24-07-2014، 12:51
چقدر از نعمت هایی که الان داری نتیجه دعاهایت بوده است؟ و یا بر عکس چقدر از چیزهایی را مداری طلب نکرده گرفته ای ؟ چقدر برای هر کدامشان سپاس گفته ای ؟
با خدا قهرم چون خیلی التماس کردم و نداد
!!! اصلا دیگر اسم خدا را نیاور خودت را هم بکشی نگاهت نمی کند ؟ این حرف ها را ما می زنیم مایی که حتی حواسمان نیست داریم چه می گوییم و در مورد چه کسی حرف می زنیم ، قهر کرده ام یعنی چه ؟ آن هم با خدا ؟
اگر می خواهید خداوند متعال عطا کند، او را بخوانید، از او سؤال کنید، خود درخواست خیلی خوب است که آدم علی الدوام از خدای تعالی بخواهد، که ما ها به این توجه نداریم که سؤال جواب دارد.
کم توجّهی به دعا در زندگی
خیلی دیده ایم که افرادی مشکلی دارند و مطرح می کنند حالا یا تحت عنوان مشاوره، یا تحت عنوان درد دل مشکلات خود را می گویند و می روند، بعد شنونده و خودش دعا می کنند، بعد مدّتی می بینید که کارش انجام شده و مشکلش رفع شده است. اکثر اوقات وقتی می پرسید: خُب چرا درست شد؟ در جواب کلّی حدس می زند الّا این که دعا کردم و خدا جواب داد.
دعا به نوعی تحت عنوان عبادت است. خداوند متعال وقتی در قرآن می خواهد عبادت را بیان کنند، دعا را مطرح می کنند چون دعا خود ابراز بندگی است و در واقع اگر می خواهید حالت عبودیت در انسان تحکیم پیدا بکند، خیلی دعا بکنید، از خدا خیلی بخواهید
امّا دیده ایم و شنیده ایم که می گویند:
دعا می کنیم خدا جواب نمی دهد، با خدا قهر کردم!!! کم دیده ایم کسی بگوید گفتم، دادند، خدایا ممنون. بد نیست یک فکری بکنید. دعاهایی که کردید و مستجاب شد، چند تاست؟ فکر می کنم هیچ کداممان متوجه نیستیم.
باید بدانیم که وقتی او را خواندیم، عطا می کند،"إِذَا سأَلَهُ عَبْدٌ أَعْطَاهُ" او این جوریست، پس چرا ما نمی فهمیم؟
اسباب هم به دست اوست
سَرِ همه این نخ ها دست کس دیگری است و مقلّب القلوب یکی دیگر است. من هزار بار به این گفته بودم این کار را بکن، نمی کرد؛ عجیب است نگفتم و کرد. می گویم: چطور؟ می گوید: خودش شده. این جور نیست دعای تو بود که این کار را درست کرده؛ توجّه شما بود. "یا مَنْ إِذَا سأَلَهُ عَبْدٌ أَعْطَاهُ" سؤال خیلی خوب است. امیر المؤمنین(علیه السلام) به عنوان بهترین خلق خدا از ویژگی هایشان این است که امام صادق (علیه السلام) می فرماید:"كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) رَجُلًا دَعَّاءً" حضرت مرد دعا بود ، خیلی دعا می کرد. خیلی خدا را می خواند.1
البته دعا به نوعی تحت عنوان عبادت است.
خداوند متعال وقتی در قرآن می خواهد عبادت را بیان کنند، دعا را مطرح می کنند چون دعا خود ابراز بندگی است و در واقع اگر می خواهید حالت عبودیت در انسان تحکیم پیدا بکند، خیلی دعا بکنید، از خدا خیلی بخواهید. فرج امام زمان (ارواحنافداه)، اصلاح نفس، شفای مریض، عاقبت به خیری، اهل خیر بودن، اهل نماز بودن و ... را باید خدا از خواست هر چند مثلاً مریض را باید پیش دکتر برد اما باید توجّه داشت که او ابزاری است از طرف باری تعالی.
قال الامام الباقر علیه السّلام:
اَسرعُ الدعاءِ نُجحا للاجابة، دعاءُ الاخ لاخیه بظهرِ الغیب یَبدا بالدعاء لاخیه فیقول له ملكٌ موكلٌ به آمین ولك مِثلاه.
گوید برای تو باد دو برابرش.
2. قال الامام الصادق علیه السّلام:
دعاءُ المومن للمومن یدفع عنه البلا و یُدِرُّ علیه الرزق.
امام صادق(علیه السلام) : دعای مومن در حق مومن بلا را از او دور می کند و روزیش را زیاد میگرداند.
تأثیر دعا به دیگران
نه فقط روایات اثر دعا در حق دیگران را بیان می فرمایند؛ بلکه نمونه های عینی و خارجی اثر دعا در حق دیگران نیز این امر را تأیید می کند. به این نمونه توجه کنید:
قال الامام الصادق علیه السّلام: دعاءُ المومن للمومن یدفع عنه البلا و یُدِرُّ علیه الرزق. امام صادق(علیه السلام) : دعای مومن در حق مومن بلا را از او دور می کند و روزیش را زیاد میگرداند
یکی از کسانی که از محضر عارف والا مقام آیة اللّه میرزا جواد ملکی تبریزی بهره هایی برده است، درباره او می گوید: «روزی پس از پایان درس عازم حجره یکی از طلبه ها در مدرسه دار الشفای قم گردید و من در خدمت او بودم تا به حجره آن طلبه وارد شد. مراسم احترام انجام گرفت و پس از اندکی حضور در نزد او برخاست و حجره را ترک گفت.
وقتی هدف از این دیدار را از او سؤال کردم، فرمود: شب گذشته به هنگام سحر فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجّه کردم، دیدم که این آقای طلبه به تهجّد و عبادت برخاسته و در نماز شبش، مرا دعا می کند و این فیوضات اثر دعای او است. این بود که به عنوان سپاس گزاری از عنایتش به دیدار او رفتم.»
ما باید به خدای خودمان اعتماد داشته باشیم و نادانسته حرف هایی را بر زبان جاری نسازیم که دون شأن انسانیت است اصلا زشت و شرم آور است چرا اینقدر راحت می گوییم ، با خودمان خلوت کنیم و ببینم چند هزار چیز از خدا خواستیم خودمان یادمان رفت و خدای متعال یادش بود و تا روزی که دستان مهربان خدا آنچه را که خواسته بودیم به ما هدیه داد تازه به خاطر آوردیم که بله این ها را من خواسته بودم و کودکانه ذوق کردیم و گفتیم خدایا شکرت ، خدا هنوز هم همان خداست و هزاران آرزوی دیگر من و تو را به یاد دارد و دیر یا زود بهتر از آنچه را که خواسته بودیم نصیبمان می کند ، نگوییم با خدا قهریم بگوییم منتظریم دستانمان را باز کنیم به درگاهش برویم بزرگترین و محال ترین آرزوی من و تو برای خدا کوچکترین کار است و دعاهای عاشقانه من و تو برای خدا بزرگ و ارزشمند . قهر کردن با چنین خدایی چرا ؟؟؟