02-08-2014، 18:15
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
برای به دست آوردن موفقیت شخصی، شاد بودن کافی نیست. وقتی واقعاً بیشتر میخواهید، آن را به دست میآورید. افرادی که افزونطلب نیستند به خود اجازه بیشتر خواستن نمیدهند. در بعضی موارد آنها ممکن است از فکر داشتن بیشتر خوششان بیاید، ولی آنها به خود زحمت نمیدهند و مشتاق نیستند.
برای داشتن موفقیت بیرونی، باید به قدری اشتیاق داشته باشیم که وقتی آن را به دست نمیآوریم، آزرده شویم. در عین حال باید بیاموزیم چگونه آزردگیمان را رها کرده، خود را شفا دهیم به طوری که شادی درونی را نیز تجربه کنیم. در حالی که با امواج اجتنابناپذیر درماندگی، ناامیدی، نگرانی و سایر احساسات منفی روبهرو هستیم که با آرزوی موفقیت بیرونی میآید، همواره باید قادر باشیم لذت، عشق، اعتماد و صلح درونی را به دست آوریم. این بینش روشن میسازد که چرا افراد بسیاری که به درجات بزرگی از موفقیت شخصی رسیدهاند شروعهای معمولی داشتهاند. بسیاری از آنها در زمان کودکی، فقیر، محروم یا حتی یتیم بودهاند.
آنها راه سخت شاد بودن را کمتر آموختند ولی به خواستن بیشتر ادامه دادند. داستانهای بیشماری نقل میشود از افرادی که چگونه موفق شدهاند یا اینکه چگونه به خواستههایشان رسیدهاند و سرانجام بعضیها سقوط کرده و خیلی سست شدهاند و در زندگی و شغل آنها رکود حاصل شده است. پس از رسیدن به موفقیت بیرونی، «زندگی خوب» آنها از تولید خلاقیت یا جذب موفقیت بازمیمانند چون این افراد تماس با آرزوهایشان را دیگر از دست میدهند.
آنها یا به آرامی سقوط میکنند یا متوقف میشوند ولی همه افسرده باقی نمیمانند. بعد از سقوط کامل و از دست دادن همه چیز، اغلب افراد به عقب برمیگردند آنها با علاقهمندی نسبت به خواستههایشان دوبار بهپا میخیزند. شکستهایشان را رها میسازند، یاد میگیرند که چگونه با کم شاد باشند و یکبار دیگر برای رسیدن به خواستههایشان شرایط مناسب فراهم میآورند.
بااحساس درد از دست دادن همه چیز، آنها آرزوهایشان را برای جذب و ایجاد موفقیت بیرونی تقویت میکنند. همچنان که همه چیزشان را از دست میدهند.