امام به خراسان توجه کرد در آنجا بزرگان زیادی به او گرویدند از جمله بازرگان معروف، بکیر بن ماهان که در سال 105 هـ ق در کوفه با عباسیان بیعت کرد، در سال 126 هـ ق که بکیر بن ماهان به زندان افتاد با ابومسلم آشنا شد و بکیر بعد از آزادی از زندان ابومسلم را به ابراهیم معرفی کرد.
ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت میکرد و در آن جا بین دو طایفه بزرگ اعراب مضری و یمانی اختلاف افتاده بود که پیروان بنی عباس فرصت را مغتنم شمردند و مردم را با شعار «الرضا من آل رسول یا الرضا من آل محمد» دعوت مینمودند و ابومسلم توانست مرو را تصرف کند و در سال 129 هـ. ق در روستای سفیدنج مرو دعوت خود را آشکار کرد، به گفته طبری، اهالی دهکدههای مرو دعوت را پذیرفته و به تدریج پیش ابومسلم میآمدند، مقارن این ایام ابراهیم به فرمان مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی در شام کشته شد.
بعد از قتل او طرفداران وی برادرش عبدالله سفاح را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از 500 سال حکومت را بدست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از آنها که اتفاقات مهمی در زمانشان رخ داده اشاره می کنیم که به 2 دوره تقسیم میشود، دورۀ تسلط ایرانیان که خلفای عباسی با اقتدار و قدرت زیاد حکومت میکنند و دورۀ تسلط ترکان که حکومت عباسی رو به ضعف و انحلال میرود.[2]
پیش از ظهور اسلام بین بنی هاشم و بنی امیه بر سر ریاست خانه کعبه اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلمهای معاویه و یزید نسبت به علی بن ابیطالب(ع) و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت بنی امیه منجر شد، البته سقوط بنی امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد.
نسب عباسیان، به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنی هاشم ایران بود، زیرا ایرانیان به چند دلیل دشمن آشتی ناپذیر بنی امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر اینکه هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً خراسان دعوت خود را آغاز کنند.[1]
تکیه گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقههای مختلف شیعه بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، علویان، زیدیه و پیروان محمد بن حنیفه بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام شیعه آل عباس مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود.
محمد بن علی دهکده کوچکی به نام حمیمه را مرکز فعالیت خویش قرار داد و از همین محل دعاتی را به خراسان و ماوراء النهر فرستاد و بعد از درگذشت وی پسرش ابراهیم جانشین او شد.
ابتدا، دعوت سری بود و امور دعوت بوسیلۀ مجمعی صورت گرفت که دارای 12 نقیب و شورائی مرکب از 72 نفر بود، زمانیکه ابراهیم امام به خراسان توجه کرد در آنجا بزرگان زیادی به او گرویدند از جمله بازرگان معروف، بکیر بن ماهان که در سال 105 هـ ق در کوفه با عباسیان بیعت کرد، در سال 126 هـ ق که بکیر بن ماهان به زندان افتاد با ابومسلم آشنا شد و بکیر بعد از آزادی از زندان ابومسلم را به ابراهیم معرفی کرد.
ابراهیم، ابومسلم را جهت انتشار دعوت به خراسان فرستاد که در این زمان نصر بن سیار در خراسان حکومت میکرد و در آن جا بین دو طایفه بزرگ اعراب مضری و یمانی اختلاف افتاده بود که پیروان بنی عباس فرصت را مغتنم شمردند و مردم را با شعار «الرضا من آل رسول یا الرضا من آل محمد» دعوت مینمودند و ابومسلم توانست مرو را تصرف کند و در سال 129 هـ. ق در روستای سفیدنج مرو دعوت خود را آشکار کرد، به گفته طبری، اهالی دهکدههای مرو دعوت را پذیرفته و به تدریج پیش ابومسلم میآمدند، مقارن این ایام ابراهیم به فرمان مروان بن محمد آخرین خلیفه اموی در شام کشته شد.
بعد از قتل او طرفداران وی برادرش عبدالله سفاح را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از 500 سال حکومت را بدست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از آنها که اتفاقات مهمی در زمانشان رخ داده اشاره می کنیم که به 2 دوره تقسیم میشود، دورۀ تسلط ایرانیان که خلفای عباسی با اقتدار و قدرت زیاد حکومت میکنند و دورۀ تسلط ترکان که حکومت عباسی رو به ضعف و انحلال میرود.[2]