20-09-2016، 12:41
به نظرتون دلایل افزایش سن ازدواج چیست؟
1-آیا ازدواج با تعریفی که در حال حاضر در آن قرار داریم باعث این بیمیلی شده است؟
در آن طرف جوانی که تمایل به ازدواج ندارد یا سن بالاتری دارد نیز میباید پاسخ مناسب و قانعکنندهای برای ازدواج نکردن به پیرامون خود داشته باشد وگرنه باید انگ مجرد ماندن را بر پیشانیاش بپذیرد و خود را به قضاوت عجولانه و نه چندان درست جامعه بسپارد. چرا تا حالا ازدواج نکرده، نمیخواهد ازدواج کند. بروز اتفاقات ناخوشایند بعد از ازدواج فرد را نگران میکند یکی از مسائلی که در حال حاضر به نظر میرسد جای بررسی و تجدید نظر دارد مبحث مهریه است که متاسفانه از آن به عنوان یک اهرم فشار، حق سکوت و... استفاده میشود و تبدیل به غولی شده است که وحشتآور است این نوع مهریه نهتنها باعث ترس از ازدواج میشود و هیچ کمکی به زن نمیکند بلکه به تحقیر زن نیز میانجامد و جوانان میباید با تشریک مساوی با هم بتوانند راهحلی برای این مشکل پیدا کنند.
خانوادهها به دلیل نگرانی از وضعیت جامعه فرزندان خود را مستقل نمیکنند و آنان بیش از پیش درون خانواده میمانند و فرصت آزمون و خطا در جامعه بزرگتر از خانه، از آنان گرفته میشود و به اضطراب جوان در رویارویی با فصل مهم زندگی یعنی ازدواج میانجامد. تصور اینکه ازدواج در سن بالا عاقلانهتر است و ریسکپذیری کمتری دارد. جوان امروز میخواهد همه چیز داشته باشد بعد ازدواج کند یا حداقل پسانداز، مسکن، اتومبیل، تاخیر در ازدواج برایش مهم نیست فکرکردن به ازدواج در سالهای آینده هر وقت موقعاش شد ازدواج میکنم دیر نمیشود. وابستگی به خانواده، ترس از دست دادن امکانات خانواده و کاهش روابط عاطفی، چشم و همچشمیها، جشن عروسی را پرهزینه و تجملاتی کرده است در حال حاضر در جامعه ما این نوع روابط پنهانی است اما نمیتوان شیوع آن را نادیده گرفت و در آینده نه چندانه دور شاهد ازدیاد این نوع زندگیها خواهیم بود. آیا در آینده میتوان تصور کرد که عروس و دامادهایی را ببینیم که موهای سپیدتری دارند در آن زمان برداشت جامعه چه خواهد بود خوب یا بد؟
1-آیا ازدواج با تعریفی که در حال حاضر در آن قرار داریم باعث این بیمیلی شده است؟
2-اگر به تدریج ساختار ازدواج تغییر شکل دهد باز هم جوان تمایلی به آن ندارد؟
3-اگر ازدواج با همین شکل و شیوه باشد ولی شرایط تحقق آن آسان شود شاهد کاهش سن ازدواج در آیند خواهیم بود؟
4-اگر جوان وضعیت اقتصادی را باثبات بیابد تمایل به ازدواج در سن پایینتر پیدا میکند؟
5- افزایش سن ازدواج یعنی دلزدگی از ازدواج دائمی و ترغیب شدن به ازدواجهای کوتاه یا هم خانهشدن؟
سوالات بیشمار است، اگر نیمنگاهی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و شبهای گروهی جوانان بیندازیم با کوهی از دغدغهها مواجه میشویم. برخی ناکارآمدیهای سازمانهای متولی جوانان را نمیتوان نادیده گرفت. همانطور که جوانان بهراحتی و ساده ازدواج میکنند و ادامه دهنده پشتیبان خود هستند و تن به هنجارها میدهند، میپذیرند آنچه که مربوط به این فصل زندگیاست، در آن طرف جوانان دیگر هستند که پرسشهایی دارند و بخش قابل توجهی از جامعه را به خود اختصاص دادهاند و حتی رو به افزایشاند. مجرد، متاهل، مجرد متاهل، متاهل مجرد نقش فشارهای اجتماعی را برای این انتخاب مهم زندگی نمیتوان نادیده گرفت بسیاری از جوانان وقتی ازدواج میکنند میباید پاسخ مناسب و قانع کنندهای برای ازدواج کردن خود داشته باشند دوستان، جوانان فامیل و... منتظر واکنشهای او بعد از ازدواج هستند.در آن طرف جوانی که تمایل به ازدواج ندارد یا سن بالاتری دارد نیز میباید پاسخ مناسب و قانعکنندهای برای ازدواج نکردن به پیرامون خود داشته باشد وگرنه باید انگ مجرد ماندن را بر پیشانیاش بپذیرد و خود را به قضاوت عجولانه و نه چندان درست جامعه بسپارد. چرا تا حالا ازدواج نکرده، نمیخواهد ازدواج کند. بروز اتفاقات ناخوشایند بعد از ازدواج فرد را نگران میکند یکی از مسائلی که در حال حاضر به نظر میرسد جای بررسی و تجدید نظر دارد مبحث مهریه است که متاسفانه از آن به عنوان یک اهرم فشار، حق سکوت و... استفاده میشود و تبدیل به غولی شده است که وحشتآور است این نوع مهریه نهتنها باعث ترس از ازدواج میشود و هیچ کمکی به زن نمیکند بلکه به تحقیر زن نیز میانجامد و جوانان میباید با تشریک مساوی با هم بتوانند راهحلی برای این مشکل پیدا کنند.
خانوادهها به دلیل نگرانی از وضعیت جامعه فرزندان خود را مستقل نمیکنند و آنان بیش از پیش درون خانواده میمانند و فرصت آزمون و خطا در جامعه بزرگتر از خانه، از آنان گرفته میشود و به اضطراب جوان در رویارویی با فصل مهم زندگی یعنی ازدواج میانجامد. تصور اینکه ازدواج در سن بالا عاقلانهتر است و ریسکپذیری کمتری دارد. جوان امروز میخواهد همه چیز داشته باشد بعد ازدواج کند یا حداقل پسانداز، مسکن، اتومبیل، تاخیر در ازدواج برایش مهم نیست فکرکردن به ازدواج در سالهای آینده هر وقت موقعاش شد ازدواج میکنم دیر نمیشود. وابستگی به خانواده، ترس از دست دادن امکانات خانواده و کاهش روابط عاطفی، چشم و همچشمیها، جشن عروسی را پرهزینه و تجملاتی کرده است در حال حاضر در جامعه ما این نوع روابط پنهانی است اما نمیتوان شیوع آن را نادیده گرفت و در آینده نه چندانه دور شاهد ازدیاد این نوع زندگیها خواهیم بود. آیا در آینده میتوان تصور کرد که عروس و دامادهایی را ببینیم که موهای سپیدتری دارند در آن زمان برداشت جامعه چه خواهد بود خوب یا بد؟