امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان کوتاه مؤذن بد صدا

#1
داستان کوتاه مؤذن بد صدا 1
 
مؤذنی با صدایی بد اذان می‌گفت. روزی یک یهودی برای او هدیه ای آورد و گفت: این هدیه را از من بپذیر.
مؤذن با تعجب پرسید: چرا؟ یهودی گفت: تو خدمت بزرگی به من کرده ای! مؤذن گفت: من؟! چه خدمتی به تو کرده‌ام! یهودی پاسخ داد: دختری دارم که مدتی به اسلام تمایل پیدا کرده بود و از وقتی تو به این شکل آمدی و اذان می گویی، دیگر قید مسلمان شدن را زده است.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Rainbow موی کوتاه | short hair
  داستان (اتش سرد ) قسمت دوم
Sad زیباترین داستان به اسم اثبات عشق
Sad زیباترین داستان به اسم اثبات عشق
  مدل مو مردانه Ð پسرانه¢ı کوتاه ساده Ð ▀ ø
  عکس و مدل مو شینیون کوتاه و بلند دخترانه و زنانه 96 / 2017 زیبا و شیک
  داستان عروسی دوزوج خوشبخت درقاب تصویر :)
  کوتاه قدترین گربه جهان (عکس)
Heart داستان های تصویری خیره کننده
Heart مدل موهای کوتاه دخترونه ≥≧≦≤

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان