03-08-2014، 16:26
[b]کریمخان زَند (1193 – 1163 ه .ق) (حکمرانی: 1179 - 1193 ه .ق) که خود را وکیل الرعایا میخواند و نه پادشاه، یک ایلیاتی بانفوذ از طایفه زند بود که به فرمانروایی ایران رسید و بنیانگذار پادشاهی زندیان شد. [/b]
کریمخان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخشهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادق خان، نیز موفق شد در سال 1189 ق. بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحری جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند.او را نیکوترین فرمانروا پس از حمله اعراب به ایران دانستهاند. کریمخان از طایفه زند بود. کریم خان در آغاز یکی از سربازان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر به ایلش پیوست. کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر کریمخان نیرویی به هم زد و پس از چندی با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح خان و علیمردان خان ائتلافی فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی میدانستند، به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برگزیدند. در این اتحاد علیمردان خان نایبالسلطنه بود و ابوالفتح خان حاکم اصفهان و کریمخان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان، ابوالفتحخان را کشت و بر دیگر همراهش کریمخان هم شورید ولی سرانجام پیروزی با کریمخان بود. چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر مدعی پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمد حسن خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند. او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود. سر انجام با لقب وکیل الرعایا (نماینده مردم) به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسان رسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخشاه باقی گذاشت.
کریمخان لکی بیسواد اما هوشمند و باتدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت میداد و به دانشمندان ارج میگذاشت. وی کارخانههای چینیسازی و شیشهگری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. با این وجود غربیان وی را «پادشاهی بزرگ» نمیدانستند چرا که در دورهء زمامداری او بهایشان امتیازی داده نشد؛ البته او خود نیز چنین ادعایی نداشت و خود را وکیل الرعایا میخواند. کریمخان با توجه به پیشهاش که سرپرستی ایل بود از نزدیک با مشکلات مردم آشنا بود و سپس سپاهیگری آن هم در ارتش نادری، که درگیر جنگهای پیاپی بود به او نشان داد که بار جنگ های پیاپی به دوش خراج مردم است؛ پس، بیشتر آرامش و درگیر نکردن کشور در درگیریها را میپسندید تا مبادا آشوب و یا جنگی به کشور و مردم آسیب برساند.تنها جنگ دوران فرمانروایی کریمخان، جنگ بصره و ستاندن این شهر از عثمانیان بود. کریم خان از انگلیسیها دل خوشی نداشت و همیشه میگفت که انگلیسیها میخواهند ایران را مانند هند کنند؛ بنابراین با دیگر کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و هلند به امور بازرگانی میپرداخت.در زمان کریمخان چند آشوب کوچک از جمله طغیان میرمهنا دزددریایی معروف خلیج فارس و شورش حسینقلی خان جهانسوز رخ داد اما در کل در زمان او مردم ایران روی آرامش دیدند.
کریمخان زند شهر شیراز را پایتخت خود ساخت و بناهای بسیار زیبایی از خود در این شهر به یادگار گذاشت که از آن جمله میتوان به حمام وکیل، بازار وکیل، ارگ کریمخان و مسجد وکیل اشاره کرد.
کریمخان لکی بیسواد اما هوشمند و باتدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت میداد و به دانشمندان ارج میگذاشت. وی کارخانههای چینیسازی و شیشهگری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. با این وجود غربیان وی را «پادشاهی بزرگ» نمیدانستند چرا که در دورهء زمامداری او بهایشان امتیازی داده نشد؛ البته او خود نیز چنین ادعایی نداشت و خود را وکیل الرعایا میخواند
آرامش، امنیت و ثبات مرزها، هدیه کریمخان زند به مردم رنج دیده ایران
با حکومت خاندان زند بار دیگر سرزمین ایران توانست از وحدت و امنیت سیاسی و اجتماعی ویژهای برخوردار شود. به خصوص که پس از قتل نادر (در 1160 هجری )جانشینان او هرگز توفیق نیافتند که قدرت سیاسی سرزمین نادر را احیا کنند. قلمرویی که کریمخان از عصر نادری به ارث برد، سرزمینی ناآرام، مواجه با جنگهای داخلی و استقلالطلبی حکومتهای کوچک بود. کریمخان عمر خود را مصروف یکپارچه کردن و وحدت سیاسی ایران کرد. در واقع این دوره نسبتاً طولانی چهارده ساله مرهم شفابخشی بود که بر جراحات التیامناپذیر ملت ایران نهاده شد. کریمخان با اینکه سواد خواندن و نوشتن نداشت اما نحوه برخورد با دیگران را به خوبی میدانست و با سیاست گاهی نرم و گاه شدید خود سعی میکرد زمینه شورشها را از میان بردارد. همچنین به جهت حفظ ثبات مرزهای کشور، به جز جنگ با عثماننی و فتح بصره، هیچ عملیات نظامی دیگر علیه کشورهای خارجی همسایه انجام نداد.
اقدامات عمرانی و رفاهی کریم خان زند
آنچه راجع به اقدامات عمرانی کریم خان می دانیم راجع به شیراز است وی که این شهر را به دلایل مختلف آب و هوایی به پایتختی انتخاب کرد تمام نیروهای اساسی خود را در جهت عمران و آبادانی شهر کوشا کرد .
1- اولین اولویت برای خان زند توجه به وضع دفاعی و امنیتی شهر بود بدین ترتیب دور تا دور آن را دیوار کشید .
2- برای حصار اطراف شهر شش دروازه ساخت :
1 . دروازه باغشاه
2 . دروازه شاه میر حمزه
3 . دروازه سعدی
4 . دروازه قصابخانه
5 . دروازه شاه داعی
6 . دروازه کازرون
3- از دیگر بناهای اداری و دولتی که در شیراز ساخته شد
1. ارگ کریم خان
2. دیوان خانه
3. میدان بزرگی به نام توپخانه
4. بازار
5. مسجد
6. حمام
7 . باغستانهای زیبا
4- کریم خان در زیبایی و تمیزی شهر نیز کوشید و خیابانهای شهر را سنگفرش کرد .
5- از دیگر اقدامات عمرانی کریم خان در شیراز این موارد است :
o ساخت پل دروازه اصفهان
o سیل بند رودخانه خشک شهر
o بنا و مرمت باغ های زیر :
- باغ نظر
- باغ جهان نما
- حافظیه
- سعدیه
- مقبره شاهچراغ.
6- تمام بناهای کریم خان در شیراز بناهای کریم خانی یا مجموعه وکیل یا زندی مشهور شدند .
7- کریم خان برای احیاء صنایع و حرف کوشش زیادی کرد ا زاین رو کارخانه های شیشه سازی و چینی سازی را در شیراز بر پا کرد .
ارگ کریم خان در مرکز شهر شیراز قرار دارد. این ارگ در دوره سلطنت سلسله زندیه ساخته شدهاست و پس از اینکه کریم خان زند شیراز را به عنوان پایتخت خود و این مکان را بهعنوان مکان زندگی خود انتخاب نمود به ارگ کریمخان معروف شد.
زن در زمان کریمخان
در زمان کریمخان زند زنان آسود می زیستند زیرا که از جنگ و غارت و جابجائی و کشتار در امان بودند. مردان و سرپرستان خانواده زمان را به جای رفتن به میدان جنگ در کناریار و دیار گذرانده و به آبادانی کشور می پرداختند. زنان روستائی آزاده تر از زنان شهر نشین بودند. آنها همپای مردان در کشتزار ها و مراتع به کشاورزی و یا به نگهداری دامها می پرداختند. زنان در اسب سواری و تیر اندازی استاد و قهرمان بودند. در جشنها همدوش با مردان شرکت کرده وآزادانه به رقص و پایکوبی می پرداختند. آنها در نزد مردان دارای احترام ویژه بودند، زیرا همانند آنها در ساختار اقتصادی خانواده و جامعه نقش چشم گیری داشتند. بر پایه ای این بزرگداشت زن بود که چند همسری در خانواده ها کمتر دیده می شد و بیشتر زنان دور از شور و نگرانی از ورود رقیبی به خانه، تنها معشوق مرد روستا بودند.
کریمخان زند شهر شیراز را پایتخت خود ساخت و بناهای بسیار زیبایی از خود در این شهر به یادگار گذاشت که از آن جمله میتوان به حمام وکیل، بازار وکیل، ارگ کریمخان و مسجد وکیل اشاره کرد.
در زمان کریمخان آزادی و شجاعت زنان تا آنجا رسید که یکی از آنان، کریم خان را با آنهمه دلاوری به شگفتی و عقب نشینی کشاند. این دختر دلیر فرزند حاجی طغان از رۆسای فراهان بود که در قلعه «وسیله» زندگی می کرد. پس از مرگ پدر، ریاست و نگهداری قلعه را دختر به عهده گرفت.
خان زند، هرگز زندگی را بدون وجود زن دوست نداشت، تا آنجا که در سالهای پایانی عمر به عشق زن زیباروئی که در بزمهای شبانه او آواز می خواند، به نام «شاخه نبات» گرفتار شد. پس از زمانی کوتاه این زن به بیماری دچار شد و به دیار دیگر رفت . مرگ این معشوقه خان پیر زند را به زاری کشاند و زمانی به درازا کشید تا عشق معشوق را فراموش کرد. چندی نگذشت که دل به دلدار دیگری داد. این بار معشوقه جوان به کلمات عاشقانه کریم خان اعتنائی نکرد . پس از مرگ کریم خان زند این دختر زیبا به همسری سلطان علی محمد خان زند در آمد.
ولی با روی کار آمدن آغا محمد خان قاجار و کشتار سران ایل زند به دست او علی خان که سرنوشت خود را می دانست، پیش از گرفتار شدن به دست آغا محمد خان ، همسر زیبای خود را به قتل رساند و سپس تسلیم شد.
مرگ کریمخان زند
کریمخان در 1193 هجری قمری (1799 میلادی) درگذشت. فرزندان او هفت تن، چهار پسر و سه دختر بودند. پس از مرگش زکی خان زندبه فرمانروایی رسید. وی در موزه پارس یا عمارت فرنگی واقع در روبروی زندان کریم خانی (ارگ کریم خانی) ضلع جنوبی مجاور حیاط هنرستان صنعتی نمازی شیراز به خاک سپرده شدهاست.پس از چیرگی آغامحمد خان بر شیراز،به دلیل کینه اش قبر وکیل الرعایا را شکافته و استخوانهای او را به تهران برد و در کاخش در مکانی بنام خلوت کریمخانی دفن کرد.