20-06-2014، 21:23
شما تا به حال فیل هوا کرده اید؟ اصلا تا به حال به فیل هوا کردن فکر کرده اید؟ فکر می کنید این کار نشدنی است و ما داریم جفنگ می گوییم؟ نخیر. هیچ کاری نشدنی نیست. باید از راهش وارد شوید. همین فیل هوا کردن. شما می توانید کاری کنید که نیاز نباشد خودتان را به دردسر بیندازید. حتی می توانید کاری کنید که فیل محترم خودش خود به خود هوا شود. بردن تیم آرژانتین توی جام جهانی توسط ایران هم مثل فیل هوا کردن است که اگر از راهش وارد شوید، جواب می گیرید. پس این شما و این دستورالعمل هوا کردن فیل در سه سوت!
توپ جمع کن های باشگاه ابومسلم
شما مهدی افخمی خودمان را دیده اید؟ 70 کیلو لاغر کند می شود کپ نیمار. باقی همشهری های استاد هم چنین قابلیتی را دارا هستند و می توانند در حداقل زمان خودشان را جای برزیلی ها جا بزنند. منتهی باید حواسمان باشد که همگی سابقه حداقل یک جلسه توپ جمع کنی در باشگاه ابومسلم را داشته باشند. بدین ترتیب با داشتن حدود 12 توپ جمع کن و توجیه شان می توانیم از نرسیدن توپ های اوت شده به تیم آرژانتین مطمئن باشیم. در جلسه توجیهی باید ذکر شود که ترکاندن، پنچر کردن، شوت کردن و سوت کردن توپ کاملا آزاد است و موجب تشویق بیشتر خواهد شد.
لباس آل اشپورت
ما می توانیم با دادن یک شیرینی خوب به آل اشپورت و نمایندگی اش در خاورمیانه، از آنها بخواهیم تا یکسری لباس آرژانتین هم برایمان بزنند و بعدش که رفتیم توی استادیوم، در یک لحظه لباس ها را با لباس های اصلی آرژانتینی ها عوض کنیم. نتیجه را دیگر خودتان می دانید. در کمتر از 10 دقیقه، آرژانتینی ها دچار عفونت های پوستی و اگزما شده و بعد از 20 دقیقه به علت تعرق شدید و بالا رفتن درجه حرارت بدن، به حالت اغما فرو خواهند رفت و همه می دانیم که یک آرژانتینی خوب، آرژانتینی در کماست.
چه چیزهایی با خودمان ببریم که زنده از نبرد آرژانتین برگردیم؟
آبِ بازیِ سپاهان - پرسپولیس
کانی گیا یک جایی که الان خاطرمان نیست، گفته بود توی یکی از جام های جهانی که باز دقیق نمی دانیم کدام، به بازیکنان تیم های حریف، آب مسموم می داده اند و اینچنین توانسته اند به مراحل بعدی برسند. نظر به این گفته کانی گیا و علم بر اینکه قانون سوم نیوتنی هم در این دنیا هست و چوب خدا صدا ندارد، می توانیم از همین تاکتیک علیه دشمن استفاده کنیم و ابتدای امر، به اصفهان و محل آب پرکنی باشگاه سپاهان برویم و ازشان بخواهیم یک کم از آن آب خفن ها بدهند به ما. سپس آن را با آب معمولی قاطی می کنیم و رویش عکس یک یوزپلنگ چپ کرده می زنیم تا بازیکنان خودمان اشتباهی نخورندش و آرژانتینی ها هم فکر می کنند این لوگوی تیم مان است و تا تشنه شان شد، فوری بطری را می کنیم توی حلق شان و در نیمه دوم، جشنواره گل راه می اندازیم. البته اگر تعداد بازیکنان حریف از اکثریت نیفتد.
با دست بازی کنیم
اصلا این انگلیسی ها کلا مشکل دارند. همه چیز را چپکی انجام می دهند. از سمت چپ می نویسند، از سمت چپ رانندگی می کنند و کلی کار عجیب دیگر که می خواهند بگویند ما هم آره و برادفورد شهری است برای خودش. نمونه دیگر این رفتار چپکی، بازی کردن فوتبال با پا است. آخر چه کاری است؟ شما وقتی نمی توانی با پایت دو قدم راه بروی، حالا دیگر چه کاری است که با توپ هم ور بروی و دریبل بزنی؟ تا حالا شنیده اید کسی رباط صلیبی دست پاره کند؟ تا حالا دیده اید دست کسی بر اثر تکل جفت پا بکشند؟ تا حالا دیده اید آشیل دست کسی پاره شود؟ نه دیگر. ندیده اید.
برای همین پیشنهاد ما این است که کلا پا را بی خیال شویم و با دست بازی کنیم. تازه می توانیم از محمد موسوی و حمزه زرینی هم توی ترکیب استفاده کنیم. اینجوری توی فینال، برزیل را هم می بریم؛ آرژانتین که سهل است.
کفش حسین کعبی
استفاده از کفش کعبی مدافع همیشه 23 ساله سابق تیم ملی، از دو منظر قابل بررسی است. یکی جنبه قهری و دیگری سلبی. بدینصورت که ما می توانیم کفش کعبی را به جای آن یادگاری های مسخره اول بازی، بدهیم دست مسی و او دیگر حساب کار خودش را بکند که این می شود سلبی.
راه دیگر این است که پالام پولوم پیلیش بیاوریم و کفش کعبی را پای یکی از بچه ها بکنیم [ترجیحا هاشم] و از او بخواهیم تا عملکرد حسین کعبی روی صورت فیگو را بازسازی کند که این می شود قهری و کمی درد دارد؛ لذا پیشنهاد ما همان روش سلبی است با این توضیح که عکس صورت فیگو را هم به کفش مذکور ضمیمه کنیم.
پزشک تیم ملی وزنه برداری
همه اش که نباید به دشمن نگاه کنیم. پس خودمان چی؟ خودمان باید یک پتانسیلی داشته باشیم تا اگر بردیم، نگویند اینها دوزار نمی ارزیدند و به مان شک کنند. برای نیل به این مقصود از پزشک تیم ملی وزنه برداری که دکترای آمپول تقویتی زنی دارد، می خواهیم تا با حضور در اردوی تیم ملی به تقویت بنیه بازیکنان بپردازد و برای روز مسابقه 11 تا آرنولد تحویل جامعه ورزش کشور بدهد.
همچنین می توانیم از ایشان بخواهیم توی غذای تیم حریف هم یک چیزی بریزد و چیزخورشان کند یا اینکه قبل مسابقه که کنار زمین شلوغ پلوغ است، نفری یک آمپول بزند به پایین کمر بازیکنان آرژانتین و بعدش سریع زنگ بزند 110 بیاید بگیردشان. آرژانتینی نباشد، باختی هم نخواهد بود.
هور، تور پاره کن افسانه ای
باور کنید جواب می دهد. فکر کنید مسی دارد مثل لودر از روی بازیکنان ما رد می شود، یک دفعه یک نفر با حداقل پوشش بپرد وسط زمین و تور دروازه ما را پاره کند. خب چه می شود؟ هیچی دیگر، بازی یک ربع می خوابد و بعد از آن ایران با روحیه ای که گرفته بار دیگر می ترکاند و به جام جهانی صعود می کند. فقط ایرادش این است که قبلش به جام جهانی صعود کرده ایم و باید یک چیز دیگری به جایش پیدا کنیم.
برف شادی
این یکی خوراک خودمان است. خوراک دست و جیغ و هورا. منتهی قبلش باید با تماشاچی ها جلسه بگذاریم. آنهایی که توی تصاویر دیده می شوند، نه آن صحنه تکراری ها. باید به تماشاچیان اعم از داخلی و خارجی و ترکیبی گفته شود که این اسپری سفیدی که داور می زند روی زمین چمن، برف شادی است و در واقع هر بار که این کار را می کند، منظورش این است که تولد یکی از بازیکنان امروز است و باید برایش جشن بگیریم. به خاطر همین هر بار که اسپری را زد، باید بریزند وسط زمین و دست و جیغ و هورا و یکی از بازیکنان حریف را سخت بفشارند تا وی دیگر نتواند در بازی راه برود.
چمن حافظیه
«اصلا کی گفته باید توی برزیل بازی کنیم؟ همین شیراز خودمان چش است؟ خوشا شیراز و وصف بی مثالش. مگر حافظیه چه اشکالی دارد که این همه راه بکوبیم برویم برزیل و میان یک مشت ژوگابونیتویی فوتبال کنیم؟ هم فال است هم تماشا.»
با گفتن این عبارات به مسئولان فیفا، آنها را مجاب می کنیم که بازی ما با آرژانتین را در حافظیه برگزار کنند. اگر هم نشد، لااقل یک پر از چمن حافظیه را به برزیل منتقل کنند تا در کسری از ثانیه، برزیل و استادیوم ها و آمازونش به بیابان لم یزرع تبدیل شوند و ما با مهارت مان در بازی توی کوچه های خاکی، بتوانیم آرژانتین را ببریم.
ویروس مشمشه
خوبی خلقت گربه این است که هر جا ولش کنید، چهار دست و پا می آید زمین؛ لذا کارشناسان امر، استفاده از این جانور چشم رنگی را به عنوان یکی از گزینه های روی میز ایران برای حمله به آرژانتین در نظر گرفته اند. در این روش که به صورت شیمیایی، فیزیکی و از طریق عملیات هلی برن انجام می شود، ابتدا یکی از گربه های سطح شهر را از توی خیابان جمع کرده و با نشان دادن طبیعت برزیل هوایی اش می کنیم. سپس وی را به یکی از باغ وحش های مدرن برده و فقط ثانیه ای جلوی قفس ببر سیبری توقف می کنیم. سپس گربه را غل و زنجیر کرده و با یک فروند جلت فالکن به سمت برزیل رهسپار می کنیم.
باید دقت شود که روز و ساعت دقیقا منطبق با ساعت بازی با آرژانتین باشد. در آخر کار، همزمان با سوت آغازین بازی، گربه مشموش [یعنی مشمشه گرفته] را از هواپیما پایین می اندازیم تا روی سر و کله یکی از بازیکنان آلبی سلسته فرود بیاید. Mission completed و می ریم که داشته باشیم برد مقابل آرژانتین را.
قُوّتو
حالا شاید این موارد بالایی هر کدام بودار باشند و شما فکر کنید ما می خواهیم اصول جوانمردانه را در بازی سراسر مردانگی و جوانمردی و فتوت فوتبال زیر پا بگذاریم اما این یکی گزینه خداییش ته مردی و مردانگی است. حتی به تولید داخل هم کمک می کند. بدین صورت که تا قبل از بازی، ساعتی یک لیوان شیر پرچرب با نصف لیوان قوتوی اصل کرمان را قاطی کنیم و بدهیم بروبچ خودمان تا بزنند به بدن تا هر کدام توانایی بلند کردن یک تانک را داشته باشند. منتهی اشکالش این است که صورتشان جوش می زند.
توپ جمع کن های باشگاه ابومسلم
شما مهدی افخمی خودمان را دیده اید؟ 70 کیلو لاغر کند می شود کپ نیمار. باقی همشهری های استاد هم چنین قابلیتی را دارا هستند و می توانند در حداقل زمان خودشان را جای برزیلی ها جا بزنند. منتهی باید حواسمان باشد که همگی سابقه حداقل یک جلسه توپ جمع کنی در باشگاه ابومسلم را داشته باشند. بدین ترتیب با داشتن حدود 12 توپ جمع کن و توجیه شان می توانیم از نرسیدن توپ های اوت شده به تیم آرژانتین مطمئن باشیم. در جلسه توجیهی باید ذکر شود که ترکاندن، پنچر کردن، شوت کردن و سوت کردن توپ کاملا آزاد است و موجب تشویق بیشتر خواهد شد.
لباس آل اشپورت
ما می توانیم با دادن یک شیرینی خوب به آل اشپورت و نمایندگی اش در خاورمیانه، از آنها بخواهیم تا یکسری لباس آرژانتین هم برایمان بزنند و بعدش که رفتیم توی استادیوم، در یک لحظه لباس ها را با لباس های اصلی آرژانتینی ها عوض کنیم. نتیجه را دیگر خودتان می دانید. در کمتر از 10 دقیقه، آرژانتینی ها دچار عفونت های پوستی و اگزما شده و بعد از 20 دقیقه به علت تعرق شدید و بالا رفتن درجه حرارت بدن، به حالت اغما فرو خواهند رفت و همه می دانیم که یک آرژانتینی خوب، آرژانتینی در کماست.
چه چیزهایی با خودمان ببریم که زنده از نبرد آرژانتین برگردیم؟
آبِ بازیِ سپاهان - پرسپولیس
کانی گیا یک جایی که الان خاطرمان نیست، گفته بود توی یکی از جام های جهانی که باز دقیق نمی دانیم کدام، به بازیکنان تیم های حریف، آب مسموم می داده اند و اینچنین توانسته اند به مراحل بعدی برسند. نظر به این گفته کانی گیا و علم بر اینکه قانون سوم نیوتنی هم در این دنیا هست و چوب خدا صدا ندارد، می توانیم از همین تاکتیک علیه دشمن استفاده کنیم و ابتدای امر، به اصفهان و محل آب پرکنی باشگاه سپاهان برویم و ازشان بخواهیم یک کم از آن آب خفن ها بدهند به ما. سپس آن را با آب معمولی قاطی می کنیم و رویش عکس یک یوزپلنگ چپ کرده می زنیم تا بازیکنان خودمان اشتباهی نخورندش و آرژانتینی ها هم فکر می کنند این لوگوی تیم مان است و تا تشنه شان شد، فوری بطری را می کنیم توی حلق شان و در نیمه دوم، جشنواره گل راه می اندازیم. البته اگر تعداد بازیکنان حریف از اکثریت نیفتد.
با دست بازی کنیم
اصلا این انگلیسی ها کلا مشکل دارند. همه چیز را چپکی انجام می دهند. از سمت چپ می نویسند، از سمت چپ رانندگی می کنند و کلی کار عجیب دیگر که می خواهند بگویند ما هم آره و برادفورد شهری است برای خودش. نمونه دیگر این رفتار چپکی، بازی کردن فوتبال با پا است. آخر چه کاری است؟ شما وقتی نمی توانی با پایت دو قدم راه بروی، حالا دیگر چه کاری است که با توپ هم ور بروی و دریبل بزنی؟ تا حالا شنیده اید کسی رباط صلیبی دست پاره کند؟ تا حالا دیده اید دست کسی بر اثر تکل جفت پا بکشند؟ تا حالا دیده اید آشیل دست کسی پاره شود؟ نه دیگر. ندیده اید.
برای همین پیشنهاد ما این است که کلا پا را بی خیال شویم و با دست بازی کنیم. تازه می توانیم از محمد موسوی و حمزه زرینی هم توی ترکیب استفاده کنیم. اینجوری توی فینال، برزیل را هم می بریم؛ آرژانتین که سهل است.
کفش حسین کعبی
استفاده از کفش کعبی مدافع همیشه 23 ساله سابق تیم ملی، از دو منظر قابل بررسی است. یکی جنبه قهری و دیگری سلبی. بدینصورت که ما می توانیم کفش کعبی را به جای آن یادگاری های مسخره اول بازی، بدهیم دست مسی و او دیگر حساب کار خودش را بکند که این می شود سلبی.
راه دیگر این است که پالام پولوم پیلیش بیاوریم و کفش کعبی را پای یکی از بچه ها بکنیم [ترجیحا هاشم] و از او بخواهیم تا عملکرد حسین کعبی روی صورت فیگو را بازسازی کند که این می شود قهری و کمی درد دارد؛ لذا پیشنهاد ما همان روش سلبی است با این توضیح که عکس صورت فیگو را هم به کفش مذکور ضمیمه کنیم.
پزشک تیم ملی وزنه برداری
همه اش که نباید به دشمن نگاه کنیم. پس خودمان چی؟ خودمان باید یک پتانسیلی داشته باشیم تا اگر بردیم، نگویند اینها دوزار نمی ارزیدند و به مان شک کنند. برای نیل به این مقصود از پزشک تیم ملی وزنه برداری که دکترای آمپول تقویتی زنی دارد، می خواهیم تا با حضور در اردوی تیم ملی به تقویت بنیه بازیکنان بپردازد و برای روز مسابقه 11 تا آرنولد تحویل جامعه ورزش کشور بدهد.
همچنین می توانیم از ایشان بخواهیم توی غذای تیم حریف هم یک چیزی بریزد و چیزخورشان کند یا اینکه قبل مسابقه که کنار زمین شلوغ پلوغ است، نفری یک آمپول بزند به پایین کمر بازیکنان آرژانتین و بعدش سریع زنگ بزند 110 بیاید بگیردشان. آرژانتینی نباشد، باختی هم نخواهد بود.
هور، تور پاره کن افسانه ای
باور کنید جواب می دهد. فکر کنید مسی دارد مثل لودر از روی بازیکنان ما رد می شود، یک دفعه یک نفر با حداقل پوشش بپرد وسط زمین و تور دروازه ما را پاره کند. خب چه می شود؟ هیچی دیگر، بازی یک ربع می خوابد و بعد از آن ایران با روحیه ای که گرفته بار دیگر می ترکاند و به جام جهانی صعود می کند. فقط ایرادش این است که قبلش به جام جهانی صعود کرده ایم و باید یک چیز دیگری به جایش پیدا کنیم.
برف شادی
این یکی خوراک خودمان است. خوراک دست و جیغ و هورا. منتهی قبلش باید با تماشاچی ها جلسه بگذاریم. آنهایی که توی تصاویر دیده می شوند، نه آن صحنه تکراری ها. باید به تماشاچیان اعم از داخلی و خارجی و ترکیبی گفته شود که این اسپری سفیدی که داور می زند روی زمین چمن، برف شادی است و در واقع هر بار که این کار را می کند، منظورش این است که تولد یکی از بازیکنان امروز است و باید برایش جشن بگیریم. به خاطر همین هر بار که اسپری را زد، باید بریزند وسط زمین و دست و جیغ و هورا و یکی از بازیکنان حریف را سخت بفشارند تا وی دیگر نتواند در بازی راه برود.
چمن حافظیه
«اصلا کی گفته باید توی برزیل بازی کنیم؟ همین شیراز خودمان چش است؟ خوشا شیراز و وصف بی مثالش. مگر حافظیه چه اشکالی دارد که این همه راه بکوبیم برویم برزیل و میان یک مشت ژوگابونیتویی فوتبال کنیم؟ هم فال است هم تماشا.»
با گفتن این عبارات به مسئولان فیفا، آنها را مجاب می کنیم که بازی ما با آرژانتین را در حافظیه برگزار کنند. اگر هم نشد، لااقل یک پر از چمن حافظیه را به برزیل منتقل کنند تا در کسری از ثانیه، برزیل و استادیوم ها و آمازونش به بیابان لم یزرع تبدیل شوند و ما با مهارت مان در بازی توی کوچه های خاکی، بتوانیم آرژانتین را ببریم.
ویروس مشمشه
خوبی خلقت گربه این است که هر جا ولش کنید، چهار دست و پا می آید زمین؛ لذا کارشناسان امر، استفاده از این جانور چشم رنگی را به عنوان یکی از گزینه های روی میز ایران برای حمله به آرژانتین در نظر گرفته اند. در این روش که به صورت شیمیایی، فیزیکی و از طریق عملیات هلی برن انجام می شود، ابتدا یکی از گربه های سطح شهر را از توی خیابان جمع کرده و با نشان دادن طبیعت برزیل هوایی اش می کنیم. سپس وی را به یکی از باغ وحش های مدرن برده و فقط ثانیه ای جلوی قفس ببر سیبری توقف می کنیم. سپس گربه را غل و زنجیر کرده و با یک فروند جلت فالکن به سمت برزیل رهسپار می کنیم.
باید دقت شود که روز و ساعت دقیقا منطبق با ساعت بازی با آرژانتین باشد. در آخر کار، همزمان با سوت آغازین بازی، گربه مشموش [یعنی مشمشه گرفته] را از هواپیما پایین می اندازیم تا روی سر و کله یکی از بازیکنان آلبی سلسته فرود بیاید. Mission completed و می ریم که داشته باشیم برد مقابل آرژانتین را.
قُوّتو
حالا شاید این موارد بالایی هر کدام بودار باشند و شما فکر کنید ما می خواهیم اصول جوانمردانه را در بازی سراسر مردانگی و جوانمردی و فتوت فوتبال زیر پا بگذاریم اما این یکی گزینه خداییش ته مردی و مردانگی است. حتی به تولید داخل هم کمک می کند. بدین صورت که تا قبل از بازی، ساعتی یک لیوان شیر پرچرب با نصف لیوان قوتوی اصل کرمان را قاطی کنیم و بدهیم بروبچ خودمان تا بزنند به بدن تا هر کدام توانایی بلند کردن یک تانک را داشته باشند. منتهی اشکالش این است که صورتشان جوش می زند.