امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بی انصاف میلرزد

#1
نمی دانم چه مرگش شده

این روزها
هی میلرزد
وقتی صبح
با صدایی بیدار می شوم و
میدوم سمت پنجره
زنِ همسایه کیف شوهرش را گرفته و مرد
پاشنه ی کفشش را بالا میکشد
کیف و آغوش را با هم میدهد
بی انصاف میلرزد
میلرزد


وقتی ظهر
میروم برایِ خودم سیگار بگیرم
و کنجِ غربتِ پارک دودش کنم
زن شامی اش را لقمه میکند و مرد
برایش نوشابه باز میکند
خنده هایشان کفترها را میپراند
بی انصاف میلرزد
میلرزد


وقتی شب
خودم را به رخوت کاناپه تکیه میدهم
هی کانال عوض میکنم
هی زن نگاهش در نگاهِ مرد گره می خورد و
هی مرد گره را کور میکند و
هی کارگردانِ لعنتی کات نمیدهد
بی انصاف میلرزد
میلرزد


تنها که باشی
دلت حتی
از دیدنِ یک " جفت " کفش هم
میلرزد !




بی انصاف میلرزد 1



خواهی دید

قدرت همیشه به بزرگ بودن نیست
به بزرگی مقامَت
جسمت
و روز شُمارِ عمرت نخواهد بود !


می فهمی  ؟!
قدرتت به بزرگیِ بخشش
 افکارت
و فَهمت معنا می شود


و خواهی دید


در الاکلنگ زندگی بزرگی به چه معناست ...


گاهی بزرگیِ کوچک ها
کوچکیِ بزرگها را به تمسخر می گیرد ...

بی انصاف میلرزد 1






ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﻔﺮﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﮐﻠﻪ ﺍﺵ ﺯﺩﻩ ﺁﺩﻡ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ
ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺘﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ...
ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺗﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﺷﻤﻦ
ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ ...
ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﯾﺎ ﺯﯾﺮ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻟﺖ ﻭ ﭘﺎﺭﺵ ﮐﻨﻨﺪ ...


ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺩﺵ
ﺩﺧﻞ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ...
ﻫﻤﯿــــــــــــﻥ ...



بی انصاف میلرزد 1
بی انصاف میلرزد 1 
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  بی انصاف میلرزد
  انصاف نیست........

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان